تدبیر منزل

معرف

از اقسام‌ حکمت‌ عملی‌ در فلسفة‌ مشاء
متن
تدبیر منزل‌ ، از اقسام‌ حکمت‌ عملی‌ در فلسفة‌ مشاء. موضوع‌ آن‌ نحوة‌ ادارة‌ منزل‌ و مشارکت‌ مرد با زن‌، فرزند، بندگان‌ و خدمتکاران‌ برای‌ تنظیم‌ امور منزل‌ است‌ (ابن‌سینا، 1360 ش‌، ص‌ 68ـ69).تدبیر از ریشة‌ دَبَرَ در لغت‌ به‌ معنای‌ نظر کردن‌ در عاقبت‌ و انجام‌ امور است‌ (ابن‌فارس‌، ج‌ 2، ص‌ 324؛ فراهیدی‌، ج‌ 8، ص‌ 33، ذیل‌ «دبر») و توسعاً به‌معنای‌ تنظیم‌ و اداره‌ کردن‌ و مدیریت‌ به‌ کار می‌رود که‌ در اصطلاح‌ «تدبیر منزل‌» نیز، همین‌ معنی‌ موردنظر است‌.سابقة‌ بحث‌ تدبیر منزل‌ به‌ یونان‌ بازمی‌گردد. این‌ تعبیر و تعابیر مترادف‌ آن‌ نظیر «سیاست‌ منزل‌» و «حکمت‌ منزلی‌» معادلی‌ برای‌ اُیکونومیا (از اُیکوس‌ به‌معنای‌ خانه‌ و نوموس‌ به‌معنای‌ قانون‌) در زبان‌ یونانی‌ است‌ ( ) فرهنگ‌ قرن‌ بیستم‌ چمبرز ( ، ذیل‌ "economy" ). این‌ اصطلاح‌ موضوع‌ مباحث‌ بسیاری‌ به‌ زبان‌ یونانی‌ خصوصاً در دورة‌ یونانی‌مآبی‌ بوده‌ و سپس‌ از طریق‌ ترجمة‌ آثار یونانی‌ به‌ صورتهای‌ دیگری‌ مطرح‌ شده‌ است‌. نظیر مباحث‌ تدبیر منزل‌ در احادیث‌ منقول‌ از پیامبر اکرم‌ و ائمة‌ شیعه‌ علیهم‌السلام‌ و نیز وصایای‌ دینی‌ که‌ در مباحث‌ فقهی‌ به‌طور منظم‌ از آنها بحث‌ شده‌ یافت‌ می‌شود (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مجلسی‌، ج‌ 71، ص‌ 22ـ220). با اینهمه‌، «تدبیر منزل‌» برخاسته‌ از تفکر یونانی‌ است‌ و با اینگونه‌ مباحث‌ دینی‌ تفاوت‌ اساسی‌ دارد.اهمیت‌ یافتن‌ بحث‌ تدبیر منزل‌ در یونان‌ حاصل‌ توجه‌ ارسطو بدان‌ است‌. ارسطو در فلسفة‌ سیاست‌ با تأکید بر این‌ نکته‌ که‌ «هر شهری‌ از خانواده‌ها فراهم‌ می‌آید» (1358 ش‌، ص‌ 7)، جایگاه‌ خاصی‌ برای‌ خانواده‌ قایل‌ شده‌ است‌. او بخش‌ اول‌ کتاب‌ سیاست‌ را به‌ بحث‌ تدبیر منزل‌ اختصاص‌ داده‌ و آن‌ را مشتمل‌ بر بحث‌ در بارة‌ نسبت‌ شوی‌ و زن‌ یا رابطة‌ همسری‌، نسبت‌ خواجه‌ و بنده‌، نسبت‌ پدر و فرزند، و فن‌ به‌دست‌ آوردن‌ مال‌ دانسته‌ (همانجا)، اما خود در این‌ اثر فقط‌ به‌ نسبت‌ میان‌ خواجه‌ و بنده‌ و فن‌ به‌دست‌ آوردن‌ مال‌ پرداخته‌ است‌ (همان‌، ص‌ 39). ارسطو در اخلاق‌ نیکوماخوس‌ (کتاب‌ ششم‌، فصل‌ 8 ـ 9، 1141 ب‌ ، س‌31ـ32، 1142 الف‌ ، س‌ 9ـ10) نیز تدبیر منزل‌ را یکی‌ از اقسام‌ حکمت‌ عملی‌ دانسته‌ است‌. حکمای‌ متأخر یونان‌، تدبیر منزل‌ را دومین‌ قسم‌ از اقسام‌ سه‌گانة‌ حکمت‌ عملی‌، به‌همراه‌ تهذیب‌اخلاق‌ (قسم‌ اول‌) و سیاست‌ مدن‌ * (قسم‌ سوم‌)، برشمرده‌اند. این‌ تقسیم‌بندی‌، که‌ در اساس‌ ارسطویی‌ است‌، در بحث‌ تقسیم‌بندی‌ علوم‌ در بسیاری‌ از متون‌ فلسفی‌ متأخر یونانی‌ و سریانی‌ آمده‌ و به‌ متون‌ اسلامی‌ وارد شده‌ است‌ ( د.اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «تدبیر»). در متون‌ متقدم‌ اسلامی‌ نظیر المنطق‌ ابن‌مقفع‌ (ص‌ 3)، حدودالمنطق‌ ابن‌بهریز (ص‌ 111)، و جوامع‌العلوم‌ ابن‌ فریغون‌ (خدیوجم‌، ص‌ 159) و رسائل‌ اخوان‌الصفا (ج‌ 1، ص‌ 274) در تقسیم‌بندی‌ علوم‌ تعبیر «سیاسة‌الخاصّة‌» یا «السیاسة‌الخاصّیة‌» به‌جای‌ تدبیر منزل‌ به‌کار می‌رفته‌ است‌ (به‌همراه‌ «سیاسة‌العامة‌» به‌جای‌ سیاست‌ مدن‌ و «سیاسة‌ خاصة‌ الخاصة‌» به‌جای‌ تهذیب‌ اخلاق‌) و حدوداً از نیمة‌ دوم‌ قرن‌ چهارم‌ تعبیر «تدبیرالمنزل‌» در آثار فلسفی‌ متداول‌ شده‌ است‌ ( رجوع کنید به اخوان‌الصفا، همانجا؛ مسکویه‌، 1314، ص‌ 458؛ خوارزمی‌، ص‌ 128؛ ابن‌سینا، 1370 ش‌، رسالة‌ 5، ص‌ 242).یکی‌ از آثار یونانی‌ در بارة‌ تدبیر منزل‌ که‌ به‌ عالم‌ اسلام‌ راه‌ یافته‌، رسالة‌ تدبیر منزل‌ منسوب‌ به‌ارسطوست‌، که‌ گزیدة‌ آن‌ را ابوالفرج‌ طیّب‌ * (متوفی‌ 435) در ضمن‌ کتاب‌ الثمار الطبیّة‌ والفلسفیة‌ نقل‌ کرده است (محمدتقی‌دانش‌پژوه‌ آن‌ را در نشریة‌ دانشکدة‌ الهیات‌ و معارف‌ اسلامی‌ مشهد ، سال‌ 1355 ش‌، ش‌21 به‌چاپ‌ رسانیده‌ است‌). اصل‌ رساله‌ درسه‌ کتاب‌ تنظیم‌ شده‌ است‌. مطالب‌ کتاب‌ نخستین‌ با برخی‌ مباحث‌ سیاست‌ ارسطو ، تدبیر منزل‌ گزنفون‌ و نوامیس‌ (یا قوانین‌ ) افلاطون‌ قرابت‌ دارد (دانش‌پژوه‌، 1355ش‌، ص‌ 120). گزارش‌ ابن‌طیّب‌ گزیدة‌ همین‌ کتاب‌ (همانجا) و صرفاً دربیان‌ مباحث‌ مقدماتی‌ است‌ و شاید به‌همین‌ جهت‌ این‌ اثرمورد توجه‌ نویسندگان‌ رسالات‌ تدبیر منزل‌ در عالم‌ اسلام‌ قرار نگرفته‌ است‌.منبع‌ مهم‌ برای‌ مسلمانان‌، رسالة‌ تدبیر منزل‌ متعلق‌ به‌ بروسُن‌ بوده‌ است‌ که‌ نام‌ او در متون‌ اسلامی‌ به‌صورتهای‌ دیگری‌ چون‌ «اَبروسن‌» (نصیرالدین‌ طوسی‌، ص‌ 208) و «برسیس‌» (بروسن‌، مقدمة‌ شیخو، ص‌ 161) نیز ضبط‌ شده‌ است‌. وی‌ متفکری‌ نوفیثاغوری‌، و احتمالاً متعلق‌ به‌ قرن‌ دوم‌ میلادی‌ است‌ ( د.اسلام‌ ، همانجا) به‌ گزارش‌ ابن‌ندیم‌ (ج‌ 2،ص‌ 739)، از او جز این‌ اثر، اثر دیگری‌ در اخلاق‌ نیز به‌عربی‌ ترجمه‌ شده‌ است‌. رسالة‌ تدبیر منزل‌ بروسن‌، مطابق‌ تقسیم‌ ارسطویی‌، چهار باب‌ دارد: مال‌، خَدَم‌، زن‌، فرزند. در تدبیر مال‌، مقدمتاً در بارة‌ لزوم‌ زندگی‌ جمعی‌ انسان‌ برای‌ رفع‌ حوایج‌ خود و نیز احتیاج‌ انسان‌ به‌پول‌ (طلا و نقره‌ و مس‌) در معاملات‌ بحث‌ شده‌، آنگاه‌ وی‌ به‌ بیان‌ مطالبی‌ در بارة‌ اکتساب‌ و حفظ‌ و انفاق‌ مال‌ پرداخته‌ است‌ (ص‌ 163ـ 168). در باب‌ خَدَم‌ و ممالیک‌ از نیاز بدانها در کار منزل‌ و چگونگی‌ سلوک‌ با آنها بحث‌ شده‌ است‌ (ص‌ 168ـ170). در تدبیر زن‌ (المرأة‌)، که‌ از او هم‌ با عنوان‌ قیّم‌ و مدبّر خانه‌ تعبیر شده‌، از اغراض‌ ازدواج‌، وظایف‌ زن‌ نسبت‌ به‌ شوهر و فرزند، فضایلی‌ که‌ سعادت‌ زن‌ و دیگر افراد منزل‌ منوط‌ بدان‌ است‌، و مطالبی‌ از این‌ دست‌ سخن‌ به‌میان‌ آمده‌ است‌ (ص‌ 171ـ174). در باب‌ فرزند نیز در بارة‌ فاضلترین‌ فرزندان‌ و نیز در بیان‌ تعلیم‌ و تأدیب‌ فرزندان‌، از جمله‌ در نحوة‌ فراگیری‌ علم‌، سخن‌گفتن‌، غذاخوردن‌، خوابیدن‌ و لباس‌ پوشیدن‌ مطالبی‌ بیان‌ گردیده‌ است‌ (ص‌ 174ـ181). مطالب‌ رساله‌ همگی‌ در جهت‌ رسیدن‌ به‌ سعادت‌ ارسطویی‌، که‌ کاملاً دنیوی‌ است‌، تنظیم‌ یافته‌ است‌. هرچند بیشتر مباحث‌ تدبیر منزل‌ در عالم‌ اسلام‌ متأثر از این‌ رساله‌ بوده‌ است‌، حکمای‌ مسلمان‌ کوشیده‌اند که‌ به‌ این‌ مباحث‌ به‌نوعی‌ صورت‌ دینی‌ ببخشند. ترجمة‌ عربی‌ رسالة‌ بروسن‌ از آن‌ جهت‌ که‌ اصل‌ یونانی‌ آن‌ از میان‌ رفته‌ است‌ اهمیت‌ خاص‌ دارد. این‌ رساله‌ از روی‌ همین‌ متن‌ عربی‌ به‌ عبری‌ و لاتین‌ ترجمه‌ شده‌ است‌. نسخة‌ منحصر به‌فردی‌ از برگردان‌ عربی‌ آن‌ متعلق‌ به‌ قرن‌ چهارم‌ به‌ نام‌ کتاب‌ البرسیس‌ فی‌ تدبیرالرجل‌ لمنزله‌ در دارالکتب‌ قاهره‌ موجود است‌. لوئیس‌ شیخو آن‌ را در مجلة‌ المشرق‌ در 1921 میلادی‌ و مارتین‌ پلسنر * در 1925 میلادی‌ به‌همراه‌ ترجمه‌های‌ عبری‌ و لاتین‌ آن‌ و نیز گزارشی‌ در بارة‌ تأثیر آن‌ در آثار اسلامی‌ و ترجمة‌ آلمانی‌ آن‌ چاپ‌ کرده‌ است‌ ( د.اسلام‌ ، چاپ‌ اول‌، ذیل‌ «تدبیر»؛ همان‌، چاپ‌ دوم‌، همانجا). علاوه‌ بر این‌ آثار، که‌ بیشتر جنبة‌ فلسفی‌ دارند، احتمالاً بخشی‌ از مباحث‌ تدبیر منزل‌ نیز از طریق‌ متون‌ طبی‌ وارد عالم‌ اسلام‌ شده‌ است‌ ( رجوع کنید به ادامة‌ مقاله‌).در عالم‌اسلام‌، فارابی‌ نخستین‌ حکیمی‌ است‌ که‌ اشاراتی‌ به‌مباحث‌ تدبیر منزل‌ کرده‌ است‌. وی‌ در فصول‌ منتزعه‌ ( فصول‌ المدنی‌ ) از مدبّر منزل‌ با عنوان‌ «رب‌ المنزل‌» یاد و او را در منزل‌ به‌ مدبّر مدینه‌، و مدینه‌ و منزل‌ را به‌ بدن‌ انسان‌ مانند می‌کند (ص‌ 40ـ42). فارابی‌ ضمن‌ توضیحات‌ کلی‌ در بارة‌ تدبیر منزل‌، در عبارتی‌ موجز به‌ نسبتهای‌ موجود در منزل‌ یعنی‌ نسبت‌ زوج‌ و زوجه‌، پدر و فرزند، خواجه‌ و بنده‌ و صاحبِ مال‌ و مال‌ اشاره‌ کرده‌ است‌ که‌ بیشتر با کتاب‌ سیاست‌ ارسطو منطبق‌ است‌ تا رسالة‌ بروسن‌. از آنجا که‌ کتاب‌ سیاست‌ به‌عربی‌ ترجمه‌ نشده‌ بوده‌، احتمالاً منبع‌ فارابی‌ در این‌خصوص‌ گزارشهای‌ ناقصی‌ از این‌ کتاب‌ یا آثار اقتباسی‌ از آن‌ بوده‌ است‌. از عبارات‌ فارابی‌ چنین‌ برمی‌آید که‌ او، به‌تبع‌ ارسطو، مباحث‌ منزل‌ را مقدمة‌ مباحث‌ سیاست‌ تلقی‌ می‌کرده‌؛ نکته‌ای‌ که‌ پس‌ ازاو در عالم‌ اسلام‌ چندان‌ بدان‌ توجه‌ نشده‌ است‌. با این‌ حال‌، در آثار او این‌ مباحث‌ بتفصیل‌ بیان‌ نشده‌ و احتمالاً این‌ نقصان‌ ناشی‌ از عدم‌ دسترسی‌ او به‌منابع‌ یونانی‌، حتی‌ رسالة‌ بروسن‌، بوده‌ است‌.پس‌ از فارابی‌، مسکویه‌ رازی‌ در آثار خود به‌ تدبیر منزل‌ توجه‌ کرده‌ است‌. فصلی‌ از کتاب‌ تهذیب‌ الاخلاق‌ و تطهیر الاعراق‌ * با عنوان‌ « تأدیب‌ الاحداث‌ والصبیان‌ خاصة‌ » (ص‌ 68ـ 75)، به‌ تصریح‌ مؤلف‌، بر اساس‌ مطالب‌ رسالة‌ بروسن‌ در این‌ باب‌ استوار گردیده‌ است‌. بعلاوه‌، در کتاب‌ الهوامل‌ والشوامل‌ (ص‌ 346ـ349) در پاسخ‌ یکی‌ از پرسشهای‌ ابوحیّان‌ توحیدی‌ (ش‌ 161) در این‌ باره‌ که‌ چرا مردم‌ از طلا و نقره‌ در مبادلات‌ استفاده‌ می‌کنند، توضیحاتی‌ در بارة‌ مال‌ به‌ پیروی‌ از بروسن‌ داده‌ است‌ (نیز رجوع کنید به اسید ، ص‌ 197ـ203). در ترتیب‌ السعادات‌ نیز در تقسیم‌بندی‌ علوم‌ از تدبیر منزل‌ یاد کرده‌ است‌ (1314، همانجا). با این‌ وصف‌، در آثار باقیمانده‌ از او بحث‌ مستقلی‌ با عنوان‌ تدبیر منزل‌ گشوده‌ نشده‌ است‌.نخستین‌ رسالة‌ مستقلی‌ که‌ در عالم‌ اسلام‌ به‌ موضوع‌ تدبیر منزل‌ اختصاص‌ دارد رسالة‌ السیاسة‌ ابن‌سیناست‌ که‌ در آن‌ برخلاف‌ آثار دیگر خود ( رجوع کنید به 1370 ش‌؛ 1360 ش‌، همانجاها؛ 1405؛ ج‌ 1، ص‌ 14) از تعبیر سیاست‌ ] منزل‌ [ به‌ جای‌ تدبیر منزل‌ استفاده‌ کرده‌ است‌. او در اقسام‌العلوم‌ العقلیة‌ (1370ش‌، همانجا) به‌اثر بروسن‌ در این‌ باره‌ اشاره‌ می‌کند، اما در رسالة‌ السیاسة‌ مطالبی‌ که‌ بتوان‌ گفت‌ یقیناً از بروسن‌ گرفته‌ شده‌ بسیار ناچیز است‌. پلسنر احتمال‌ می‌دهد که‌ صورت‌ مبسوطتری‌ از این‌ رساله‌ وجود داشته‌ است‌ (به‌ نقل‌ مادلونگ‌ ، ص‌ 86، پانویس‌ 5). مطالب‌ رساله‌ پس‌ از مقدمه‌ای‌ در بیان‌ اختلاف‌ رتبه‌ و منزلت‌ مردم‌ و تفاوت‌ احوالشان‌ که‌ موجب‌ بقای‌ آنهاست‌ و وجوب‌ سیاست‌ ملوک‌، والیان‌، ارباب‌ نعم‌، و ارباب‌ منازل‌ و نیز احتیاج‌ به‌ منزل‌، شامل‌ پنج‌باب‌ است‌: 1) در سیاست‌ نفس‌، در کشف‌ عیوب‌ نفس‌ و علاج‌ آنها و پرداختن‌ به‌ فضایل‌ که‌ روی‌ سخن‌ در اینجا بیشتر با رؤسا و حاکمان‌ است‌؛ 2) در دخل‌ و خرج‌، در بارة‌ اصناف‌ مردم‌ در معیشت‌، انواع‌ صناعات‌ اهل‌ مروّت‌ (ذوی‌ المروءة‌) و در بارة‌ زکات‌، صدقات‌ و نفقات‌؛ 3) درسیاست‌ «اهل‌»، صفات‌ زن‌ و چگونگی‌ سیاست‌ زن‌ (با نگاهی‌ روان‌شناسانه‌) از طریق‌ رفتار توأم‌ با هیبت‌ و کرامت‌ و لزوم‌ اشتغال‌ خاطر ایشان‌ به‌ امور اولاد و خدم‌؛ 4) در سیاست‌ فرزند، چگونگی‌ تربیت‌ کودک‌ و ترتیب‌ آموختنیها از دورة‌ پس‌ از شیرخوارگی‌ تا رشد کامل‌؛ 5) در سیاست‌ خدم‌، در حاجت‌ به‌ خدم‌، طریق‌ اخذ و چگونگی‌ سیاست‌ ایشان‌. برخی‌ مباحث‌ این‌ رساله‌ آشکارا بر اساس‌ تعالیم‌ اسلام‌ است‌؛ بحث‌ زکات‌ و صدقات‌ در باب‌ دوم‌ (ص‌ 95) از نمونه‌های‌ این‌ مباحث‌ است‌. شرایطی‌ که‌ در بارة‌ نیکوکاری‌ ذکر شده‌ است‌، یعنی‌ تعجیل‌ در آن‌، تصغیر (کوچک‌ شمردن‌) آن‌، کتمان‌ آن‌، مواصلت‌ (استمرارِ) آن‌ و اختیار موضع‌ (ص‌ 95ـ96)، با تعالیم‌ اهل‌ فتوت‌ که‌ ابن‌سینا با آنها آشنا بوده‌ است‌ ( رجوع کنید به 1400، ص‌ 383) تشابه‌ دارد. اختصاص‌ باب‌ اول‌ این‌ رساله‌ به‌ سیاست‌ نفس‌ و تقدم‌ آن‌ بر مباحث‌ متعارف‌ چهارگانة‌ تدبیر منزل‌، بر این‌ نکته‌ دلالت‌ دارد که‌ ابن‌سینا سیاست‌ نفس‌ را بر سیاست‌ منزل‌ مقدّم‌ می‌دارد. برخی‌ حتی‌ در اینکه‌ تدبیر منزل‌ نزد ابن‌سینا از اعتبار مستقلی‌ برخوردار بوده‌ باشد، تردید کرده‌اند؛ تدبیر منزل‌ در نظر ابن‌سینا، چنانکه‌ خود در اقسام‌ العلوم‌ العقلیة‌ (1370ش‌، همانجا) می‌گوید، «مؤدّی‌ به‌ توانایی‌ و تمکّنی‌ است‌ برای‌ کسب‌ سعادت‌». به‌نظر محسن‌ مهدی‌ ( ایرانیکا ، ذیل‌ «ابن‌سینا: حکمت‌ عملی‌») این‌ عبارت‌، باتوجه‌ به‌ متن‌، دلالت‌ برآن‌ دارد که‌ تدبیر منزل‌ فی‌ نفسه‌ مؤدّی‌ به‌ سعادت‌ نیست‌، بلکه‌ زمینه‌ را برای‌ فضایل‌ اخلاقی‌ که‌ مؤدّی‌ به‌سعادت‌ دنیوی‌ و اخروی‌ است‌، فراهم‌ می‌کند. بر این‌ اساس‌، احتمالاً تدبیر منزل‌ در نظر ابن‌سینا فرع‌ براخلاق‌ بوده‌ است‌.همانطور که‌ اشاره‌ شد، منبع‌ ابن‌سینا در رسالة‌ السیاسة‌ رسالة‌ بروسن‌ نبوده‌ است‌. احتمال‌ دارد که‌ او در این‌ باره‌ به‌آثار طبّی‌ نظر داشته‌ باشد. نمونه‌ای‌ از آثار طبی‌ که‌ به‌ این‌ موضوع‌ می‌پردازد، المعالجات‌ البقراطیة‌ ابوالحسن‌ احمد طبری‌ متعلق‌ به‌ قرن‌ چهارم‌ هجری‌ است‌. فصل‌ پنجاهم‌ این‌ کتاب‌ به‌ بحث‌ «سیاست‌» اختصاص‌ دارد و مؤلف‌ در آن‌ از جمله‌ به‌ مباحثی‌ از «سیاسة‌الخاصّه‌» (تدبیرمنزل‌) در سیاست‌ اهل‌، فرزند و نزدیکان‌ نیز اهتمام‌ کرده‌ است‌ ( رجوع کنید به سلماسی‌، ص‌ 22ـ24). این‌ فصل‌ کتاب‌ در قرن‌ هفتم‌ به‌ فارسی‌ ترجمه‌ شده‌ است‌ ( رجوع کنید به همان‌، ص‌ 2ـ16؛ فوشه‌کور، ص‌ 609ـ610).پس‌ از ابن‌سینا، در عالم‌ اسلام‌ تا مدتها بحث‌ مستقلی‌ در بارة‌ تدبیر منزل‌ مطرح‌ نشد، با اینحال‌، برخی‌ از این‌ مباحث‌ را به‌صورتی‌ مبدّل‌ در خلال‌ مباحث‌ دیگر می‌توان‌ یافت‌.در احیاء علوم‌الدین‌ (ج‌ 3، ص‌ 200ـ204)، غزالی‌ در بحثی‌ در بارة‌ تربیت‌ (به‌ تعبیر او: ریاضتِ) کودکان‌، مطالبی‌ نظیر آنچه‌ بروسن‌ در بارة‌ تربیت‌ اولاد آورده‌، بیان‌ داشته‌ و به‌نحو شایسته‌ای‌ با تعالیم‌ دین‌ اسلام‌ درآمیخته‌ است‌. البته‌ دقیقاً معلوم‌ نیست‌ که‌ غزالی‌ در این‌خصوص‌ مستقیماً از رسالة‌ بروسن‌ استفاده‌ کرده‌ یا آنکه‌ متأثر از تهذیب‌ الاخلاق‌ مسکویه‌ بوده‌ است‌ (نیز رجوع کنید به د.اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، همانجا).الاشارة‌ الی‌ محاسن‌ التجارة‌ تألیف‌ ابوالفضل‌ جعفربن‌علی‌ دمشقی‌ در نیمة‌ دوم‌ قرن‌ پنجم‌ نیز در برخی‌ از فصول‌ مربوط‌ به‌ مال‌، از جمله‌ «موضع‌ الحاجة‌ إلی‌المال‌ الصامت‌» (ص‌ 28ـ31) و «حفظ‌ المال‌» (ص‌ 113ـ 115) و «ما یجب‌ أن‌ یُحْذَر فی‌ انفاق‌ المال‌» (ص‌ 116ـ 119)، متأثر از رسالة‌ بروسن‌ است‌.همچنین‌ در رسالة‌ سلوک‌ المالک‌ فی‌ تدبیر الممالک‌ (ص‌ 75ـ 82) تألیف‌ فردی‌ ناشناخته‌ به‌ نام‌ شهاب‌الدین‌ احمدبن‌ محمدبن‌ ابی‌الربیع‌ به‌ زبان‌ عربی‌، بحثی‌ در تدبیر منزل‌ شامل‌ مباحث‌ چهارگانة‌ آن‌ عموماً مأخوذ از رسالة‌ بروسن‌ می‌توان‌ یافت‌. این‌ اثر بر اساس‌ اشاره‌ای‌ که‌ در متن‌ آن‌ شده‌ برای‌ المعتصم‌باللّه‌ عباسی‌ (حک : 218ـ227) نگاشته‌ شده‌ است‌ (ابن‌ابی‌الربیع‌، ص‌ 41)، اما به‌نظر نمی‌آید تا بدین‌اندازه‌ قدیمی‌ باشد ( رجوع کنید به زیدان‌، ج‌1، ص‌ 524ـ525). بحث‌ تدبیر منزل‌ در این‌ رساله‌ عنوان‌ مجزایی‌ ندارد و در قسم‌ دوم‌ از «فی‌ سیرة‌ الانسان‌» آمده‌ است‌.تا جایی‌ که‌ می‌دانیم‌، قدیمترین‌ اثر دایرة‌المعارف‌گونه‌ای‌ که‌ به‌ تدبیر منزل‌ پرداخته‌ کتاب‌ جامع‌العلوم‌ یا الستینی‌ فخررازی‌ (متوفی‌ 606) به‌زبان‌ فارسی‌ است‌. تدبیر منزل‌ موضوع‌ رسالة‌ پنجاه‌وششم‌ (ص‌208ـ210) این‌ کتاب‌ است‌ که‌ پس‌ از رسالات‌ اخلاق‌ (رسالة‌ پنجاه‌ و چهارم‌، ص‌201ـ204) و سیاسات‌ (رسالة‌ پنجاه‌وپنجم‌، ص‌204ـ207) قرار دارد. پس‌ و پیش‌ آمدن‌ رسالة‌ تدبیر منزل‌ و رسالة‌ سیاسات‌ ظاهراً حاکی‌ از بی‌اعتنایی‌ فخررازی‌ به‌ تأثیر تدبیر منزل‌ در سیاست‌ است‌ (نیز رجوع کنید به فوشه‌کور، ص‌ 587). مباحث‌ رساله‌ غالباً تلخیص‌ رسالة‌ بروسن‌ است‌ و بندرت‌ می‌توان‌ نکتة‌ بدیعی‌ در آن‌ یافت‌. رساله‌ نه‌ اصل‌ دارد که‌ البته‌ بر اساس‌ همان‌ فصول‌ چهارگانة‌ ارسطویی‌ است‌ (نیز رجوع کنید به پورجوادی‌، ص‌38ـ44).در قرن‌ هفتم‌، چند اثر در زمینة‌ حکمت‌ عملی‌ نگاشته‌ شده‌ است‌؛ از جمله‌ اخلاق‌ ناصری‌ تألیف‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ به‌زبان‌ فارسی‌ که‌ مقالة‌ دوم‌ آن‌ به‌ تدبیر منزل‌ و بیان‌ جامع‌ مباحث‌ آن‌ اختصاص‌ یافته‌ و خود از مفصّلترین‌ مباحثی‌ است‌ که‌ در این‌ خصوص‌ در عالم‌ اسلام‌ مطرح‌ شده‌ است‌. این‌ رساله‌ پنج‌ فصل‌ دارد و فصلی‌ در مقدمات‌ بر فصول‌ چهارگانة‌ تدبیر منزل‌ افزوده‌ شده‌ است‌. در ابتدای‌ مقاله‌ (ص‌ 208) نویسنده‌ برتلخیص‌ رسالة‌ ابن‌سینا تصریح‌ می‌کند. مع‌الوصف‌، مباحث‌ مقاله‌ شباهتهای‌ بسیاری‌ نیز با مباحث‌ رسالة‌ بروسن‌ دارد. علاوه‌ بر اثرابن‌سینا، خواجه‌نصیر (همانجا) «مواعظ‌ و آداب‌» منقول‌ از متقدمان‌ و متأخران‌ را نیز جزو منابع‌ خود یاد می‌کند. از جملة‌ مواعظ‌، ذکر اقوال‌ حکمای‌ عرب‌ در حذر کردن‌ از پنج‌ گروه‌ از زنان‌ است‌ ( رجوع کنید به ص‌ 221) و از جملة‌ آداب‌، آداب‌ شراب‌ خوردن‌ در انتهای‌ فصل‌ چهارم‌. آداب‌ سخن‌ گفتن‌ و حرکت‌ و سکون‌ و طعام‌ خوردن‌ نیز به‌طور مجزا از مبحث‌ تدبیر اولاد مطرح‌ شده‌ است‌ ( رجوع کنید به ص‌ 230ـ234). مؤلف‌ بعدها به‌خواهش‌ یکی‌ از امرا فصلی‌ نیز در رعایت‌ حقوق‌ پدران‌ و مادران‌ به‌ خاتمة‌ فصل‌ چهارم‌ افزوده‌ است‌. نویسندگان‌ پس‌ از او نیز در این‌ خصوص‌ از او تبعیت‌ کرده‌اند و این‌ بحث‌ را به‌مباحث‌ چهارگانة‌ تدبیر منزل‌ اضافه‌ کرده‌اند و در مقابل‌، هیچیک‌ آداب‌ شرابخواری‌ را در مباحث‌ خود نیاورده‌اند.از دیگر آثار قرن‌ هفتم‌ که‌ به‌تدبیر منزل‌ پرداخته‌ لطائف‌ الحکمة‌ تألیف‌ سراج‌الدین‌ ارموی‌ به‌زبان‌ فارسی‌ است‌. مؤلف‌ در این‌ کتاب‌ حکمت‌ عملی‌ را به‌ سه‌بخش‌ حکمت‌ بدنی‌ و منزلی‌ و مدنی‌ تقسیم‌ کرده‌ و به‌ هر یک‌ فصلی‌ اختصاص‌ داده‌ است‌. فصل‌ حکمت‌ منزلی‌ صرفاً شامل‌ بحث‌ در بارة‌ تربیت‌ فرزند، و مطابق‌ سنّت‌ اسلامی‌ است ‌ ( رجوع کنید به ص‌ 219ـ225).قطب‌الدین‌ شیرازی‌ در بخش‌ حکمت‌ عملی‌ در درّة‌التّاج‌ از تقسیم‌بندی‌ ارموی‌ پیروی‌ کرده‌ و از تدبیر منزل‌ باعنوان‌ حکمت‌ یا سیاست‌ منزلی‌ یاد کرده‌ است‌. مباحث‌ «سیاست‌ منزلی‌» (ص‌ 129ـ147) به‌شش‌ باب‌ تقسیم‌ شده‌ است‌: والدین‌، ازواج‌، اولاد، إخْوَة‌، اقارب‌ و عبید. چنانکه‌ پیداست‌، مطالب‌ این‌ فصل‌ فاقد بحث‌ مال‌ است‌. نویسنده‌ درطرح‌ خود از سنّت‌ یونانی‌ پیروی‌ نکرده‌ بلکه‌ مطالب‌ خود را بر اساس‌ حکایات‌ و روایات‌ دینی‌ بیان‌ نموده‌ است‌. بحث‌ اولاد در این‌ اثر، از رسالة‌ لطائف‌ الحکمة‌ با اندک‌ تصرفی‌ نقل‌ شده‌ است‌. قطب‌الدین‌، علاوه‌ بر این‌، قسمتی‌ از فصول‌ منتزعه‌ فارابی‌ مشتمل‌ بر بحث‌ تدبیر منزل‌ را نیز ترجمه‌ کرده‌ و در اثر خود گنجانیده‌ است‌ ( رجوع کنید به ص‌ 96ـ97).شهرزوری‌ نیز در کتاب‌ دایرة‌المعارف‌گونة‌ الشجرة‌ الالهیّة‌ به‌ زبان‌ عربی‌ رسالة‌ سوم‌ را به‌ حکمت‌ عملی‌ اختصاص‌ داده‌ است‌. عنوان‌ این‌ رساله‌ «در اخلاق‌ و تدابیر و سیاسات‌» است‌ (ضیائی‌، ص‌ 94)، و بر اساس‌ عنوان‌ رساله‌ می‌توان‌ احتمال‌ داد که‌ مؤلف‌ به‌ موضوع‌ تدبیر منزل‌ نیز پرداخته‌ است‌.در قرن‌ هشتم‌، عضدالدین‌ ایجی‌ در یکی‌ از آثار خود به‌ زبان‌ عربی‌ با عنوان‌ الرسالة‌ الشاهیة‌ فی‌ الاخلاق‌ که‌ در حکمت‌ عملی‌ است‌، فصلی‌ را به‌ سیاست‌ منزل‌ اختصاص‌ داده‌ است‌ (نسخة‌ خطی‌ کتابخانة‌ (شمارة‌1) مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌، مجموعة‌ ش‌1803، ش‌27، ص‌ 314ـ321). محمدبن‌محمود شمس‌الدین‌ آملی‌ نیز در نفائس‌الفنون‌ تدبیر منزل‌ را یکی‌ از فنون‌ برشمرده‌ و مطالبی‌ غالباً برگرفته‌ از اخلاق‌ ناصری‌ در بارة‌ آن‌ بیان‌ کرده‌ است‌، با این‌ تفاوت‌ که‌ او آداب‌ شرابخواری‌ را در مقالة‌ خود نیاورده‌ و در مقابل‌ فصلی‌ نیز «در تدبیر اِخْوان‌ و اقارب‌» به‌ مباحث‌ تدبیر منزل‌ افزوده‌ که‌ در آن‌ به‌ شیوة‌ کاملاً متمایزی‌ از دیگر فصول‌ به‌نقل‌ احادیث‌ ائمة‌ معصومین‌ علیهم‌السلام‌ پرداخته‌ است‌ ( رجوع کنید به ج‌ 2، ص‌ 394ـ412).در قرن‌ نهم‌، در کتاب‌ انیس‌الناس‌ ــ که‌ در عصر ابراهیم‌میرزا تألیف‌ شده‌ است‌ ــ مطالبی‌ در این‌ موضوع‌ می‌توان‌ یافت‌.طرح‌ کلی‌ این‌ اثر برگرفته‌ از قابوس‌نامه‌ است‌، اما برخی‌ مطالب‌ آن‌ برگرفته‌ از مقالة‌ تدبیر منزل‌ اخلاق‌ ناصری‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به شجاع‌، ص‌ 198ـ 199). جلال‌الدین‌ دوانی‌ نیز در اثر معروف‌ خود، لوامع‌ الاشراق‌ معروف‌ به‌ اخلاق‌ جلالی‌ ، به‌ پیروی‌ از خواجه‌نصیر، مقالة‌ دوم‌ (یا به‌ تعبیرخود او «لامع‌» دوم‌) را به‌تدبیر منزل‌ اختصاص‌ داده‌ است‌( رجوع کنید به ص‌ 184ـ220). مباحث‌ این‌ مقاله‌ همچون‌ دو مقالة‌ دیگر عموماً برگرفته‌ از اخلاق‌ ناصری‌ است‌، گرچه‌ نویسنده‌ کوشیده‌ است‌ که‌ این‌ مباحث‌ را بیش‌ از پیش‌ با موازین‌ اسلامی‌ پیوند دهد و بدین‌جهت‌ از روایات‌ و احادیث‌ پیامبر اکرم‌ صلی‌اللّه‌ علیه‌وآله‌وسلم‌ بیشتر استشهاد می‌کند ( رجوع کنید به ص‌ 207، 217ـ 218).در اوایل‌ قرن‌ دهم‌، غیاث‌الدین‌ منصور دشتکی‌ رسالة‌ مستقلی‌ را به‌تدبیر منزل‌ اختصاص‌ داده‌ است‌ (دانش‌پژوه‌، 1348ش‌، ج‌1، ص‌ 723). در رسالة‌ الحکمة‌ العملیّة‌ او به‌ زبان‌ عربی‌ نیز فصلی‌ در تدبیر منزل‌ و شامل‌ مباحث‌ چهارگانة‌ آن‌ می‌توان‌ یافت‌ (دشتکی‌، ص‌ 112ـ121). غیاث‌الدین‌ در این‌ اثر مطالب‌ اخلاق‌ ناصری‌ را تلخیص‌ کرده‌ و اندک‌ نکاتی‌ بدان‌ افزوده‌ است‌. وی‌، برخلاف‌ خواجه‌ نصیر و آملی‌ و دوانی‌، به‌حقوق‌ پدران‌ ومادران‌ نپرداخته‌ است‌.از اواخر قرن‌ دهم‌، در حالی‌ که‌ رفته‌ رفته‌ در حوزه‌های‌ درسی‌ ایران‌ کمتر به‌ موضوعات‌ حکمت‌ عملی‌ و از جمله‌ تدبیر منزل‌ توجه‌ می‌شد، در دیگر سرزمینهای‌ اسلامی‌ این‌ موضوعات‌ نشر یافت‌؛ قنالی‌زاده‌ علی‌ افندی‌ در 971 تا 973 نخستین‌ اثر در حکمت‌ عملی‌ را به‌ترکی‌ باعنوان‌ اخلاق‌ علایی‌ نوشت‌، که‌ مطالب‌ آن‌ عموماً برگرفته‌ از آثار فارسی‌، از جمله‌ اخلاق‌ ناصری‌ و اخلاق‌ جلالی‌ ، است‌ (اوزون‌ چارشیلی‌، ج‌2، ص‌ 797، یادداشت‌ ش‌69). بدین‌ترتیب‌، از طریق‌ برخی‌ آثار تألیفی‌ و نیز ضمن‌ ترجمة‌ آثار اخلاقی‌ به‌ زبان‌ ترکی‌ از جمله‌ ترجمة‌ الرسالة‌ الشاهیة‌ ( ایرانیکا ، ذیل‌ «عضدالدین‌ ایجی‌»)، این‌ مباحث‌ در میان‌ ترک‌ زبانان‌ مطرح‌ شد. از سوی‌ دیگر، اخلاق‌ جلالی‌ در شبه‌ قارة‌ هند چندین‌بار به‌ زبان‌ اردو ترجمه‌ شد (نقوی‌، ص‌ 119).در قرن‌ یازدهم‌ نیز محسن‌ فانی‌ کشمیری‌، یکی‌ از مسلمانان‌ شبه‌قاره‌، کتابی‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ در اخلاق‌ باعنوان‌ اخلاق‌ عالم‌آرا ( اخلاق‌ محسنی‌ ) با طرحی‌ مشابه‌ اخلاق‌ ناصری‌ و اخلاق‌ جلالی‌ نوشته‌ که‌ مشتمل‌ بر مباحث‌ تدبیر منزل‌ است‌ ( رجوع کنید به ص‌ 113ـ 155).در ایران‌ در دوره‌های‌ اخیر، کمتر به‌ موضوع‌ تدبیرمنزل‌ توجه‌ کرده‌اند؛ چنانکه‌ ملامهدی‌ نراقی‌، به‌ گفتة‌ خودش‌ (ج‌ 1، ص‌ 35)، به‌ تدبیر منزل‌ و سیاست‌ مدن‌ نپرداخته‌ است‌.منابع‌: ابن‌ابی‌الربیع‌، سلوک‌ المالک‌ فی‌ تدبیر الممالک‌ ، چاپ‌ عارف‌ احمد عبدالغنی‌، دمشق‌ 1996؛ ابن‌بهریز، حدود المنطق‌ ، در ابن‌مقفع‌، المنطق‌ ، چاپ‌ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌، تهران‌ 1357ش‌؛ ابن‌سینا، تسع‌ رسایل‌ فی‌ الحکمة‌ و الطبیعیات‌ ، شارح‌: مصطفی‌ نورانی‌، رساله‌5: فی‌ اقسام‌ العلوم‌ العقلیة‌ ، قم‌1370ش‌؛ همو، دانش‌نامة‌ علائی‌ ، چاپ‌ احمد خراسانی‌، تهران‌ 1360 ش‌؛ همو، رسائل‌ ، رسالة‌ 19: العشق‌ ، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1400؛ همو، السیاسة‌ ، در مجموع‌ فی‌ السیاسة‌ ، چاپ‌ فؤاد عبدالمنعم‌ احمد، اسکندریه‌ ?] 1402 [ ؛ همو، الشفاء، المنطق‌ ، ج‌1: المدخل‌ ، چاپ‌ ابراهیم‌ مدکور، قاهره‌ 1371/1952، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1405؛ ابن‌فارس‌؛ ابن‌مقفع‌، المنطق‌ ، چاپ‌ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌، تهران‌ 1357 ش‌؛ علی‌بن‌ محمد ابوحیان‌ توحیدی‌ و احمدبن‌ علی‌ مسکویه‌، الهوامل‌ و الشوامل‌ ، چاپ‌ احمدامین‌ و احمدصقر، قاهره‌1370/ 1951؛ اخوان‌ الصفا، رسائل‌ اخوان‌ الصفاء و خلّان‌ الوفاء ، قم‌1405؛ ارسطو، سیاست‌ ، ترجمة‌ حمید عنایت‌، تهران‌ 1358ش‌؛ اسماعیل‌ حقی‌اوزون‌ چارشیلی‌، تاریخ‌ عثمانی‌ ، ترجمة‌ وهاب‌ولی‌، ج‌2، تهران‌1370ش‌؛ بروسن‌، کتاب‌ تدبیرالمنزل‌ ، چاپ‌ لویس‌ شیخو، در المشرق‌ ، سال‌19، ش‌3 (1921)؛ رضا پورجوادی‌، «رسالة‌ تدبیر منزل‌ در جامع‌العلوم‌ فخررازی‌»، معارف‌ ، دوره‌17، ش‌1 (فروردین‌ ـ تیر 1379)؛ حسین‌ خدیوجم‌، « ] در بارة‌ [ کتاب‌ جوامع‌ العلوم‌ »، در نامة‌ مینوی‌ ، زیرنظر حبیب‌ یغمائی‌ و ایرج‌ افشار، تهران‌1350ش‌؛ محمدبن‌احمد خوارزمی‌، ترجمة‌ مفاتیح‌ العلوم‌ ، از حسین‌ خدیوجم‌، تهران‌1362 ش‌؛ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌، «فن‌ تدبیر منزل‌ یا هنرکت‌خدایی‌ و خانه‌داری‌»، نشریة‌ دانشکدة‌ الهیات‌ و معارف‌ اسلامی‌ مشهد ، ش‌21 (زمستان‌ 1355)؛ همو، فهرست‌ میکروفیلمهای‌ کتابخانة‌ مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌ ، ج‌1، تهران‌1348ش‌؛ منصوربن‌ محمد دشتکی‌، الحکمة‌ العملیّة‌ ، چاپ‌ عبداللّه‌ نورانی‌، در مقالات‌ و بررسیها ، دفتر 57ـ 58 (بهار1374)؛ جعفربن‌ علی‌ دمشقی‌، الاشارة‌ الی‌ محاسن‌ التجارة‌ ، چاپ‌ فهیمی‌ سعد، بیروت‌ 1403/ 1983؛ محمدبن‌ اسعد دوانی‌، لوامع‌ الاشراق‌، معروف‌ به‌ اخلاق‌ جلالی‌ ، لکهنو 1377/1957؛ جرجی‌ زیدان‌، تاریخ‌ آداب‌ اللغة‌ العربیّة‌ ، بیروت‌ 1983؛ محمودبن‌ابی‌بکر سراج‌الدین‌ ارموی‌، لطائف‌ الحکمة‌ ، چاپ‌ غلامحسین‌ یوسفی‌، تهران‌1351ش‌؛ حسن‌بن‌ ابراهیم‌ سلماسی‌، الرسالة‌ السیاسیة‌ ، چاپ‌ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌، در فرهنگ‌ ایران‌ زمین‌ ، ج‌25 (دی‌ 1361)؛ شجاع‌، انیس‌الناس‌ ، چاپ‌ ایرج‌ افشار، تهران‌1356ش‌؛ محمدبن‌محمودشمس‌الدین‌ آملی‌، نفائس‌ الفنون‌ فی‌ عرایس‌ العیون‌ ، ج‌2، چاپ‌ ابراهیم‌میانجی‌، تهران‌1379؛ حسین‌ ضیائی‌، «معرفی‌ و بررسی‌ نسخة‌ خطی‌ شجرة‌ الهیّه‌ اثر فلسفی‌ شمس‌الدین‌ محمد شهرزوری‌»، مجلة‌ ایران‌شناسی‌ ، سال‌2، ش‌1 (بهار 1369)؛ محمدبن‌محمدغزالی‌، احیاءعلوم‌الدین‌ ، بیروت‌1412/1992؛ محمدبن‌ محمد فارابی‌، فصول‌ منتزعة‌ ، چاپ‌ فوزی‌ متری‌ نجّار، بیروت‌ 1405؛ محسن‌بن‌ حسن‌ فانی‌ کشمیری‌، اخلاق‌ عالم‌آرا، یا، اخلاق‌ محسنی‌ ، چاپ‌ خ‌. جاویدی‌، اسلام‌آباد1361ش‌؛ محمدبن‌عمر فخررازی‌، جامع‌العلوم‌، یا، حدایق‌ الانوار فی‌ حقایق‌ الاسرار ، معروف‌ به‌ کتاب‌ ستینی‌ ، چاپ‌ محمدحسین‌ تسبیحی‌، تهران‌ 1346ش‌؛ خلیل‌بن‌ احمد فراهیدی‌، کتاب‌العین‌ ، چاپ‌ مهدی‌ مخزومی‌ و ابراهیم‌ سامرائی‌، قم‌1409؛ شارل‌ ـ هانری‌ دوفوشه‌کور، اخلاقیات‌: مفاهیم‌ اخلاقی‌ در ادبیات‌ فارسی‌ از سدة‌ سوم‌ تا سدة‌ هفتم‌ هجری‌ ، ترجمة‌ محمدعلی‌ امیرمعزی‌ و عبدالمحمد روح‌بخشان‌، تهران‌ 1377ش‌؛ محمودبن‌ مسعود قطب‌الدین‌ شیرازی‌، درّة‌التّاج‌: بخش‌ حکمت‌ عملی‌ و سیر و سلوک‌ ، چاپ‌ ماهدخت‌ بانوهمایی‌، تهران‌ 1369ش‌؛ مجلسی‌؛ احمدبن‌ محمد مسکویه‌، تهذیب‌الاخلاق‌وتطهیرالاعراق‌ ، چاپ‌ حسن‌ تمیم‌، بیروت‌ ?] 1398 [ ، چاپ‌ افست‌ قم‌ 1410؛ همو، کتاب‌ ترتیب‌ السعادات‌ ، در محمدبن‌ابراهیم‌صدرالدین‌ شیرازی‌، المبدأ و المعاد ، چاپ‌ سنگی‌ قم‌ 1314؛ مهدی‌بن‌ابی‌ذر نراقی‌، جامع‌السّعادات‌ ، چاپ‌ محمد کلانتر، نجف‌ 1387/1967، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ] بی‌تا. [ ؛ محمدبن‌ محمد نصیرالدین‌ طوسی‌، اخلاق‌ ناصری‌ ، چاپ‌ مجتبی‌ مینوی‌ و علیرضا حیدری‌، تهران‌1369ش‌؛ شهریار نقوی‌، «جلوه‌هائی‌ از فرهنگ‌ اسلامی‌ ایران‌ در شبه‌ قارة‌ هند و پاکستان‌»، در مقالات‌ و بررسیها ، دفتر2 (تابستان‌ 1349)؛Aristoteles, The basic works of Aristotle , ed. Richard McKeon: Ethica Nicomachen , tr. by W. D. Ross, New York 1941; Chambers twentieth century dictionary , ed. A. M. Macdonald, Edinburgh 1975; Encyclopaedia Iranica, s.vv. " ـ Avicenna: practical science" (by M. Mahdi), " ـ Az  od-A l-D ¦ â n I ¦ j ¦ â § " (by J. van Ess); EI 1 , s.v. "Tadb ¦ â r" (by W. He f f ening); EI. 2 , s.v. "Tadb ¦ â r" (by W. Heffening and G. Edres Yassine Essid, A critique of the origins of Islamic economic thought , Leiden 1995; Ibn Nad ¦ â m, The Fihrist of al-Nad i ¦ m , ed. Bayad Dodge, New York 1970; Wilferd Madelung, "Nas ¦ â ¤ r A d-D ¦ â n T ¤ u ¦ s ¦ â 's ethics between Philosophy, Shi`ism, andSufism", in Ethics in Islam , ed. Richard G. Hovannisian, Malibu, Calif. 1985.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده