پَروان ، ولایت و شهر قدیمی در افغانستان.1) ولایت پروان (جمعیت در 1361ش/1982، 987 ، 527 تن) از ولایات مهم در مشرق افغانستان است. از شمال به ولایت بَغلان ، از مشرق به ولایت کاپیسا، از جنوب به ولایات کابل و وَرْدَک و از مغرب به ولایت بامیان * محدود میشود. مرکز آن شهر چاریکار است (دولتآبادی، 1371 ش، ص 35).پروان ولایت حاصلخیزی است که ارتفاعات، آن را احاطه کرده و در آن، درههای زهکش از شعبات رودهای قُندوز و پنجشیر * امتداد دارد. جز کوهپایهها (از رشته کوه هندوکش) بقیة مناطق آن زراعی است. محصولات عمدة آن، حبوبات، پنبه، برنج، گندم و جو است که عمدتاً با آبیاری مصنوعی بهعملمیآید. رونق باغداری پروان به حدی است که آن را باغ افغانستان نامیدهاند ( بریتانیکا ؛ آریانا ، ذیل مادّه). در 1347ـ 1348 ش/1968ـ 1969، گروه عملیاتی سازمان ملل طرح آبیاری پروان را در حدود 65 کیلومتری شمال کابل ] با اقداماتی بر روی رود غوربند، از مهمترین رودهای پروان [ به اجرا درآورد (دوپره، ص 641).از جمله صنایع مهم ولایت پروان، کارخانههای نساجی شهرهای جبلالسراج (در شمال شهر چاریکار) و گلبهار (در جانب شرقی ولایت پروان) و نیروگاه برق آبی جبلالسراج، اولین نیروگاه آبی افغانستان، است (دولتآبادی، 1371 ش، ص 38ـ39، 329،331).پروان معادن فراوانی دارد، از جمله سنگ آهن در درة پنجشیر، جبلالسراج و غوربند؛ زغالسنگ در پنجشیر و درة رود غوربند و ذخایر نقره، با ارزش تجاری پایین، در درة پنجشیر ( بریتانیکا ، همانجا؛ دولتآبادی، 1371 ش، ص 181).باستانشناسان در این ولایت، مجموعههایی از آثار باستانی، مجسمه و نیز گورستانی قدیمی در محلهایی از جمله پایْتاوه، شُتُرَک و صِدّیقآباد، هر سه در نزدیکی شهر بَگرام در مشرق چاریکار، کشف کردهاند ( افغانستان ، ص 196، 203ـ204).پروان در تشکیلات اداری قدیم افغانستان بهصورت «حکومت اعلی» اداره میشد، اما از 1343 ش/1964 در تقسیمات داخلی جدید، ولایتی مستقل با اهمیتی کمتر (درجة دو) شد (دولتآبادی، 1376 ش، ص 34، 38ـ39). کاپیسا از 1358 ش/1979 به مدت دوسال قسمتی از پروان شد ( بریتانیکا ، همانجا). در 1363 ش/1984 ولایت پروان دوازده واحد اداری مستقل داشت. در این ولایت، چهار وُلِسْوالی (از تشکیلات حکومتی) چهار علاقهداری و 477 آبادی ذکر شده است (دولتآبادی، 1376 ش، ص 42؛ همو، 1371ش، ص35).مردم پروان، عمدتاً از قبایل تاجیک، هزاره و برخی از آنان ازبکاند و به فارسی دری سخن میگویند (دولتآبادی، 1371 ش، ص 37؛ همو،1376 ش، ص 51؛ بریتانیکا ، همانجا).شهر چاریکار در مشرق ولایت، در ارتفاع 603 ، 1متری، در حدود 64 کیلومتری شمال کابل و مشرق ملتقای رود غوربند و پنجشیر واقع است. راه اصلی کابل ـ بَغلان (مرکز ولایت بغلان) و نیز شمال افغانستان از آن میگذرد (دولتآبادی، 1371 ش، ص 35؛ آریانا ،همانجا). صنایع نساجی (بخصوص پارچة کتان)، ساخت چاقو و ابزار فلزی چاریکار و پیرامون آن در افغانستان معروف است. چاریکار از طریق خطوط هوایی با کابل وپیشاور ارتباط دارد (دولتآبادی، 1371 ش، ص 38؛ بریتانیکا ، همانجا). محل شهر قدیمی پروان ( رجوع کنید به ادامة مقاله) شمال شرقی چاریکار است.ولایت پروان، علاوه بر نزدیکی به پایتخت و صنعتی بودن، بهدلیل قرار گرفتن در مسیر کاروانهای تجاری و آب و هوای مطلوب، در میان ولایات افغانستان اهمیت فوقالعادهای دارد (دولتآبادی، 1371 ش، ص 39).با هجوم ارتش شوروی در 1358 ش/1979 به افغانستان، و نیز درگیریهای نظامی داخلی پس از خروج نظامیان شوروی، ولایت پروان مانند دیگر ولایات افغانستان با جنگهای سخت و متناوبی، بخصوص جنگهای نامنظم در درة پنجشیر، روبرو بوده است ( رجوع کنید به جنگ افغانستان ، ص 83؛ گاهشمار رویدادهای افغانستان در سال 1374 ، ص 203، 220، 248؛ بریتانیکا ، همانجا).2) شهر قدیمی پروان (نام کنونی آن: جبلالسراج) در نزدیکی ملتقای رود غوربند و پنجشیر بوده است. پروان ممکن است که محل باستانی اسکندریة قفقازِ روزگار اسکندر یا اسکندریه ـ کاپیسا باشد. اسکندریه ـ کاپیسا در مسیر یکی از مهمترین جادههای هندوکش قرار داشت ( د.اسلام ، چاپ دوم، ذیل «فَروان»؛ پاولی، ذیل «کاپیسا»).نام پروان در منابع جغرافیایی قرون اولیة اسلامی، «فَروان» و «بروان» ضبط شده است. ظاهراً نخستینبار یعقوبی در قرن سوم از شهر پروان (با ضبط بَرْوان) نام برده است. به نوشتة وی، شهر پروان و شهرهای نزدیک آن، از جمله «بَنجَهار» و «غُوروَند»، را مسلمانان به فرماندهی فضلبنیحییبنخالد برمکی (147ـ193) در 176 گشودند (ص 288ـ290). اصطخری در نیمة اول قرن چهارم، در ذکر اقلیم خراسان و نواحی بلخ، به شهر «فروان» در «عملِ» بامیان در نزدیکی شهرهای غزنه و بنجهیر اشاره کرده است. به نوشتة او فاصلة فروان تا عسکر بنجهیر ] در شمال کابل [ دو مرحله است و رود بنجهیر پس از عبور از جاربایه به فروان میرسد (ص 277، 280، 286). در همین قرن، مؤلف حدودالعالم (ص 393) دربارة نعمت و بازرگانی پروان مطالبی ذکر کرده و پروان را درِ هندوستان دانسته است. مقدسی در اواخر قرن چهارم، هردو ضبط «بروان» و «فروان» را بهکار برده و آن را دورافتادهترین شهر بزرگ ] ناحیة بامیان [ و دارای مسجد جامعی بارونق ذکر کرده است (ص 50، 303).پروان محل استخراج نقرة درة پنجشیر بود و حاکمان غزنوی در آنجا سکههایی ضرب کرده بودند ( د.اسلام ، همانجا). در اوایل قرن هفتم، پروان سرحد بامیان بود و در 618/1221 که جلالالدین منکبرنی، تولیخان (پسر چنگیز و از سرداران او) را در پروان شکست داد، اهمیت یافت (نسوی، ص106ـ 107؛ جوینی، ج 2، ص 195ـ196؛ منهاج سراج، ج 1، ص 316، ج 2، ص 118). بارتولد این نبرد را در یک فرسخی پروان ذکر کرده و آن را «بزرگترین ناکامی مغولان» خوانده است (ج 2، ص 917ـ 918). در این قرن، یاقوت حموی (ج3، ص 886) از «شهرک فروان» در نزدیکی غزنه و زکریا قزوینی (ص 363) از «ناحیة بروان» و درهای در آنجا یاد کردهاند.پروان بهدلیل قرار گرفتن در مسیر تجاری افغانستان ـ هند، محل رفتوآمد و استقرار بازرگانان بوده است (حبیبی، ص478). این محل میدان اولین جنگ انگلیسیهاـ افغانها در 1256/1840 بود و ظاهراً از قرارگاه جنگی در آنجا اثری نمانده است ( د.اسلام ، همانجا؛ نیز رجوع کنید به رشتیا، ص 91ـ95). ممکن است پروان دیگری در قسمت علیای وادی لَوْگَر، بین غزنی و بامیان، باشد که ظاهراً متفاوت با پروان واقع در شمال شرقی شهر چاریکار است ( حدودالعالم ، حواشی مینورسکی، ص 191).در دورة حکومت حبیباللهخان افغان ملقب به «سراج الملة والدین» (1319ـ1337) با احداث حصار مستحکمی معروف به ارگ جبلالسراج در کنار رود جبلالسراج، نام قدیمی شهر پروان به جبلالسراج تغییر یافت ( آریانا ، ذیل «جبلالسراج»).شهر جدید جبلالسراج نزدیکِ فروان قدیم در حدود َ15 ْ69 طول شرقی و َ7 ْ35 عرض شمالی در کنار رود پنجشیر نزدیک ملتقای رود غوربند قرار دارد ( د.اسلام ، همانجا). برخی محل شهر جبلالسراج را همان پروان دانستهاند (منهاج سراج، ج 1 ص 316، پانویس 6؛ آریانا ، همانجا). در 1315 ش/1937 با احداث کارخانة پارچهبافی جبلالسراج، تاریخ جدید منطقه آغاز شد ( د.اسلام ، همانجا). در منازعات اخیر افغانستان، جبلالسراج و چاریکار دو شهر مهم در مسیر راه سراسری سالنگ که کابل را به آسیای مرکزی متصل میکند و نیز فرودگاه بگرام (در نزدیکی آنها) تأثیر بسیاری داشتهاند ( رجوع کنید به پهلوان، ص 171،237).منابع: آریانا دائرةالمعارف ، کابل 1328ـ 1348 ش؛ ابراهیمبن محمد اصطخری، کتاب مسالکالممالک ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ افغانستان: مجموعة مقالات ، نگارش گروهی از پژوهشگران، ترجمة سعید ارباب شیرانی و هوشنگ اعلم، تهران 1376 ش؛ واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستاننامه: ترکستان در عهد هجوم مغول ، ترجمة کریم کشاورز، تهران 1366 ش؛ چنگیز پهلوان، افغانستان: عصر مجاهدین و برآمدن طالبان ، تهران 1377 ش؛ جنگ افغانستان: دخالت شوروی و نهضت مقاومت ، زیرنظر آندره بریگو و اولیویه روآ، ترجمة ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد 1366 ش؛ عطاملکبن محمد جوینی، کتاب تاریخ جهانگشای ، چاپ محمدبن عبدالوهاب قزوینی، لیدن 1329ـ 1355/1911ـ1937، چاپ افست تهران ] بیتا. [ ؛ عبدالحی حبیبی، تاریخ افغانستان بعداز اسلام ، تهران 1363 ش؛ حدودالعالم منالمشرق الی المغرب ، با مقدمة بارتولد و حواشی و تعلیقات مینورسکی، ترجمة میرحسین شاه، کابل 1342 ش؛ بصیراحمد دولتآبادی، شناسنامة افغانستان ، قم 1371 ش؛ همو، «ناگفتههایی دربارة تقسیمات اداری و کشوری در افغانستان»، سراج ، سال 4، ش 13 و 14 (پاییز و زمستان 1376)؛ قاسم رشتیا، افغانستان در قرن نزده ، کابل 1346 ش؛ زکریابنمحمد قزوینی، آثارالبلاد واخبارالعباد ، بیروت 1404/ 1984؛ گاهشمار رویدادهای افغانستان در سال 1374 ، چاپ هرمز مقصودی، تهران: ستاد پشتیبانی افغانستان، 1376 ش؛ محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسنالتقاسیم فی معرفة الاقالیم ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ عثمانبن محمد منهاج سراج، طبقات ناصری، یا، تاریخ ایران و اسلام ، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران 1363 ش؛ محمدبن احمد نسوی، سیرت جلالالدین مینکبرنی ، چاپ مجتبی مینوی، تهران، 1365ش؛ نقشة راهنمای افغانستان ، تهران: گیتاشناسی، ] بیتا. [ ؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛ احمدبن اسحاق یعقوبی، کتابالبلدان ، چاپ دخویه، لیدن 1967؛Louis Dupree, Afghanistan , Princeton, N. J. 1973; EI 2 , s.v. "Farwa ¦ n" (by R. N. Frye); The New Encyclopaedia Britannica, Chicago 1985, Micropaedia , s.v. "Parva ¦ n"; Kleine Pauly, Der Kleine Pauly: Lexikon der Antike , vol.3 Stuttgart 1969.