پَنگان ، وسیلهای برای سنجش زمان با انواع مختلف، که عمدتاً برای سنجش زمانی آب در کشاورزی تا اوایل قرن چهاردهم بهکار میرفته است. پنگان در قدیمترین واژهنامة زبان فارسی، لغتفرس (اسدی طوسی، ص 397)، و در ادب فارسی (برای نمونه رجوع کنید به مولوی، ج 1، ص 152؛ ناصرخسرو، ص 188، 415) به معنای تشت، طاس و کاسه آمده، اما در ادب فارسی بهعنوان ابزاری برای اندازهگیری زمان نیز بهکار رفته است (برای نمونه رجوع کنید به شمس منشی، ص 237؛ ناصرخسرو، ص 83، 211؛ سنایی، ص 431). این واژه در معنای اخیر، به صورتهای متعددی معرّب شده است، از جمله بنکان (ابنساعاتی، ص 74)؛ فنجان (کردی نیشابوری، ص 167)؛ فنجال (دوزی ، ج2، ص 291)؛ بنکامات (جاحظ، ج 2، ص 294) و بناکیم (ابناکفانی، ص 87) هر دو جمعِ بنکام ؛ منجان (ابنجبیر، ص 190)؛ منقانه ، منقاله ، منغالة و مکانة (دوزی، ج 2، ص 625).1) وسیلة سنجش زمان . پنگان کاسهای عموماً مسی بوده که در انتهای آن سوراخی وجود داشته است. این کاسه را در ظرفی بزرگتر و پر آب قرار میدادهاند، هربار پرشدن کاسة کوچکتر، گذشتن یک واحد زمانی را نشان میداده است (شمس منشی، همانجا). با استناد به کتابی از ارشمیدس (ح 287ـ 212 قم) دربارة پنگان ــ که ترجمة عربیآندردستاست( رجوع کنید به ادامة مقاله، بخش سوم) ــ سابقة استفاده از این وسیلهبه یونان باستان میرسد. در لِیلاوَتی * ، کتاب مشهور ریاضی از آثار قدیم هندی نوشتة بهاسکرا /بهاسکرا چاریا (1114ـ ح 1185)، نیز روایتی دربارة پنگان وجود دارد (ص 3ـ4) که نشان میدهد این وسیله در سدة ششم در هند به کار میرفته است. در حوزة تمدن اسلامی، مطالب بسیاری دربارة پنگان نوشته شده است، از جمله جاحظ (متوفی 255) مینویسد که مسلمانان برای تعیین وقت، در روز از اسطرلاب و در شب از بنکامات استفاده میکنند (همانجا). محمودبنحسین معروف به کشاجم، شاعر عرب (متوفی 360)، نیز در ابیاتی طرز کار این وسیله را وصف کرده و نام آن را بهصورت بیاتکا آورده است (حُصری، ج 2، ص 443).نام پنگان در علوم دورة اسلامی، گاهی بهطور عام به همة انواع ساعتهای آبی اطلاق میشده است ( رجوع کنید به ساعت * ). در طبقهبندی علوم اسلامی، ساخت و کاربرد پنگان و دیگر انواع ساعتهای آبی جزو «علم البنکامات» ــ که از فروع علم هندسه به شمار میآمده ــ بوده است (طاشکوپریزاده، ج 1، ص 354). علمالبنکامات را چنین تعریف کردهاند: علمی که با شناختن و بهکار بردن ابزار آن، زمان اندازهگیری میشود و هدف ازآنآگاهی ازاوقاتنمازونیایشهایشبانه،ونظروتأملدر امور مملکت و رعیت ــ که با وقت و زمان ارتباط پیدا میکرده ــ بوده است (حاجیخلیفه، ج 1، ستون255). کسانی که به پنگان و علمالبنکامات میپرداختهاند، «فنجامییّن»لقب داشتهاند و مانند دبیران و منجمان و دیگر شاغلاندولتی، مستمری میگرفتهاند (صابی، ص 19). مهمترین کاربرد پنگان، در کشاورزی و هنگام تقسیم آب بوده است ( رجوع کنید به ادامة مقاله، بخش دوم)، اما در گذشته در رصدخانهها نیز برای سنجش وثبت زمان از آن استفاده میشده است. تقیالدین دمشقی (متوفی 993)، بنیانگذار رصدخانة استانبول، بنکام را در ردیف وسایل رصد آورده است، ازینرو علاءالدین منصور شیرازی، شاعر سدة دهم، در میان آلات رصدی رصدخانة استانبول، از بنکام یاد کرده است (محقق، ص 523). عبدالعلی بیرجندی * نیز در کتاب شرح التذکرة فیالهِیئة ، پنگان را وسیلهای برای سنجش زمان و هربار پرشدن آن را برابر یکساعت، یک بیستوچهارم طول شبانهروز، دانسته است (حسنزادة آملی، ج 1، ص 447).منابع: ابن اکفانی، نخب الذخائر فی احوال الجواهر ، چاپ انستاس ماری کرملی، قاهره 1939، چاپ افست ] بیتا. [ ؛ابنجبیر، رحلة ابنجبیر ، بیروت ] بیتا. [ ؛ ابن ساعاتی، علم الساعات و العمل بها ، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق ?] 1401/1981 [ ؛ علیبن احمد اسدی طوسی، لغت فرس ، چاپ عباس اقبال، تهران 1319ش؛ بهاسکرا، لیلاوتی ، ترجمه از سانسکریت توسط ابوالفیض فیضی، کلکته 1827؛ عمروبن بحر جاحظ، کتاب الحیوان ، چاپ عبدالسلام هارون، مصر ] تاریخ مقدمه 1385/1965 [ ، چاپ افست بیروت 1969؛ مصطفیبن عبدالله حاجیخلیفه، کشف الظنون ، بیروت 1410/1990؛ حسن حسنزاده آملی، دروس هیئت و دیگر رشتههای ریاضی ، قم 1372ش؛ ابراهیمبن علی حصری، زهرالا´داب و ثمرالالباب ، چاپ زکی مبارک، بیروت ] بیتا. [ ؛ مجدودبن آدم سنایی، حدیقة الحقیقة وشریعة الطریقة ، چاپ مدرس رضوی، تهران 1359ش؛ محمدبن هندوشاه شمس منشی، صحاح الفرس ، چاپ عبدالعلی طاعتی، تهران 1355ش؛ هلالبن مُحسَّن صابی، الوزراء،أوتحفةالامراءفیتاریخالوزراء،قاهره1958؛احمدبنمصطفیطاشکوپریزاده،مفتاح السعادة و مصباح السیادة ، بیروت 1405/1985؛ یعقوببن احمد کردینیشابوری،کتابالبلغه:فرهنگعربی وفارسی،چاپ مجتبی مینوی و فیروز حریرچی، تهران 1355ش؛ مهدی محقق، «رصدخانة استانبول از زبان علاءالدین منصور شیرازی»،دریکیقطرة باران: جشننامة استاد دکتر عباس زریاب خوئی ، چاپ احمد تفضلی، تهران 1370ش؛ جلالالدین محمدبن محمد مولوی،مثنوی معنوی ، تصحیح رینولد ا. نیکلسون، چاپ نصرالله پورجوادی، تهران 1363ش؛ ناصرخسرو، دیوان ، چاپ مجتبی مینوی و مهدیمحقق، تهران 1353ش؛R. Dozy, Supplإment aux dictionnaires arabes , Paris 1927.2) کاربردپنگان برای سنجش زمانیآب در کشاورزی . سنجش آب برای استفادههای کشاورزی در ایران، دو روش عمده داشته است: سنجش زمانی و سنجش حجمی. پنگان یکی از ابزارهای سنجش زمانی آب بوده و رایجترین شیوة سنجش حجمیآب،استفادهازروشسنگیاسنگآببوده است (برای آگاهی از شیوة سنجش حجمی آب رجوع کنید به صفینژاد، 1359 ش، ص 124ـ134). شاید بتوان استفادهاز پنگان را رایجترین روش سنجش زمانی آب در ایرانبه شمار آورد. روش دیگر سنجش زمانی آب در ایران، استفادهاز شاخص آفتابی در روز و زیرنظر داشتن حرکت بعضیستارگان خاص در شب بوده است (برای آگاهی از بعضیمناطق ایران که از این روشها استفاده میکردهاند رجوع کنید به همان، ص 186ـ220).استفاده از پنگان برای سنجش آب مورد نیاز کشاورزی در ایران، عمدتاً در مناطق کم آب و خشک مرکز، شرق و تاحدی جنوب شرقی گزارش شده است. جلال آل احمد (ص 36ـ37) نمونة دیگر استفاده از روشهای زمانی سنجش آب در مناطق مرکزی ایران را گزارش کرده است؛ در این روش ـ که با روش پنگان متفاوت اما نزدیک به آن است ـ برای سنجش زمان، از مدت زمان خالی شدن آب از ظرفی با حجمی معین، استفاده میشده است.یکی از قدیمترین منابعی که در آن بهکاربرد پنگان برای تقسیم آب اشاره شده است، مفاتیحالعلوم نوشتة محمد خوارزمی است که در آن از وسیلهای بهنام بُست یاد شده و او دهبُست را معادل یک فنکال دانسته است (ص 69). به نوشتة لمتون (1933، ص 666)، در قرن دهم در اصفهان از پنگان برای تقسیم آب کشاورزی استفاده میشده است. او (همانجا) ذکر کلمة «طاق» ( رجوع کنید به ادامة مقاله) در طومار شیخبهائی * (ص 24) را دلیل استفاده از پنگان دانسته است.شاردن (متوفی 1125/1713)، جهانگرد فرانسوی، نیز هنگام وصف اوضاع کشاورزی در ایران، نوشته است که ایرانیان برای تقسیم آب کشاورزی از پنگان استفاده میکنند (ج 4، ص 3ـ4). اما در سدة چهاردهم، با رواج ساعتهای مکانیکی، استفاده از پنگان در ایران متروک شده است (حکمت یغمائی، ص 301؛ یزدانی، ص 176). در دورة رواج استفاده از پنگان در ایران، در نقاط مختلف اسامی گوناگونی به آن اطلاق میشده و مدت زمان پرشدن پنگان نیز، حتی در نواحی کاملاً نزدیک بههم، متفاوت بوده است ( رجوع کنید به جدول).در بسیاری از مناطق، یک پنگان به واحدهای کوچکتری تقسیم میشده است. این واحد کوچکتر را در روستای بیاذه، از توابع خور و بیابانک، «اَس گَرد» یا «دَس گرد» مینامیدهاند (حکمت یغمائی، ص 306). در روستای فراخی در حاشیة غربی کویرنمک، یک فنجان به دو بخش بهنام «دونه» تقسیم میشدهاست (صفینژاد، 1359 ش، ص 166)، اما مهمترین واحد کوچکتر از پنگان، «دانگ» نام داشته که یک ششم پنگان بوده است. این تقسیمبندی در نواحی مختلف ایران رواج داشته است، از جمله در اصفهان (همان، ص 86) و جنوب خراسان (تابنده، ص 71). در بعضی مناطق، پنگان به هشت واحد کوچکتر نیز تقسیم میشده است (نقوی، ص 123).هنگام استفاده از این روش برای آبیاری، این واحد زمانی به واحدهای بزرگتری نیز تعمیم مییافته و عموماً این تعمیم به یک شبانهروز، یعنی واحدی برای گردش نوبت آبیاری زمینها، ختم میشده است (برای آگاهی از بعضی شیوههای گردش شبانهروزی آبیاری رجوع کنید به صفینژاد، 1359 ش، ص 147ـ172؛ همو، 1365 ش، ص 189ـ200؛ نیز رجوع کنید به آبیاری * ). در نائین، هر چهار فنجان، واحد بزرگتری بهنام «قُله» تشکیل میداده و شبانهروز به 240 فنجان تقسیم میشده است (صفینژاد، 1359 ش، ص 145). در جنوب خراسان، هر شش فنجان واحد بزرگتری به نام «گَرده» تشکیل میداده و هر شبانهروز 324 فنجان بوده است (یزدانی، ص 175). این مقدار در فردوس 450 فنجان (یاحقی و بوذرجمهری، ص 196) و در گناباد 171 فنجان (تابنده، ص 71) بوده است. اما مهمترین واحد بزرگتر از فنجان، «طاق» نام داشته و تعداد طاقها در نواحی مختلف ایران، بسته به زمان پر شدن پنگان، متفاوت بوده است. برای نمونه دراردستان و نیریز هر 72 پنگان یک طاق (صفینژاد، 1359 ش، ص 79ـ81؛ محمدحسن بهرامی، ص 39) و در قم هر 135 فنجان یک طاق (ابنالرضا، ص 250، پانویس 1) را تشکیل میداده است.ظرف بزرگتری که پنگان در آن غوطهور میشده، نامهای گوناگون داشته است، از جمله در خور و بیابانک آن را «کَوار» (هنری، ص 67)، در روستای فراخی در حاشیة غربی کویر نمک «تشته» (صفینژاد، 1359 ش، ص 169)، در میبد «گادیشه» (جانب اللهی، 1365 ش، ص 179) و در توابع سمنان «دبه» (سعیدی، ص 57) مینامیدهاند. در میبد وسیلهای بهنام «تیاره» برای امتحان کردن و یکسان نمودن زمان پرشدن پنگانهای منطقه، وجود داشته است (جانباللهی، 1365ش، ص180).در نقاط مختلف ایران، برای شمارش دفعات پرشدن پنگان ــ که سهمیة آب زمین هر کشاورز را نشان میداده است ــ از تعداد مشخصی ریگ یا سنگ استفاده میشده است (صفینژاد، 1359 ش، ص 144؛ همایونی، ص 31ـ32). در بعضی مناطق روشهای دیگری نیز وجود داشته است، از جمله در اطراف قم از پانزده دانة تسبیح (مرتضوی، ص 120) و در میبد از وسیلة خاصی به نام «قاتمه» (جانباللهی، 1365ش، ص179) استفاده میشدهاست. در بعضی مناطق، برای بیرون آوردنِ پنگانِ پر از آب و دوباره قرار دادن ظرف خالی بر سطح آب، آیین خاصی وجود داشته است، از جمله تکان دادن پنگان خالی (صفینژاد، 1359ش، ص 144) و به زبان آوردن کلماتی خاص (جانب اللهی، 1365ش، همانجا).نام کسی که آب کشاورزی را با پنگان تقسیم میکرده است، در نقاط مختلف، فرق میکرده است، از جمله در گناباد وی را «مؤلف» (تابنده، ص 72)، در فردوس «کیّال» (ناظمی، ص 45)، در اردستان و تفت «سرطاق» (صفینژاد، 1359 ش، ص 81؛ دریایی، ص 22) و در توابع سمنان «سربلوک» (سعیدی، ص 48) مینامیدهاند.گاهی هنگام استفاده از پنگان برای خرید و فروش آب، تقلب میشده که همایونی (ص 32) به نمونههایی از آن اشاره کرده است.منابع: جلالآل احمد، تاتنشینهای بلوک زهرا ، تهران 1353ش؛ حسین ابنالرضا، قم: از نظر اجتماعی ـ اقتصادی ، قم ?] 1365ش [ ؛ ایرج افشار، یادگارهای یزد ، ج2، تهران 1354ش؛ تقی بهرامی، فرهنگ روستایی یا، دائرةالمعارف فلاحتی ، تهران 1316ـ1317ش؛ محمدحسن بهرامی، «بررسی نظامهای آبیاری سنتی فلاحتی نیریز فارس»، پایاننامة لیسانس، دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1358ش؛ محمود بیهقی، سبزوار شهر دیرینههای پایدار ، مشهد 1370ش؛ نصرالله پورافکاری، «شیوههای سنتی تقسیم آب در ایران»، هنر و مردم ، سال17، ش193 (آبان و آذر 1358)؛ سلطانحسین تابنده، تاریخ و جغرافی گناباد ، تهران 1348ش؛ محمدسعید جانب اللهی، «نظام تقسیم و حسابرسی و خرید و فروش آب در آبیاری سنتی میبد»، فصلنامة تحقیقات جغرافیائی ، سال5، ش2 (تابستان 1369)؛ همو، «نظامهای سنتی سنجش زمان برای تقسیم آب در میبد»، فصلنامة تحقیقات جغرافیائی ، سال1، ش1 (تابستان 1365)؛ عبدالکریم حکمت یغمائی، بر ساحل کویر نمک ، تهران 1370ش؛ محمدبن احمد خوارزمی، کتاب مفاتیح العلوم ، چاپ فان فلوتن، لیدن 1968؛ عباس دریایی، «آب و آبیاری و اثرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن در شهر تفت»، پایاننامة لیسانس، دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1354ش؛ زینالعابدین سعیدی، «نظامهای آبیاری در واحدهای کار زراعی هنگام اصلاحات ارضی در لاسجرد»، پایاننامة لیسانس، دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1354ـ 1355 ش؛ ژان شاردن، سیاحتنامة شاردن ، ترجمة محمد عباسی، تهران 1335ـ1345 ش؛ محمدبن حسین شیخ بهائی، طومار شیخ بهائی ، چاپ کاظم سمیعی، اصفهان ?] 1307ش [ ؛ پرویز صالحی رزوه، «نظام زمینداری و آبیاری هنگام اصلاحات ارضی در منطقة روستایی فریدن»، پایاننامة لیسانس، دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1354ـ 1355ش؛ جواد صفینژاد، «مطالعهای پیرامون تغییر مدار گردش آب و اثرات اقتصادی و اجتماعی حاصل از آن»، در مجموعه مقالات سمینار جغرافی ، ش1، چاپ محمدحسین پاپلی یزدی، مشهد 1365ش؛ همو، نظامهای آبیاری سنتی در ایران ، تهران 1359ش؛ آن کاترین سواین فورد لمتون، مالک و زارع در ایران ، چاپ منوچهر امیری، تهران 1362ش؛ فضلالله مرتضوی، «بررسی اقتصادی ـ اجتماعی شیوة مقاسمه واحد کار زراعی و سیفیکاری روستای حاجیآباد لکها (قم)»، پایاننامة لیسانس، دانشکدةعلوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1356ش؛ علیرضا ناظمی، «کشت سنتی در باغستان فردوس»، پایاننامة لیسانس، دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1355ش؛ نقیب نقوی، «روش آبیاری سنتی در نهبندان و قناتهای آن»، فصلنامة تحقیقات جغرافیائی ، سال4، ش3 (پاییز 1368)؛ صادق همایونی، فرهنگ مردم سروستان ، تهران 1348ـ1349ش؛ مرتضی هنری، «تقسیم آب در خور»، مجلة مردمشناسی و فرهنگ عامة ایران ، سال1، ش1 (1353ش)؛ محمد جعفر یاحقی و خدیجه بوذرجمهری، فردوس/ تون: تاریخ و جغرافیا ، مشهد 1374ش؛ لطفالله یزدانی، «ویژگیهای قنوات خراسان جنوبی و مسائل مربوط به تقسیم آب آن»، در مجموعه مقالات سمینار جغرافی ، ش1، چاپ محمد حسین پاپلی یزدی، مشهد 1365ش؛A. K. S. Lambton, "The regulation of the waters of the Za ¦ yande Rud", Bulletin of the School of Oriental ( and African ) Studies , IX (1939).3) آثار اسلامی که در آنها از پنگان یاد شده است. آثاری که در آنها پنگان شرح داده شده است، دو دستهاند: 1) کتابهایی دربارة علوم مختلف، بویژه علمالحیل، که در بخشی از آنها دربارة پنگان مطالبی آمده است؛ 2) کتابهایی که به پنگان و انواع آن اختصاص دارند. برخی از کتابهای دستة اول عبارتاند از: کتابالاربعین ، نوشتة امام محمد غزالی (متوفی 505)، که در آن به ساخت پنگان اشاره شده است (ص 30ـ31)؛ الجامع بینالعلم والعمل ، تألیف بدیعالزمان جَزَری (متوفی 602)، که در نوع (بخش) اول آن (ص 216ـ217) استفاده از پنگان، انواع آن و بهطور کلی ساعتهای آبی بتفصیل شرح داده شده است؛ علمالساعات والعمل بها ، تألیف ابن ساعاتی (متوفی ح 617)، که در آن ساخت ساعتهای آبی گوناگون از جمله پنگان آمده است (ص 74ـ82)؛ الطُرُق السنِیَّة فی الا´لات الروحانیّة تألیف تقیالدینِ دمشقی * (متوفی 993). در میان دانشمندان اسلامی، تقیالدین بیش از دیگران این ابزار را بررسی کرده است. وی علاوه بر تألیف کتابی اختصاصی دربارة پنگان ( رجوع کنید به ادامة مقاله)، در چند بخش الطرق السنیّة ، ابزارهای مکانیکی را که به ساعتها (بنکامات) مربوط میشوند، بتفصیل شرح داده است (احمد یوسف حسن، ص 34). حاجیخلیفه (ج 1، ستون256) این کتاب را جزو آثاری که دربارة علمالبنکامات نوشته شده، آورده است. تنها نسخة خطی این کتاب، در کتابخانة چستر بیتی ایرلند وجود دارد (آربری ، ج 7، ص 73ـ 74) و احمد یوسف حسن، تصویر آن را در کتاب خود، تقیالدین والهندسة المیکانیکیة العربیة ، بهچاپ رسانده است (ص 76ـ 168).در میان رسایلی که اختصاصاً دربارة پنگانها نوشته شدهاند ــ گذشته از کتابی در صنعت پنگان که ابنندیم (ص 563) آن را به ابوعبدالله محمد بن حسن شطوی نسبت داده است ــ رسالهای منسوب به ارشمیدس قدیمترین اثر موجود در اینباره است. از این رساله، دو ترجمة عربی در دست است: ترجمة قدیمتر به نام عمل صندوق الساعات که در مجموعهای خطی متعلق به قرن ششم در سوریه نگهداری میشود (عبدالحمید حسن، ص 8) و ترجمة جدیدتر به نام فی عمل بنکامات متعلق به قرن هشتم یا نهم که چند نسخة خطی از آن در کتابخانة ملی پاریس (سلان، ص 437) و کتابخانههای موزة بریتانیا و بودلیان در انگلستان (ویدمان و هاوزر ، ج3، ص 1629) وجود دارد. محمداحمد دهمان هردو ترجمه را در کتاب علمالساعات والعمل بها بهچاپ رسانده است (ابنساعاتی، ص 294ـ359). ویدمان و هاوزر ترجمة جدید این رساله را به آلمانی برگرداندهاند که در 1336/ 1918 با عنوان ) «ساعت ارشمیدس و دو ابزار دیگر» ( ، و باردیگر در ) مجموعه مقالات دربارة تاریخ علوم عربی و اسلامی ( (ج 3، ص 1629ـ1669) به چاپ رسیده است. علاوه بر رسالة ارشمیدس، رسالة کوتاهی به نام مقالة فی البنکام (شیروانی، ج 5، ص 1783) یا مقالة فی عملالبنکام (کراوزه ، ص 479) تألیف ابنهیثم (سدة چهارم) دربارة پنگانها وجود دارد. از این رساله تاکنون دو نسخه در ترکیه، در کتابخانههای فاتح جامع و عاطف افندی استانبول (همانجا) و یک نسخه در ایران در کتابخانة وزیری یزد (شیروانی، همانجا) شناسایی شده است. رسالة کوتاهی بهنام الاعلام بِشدّالمَنکام ، تألیف شمسالدین محمدبن ابیالفتح صوفی (متوفی 950) نیز دربارة پنگان است که از آن نسخهای در واتیکان (ماتویفسکایا و روزنفلد، ج 1، ص 526) و نسخهای در کتابخانة مجلس شورای اسلامی در ایران (حائری، ج 23، ص 13) موجود است. حاجی خلیفه (همانجا) به رسالهای از تقیالدین دمشقی به نام الکواکبالدُّرّیة فی وضع بنکامات الدوریة یاد کرده که بروکلمان ( ) ذیل ( ، ج 2، ص 484) آن را نام دیگر رسالة فی علم البنکامات تقیالدین دانسته است. نسخههایی از رسالة فی علمالبنکامات در پاریس (سلان، ص 439)، انگلستان و ترکیه (احمد یوسف حسن، ص 26) وجود دارد، و سویم تکهلی متن عربی آن را در کتاب ) تقیالدین و ساعت در امپراتوری عثمانی در سدة شانزدهم ( ، منتشر کرده است.منابع: ابنساعاتی، علم الساعات و العمل بها ، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق ?] 1401/1981 [ ؛ ابن ندیم، الفهرست ، چاپ ناهد عباس عثمان، دوحه 1985؛ ابیالعزّبن اسماعیل جزری، الجامع بین العلم و العمل فی صناعة الحیل ، چاپ احمد یوسف حسن، حلب 1979؛ مصطفیبن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون ، بیروت 1410/1990؛ عبدالحسین حائری، فهرست کتابخانة مجلس شورای اسلامی ، ج23، تهران 1376ش؛ احمد یوسف حسن، تقیالدین و الهندسة المیکانیکیة العربیة؛ مع کتاب الطرق السنیة فی الا´لات الروحانیة ، حلب 1976؛ عبدالحمید حسن، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریة: الفلسفة و المنطق و آداب البحث ، دمشق 1970؛ محمد شیروانی، فهرست نسخههای خطی کتابخانة وزیری یزد ، ج5، تهران 1358ش؛ محمدبن محمد غزالی، کتاب الاربعین ، ترجمة برهانالدین حمدی، تهران 1368ش؛A. J. Arberry, The Chester Beathy Library: a handlist of the Arabic manuscripts , vol. VII, Dublin 1964; Carl der Brockelmann, Geschichte arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949, Supplementband , 1937-1942; Max Krause, "Stambuler Handschriften islamischer Mathematiker", Quellen und Studien zur Geschichte der Mathematik, Astronomie und Physik , Pt. B, vol. 3 (1936); G. P. i Matvievskaya and B. A. Rozenfeld, Matematiki astronomi musulmanskogo srednevekovya i ikh trudi , Moscow1983; M. Le Baron de Slane, Catalogue des manuscrits arabes , Paris 188-1895; Eilhard Wiedemann and Fritz Hauser, Gesammelte Schriften Zur arabisch-islamischen Wissenschaftsgeschichte , vol. 3, Frankfurt 1984.