10) جراید در هند و پاکستان. در این مقاله به جرایدی پرداخته میشود که هم تملک و هم انتشار آنها را مسلمانان بر عهده دارند. بدینترتیب، جرایدی که به زبانهای اسلامی، مانند فارسی و اردو، چاپ میشوند، اما مسلمانان هیچ ارتباطی با آنها ندارند و همچنین جرایدی که مسلمانان منتشر میکنند، اما مالکیت آنها از آنِ پیروان دیگر ادیان است، در این جستار نمیگنجند.[ پیش از پدید آمدن روزنامهنگاری جدید در شبهقاره هند، سنّت روزنامهنگاری «اخبارات» در این منطقه از دیرباز وجود داشت. اخبارات شکل تحول یافته واقعهنویسی یا واقعهنگاری معمول در دربار ایران بود که از آنجا به دربار بابریان * هند راه یافت و با ویژگیهای جامعه و امور دیوانی آنجا هماهنگ شد. واقعهنویس در دربار هند، افزون بر وظیفه اصلی ثبت و ضبط وقایع کشوری و لشکری، مسئولیتهای دیگری بر عهده داشت که کیفیت حرفه او را به روزنامهنگاری امروزی نزدیک مینمود. بهویژه او موظف بود «تعلیقه» یا اخبار رسمی روزانه را تکثیر کند. اخبارات نام نسخهای از هر تعلیقه بود که در اواخر حکومت بابریان هند، به تقلید از نیوز انگلیسی، مصطلح گردید. صدها نسخه از اخبارات تهیه شده در دربار، بیدرنگ، برای هریک از حکام و صوبهداران (استانداران) و سران لشکر در سراسر هند فرستاده میشد (پروین، ج 1، ص 39ـ40).اخبارات، بیشتر یک صفحهای و حاوی خبرهای کوتاهِ تاریخدارِ متمایز از هم بودند. نثر آنها فارسی اداری متداول در هند بود و به خط شکسته تعلیق و گاهی نستعلیق نوشته میشدند (همان، ج 1، ص 43).تعلیقهنویسان و کارگزاران اخبارات، پیشگامان روزنامهنگاری فارسی و اسلامی در هند بهشمار میآیند. این روزنامهها تقلید صرف از روزنامهنگاری اروپایی نبودند، بلکه شکل تحولیافته اخبارات بودند (همان، ج 1، ص 39) ] .روزنامههای اسلامی به شکل کنونی از دهه 1246/1830 پدید آمدند. [ نخستین روزنامهنگاران مسلمان هند از روحانیان بودند، کسانی چون مولوی اکرام علی، ناشر نشریهای به نام هندوستانی؛ مولوی سراجالدین احمد لکهنوی، ناشر آیینه اسکندر؛ و شیخعلی ملا، ناشر سَماچار ـ سوراج اندرو. این جراید عمدتاً به فارسی بودند و در آنها بر پاسداری از اسلام تأکید میشد (همان، ج 1، ص 73) ] . هفتهنامه سماچار ـ سوراج اندرو ، به زبان بنگالی و فارسی بود و بین سالهای 1246 تا 1251/ 1830ـ1835 منتشر میشد. [ آیینه اسکندر، روزنامه خبری سراسر فارسی، با گرایش مذهبی، بود که مولوی سراجالدین احمد لکهنوی آن را در 1247/1831 در کلکته منتشر میکرد (همان، ج 1، ص 65). هفتهنامه خبری ـ سیاسی ماه عالمافروز از صفر 1249 تا 1257/ ژوئن 1833 ـ 1841 در کلکته انتشار مییافت. در میانه 1249/1833، روزنامهای ماهانه به زبان فارسی در آگره، به نام آگره اخبار، منتشر شد که سال بعد، نام آن به زبدهالاخبار تغییر کرد و انتشار آن تا نیمه 1257/ 1841 ادامه یافت. مدیر زبدةالاخبار مسلمانی به نام منشی واجد علیخان بود (همان، ج 1، ص 65ـ66) ]. صیادالاخبار را نیز سیدمحمدخان، برادر ارشد سیداحمدخان، در 1253/1873 به زبان اردو در دهلی بهچاپ میرساند.با ورود لیتوگرافی اردو در 1253/1837، کار مطبوعات در شمال هند رونق گرفت و متعاقب آن چندین روزنامه اسلامی منتشر گردید، [ که از آنجمله بود: روزنامه هفتگی مهرمنیر، به مدیریت محمدعلی، در 1257/1841؛ هفتهنامه سراجالاخبار، به سردبیری سیداولاد علی و زیرنظر مصلحالدوله سیدابوالقاسم، آخرین وقایعنگار دربار دهلی، منتشر شده در 1257/1841؛ هفتهنامه احسنالاخبار و تحفةالاخیار، به مدیریت میرزامحمود خراسانی و سپس میرزامحمدعلی شیرازی، انتشار در 1260/1844؛ جاگاد دیپاک باسکار، به مدیریت مولوی نظیرالدین، انتشار در 1262/1846. همه آنها، بهجز روزنامه اخیر که به پنج زبان فارسی و انگلیسی و هندی و بنگالی و اردو بود، فارسیزبان و از منتقدان جدّی حکومت استعماری بودند (همان، ج 1، ص 84 85، 91) ] .در نیمه دوم سده سیزدهم/ نوزدهم، جراید اسلامی بیوقفه گسترش پیدا کردند. [ در 1269/1853، فرماندار کل هند، سرچارلز متکاف، آزادی مطبوعات را در هند بریتانیا اعلام کرد و از آن پس روزنامههایی که به زبان محلی منتشر میشدند از امکانات تازهای برخوردار شدند. سپس در 26 شوال 1269/ دوم اوت 1853، روزنامه سلطانالاخبار به مدیریت رجبعلی لکهنوی حسینینسب، روزنامهنگار و شاعر شیعی، انتشار یافت. این روزنامه دستکم تا اوایل 1273/1857، روزهای یکشنبه، در کلکته منتشر میشد. سلطانالاخبار ، بیش از هر روزنامه دیگری در زمان خود، به دلیری و بیگانهستیزی شهرت یافت (همان، ج 1، ص 66) ]. این جراید بیشتر در شمال هند توسعه یافتند؛ با این حال، در ایالتهای مدرس و بمبئی نیز پایگاههایی داشتند. مراکز اصلی این جراید شهرهای لاهور، دهلی، لکهنو و کلکته، و زبانهای اصلی آنها فارسی، اردو و بنگالی بود. [ برای نمونه، این جراید اغلب به فارسی یا فارسی ـ اردو بودند: گلشن نوبهار ، به مدیریت عبدالقادر، منتشر شده در 1267/1851؛ مفرحالقلوب و مطلع خورشید ، به مدیریت میرزا مخلصعلی مشهدی و پس از او پسرش میرزامحمد شفیع، در 1271/ 1855؛ اسلامی مجلس مذاکره علمیه کلکته ، به مدیریت مجلس مذاکره علمیه اسلامی، در 1281/ 1864؛ جریده عالمیه سرکار عالی ، به مدیریت میرزا زینالعابدین شیرازی، در 1286/1869؛ و دوربین ، به مدیریت فداحسین یا مولوی اظهرحسین، در 1291/1874 (همان، ج 1، ص 85 86) ]. شمار چاپ روزنامههای منحصراً اسلامی به زبان انگلیسی اندک بود، اما در این میان نمیتوان روزنامه ) ناظر پنجاب ( را نادیده انگاشت. اغلب نشریههای مهم را هفتهنامهها تشکیل میدادند و تنها نشریه پایسه اخبار ، که در 1305/1888 در لاهور تأسیس شد، مدتی طولانی به صورت روزنامه باقی ماند. در میان بانفوذترین روزنامهها، بهجز روزنامههای کثیرالانتشار، دو روزنامه تهذیبالاخلاق و ) روزنامه مؤسسه علیگره ( ، به سردبیری سیداحمدخان از علیگره، بودند. تهذیبالاخلاق بیشتر برای خوانندگان خود تعالیم مذهبی و اجتماعی جنبش علیگره را ارائه میداد و ) روزنامه مؤسسه علیگره ( در زمینه اهداف آموزشی و سیاسی این جنبش، اطلاعرسانی میکرد. موضوعات این نشریهها، گویای روندی کلی بود؛ کمتر به موضوعات ادبی و مباحث مذهبی و فرقهای میپرداختند و بیشتر به مسائل محلی، ملی و بینالمللی توجه داشتند.در سده سیزدهم/ نوزدهم، نشریههای اسلامی، مانند جراید هندی، عموماً در پاسخ به فعالیت روزافزون دولت و آگاهی فزاینده شهروندان از جهان خارج، گسترش یافتند. با این همه، هیچچیز به اندازه حوادث جهان اسلام، در پیدایش نشریههای جدید اسلامی و افزایش شمارگان روزنامههای پیشین مؤثر نبود. مسلمانان هند دارای احساسات شدید اسلامی بودند که توسعه چشمگیر جراید اسلامی در واپسین سالهای امپراتوری عثمانی (در واقع، از حمله ایتالیا به طرابلس در 1329/1911 تا برکناری خلیفه در 1342/ 1924) گواهی بر این مدعاست. روزنامههایی که در این دوره تأسیس شدند، عبارت بودند از: در 1329/ 1911، ) یاور ( به سردبیری محمدعلی؛ در 1330/ 1912، الهلال به سردبیری ابوالکلام آزاد، مدینه به سردبیری حمید انصاری و همدم به سردبیری عبدالباری؛ و در 1331/1913، همدرد به سردبیری محمدعلی. این نشریههای تازهتأسیس به میزانی نامعلوم فروش کردند. شمارگان هفتهنامه الهلال به 000 ، 25 نسخه رسید و ظفرعلیخان نیز هفتهنامه زمیندار را، که دوهزار نسخه فروش داشت، به روزنامهای با فروش سیهزار نسخه بدل کرد. پیشرفت چشمگیری در کیفیت چاپ پدید آمد و دو نشریه الهلال و همدرد ، بهجای چاپ سنگی، از روی نگاتیو چاپ میشدند. پیشرفت مشابهی نیز در روزنامهنگاری پدید آمد؛ الهلال به زبان جدید و نافذ اردو نوشته میشد و ) یاور ( نیز با هریک از هفتهنامههای انگلیسی ـ هندی آن زمان برابری میکرد. این روزنامهها باعث تحریکشدیداحساسات و حتیایجاد جنجالهای سیاسی شدند و دولت با توقیف آنها به تأثیرشان اذعان نمود. همچنین این روزنامهها سردبیران خود، از جمله ابوالکلام آزاد و محمدعلی، را به صف مقدّم سیاست اسلامی وارد کردند.در دهههای 1300 و 1310 ش/ 1920 و 1930، جراید اسلامی به رشد خود ادامه دادند، هرچند که این رشد و ترقی، همچون رشد جراید حزب کنگره یا هندو، شدید و جنجالی نبود. عمر برخی از روزنامههای بزرگ دوره اتحاد اسلام ، مانند الهلال و ) یاور (، به پایان رسید؛ اما، برخی دیگر، نظیر زمیندار و مدینه ، همچنان به فعالیت خود ادامه دادند. در این میان، روزنامههای جدیدی نیز تأسیس شدند که از آن جمله بودند: ) نگرش مسلمان (، نخستین روزنامه اسلامی مهم به زبان انگلیسی، در 1301 ش/ 1922؛ و روزنامه انقلاب در 1306ش/ 1927، که روزنامه پیشتاز اردوزبان در دهه 1310 ش/ 1930 بهشمار میرفت. این دو روزنامه در لاهور منتشر میشدند.با آغاز دهه 1320 ش/ 1940، جراید اسلامی به صورت پایاپای با جراید حزب کنگره به رقابت پرداختند. روزنامههای اسلامی نقش مهمی ایفا میکردند؛ نقشی که، به سبب حمایت بیدریغ از مبارزه جامعه مسلمانان سراسر هند * برای ایجاد پاکستان، باید مورد توجه قرار گیرد. همچون دوره اتحاد اسلام، معلوم شد که این نقش، به هنگام تلفیق مسائل دینی و سیاسی، بسیار تأثیرگذار بوده است. از جمله جراید پیشتازِ لیگ، این روزنامهها بودند: انجام به زبان اردو و ) فجر ( به زبان انگلیسی، از دهلی؛ نوای وقت به زبان اردو، از لاهور؛ همدم به زبان اردو، از لکهنو؛ آزاد به زبان بنگالی و ) ستاره هند ( به زبان انگلیسی، از کلکته. همه روزنامههای اسلامی نیز طرفدار لیگ نبودند، مثلاً روزنامه الجمعیه ، ناشر آرای جمعیهالعلماء و مدینه ، آشکارا از حزب کنگره حمایت میکردند؛ اما، در دهه 1320 ش/1940 روزنامههای طرفدار لیگ، هم به لحاظ تعداد عناوین و هم به لحاظ شمارگان، به سرعت از رقبای اسلامی خود در حزب کنگره پیشی گرفتند.تجزیه شبه قاره در 1326 ش/ 1947، به طور گستردهای موجب نابودی جراید اسلامی و بازگرداندن آن به دوران پیشین گردید. در هند، با وجود جمعیت زیاد مسلمانان، جراید صرفاً اسلامی، غیرمهم قلمداد میشدند. از جمله روزنامههای اسلامی برجسته این کشور، ) پرتو ( و الجمعیة بود. از سوی دیگر، در پاکستان نشریههایی با گستره وسیع، هم به زبان انگلیسی و هم به زبانهای محلی، تأسیس شد. در مغرب پاکستان، روزنامههای پیشتاز انگلیسیزبان، ) فجر ( و پاکستان تایمز و روزنامههای اردوزبان، نوای وقت و مشرق است. در بنگلادش تا 1350 ش/ 1971 مهمترین روزنامه انگلیسیزبان، ) اخبار صبح ( و مهمترین روزنامه بنگالیزبان، آزاد بود. در اواخر دهه 1340 ش/ 1960، در پاکستان روزانه هشتصد هزار نسخه روزنامه منتشر میشد که از این رقم سهچهارم به زبانهایی غیر از انگلیسی بود. این صنعت پرشور روزنامهنگاری در حالی وجود داشت که دولت، آزادی جراید را به شدت محدود میکرد و رقابت روزافزون رادیو و تلویزیون تجاری نیز وجود داشت. [دو مجله شایان ذکرِ الوطن به مدیریت مولای انشاءاللّه و البشیر به مدیریت مولای بشیرالدین، در لاهور منتشر میشود. چند روزنامه دیگر راجع به مسائل اسلامی نیز انتشار مییابد، از جمله ) ناظر پنجاب ( در لاهور، ) وقایعنامه اسلامی ( و ) یاور ( در کلکته، محمدان در مدرس، و هفتهنامه تهذیبالنسوان به اردو در لاهور. در پاکستان 125 روزنامه منتشر میشود که اغلب آنها به زبان اردو و بسیاری از آنها نیز به زبان انگلیسی است. از مهمترین روزنامههای اردوزبان است: جنگ، روزنامه لیبرال حریت، روزنامه دولتی امروز و مشرق، روزنامه محافظهکار جسارت و نوای وقت .مهمترین روزنامه انگلیسیزبان دولتی، پاکستان تایمز است. اخبار جهان و تکبیر نیز دو مجله بسیار مشهورند ( ) دایرةالمعارف جهان اسلام آکسفورد (، ج 3، ص 245) [ .منابع: اثری که مستقلاً به این موضوع پرداخته باشد، در دست نیست.J.N.Sarkar در اثر زیر به بحث در باره جراید پرداخته است:The Indian press , ed. S.P. Sen, Calcutta 1967;A.S.Khurshid در دو اثر زیر، رشد جراید پاکستان را بررسی کرده است:Press in Muslim world , ed. A.S. Khurshid, Lahore 1954; The Asian newspaper's reluctant revolution , ed. J.A. Lent, Iowa 1971;در باره جنبههایی از جراید محلی مسلمانان در دو اثر زیر بحث شده است:N. Gerald Barrier and Paul Wallace, The Punjab press 1800-1905 , Ann Arbor 1970; M.N. Islam, Bengali Muslim public opinion as reflected in the Bengali press 1901-1930 , Dacca 1973;برای جراید هندی رجوع کنید به(J. Natarajan, History of Indian journalism , part II of the Report of the Indian Press Commission , Dihli1955; M. Chalapathi Rau, The press , Dihli1974.] مشخصات منابع مذکور در متن: ناصرالدین پروین، تاریخ روزنامهنگاری ایرانیان و دیگر پارسینویسان ، ج 1، تهران 1377 ش؛The Oxford encyclopedia of the modern Islamic world , ed. John L. Esposito, New York 1995, s.v. "Newspapers and magazines" (by Hussein Y. Amin)].