حجرات سوره

معرف

چهل‌ونهمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف
متن
حُجُرات، سوره، چهل‌ونهمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف. در ترتیب نزول یکصدوششمین سوره است و پس از سوره مجادله و پیش از سوره تحریم قرار دارد (مقدمتان فی علوم القرآن، ص10ـ12؛ زرکشی، ج 1، ص 194؛ رامیار، ص 587) و دارای هجده آیه است. این سوره به اجماع مفسران بعد از هجرت نازل شده و مدنی است (ابن‌عطیه، ج 15، ص 129؛ ابن‌عاشور، ج 26، ص 213) و با معتبر دانستن ملاک زمانی در تعیین مکی و مدنی، آیه سیزدهم این سوره نیز، که به نظر شماری از قرآن‌پژوهان (رجوع کنید به واحدی نیشابوری، ص280؛ سیوطی، 1363ش، ج 1، ص70) در روز فتح مکه نازل شده است، مدنی محسوب می‌شود. نام سوره برگرفته از آیه چهارم آن است. این سوره را آغاز سوره‌های مفصّل (مفصّلات) قرآن دانسته‌اند (رجوع کنید به سیوطی، 1363ش، ج 1، ص 221؛ رامیار، ص 595ـ596).سوره حجرات شامل بخشی از احکام و آداب دینی است که رعایت آنها موجب سعادت انسان در زندگی فردی و برقراری نظامی شایسته در اجتماع می‌شود (طباطبائی، ج 18، ص 305). این آداب و احکام یا درباره مسائلی اخلاقی است که مؤمنان باید در برخورد با پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم رعایت کنند یا حاکی از اصول و نکات مرتبط با اخلاق اجتماعی است که اهل ایمان باید در برخورد با یکدیگر به کار بندند (زحیلی، ج 26، ص 212ـ213). در پایان این سوره، تقوا به عنوان معیار برتری انسانها در پیشگاه خدا مطرح، و بر تفاوت دو مرحله اسلام و ایمان تأکید شده است.پنج آیه نخست سوره حجرات، مؤمنان را از پیشی گرفتن بر خدا و رسولش نهی می‌کند و به آنان ادب سخن گفتن با رسول خدا و فراخواندن ایشان و همچنین رعایت احترام در حضور ایشان را می‌آموزد، تا جایی‌که بلندتر بودن صدای آنان از پیامبر را موجب از بین رفتن اعمال نیکشان می‌شمارد. شأن نزولهای متعددی که برای این آیات ذکر شده، همگی مؤید آن است که دست‌کم گروهی از مسلمانان آن دوران، جایگاه و مرتبه پیامبر خدا را نشناخته بودند و به دور از ادب و احترام با ایشان برخورد می‌کردند، از جمله اینکه بعضی فرایض دینی خود، نظیر روزه و قربانی کردن، را قبل از موعد آن یا قبل از پیامبر صلی‌اللّه علیه‌وآله ادا می‌کردند؛ گاهی پیامبر خدا را بدون لقب و کنیه و با صدای بلند، از پشت در خانه ایشان مورد خطاب قرار می‌دادند؛ عده‌ای نیز می‌گفتند که ای کاش آیه‌ای درباره فلان مسئله نازل می‌شد (رجوع کنید به واحدی نیشابوری، ص 273ـ277؛ طبرسی؛ قرطبی، ذیل آیات؛ سیوطی، 1402، ص 264ـ266).در آیه ششم این سوره به مؤمنان دستور داده شده است که در تصدیق خبری که به آنها می‌رسد و آورنده آن فاسق است، دقت و درباره آن تحقیق کنند تا مبادا نادانسته به گروهی آسیب رسانند و از کرده خود پشیمان شوند. اگرچه در نقل جزئیات سبب نزول این آیه اختلافاتی هست، اما بیشتر مفسران آن را در شأن ولیدبن عُقبه می‌دانند که پیامبر اکرم وی را برای دریافت صدقات به قبیله بنی‌مصطلق فرستاد (برای نمونه رجوع کنید به طبری؛ ابوالفتوح رازی؛ ابن‌کثیر، ذیل آیه؛ نیز برای گزارش تاریخی ماجرا رجوع کنید به ابن‌عبدالبرّ، ج 4، ص 1553). این آیه، که به آیه نبأ معروف است، از مشهورترین مستنداتِ قرآنی شماری از اصولیان برای اثبات حجیت خبر واحد است (رجوع کنید به آخوند خراسانی، ص 296؛ مظفر، ج 3، ص 72)، چرا که بنابر «مفهوم مخالف» آیه، برای پذیرش خبر شخص عادل نیازی به تحقیق نیست و لازمه این برداشت از آیه، حجیت خبر عادل است (برای آگاهی بیشتر از دلایل موافقان و مخالفان دلالت آیه بر حجیت خبر واحد رجوع کنید به انصاری، 1376ش، ص 799ـ 813؛ خبر واحد*).آیه نهم سوره حجرات بیانگر آن است که اگر میان دو گروه از مؤمنان نزاع پدید آمد، وظیفه دیگران است که زمینه صلح را فراهم سازند و چنانچه یک گروه از آنان تجاوز پیشه کرد، باید با آن گروه پیکار کنند تا به فرمان خدا بازگردد. برخی مفسران و فقیهان باتوجه به کاربرد مادّه بغی در عبارات «فَاِنْ بَغَتْ اِحْدیهُما عَلَی الْاُخْری» و «فَقاتِلُوا الَّتی تَبغی»، از این آیه پیکار با اهل بغی را استفاده کرده‌اند (رجوع کنید به بغی*). در آیه بعد، مؤمنان برادر یکدیگر دانسته شده‌اند و ازاین‌رو باید بین آنها صلح و آشتی برقرار باشد. برخی مفسران، این تعبیر قرآن را استعاره یا تشبیه دانسته‌اند (رجوع کنید به حقی؛ ابن‌عاشور، ذیل آیه)، اما به نظر طباطبائی (ذیل آیه)، قرآن از یک قرارداد اجتماعی خاص خبر می‌دهد (نیز رجوع کنید به برادری*).در آیات یازدهم و دوازدهم این سوره، مسلمانان از شش رذیله اخلاقی، که مرتبط با آداب اجتماعی و روابط انسانی است، نهی شده‌اند که عبارت‌اند از: مسخره کردن یکدیگر، طعن و عیب‌جویی، خواندن دیگران با القاب زشت و ناپسند، بدگمانی به همدیگر، تجسّس* و خبرگیری از احوال نهانی مردم، و غیبت کردن. باتوجه به این دو آیه، فردی که دیگران را مسخره می‌کند، باید بداند که ممکن است فردی که مورد استهزای او قرار می‌گیرد، جایگاه والاتری نزد خدا داشته باشد (رجوع کنید به همان، ذیل آیات). همچنین غیبت فرد مؤمن به منزله خوردن گوشت برادرِ مرده دانسته شده است، زیرا همان‌طور که مُرده اطلاعی از خوردن گوشتش ندارد، آن فرد مؤمن نیز نمی‌داند که دیگری غیبت او را می‌کند (قرطبی، ذیل آیات). در فقه نیز به استناد این آیات بر حرمت تجسّس و غیبت و امثال آن استدلال شده است (برای نمونه رجوع کنید به انصاری، 1378ش، ج 1، ص 315ـ364 درباره حرمت غیبت).آیه سیزدهم، بر خلاف آیات قبلی، با خطاب «یاأیها النّاسُ» آغاز می‌شود که علاوه بر مؤمنان، سایر مردم را نیز دربرمی‌گیرد. از این آیه و همچنین شأن نزولها (رجوع کنید به واحدی نیشابوری، ص280ـ281؛ قرطبی، ذیل آیه) و مأثورات تفسیریِ آن (رجوع کنید به ابن‌کثیر؛ حویزی، ذیل آیه)، دانسته می‌شود که عناصری مانند رنگ‌پوست، نسب، نژاد و قومیت نباید مایه تفاخر انسانها باشد، چرا که معیار ارزش‌گذاری نزد خدا، تقوا و پرهیزکاری است و معنای اصیل واژه «کرم» که در عبارت «اِنَّ أکرَمَکُمْ عِندَاللّهِ اَتْقیکُمْ» به‌کار رفته است، مؤید این مطلب است، زیرا واژه «کریم» در عصر نزول به معنای فرد دارای شرافت خانوادگی و تبار والا به‌کار می‌رفته است (ایزوتسو، ص 48).آیات پایانی این سوره به بیان تفاوت اسلام و ایمان می‌پردازد. در شأن نزول این آیات آمده است که‌گروهی از بادیه‌نشینان عرب به‌هنگام قحطی نزد رسول خدا رفتند و به امید کمک ایشان، در حالی‌که در دل ایمان نداشتند، اظهار اسلام کردند و با سخنانشان بر ایشان منّت نهادند (واحدی نیشابوری، ص 281). نزول این آیات به آنان فهماند که اسلامشان ظاهری و زبانی است، چرا که ایمان وارد قلبهای آنان نشده است. علاوه بر این، اگر هم ایمان آورده بودند، نباید بر پیامبر اسلام منّت می‌گذاشتند، بلکه خدا بر آنها منّت دارد که به سوی ایمان هدایتشان کرده است. به مسئله تفاوت اسلام و ایمان و رابطه بین آنها در احادیث نیز اشاره شده است (رجوع کنید به کلینی، ج 2، ص 25ـ28؛ مجلسی، ج 65، ص 243ـ255، 277ـ278).سیوطی (1408، ص 122) چند وجه تناسب بین سوره‌های فتح و حجرات آورده است، از جمله: اشاره هر دو سوره به احکام قتال، تمجید و بیان شأن پیامبر اسلام در آغاز هر دو سوره و پایان یافتن اولی و آغاز شدن دومی با مطالبی درباره مؤمنان. برخی آثار و پاداشهای تلاوت این سوره در احادیث و کتابهای تفسیر آمده است (برای نمونه رجوع کنید به طبرسی، ج 9، ص 193؛ مجلسی، ج 89، ص 303؛ آقانجفی، ص 123ـ124). این سوره، به سبب احتوا بر مجموعه‌ای از احکام اخلاقی فردی و اجتماعی، محل توجه خاص مفسران قرار گرفته و حتی تک‌نگاریهای تفسیری درباره آن تألیف شده است؛ برای نمونه : تفسیر سوره حجرات، سیدرضا صدر؛ اخلاق اجتماعی، تفسیر سوره حجرات، سیدمرتضی شبستری؛ نظام اخلاقی اسلام، تفسیر سوره حجرات، جعفر سبحانی تبریزی؛ آدابی از قرآن، تفسیر سوره شریفه حجرات، سید عبدالحسین دستغیب شیرازی؛ مواقف و تأملات مع سورةالحجرات، احمد علی سعدنی.منابع : علاوه بر قرآن؛ محمدکاظم‌بن حسین آخوند خراسانی، کفایةالاصول، قم 1409؛ محمد تقی ‌بن محمدباقر آقانجفی، خواصّ الآیات و خواصّ تمامی سوره‌های قرآن‌کریم، بمبئی 1299، چاپ افست تهران 1345ش؛ ابن‌عاشور (محمدطاهربن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، تونس 1984؛ ابن‌عبدالبَرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت 1412 /1992؛ ابن‌عطیه، المُحَرّرُ الوجیز فی تفسیر الکتاب‌العزیز، ج 15، ]رباط[ 1411/ 1991؛ ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، چاپ علی شیری، بیروت ]بی‌تا.[؛ ابوالفتوح رازی، روض‌الجنان و روح‌الجنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد 1365ـ1376ش؛ مرتضی ‌بن محمدامین انصاری، الانظار التفسیریة للشیخ الانصاری، تدوین صاحبعلی محبّی، قم 1376ش؛ همو، کتاب المکاسب، قم 1378ش؛ توشیهیکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، تهران 1361ش؛ اسماعیل‌بن مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان، بیروت 1405/1985؛ عبدعلی‌بن جمعه حویزی، تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی‌محلاتی، قم 1370ش؛ محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران 1362ش؛ وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی‌العقیدة و الشریعة والمنهج، بیروت 1418/1998؛ محمدبن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم‌القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت 1408/1988؛ عبدالرحمان‌بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم‌القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ]قاهره 1967[، چاپ افست قم 1363ش؛ همو، تناسق الدرر فی تناسب السّور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت 1408/1987؛ همو، لباب النّقول فی اسباب النّزول، تونس 1402/1981؛ طباطبائی؛ طبرسی؛ طبری، جامع؛ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، ]بی‌تا.[؛ کلینی؛ مجلسی؛ محمدرضا مظفر، اصول الفقه، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ]بی‌تا.[؛ مقدمتان فی علوم‌القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره: مکتبةالخانجی، 1392/1972؛ علی‌بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، بیروت 1985.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 12
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده