حاجز الاَزْدی، (حاجزبن عوف ازدی)، از شاعران دوره جاهلیت عرب. نسبت او به شاخه سلامان از قبیله ازد میرسد. حاجز از شاخه بنیسلامانبن مفرّج، قبیله بزرگ ازد و همپیمان خاندان مخزوم قریش، بود (ابوالفرج اصفهانی، ج 13، ص 209).از او اشعار اندکی برجای مانده است. وی را از شاعران صَعالیک (راهزنان و غارتگران؛ رجوع کنید به صُعلوک*) دوره جاهلی شمردهاند (رجوع کنید به همانجا؛ شوقی ضیف، ج 1، ص 375). در مآخذ، تاریخ تولد و مرگ او ثبت نشده است، ولی با در نظر گرفتن ستیزهای او با عمروبن معدی کرب* و تابّط شرآ* ــکه هر دو در سده ششم میلادی میزیستندــ و نمونههای آن ستیزها در کتاب الاغانی گزارش شده (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج 13، ص 212ـ213، ج 21، ص 148ـ149) و با توجه به اینکه عمروبن معدی کرب صد و چند سال زیسته ودر سال 21 هجری درگذشته است (ابنحجر عسقلانی، ج 3، ص 20)، دوره زندگی حاجز سده ششم میلادی خواهد بود. جرجی زیدان (ج 1، ص 147) مرگ حاجز را در سال 570 میلادی نوشته است. از مآخذ سده سوم، فقط در کتاب البیان و التبیین جاحظ (ج 1، ص 299ـ300) سخنی از عمه حاجز درباره او آمده است.در کتاب الاغانی، که بیشتر از همه مآخذ درباره حاجز سخن گفته است و عموم مؤلفان بعدی مطالب خود را از آن نقل کردهاند، فقط 46 بیت از سرودههای حاجز به صورت قطعه ثبت شده که ممکن است ابوالفرج اصفهانی آنها را از قصیدههای او برگزیده باشد. وصف اسب و ناقه و آهو و بز کوهی و خرگوش و شمشیر و نیزه و دیگر مضامین اشعار صعالیک در همین ابیات حاجز دیده میشود (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج 13، ص 209ـ216). در دیوان المعانی (تألیف در سده چهارم) سه بیت از سرودههای حاجز، که در آنها خود را ستایش کرده، آمده است (رجوع کنید به عسکری، ج 2، ص 228).حاجز در یکی از سفرهای خود در بیابان گم شد و از تشنگی درگذشت. در کتاب الاغانی دو بیت از مرثیهای که خواهرش در سوک او سروده آمده است (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج 13، ص 215).منابع : ابنحجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة، مصر 1328، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابوالفرج اصفهانی؛ عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت [?1367/ 1948[؛ جرجی زیدان، کتاب تاریخ آداب اللغةالعربیة، مصر 1911ـ 1914؛ شوقی ضیف، تاریخ الادبالعربی، ج :1 العصر الجاهلی، قاهره 1971؛ حسنبن عبداللّه عسکری، دیوانالمعانی، قاهره 1352، چاپ افست بغداد ]بیتا.[.