داوودخان ← محمد داوودخانNNNNداوودخان کَرَرانی، آخرین فرمانروای مستقل بنگال*. پدر و عموهای وی از افغانها و در زمان سلطنت سوریان* از صاحبمنصبان بودند (← عبداللّه، ص 186ـ187، 195ـ196؛ نظامالدین احمد هروی، ج 2، ص 121). در 971 سلیمان کررانی، پدر داوودخان، ولایت بنگال را به تصرف خود درآورد و بهرغم اینکه عملاً به استقلال حکومت میکرد، با فرستادن هدایایی برای اکبر*، پادشاه بابری، اظهار اطاعت کرد و در اواخر عمرش بهنام اکبر خطبه خواند و سکه زد (عبداللّه، ص 204؛ نعمتاللّهبن حبیباللّه، ج 1، ص 413ـ415؛ بداؤنی، ج 2، ص 111). بعد از مرگ سلیمان در 980، بایزید، پسر بزرگ وی، در بنگال به قدرت رسید و بعد از اینکه بایزید با توطئة پسرعمویش کشته شد، داوودخان به کمک سردارش لودیخان در 980 در بنگال به قدرت رسید. او به نام خود سکه زد و خطبه را به نام خود کرد، از اطاعت بابریان سر باز زد و بِهار را تصرف کرد (عبداللّه، ص 205؛ قندهاری، ص 188ـ189؛ نظامالدین احمد هروی، ج 2، ص 281؛ علّامی، ج 3، ص20ـ22).اکبر حاکم جونپور، منعمخان* را مأمور تصرف بِهار کرد(بداؤنی، ج 2، ص 119؛ فرشته، ج 1، ص 261). منعمخان و لودیخان بعد از چند نبرد سرانجام صلح کردند و داوودخان، لودیخان را به اتهام سازش با اکبر به قتل رساند. این کار وی موجب ایجاد تفرقه در بین افغانها شد (عبداللّه، ص 206ـ207؛ سلیم زیدپوری، ص 156ـ157). منعمخان با شنیدن خبر کشته شدن لودیخان، به ولایت بهار حمله کرد و شهر پَتنَه را که داوودخان در آنجا پناه گرفتهبود به محاصره درآورد. اکبر نیز برای کمک به منعمخان در 982 به بهار آمد و داوودخان پتنه را ترک کرد و آنجا به تصرف اکبر درآمد (عبداللّه، ص 207؛ قندهاری، ص 190ـ193؛ سلیم زیدپوری، ص 159).داوودخان پس از شکست در پتنه از بنگال و گور نیز چشم پوشید و به ولایت اُریسه رفت و در کتک پناه گرفت (قندهاری، ص 193، 201؛ نظامالدین احمد هروی، ج 2، ص 297ـ298). منعمخان کتک را محاصره و سرانجام با درخواست صلح داوودخان موافقت کرد و حکومت اریسه مشروط بر اطاعت داوودخان از بابریان به وی واگذار شد (قندهاری، ص 201ـ204؛ عبداللّه، همانجا؛ بداؤنی، ج 2، ص 131ـ136). بعد از درگذشت منعمخان در 983، داوودخان همراه پسرعمویش شهرهای گور و تانده را به تصرف خود درآورد و تانده را تختگاه خود ساخت. اکبر مظفرخان، حاکم ولایت بهار، و خانجهان از سرداران خود را مأمور مقابله با او کرد. سرانجام در 984 در جنگ تانده، سپاهیان داوودخان شکست خوردند و خودش نیز کشته شد و سرش را برای اکبر فرستادند (قندهاری، ص 213ـ218؛ عبداللّه، ص 208؛ نظامالدین احمد هروی، ج 2، ص 324ـ325؛ فرشته، ج 1، ص 263).داوودخان حامی زبان فارسی بود؛ کتاب تاریخ داودی تألیف عبداللّه و تاریخ سلاطین افغانی یا تاریخ شاهی تألیف احمد یادگار در زمان وی تألیف شد (عبداللّه، ص 2؛ منزوی، ج10، ص420، 438).منابع:عبدالقادربن ملوکشاه بداؤنی، منتخبالتواریخ، تصحیح احمدعلی صاحب، چاپ توفیق ﻫ . سبحانی، تهران 1379ـ1380ش؛ غلامحسین سلیم زیدپوری، ریاضالسلاطین: تاریخ بنگاله، چاپ مولوی عبدالحق عابد، کلکته 1890؛ عبداللّه، تاریخ داودی، چاپ عبدالرشید، چاپ سنگی علیگره 1954؛ ابوالفضلبن مبارک علّامی، اکبرنامه، چاپ آغااحمد علی، کلکته 1877ـ1886؛ محمدقاسمبن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمی)، چاپ سنگی، کانپور 1290/1874؛ محمدعارف قندهاری، تاریخ اکبری، معروف به تاریخ قندهاری، چاپ سیدمعینالدین ندوی و سیداظهر علی دهلوی، رامپور 1382/1962؛ احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، اسلامآباد 1362ـ1370ش؛ احمدبن محمد مقیم نظامالدین احمد هروی، طبقات اکبری، چاپ بیدی و محمد هدایت حسین، کلکته 1927ـ] 1935[؛ نعمتاللّهبن حبیباللّه، تاریخ خانجهانی و مخزن افغانی، چاپ سیدمحمد امامالدین، داکا 1379ـ1382/ 1960ـ1962.