داوودبن محمود سلجوقی، غیاثالدین ابوالفتح، از سلاطین سلجوقی عراق. او پسر سلطان محمود سلجوقی (ﺣک : 511ـ525) بود و با توجه به سن محمود در هنگام مرگ ( 27 سال)، به نظر میرسد که داوود در آن هنگام کودک بودهاست (← ابناثیر، ج 10، ص 670). او دو سال پیش از درگذشت پدرش ولیعهد شد و پس از مرگ وی، با حمایت اتابکش، آقسُنقُر احمدیلی (← احمدیلیان*)، و ابوالقاسم دَرْگَزینی*، وزیر سلطانمحمود، به سلطنت رسید (همان، ج 10، ص 669ـ 670؛ نیز ← تاریخ آلسلجوق در آناطولی، ص 68ـ69؛ باسورث ، ص 124) اما با مخالفت دیگر مدعیان جانشینی (برادرانش مسعود، طغرل و سلجوق) روبهرو شد.مسعود سپاهیانی گرد آورد و رهسپار همدان شد (ابناثیر، ج 10، ص 670). در همان هنگام، داوود و مسعود هرکدام فرستادگانی نزد خلیفه المسترشدباللّه (ﺣک: 512ـ529) در بغداد فرستادند و از وی خواستند خطبه سلطنت را در عراق به نام آنان نماید. خلیفه پاسخ داد که خطبه فقط به اذن سنجر* (ﺣک :511ـ552) سلطان سلجوقی، خوانده میشود (همانجا؛ نیز ← اقبال آشتیانی، ص 297). خلیفه از سوی دیگر، پیامی نزد سلطانسنجر فرستاد که اجازه ندهد به نام آن دو خطبه خوانده شود و خطبه فقط شایسته خود اوست (ابناثیر، ج 10، ص 674؛ نیز ← باسورث، همانجا).سنجر، طغرل را به حکومت عراق برگزید (تاریخ آلسلجوق در آناطولی، ص 70؛ نیز ← کسروی، ص 232). در رمضان 526، داوود به همدان لشکر کشید و در روستای وَهان، در نزدیکی این شهر توقف کرد، اما با بروز اختلاف بین سپاهیان داوود، برخی از سردارانش به اردوی طغرل پیوستند و آقسنقر و برخی از لشکریان داوود گریختند. داوود شکست خورد و تا اوایل ذیقعده همان سال سرگردان بود. سپس، بههمراه آقسنقر که به وی پیوسته بود، به دربار خلیفة عباسی رفت. از سوی دیگر، مسعود که خبر شکست داوود را شنیده بود، عازم بغداد شد (حسینی، ص 101ـ102؛ ابناثیر، ج 10، ص 681ـ682؛ بنداری، ص 191). با رسیدن مسعود به بغداد در 527، داوود در برابر او اظهار فرمانبرداری کرد. پس از خواندن خطبه حکومت عراق برای سلطانمسعود، داوود به همراه وی روانة جنگ با طغرل شد و در نبردی که در نزدیکی همدان روی داد، طغرل شکست خورد و آن دو در شعبان 527 بر همدان مسلط شدند (ابناثیر، ج 10، ص 686). آنان سپس در تعقیب طغرل به ری لشکر کشیدند و در جنگی دیگر، دوباره طغرل شکست خورد (همان، ج 10، ص 687؛ تاریخ آلسلجوق در آناطولی، ص 71). در همین هنگام، داوود و مسعود خبر لشکرکشی سلطانسنجر را شنیدند و از بیم وی، ری را رها کردند و پراکنده شدند (تاریخ آلسلجوق در آناطولی، همانجا).در شوال 529، داوود بر مسعود شورید و مسعود برای سرکوب داوود در نزدیکی مراغه مستقر شد (حسینی، ص 179). داوود به جانب فارس رفت و با کمک عبدالرحمان طُغایِرک (از سرداران سلجوقی) و حاکم خوزستان با لشکری بزرگ به جنگ مسعود رفت، اما در این جنگ شکست خورد (تاریخ آلسلجوق در آناطولی، ص 72).در 530، بار دیگر، مسعود برای جنگ با داوود راهی بغداد شد. خطبة سلطنت که به نام مسعود بود، به نام داوود خوانده شد و خلیفه الراشد (ﺣک : 529ـ530) و داوود و اتابک عمادالدین زنگی با یکدیگر سوگند وفاداری یاد کردند. مسعود بیش از پنجاه روز بغداد را محاصره کرد، اما کاری از پیش نبرد و به سوی نهروان رفت (ابناثیر، ج 11، ص 36ـ37، 41).داوود در همان سال، در نزدیکی مراغه با حملة قراسُنقُر (از امرای قدرتمند ترک در آذربایجان و اتابکِ داوود، متوفی 535) مواجه شد و شکست خورد. او سپس برای گردآوری لشکر به شوشتر رفت و عمویش، سلجوقشاهبن محمد، را شکست داد (← ابنقلانسی، ص 256؛ ابناثیر، ج 11، ص 41، 46).تلاشهای داوود برای شکست مسعود ثمری نداشت. او در فاصلة سالهای 531 تا 533 سه بار در نبرد با برادرش شکست خورد (← ابنقلانسی، ص 261؛ راوندی، ص 227؛ ابناثیر، ج 11، ص 47، 60ـ62؛ بنداری، ص 223ـ225).از 533 تا 538، در منابع موجود از داوود اطلاعی به دست نمیآید. در ربیعالاول 538، چهار تن از باطنیان شام در تبریز سلطانداوود را کشتند (بنداری، ص 231؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص 157؛ کاشانی، ص 190). سلطانداوود به کشتار وسیع باطنیان در آذربایجان دست زدهبود (دفتری، ص 438ـ439). با رسیدن خبر قتل وی به بغداد، سه روز در دارالخلافه مجلس سوگواری برپا شد (بنداری، همانجا).منابع: ابناثیر؛ ابنقلانسی، ذیل تاریخ دمشق، چاپ آمدروز، بیروت 1908، چاپ افست قاهره ] 1968[؛ عباس اقبالآشتیانی، وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی، به کوشش محمدتقی دانشپژوه و یحیی ذکاء، تهران 1338ش؛ فتحبن علی بنداری، تاریخ سلسله سلجوقی = زبدةالنُصرة و نخبةالعُصرة، ترجمة محمدحسین جلیلی، تهران 1356ش؛ تاریخ آلسلجوق در آناطولی، چاپ نادره جلالی، تهران: دفتر نشر میراث مکتوب، 1377ش؛ علیبن ناصر حسینی، زبدةالتواریخ : اخبارالامراء والملوک السلجوقیة، چاپ محمد نورالدین، بیروت 1406/1986؛ فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمة فریدون بدرهای، تهران 1375ش؛ محمدبن علی راوندی، راحةالصدور و آیةالسرور در تاریخ آلسلجوق، به سعی و تصحیح محمد اقبال، بانضمام حواشی و فهارس با تصحیحات لازم مجتبی مینوی، تهران 1364ش؛ رشیدالدین فضلاللّه، جامعالتواریخ: تاریخ اسماعیلیان، چاپ محمد روشن، تهران 1387ش؛ عبداللّهبن علی کاشانی، زبدةالتواریخ: بخش فاطمیان و نزاریان، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران 1366ش؛ احمد کسروی، شهریاران گمنام، تهران 1353ش؛Clifford Edmund Bosworth, "The political and dynastic history of the Iranian world (A. D. 1000- 1217)", in The Cambridge history of Iran, vol. 5, ed. J. A. Boyle, Cambridge 1968.