دانیه (دِنیا) ، شهری ساحلی در جنوبشرقی اسپانیا، امروزه واقع در استان آلیکانته (← )اطلس جامع جهان تایمز(، نقشة 74). نام نخست این شهر که در قرن ششم پیش از میلاد بنا شد، همروسکوپیوم به معنای نگهبان روز بود. در زمان رومیان که اهالی الهه رومی دیانا، معادل آرتمیس، را پرستش میکردند، نام آن را به دیانیوم، شهر دیانا، تغییر دادند (استرابون، ج 2، ص 88 ـ89؛ بستانی، ذیل مادّه؛ ابنکردبوس،ص 96، پانویس2؛ تورس بالباس ، ص 44).دانیه براساس نوشتههای یاقوت حموی (ذیل «اَلْتایَه»، «اَورَبَه»، «بُطروش»، «بَیران»، «فُرقُصه») از توابع بلنسیه* بود و در عین حال روستاها، شهرها، آبادیها و حصنهای چندی نیز تابع آن بودند (نیز ← ابنسعید مغربی، ج 2، ص 417، 419). با این همه، نوشتة برخی منابع ابهاماتی را در باب تقسیمات اداری و جغرافیایی دانیه پیش آوردهاست، چنانکه در سدة چهارم اسحاقبن حسین نویسنده آکامالمرجان (ص 109) دانیه را مرکز شهر ابراره خوانده یا ادریسی (ج 2، ص 538)، برخلاف قاطبة جغرافینویسان، دانیه را جزو اقلیم ناشناخته ارغیره شمرده و بلنسیه را در شمار شهرهای اقلیم مرباطر آوردهاست.دانستههای ما دربارة دانیه در عصر اسلامی صرفنظر از تاریخ فتح (ﺣ92 تا 94)، عمدتاً به دورة فرمانروایان ملوکالطوایفی برمیگردد که پس از سقوط امویان اندلس در اوایل سدة پنجم در این سرزمین سربرآوردند. حکومت دانیه نیز در این دوره در دست مجاهد عامری* و سپس پسرش اقبالالدوله علی بود. اقبالالدوله در 468 به دست حاکم بنیهودیِ سَرَقُسْطه ساقط شد (← حُمَیْدی، ج 2، ص 566؛ ضبّی، ص 459؛ ابنابّار، ج 2، ص 149، 247ـ248). در این سالها که اندلس صحنة منازعات قدرتهای رقیب بود، دانیه بهسبب باروی مستحکم و نیز شورهزاری زمینهای اطراف که مانع طبیعی در برابر تهاجمات بود (← ابندلائی، ص 19) و نیز به سبب کفایت خاندان عامری، امنیت در خور توجهی داشت. مجاهد عامری، با فراخوان قاریان قرآن از سرتاسر اندلس و سرزمینهای دیگر، و تلاش برای رفاه حال آنان، این شهر را به مهمترین مرکز علم قرائت و تجوید تبدیل کرد. از مشهورترین این قاریان شیخالقرّاء ابوعَمرو عثمانبن سعید دانی* صاحب چندین اثر در تجوید و قرائت، بود (← یاقوت حموی، ذیل مادّه؛ ابنخطیب، ج 4، ص 109؛ مَقَّری، ج 2، ص 135). دانیه همچنین به علت موقعیت ساحلی خود از بندرگاههای مهم بود و بندر آن، موسوم به سُمّان، به تعبیر یاقوت حموی (همانجا) بندری شگفتانگیز بود. دانیه کارخانة کشتیسازیِ مهمی داشت. کشتیهای جنگی و مسافری از این بندرگاه به جزایر اطراف چون یابه و نیز تا دورترین نواحی شرق سفر میکردند (ادریسی، ج 2، ص 557). ادریسی در سدة ششم از استحکامات این شهر و باروی شرقی آن که در داخل دریا در نهایت دقت و استواری ساخته شده بود، سخن گفته است (← همانجا).در اوایل قرن هفتم/ سیزدهم، پاپ سوم از حاکم آراگون ، خایمة اول، خواست تا مسلمانان را از آن کشور اخراج کند. با سقوط دانیه به دست مسیحیان در 641/1244، بسیاری از مسلمانانِ دانیه به سوی غرناطه و افریقا رفتند (ابنکردبوس،همانجا؛ امین، ج 4، ص 119؛ سعدون نصراللّه، ص350). مسلمانان در 652/1254 توانستند چندین قلعه را میان شاطِبه (خاتیوا) و دانیه و لَقَنت (آلیکانته) تصرف کنند و بر کوههای جنوب رود شُقر تسلط یابند. خایمة اول به مقابله برخاست و سرانجام در 655/ 1257، مسلمانان مجبور به تسلیم شدند. مسلمانان در 674/ 1276، دوباره چهل قلعه را فتح کردند و از ابوعبداللّه، سلطان غرناطه، نیز کمک گرفتند (کتانی، ص 103ـ104).در 932/1526، سلیم منصور، فرمانده مسلمانان، در جنگ با مسیحیان کشته شد. در پی قتل مسلمانان در منطقة دانیه، حدود دو هزار تن از مسلمانان با کشتی به الجزایر و مغرب فرار کردند. در 935/ 1529، خیرالدین، حاکم عثمانی الجزایر، با ارسال چندین کشتی به بندر شمالی دانیه، توانست حدود ششصد مسلمان اندلسی را نجات دهد (همان، ص 109ـ110) و بالاخره در 1019/ 1610 فیلیپ سوم، دانیه را کاملاً به اسپانیا بازگردانید (خوند، ج 1، ص 305).از این شهر علما و مشاهیری برخاستهاند، از جمله : ابوالصلت امیةبن عبدالعزیزبن ابیالصلت دانی اندلسی (460ـ528 یا 529)، طبیب، منجم، ریاضیدان و شاعر، صاحب آثاری چون العمل بالاصطرلاب، الوجیز فی علمالهیئة، الادویةالمفردة و تقویمالذهن (← ابنخلّکان، ج 1، ص 243ـ 247؛ ابنعماد، ج 4، ص 83ـ85؛ نیز ← حسن حسنی عبدالوهاب، قسم 2، ص 227ـ230) ابوالصلت امیةبن عبدالعزیز*؛ و ابوبکر محمدبن عیسی لخمی دانی اندلسی (متوفی 507)، مشهور به ابنلبانه*، از شعرای برجسته دوران ملوکالطوایفی و از شعرای دولت معتمدبن عباد (ابنبَسّام، ج 2، قسم 3، ص 666ـ667؛ ابنعماد، ج 4، ص 20؛ نیز ← امین، ج 5، ص 190).منابع : ابنابّار، کتاب الحُلة السیراء، چاپ حسین مؤنس، قاهره 1963ـ1964؛ ابنبَسّام، الذخیرة فی محاسن اهل الجزیرة، چاپ احسان عباس، بیروت 1398ـ1399/ 1978ـ1979؛ ابنخطیب، الاحاطة فی اخبار غرناطة، چاپ محمد عبداللّه عنان، قاهره 1393ـ 1397/ 1973ـ1977؛ ابنخلّکان؛ ابندلائی، نصوص عن الاندلس من کتاب ترصیع الاخبار، و تنویع الآثار و البستان فی غرائب البلدان و المسالک الی جمیع الممالک، چاپ عبدالعزیز اهوانی، مادرید 1965؛ ابنسعید مغربی، المُغرِب فی حُلَی المَغرب، چاپ شوقیضیف، قاهره 1964؛ ابنعماد؛ ابنکردبوس، تاریخالاندلس لابن الکردبوس و وصفه لابن الشباط، چاپ احمد مختار عبّادی، مادرید 1971؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهةالمشتاق فی اختراق الآفاق، بیروت 1409/ 1989؛ اسحاقبن حسین، آکامالمرجان فی ذکرالمدائن المشهورة فی کل مکان، چاپ فهمی سعد، بیروت 1408/1988؛ حسن امین، الموسوعةالاسلامیة، بیروت، ج 4، 1399/ 1979، ج 5، 1400/1980؛ بطرس بستانی، کتاب دائرةالمعارف: قاموس عام لکل فن و مطلب، بیروت 1876ـ1900، چاپ افست ]بیتا.[؛ لئوپولدو تورس بالباس، المدن الاسبانیة الاسلامیة، ترجمه من الاسبانیة الیو دورو دی لابنیا، ریاض 1423/2003؛ حسن حسنی عبدالوهاب، ورقات عن الحضارة العربیة بافریقیة التونسیة، قسم 2، تونس 1981؛ محمدبن فتوح حُمَیْدی، جذوةالمقتبس فی تاریخ علماء الاندلس، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره 1410/ 1989؛ مسعود خوند، الموسوعة التاریخیة الجغرافیة، بیروت 1994ـ2004؛ سعدون نصراللّه، تاریخ العرب السیاسی فی الاندلس، بیروت 1998؛ احمدبن یحیی ضبّی، کتاب بغیة الملتمس فی تاریخ رجال اهل الاندلس، مادرید 1884؛ علی کتانی، انبعاثالاسلام فیالاندلس، اسلامآباد 1413/ 1992؛ احمدبن محمد مَقَّری، نفحالطیب، چاپ احسان عباس، بیروت 1388/ 1968؛ یاقوت حموی؛Strabo, The geography of Strabo, with an English translation by Horace Leonard Jones, vol.2, London 1960; The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, 2005.