خورشید ابراهیمزکی ← ابراهیم زکی خورشیدNNNNخورشیداحمدپاشا، صدراعظم عثمانی در قرن سیزدهم. او ابتدا غلام چرکس* تبار سلیم سرّیپاشا، والی رومایلی، بود. پس از درگذشت سرّیپاشا، خورشیداحمد نزد برخی از رجال دربار خدمت کرد (← جودت پاشا، ج 12، ص 59؛ د.ا.د.ترک، ذیل مادّه). خورشیداحمد پس از جلوس سلیم سوم (1204) رکابدار وی شد (د.ا.د.ترک، همانجا و ذیل «حسینپاشا، کوچک»). در جریان لشکرکشی ناپلئون به مصر در 1212/ 1798، خورشیداحمد در جنگهای آن سرزمین شرکت جست و در 1217 با عنوان میرمیرانی (بیگلربیگی) به حکومت اسکندریه رسید و عنوان پاشا نیز گرفت (جودتپاشا، همانجا؛ لوتسکی ، ص 38 به بعد). محمدعلی پاشا که در این زمان زمام حکومت مصر را عملا به دست داشت، دو حاکم اعزامی از استانبول را یکی بعد از دیگری وادار به ترک قاهره کرد. او در اوایل صفر 1219 از خورشیدپاشا دعوت کرد تا در قلعه قاهره بر کرسی حکومت نشیند. خورشیداحمد که پس از استقرار در قاهره محمدعلیپاشا را مسئول اکثر نابسامانیهای مصر میدانست، درصدد برآمد موافقت بابعالی را جلب کند تا با دادن مقامهایی در خارج از مصر، وی را از آن سرزمین دور کنند، اما محمدعلی قیامهایی برضد خورشیدپاشا برانگیخت. خورشیدپاشا ابتدا در قلعه قاهره پناه گرفت و سرانجام مصر را ترک کرد و حکومت عثمانی به ناگزیر، حکومت محمدعلیپاشا بر مصر را در 1220 پذیرفت (جودتپاشا، ج 7، ص 277، ج 8، ص 24ـ26؛ کارال ، ج 5، ص 125ـ126؛ دانشمند ، ج 4، ص 81ـ82).خورشیداحمدپاشا بعد از آن به حکومت سلانیک، بوسنه، نیش، موره و بالاخره رومایلی منصوب گردید و با مقام سرعسکری مأمور سرکوب قیام صربها شد که از 1218 ادامه داشت (د.ا.د.ترک، ذیل مادّه). او در این مأموریت طولانی توفیقهایی به دست آورد و در 27 شعبان 1227، به صدارت رسید، اما همچنان درگیر سرکوب قیام صربها بود. او که پس از سرکوب مرحله اول قیام صربها، در اواخر 1229 به استانبول برگشته بود، به سبب اطلاع از نیت سلطانمحمود دوم مبنی بر سرکوب اوجاق ینیچری، وقتی گروهی از ینیچریها در اوایل ربیعالاول 1230 بر فرمانده خود شوریدند و او را به قتل رساندند، درصدد برآمد تا به یاری نهادهای نظامی دیگر، قصد سلطان را عملی سازد، لیکن به علت کارشکنی حالتافندی، که ضمن برخورداری از حمایت اوجاق ینیچری، بر پادشاه هم نفوذ داشت، کاری از پیش نبرد و در 18 ربیعالآخر 1230 معزول گردید (← جودتپاشا، ج 9، ص 131، 196، ج 10، ص 108ـ 110، 113ـ116، 143، 182ـ184، ج 12، ص 55، 59؛ دانشمند، ج 4، ص 101ـ102؛ یورگا ، ج 5، ص 178، 192ـ193؛ کارال، ج 5، ص 106). خورشید احمدپاشا که پس از برکناری از صدارت محکوم به اقامت در تکیرداغ شده بود، مدتی بعد مشمول عفو گردید. آنگاه به حکومت بوسنه، بعد سلانیک و سپس آناطولی منصوب شد (د.ا.د.ترک، همانجا) و در 1232 مأمور سرکوب قیام حلب گردید (یورگا، ج 5، ص 199). وقتی علیپاشا تپهدَلَنْلی*، حاکم یانیه ، درنتیجهتحریکات حالتافندی راه عصیان در پیش گرفت، باب عالی در جمادیالاولی 1235 خورشیدپاشا را ضمن منصوبنمودن به حکومت موره، با مقام سرعسکری، فرمانده کل عملیات قلعوقمع قیام مذکور ساخت (د.ا.ترک، ج 1، ص 346؛ آقشین ، ص 98ـ99). تپهدلنلی با تدارک ارزاق و مهمات زیاد در قلعه یانیه پناه گرفت و خورشیدپاشا قلعه را محاصره کرد، که نزدیک به دو سال ادامه یافت (جودتپاشا، ج 11، ص 52ـ55، 59ـ60؛ دانشمند، ج 4، ص 103ـ104؛ د.ا.ترک، ج 1، ص 347). خورشیدپاشا جاسوسانی به میان مدافعان قلعه فرستاد و به او وعده اماننامه داد. حالتافندی از صدور اماننامه جلوگیری کرد و خورشیدپاشا به جای ارسال آن، فرمان ساختگی قتل تپهدلنلی را فرستاد و وی در جمادیالاولی 1237 کشته و سرش به استانبول فرستاده شد (جودتپاشا، ج 12، ص 31ـ33؛ کارال، ج 5، ص 113؛ برای متن فرمان ساختگی ← جودتپاشا، ج 12، ص220ـ221). پس از آن، قیام یونانیهای موره نیز شدت یافت (جودتپاشا، ج 11، ص 146 به بعد، ج 12، ص 22 بهبعد؛ کارال، ج 5، ص 112 بهبعد). خورشیدپاشا سرگرم تدارک سرکوب این قیام بود که در ربیعالاول 1238 در ینیشهر درگذشت (جودتپاشا، ج 11، ص 59؛ یورگا؛ د.ا.د.ترک، همانجاها).منابع : احمد جودتپاشا، تاریخ جودت، استانبول 1309؛Sina Ak(in, "Siyasal tarih", in T(rkiye tarihi, ed. Sina Ak(in, vol.3, I(stanbul 1990; I(smail Hami Dani(mend, I(zahl Osmanl tarihi kronolojisi, I(stanbul 1971-1972; I(A, s.v. "Ali Pa(a, Tepedelenli" (by M. Cavid Baysun); Nicolae Iorga, Osmanl I(mparatorlug(u tarihi, tr. Nil(fer Ep(eli, I(stanbul 2005; Enver Ziya Karal, Osmanl tarihi, vol.5, Ankara 1999; Vladimir Borisovich Lutskii, Modern history of the Arab countries, Moscow 1969; TDVI(A, s.vv. "H(seyin Pa(a, K(((k" (by Nejat G(y(n(), "Hur(id Ahmed Pa(a" (by Cevdet K(((k).