خوانساری، محمدتقی، فقیه و مرجع تقلید شیعی قرن چهاردهم. او در 1305 در خوانسار در خانوادهای که به علم و فضل و ادب مشهور بود، بهدنیا آمد. پدر او سیداسداللّه موسوی خوانساری از تبار ابوالقاسم جعفربن حسین خوانساری بود که در منابع نسب او را به امام هفتم موسی کاظم علیهالسلام رساندهاند (← آقابزرگ طهرانی، قسم 1، ص 246؛ شریف رازی،ج 1، ص 321ـ322؛ حسینی یزدی و همکاران، ص 423؛ نیز ← خوانساری*، خاندان).محمدتقی تحصیل مقدمات علوم دینی را در خوانسار به پایان برد و در 1322 برای ادامه تحصیل به عراق رفت. او نزد محمدکاظم خراسانی، سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، شیخالشریعه اصفهانی، محمدحسین نائینی و ضیاءالدین عراقی فقه و اصول آموخت و از عراقی اجازه اجتهاد نیز دریافت کرد. همچنین در حکمت و فلسفه اسلامی از درس شیخعلی قوچانی استفاده کرد (← عراقی، ج 1، مقدمه آصفی، ص20؛ تبریزی خیابانی، ص 211؛ حسینی یزدی و همکاران، ص 424).در 1332، با شروع جنگ جهانی اول و درگیر شدن حکومت عثمانی با دولت انگلیس، و اشغال شدن بعضی از مناطق جنوبی عراق، شماری از طلاب و علمای نجف، از جمله خوانساری، به مقابله با اشغالگران برخاستند. او در جبهه جنگ مجروح و پس از غلبه نیروهای انگلستان بر مجاهدان عراقی اسیر شد و به مدت چهار سال به منطقه هندوچین ــکه بخشی از آن مستعمره انگلیس بودــ تبعید شد (← حسینی یزدی و همکاران، ص 424ـ425؛ «آیةاللّه سیدمحمدتقی خوانساری»، ص 99ـ 100؛ قس ابنالرضا، ج 1، ص 499، که تبعیدگاه او را هند دانستهاست).خوانساری سپس به زادگاهش بازگشت و به دعوت شیخعبدالکریم حائری یزدی* راهی اراک شد و در حوزه علمی آنجا به تدریس پرداخت. در 1340، همراه با حائری یزدی برای تشکیل و توسعه حوزه علمیه به قم رفت و ضمن تدریس دروس فقه و اصول، در درس حائری نیز حضور یافت. پس از وفات حائری، گروهی از علما و مردم مرجعیت وی را پذیرفتند و او همراه با سیدمحمد حجت کوهکمری و سیدصدرالدین صدر تا هنگام ورود حاج آقاحسین بروجردی به قم مسئولیت رسیدگی به وضع طلاب و سرپرستی حوزه علمیه قم را برعهده داشت (تبریزی خیابانی، ص 213؛ شریف رازی، ج 1، ص 322؛ حسینی یزدی و همکاران، ص 426). خوانساری در تثبیت مرجعیت حاجآقاحسین بروجردی* و اقامت او در قم نقش جدّی داشت (← بدلا، ص 94).خوانساری چه در دوره سطح و چه در درس خارج شاگردان متعددی داشت، از جمله امام خمینی، سیدمحمد محقق یزدی مشهور به داماد، مرتضی حائری، شیخ موسی زنجانی و ابراهیم علوی خوئی (← امام خمینی، ج 1، مقدمه هاشمی، ص 6؛ حائرییزدی، مقدمه امراللهی، ص 7؛ حسینی اشکوری، ج 2، ص 832؛ موسوعة مؤلفی الامامیة، ج 1، ص 418؛ موسوعة طبقاتالفقهاء، ج 14، قسم 1، ص 517؛ نیز برای نام دیگر شاگردان او ← ابنالرضا، ج 1، ص 502ـ510). محمدعلی اراکی ــکه شاگرد خوانساری بهشمار نمیرفت و دوست و هممباحثه او بود (← استادی، ص 577ـ578)ــ به سبب علاقه شدید به او در درسش حضور مییافت، چنانکه شرححال او را نگاشته (← تبریزی خیابانی، ص 212ـ213؛ استادی، ص 473ـ476) و تقریرات درس او را نوشته است (← ادامه مقاله). حتی حاشیه خوانساری بر عروةالوثقی کار مشترک وی و اراکی شمرده شده است (← استادی، ص 171). خوانساری داماد اراکی نیز بود (← همان، ص 134ـ135).خوانساری در امور سیاسی نیز فعال بود. برخی از مهمترین فعالیتهای سیاسیاش عبارت بودند از: حمایت از فدائیان اسلام؛ حمایت از جنبش ملی شدن صنعت نفت؛ فتوا به وجوب مشارکت در هفدهمین انتخابات مجلس شورای ملی ایران؛ معارضه با کشف حجاب زنان و حمایت از فلسطینیان، در پی اشغال سرزمینشان در 1326ـ1327ش/1947ـ1948 (← د.اسلام، چاپ دوم؛ د.ا.د.ترک، ذیل مادّه؛ استادی، ص 607؛ خوانساری، ص 129).خوانساری به داشتن فضائل اخلاقی و معنوی نیز مشهور بود. مهمترین عامل این شهرت، سلوک زاهدانه او در طول زندگی و به ویژه ماجرای اقامه نماز استسقاء (طلب باران) است. در 1323ش/1944 که بخشهای مرکزی ایران در اشغال متفقین بود، مردم با خشکسالی و قحطی بیسابقهای مواجه شدند، ازاینرو مردم قم در شهریور آن سال از خوانساری خواستند که به برگزاری نماز استسقاء اقدام کند. او همراه با بیست هزار نفر راهی بیابان شد و سه روز پیاپی نماز را بجا آورد. در سومین روز باران تندی بارید و حتی لشکریان خارجی مقیم منطقه را شگفتزده کرد، بهطوری که خبر آن در مطبوعات آن زمان انعکاس گستردهای یافت. چند تن از شاعران معاصر او، در اشعاری که پس از درگذشت وی در مدح او سرودهاند، به این واقعه اشاره کردهاند (← تبریزی خیابانی، ص 213؛ شریف رازی، ج 1، ص 324ـ325؛ نیز برای گزارش شاهدان این واقعه ← نوری، ص 36؛ ابنالرضا، ج 1، ص 511). ریحان یزدی، از معاصران خوانساری، از ویژگیهای اخلاقی و معنوی خوانساری مطالبی میدانسته، ولی به سببِ اینکه خوانساری اجازه نقل و ضبط آنها را نداده، از ذکر آن خودداری کرده است (← 169).محمدتقی خوانساری در 1331ش بر اثر بیماری گوارشی و قلبی درگذشت و در مسجد بالاسر در حرم حضرت معصومه علیهاسلام در کنار قبر استادش، حائری یزدی، به خاک سپرده شد (آقابزرگ طهرانی، قسم 1، ص 246؛ حسینی یزدی و همکاران، ص 427؛ موسوعةطبقاتالفقهاء، ج 14، قسم2، ص 628). پس از وفات او، مجله مجموعه حکمت شماره دوازدهم خود را به یادواره وی اختصاص داد (آقابزرگ طهرانی؛ حسینی یزدی و همکاران، همانجاها). از فرزندان خوانساری، دو تن یعنی سیدمحمدباقر و سیدمحمدعلی عالم دینی بودند (← شریف رازی، ج 1، ص 326؛ ابنالرضا، ج 1، ص 514).تألیفات خوانساری عبارتاند از: حاشیه بر عروةالوثقی سیدمحمدکاظم طباطبایی که نتیجه مباحثات وی با محمدعلی اراکی بوده و همراه با حواشی علمای دیگر در 1371 در قم چاپ سنگی و بعدها به نام اراکی نیز چاپ شده است؛ رساله عملیه با عنوان منتخبالاحکام؛ اثر فتوایی ذخیرةالعباد که مبسوطتر از منتخب است؛ حاشیه بر مناسکالحج شیخانصاری؛ مختصرالاحکام؛ و رساله تقویمالصلاة (← تبریزی خیابانی، ص 212؛ مشار، 1344ش، ستون 622؛ همو، 1350ـ 1355ش، ج 2، ستون 2399، ج 4، ستون 4955، 4972؛ آقابزرگ طهرانی، همانجا؛ امینی، ج 2، ص 546؛ استادی، ص 171). تقریرات محمدعلی اراکی از درس او با عنوان رسالة فی الدماء الثلاثة و احکام الاموات و التیمم در 1415 در قم همراه با کتاب الطهارة اراکی چاپ شده است.منابع : محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة : نقباءالبشر فیالقرنالرابع عشر، مشهد، قسم 1ـ4، 1404؛ «آیةاللّه سیدمحمدتقی خوانساری 'قدسسره،»، نور علم، ش 6 (مهر 1363)؛ مهدی ابنالرضا، ضیاء الابصار فی ترجمة علماء خوانسار، قم 1382ش؛ رضا استادی، یادنامه حضرت آیةاللّهالعظمی اراکی «ره»، ]اراک[ 1375ش؛ امامخمینی، المکاسبالمحرمة، قم 1415؛ محمدهادی امینی، معجم رجال الفکر و الادب فیالنجف خلال الف عام، ]نجف[ 1413/ 1992؛ حسین بدلا، «مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمین سیدحسین بدلا»، حوزه، سال 8، ش 1 و 2 (فروردین ـ تیر 1370)؛ علی تبریزی خیابانی، کتاب علماء معاصرین، چاپ سنگی تهران 1366؛ مرتضی حائرییزدی، کتابالخمس، تحقیق محمدحسین امراللهی، قم 1418؛ احمد حسینی اشکوری، تراجمالرجال، قم 1414؛ محمدعلی حسینییزدی، رسول علوی، و علیاکبر زمانینژاد، دانشمندان خوانسار، قم 1378ش؛ محمدتقی خوانساری، «جایگاه مجلس در نگاه آیةاللّهالعظمی سیدمحمدتقی خوانساری 'قدسسره،، حوزه، سال 8، ش 5 (آذر و دی 1370)؛ علیرضا ریحانیزدی، آینه دانشوران، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم 1372ش؛ محمد شریفرازی، گنجینه دانشمندان، تهران 1352ـ1354ش؛ ضیاءالدین عراقی، مقالات الاصول، ج 1، چاپ محسن عراقی و منذر حکیم، قم 1414؛ خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران 1344ش؛ همو، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران 1350ـ1355ش؛ موسوعة طبقاتالفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، قم : مؤسسة الامام الصادق، 1418ـ1424؛ مؤسسة مؤلفی الامامیة، قم : مجمعالفکرالاسلامی، 1378ـ1379ش؛ حسین نوری، «مصاحبه با استاد آیتاللّه حسین نوری»، حوزه، سال 5، ش 3 (مرداد و شهریور 1367)؛EI2Kh, s.v. "wa(nsa(r((, Sayyid Muh(ammad Tak(((" (by Abdul-Hadi Hairi); TDVI(A, s.v. "Ha(nsa(r((, Muhammed Tak((" (by Avni I(lhan).