خطمی (ختمی)، نام دو گیاه دارویی با نامهای علمی Althaea officinalis L. (خطمی طبی) و Alcea rosea L.(خطمی بَرّی). گیاهان علفی، پایا، با برگهای منقسم و گلهایی با رنگهای بسیار متنوع از سفید تا قرمز و ارغوانی، متعلق به تیره پنیرکیان. نوع برّی گاه چوبی میشود و از دیگری بلندتر و رنگ گلهای آن متنوعتر است. خطمی طبی به حالت خودرو در مناطقی از اروپا، افریقا و آسیا از جمله هند، افغانستان و نقاط مختلف ایران و در زمینهای شور با آب و هوایی معتدل و مرطوب میروید. نوع برّی در زیستگاه اصلیاش یعنی آسیا، از جمله در نواحی شمالی ایران میروید (رجوع کنید به زرگری، ج 1، ص 352ـ353، 360ـ361؛ قهرمان، ج 2، ص 266؛ رنفرو و ساندرسون، ص 105؛ ریدل، ص 39ـ40؛ نیز رجوع کنید به دایماک و همکاران، ج 1، ص 201؛ بمبر، ص 237؛ ولاک و استودولا، ص 97، 102؛ فلوک، ص 94ـ95).واژگان. دیوسکوریدس (1952، ص 303؛ 1934، ص 388)، آلثاا را نوعی پنیرک (خُبازی) دشتی معرفی کرده و وجه تسمیه آن را خواص بسیار و کاربردهای متنوع آن دانسته است (نیز رجوع کنید به ابنمیمون، ص 26، 41، که آن را معادل وردالزَّوان دانسته است؛ پلینیوس/ پلینیاکبر، ج 6، کتاب20، ص 129؛ ابنسینا، ج 1، کتاب 2، ص 768 و پانویس 1؛ پنیرک*). به فارسی خطمی را هشتدهان نیز میگویند (رجوع کنید به ابوریحان بیرونی، ص 238، 627). ابنبیطار (1291، ج 2، ص 63؛ 1989، ص 262ـ263 و پانویس 141ـ 142) وردالزّوان را خطمی بستانی و نوع برّی آن را شحمالمَرْج ذکر کرده است (نیز رجوع کنید به انصاریشیرازی، ص 252). گاه خطمی طبی و پنیرک، بهسبب شباهت ظاهری و خواص دارویی خلط شدهاند (رجوع کنید به پنیرک*) خطمی ارغوانی کبود را به هندی خیرو مینامند (عقیلی علویشیرازی، ص 394). نوع طبی آن را در عربی الغاسول و در هندی و فارسی گل آن را گل خیرو میگویند (زرگری، ج 1، ص 352؛ زاهدی، ص 19؛ دایماک و همکاران، همانجا).تاریخچه. خواص شفابخش خطمی موجب توجه بسیار یونانیان و لاتینزبانان به آن شده است. تئوفراستوس (ج 2، ص 293) نیز در نوشتههای خود به خطمی اشاره کرده است، گرچه باتوجه به وصف وی، به نظر نمیرسد گیاه مورد نظر او خطمی بوده باشد. خطمی نزد مسلمانان نیز همچون ملل اروپایی مادّه دارویی مهمی محسوب میشده است. بخشهای مختلف مورد استفاده این گیاه از ایران به هند صادر میشده است (رجوع کنید به زرگری، ج 1، ص 356ـ357؛ دایماک و همکاران، ج 1، ص 202).طبع و خواص. جالینوس آن را سرد و تر (به نقل عقیلی علویشیرازی، همانجا) و ابنسینا (همانجا) و ابنبطلان (ص 148) آن را گرم و معتدل در رطوبت دانستهاند و گاه نیز معتدل در حرارت و رطوبت گفته شده است (رجوع کنید به هروی، ص 131).بقراط جوشانده ریشه خطمی را برای رفع تشنگی ناشی از خونریزی و خود گیاه را برای درمان زخمها و موارد دیگر توصیه میکرده است (به نقل پلینی، ج 6، کتاب20، ص 135). پلینی (ج 6، کتاب20، ص 129، 135) آن را برای خنثی کردن سموم و درمان بیماریهایی چون خنازیر کارآمد دانسته است. دیوسکوریدس (1952، ص 303ـ304؛ 1934، همانجا)، ضمن وصف برخی ویژگیهایی ریختشناسی، آن را برای گواتر، عفونت، کوفتگی، خونمردگی، تمدد اعصاب، الهتاب روده، ورم، آبسه بناگوش، سوختگی، گزیدگی، رفع اثر زخم، دنداندرد و بَهَق (پیسی) مفید تشخیص داده است. همچنین او (1934، ص 156) خواص درمانی متعددی را بهطور یکسان برای پنیرک و خطمی برّی ذکر کرده، از جمله آنها را برای معده مضر و برای مثانه و نرم کردن شکم مفید دانسته است. بهنوشته جالینوس نیز ]سرشاخههای[ آن بازکننده، نرمکننده، موجب رسیدن دملهای سخت، و تمام قسمتهای گیاه لطیف و خشکاننده و بذر آن خردکننده سنگ کلیه است (به نقل رازی، ج20، ص400). همچنین از داروهای تشکیلدهنده مرهم بواسیر دانسته شده است (اخوینیبخاری، ص 421). در درمان التهاب و ورم پلک، ذاتالریه، نرمشدگی وسط ماهیچه، درد مفصلها (ابنسینا، همانجا)، تصفیه خون، درمان دردگوش، پوسته سر و یبوست نیز مفید ذکر شده است (حکیم مَیْسَری، ص 37، 51، 83، 122). خطمی جزو داروهای قیآور است (جرجانی، بخش 2، کتاب 3، ص150، نیز رجوع کنید به ص 115، 125). انصاری شیرازی (ص 148) به نوع کوهی آن اشاره کرده و ریشه آن را برای نقرس و ضَمادش را برای رفع سرفه صفراوی مؤثر دانسته است. در رفع شقاق و جلوگیری از پوست پوست شدن کف دست و پا نیز مفید است (عقیلی علوی شیرازی، همانجا). بهترینش سبز کوهی (ابنبطلان، همانجا)، سفید بیگل (عقیلیعلوی شیرازی، همانجا) و بدلش نیلوفر یا خبازی و صمغ عربی است. مضرّ معده و مصلح آن عصاره زرشک، عسل و رازیانه، مضرّ ریه و مصلح آن عسل است (انصاری شیرازی، همانجا؛ حکیم مؤمن، ص 105).در منابع جدید نیز با تکرار مطالب پیشینیان، برای اجزای مختلف گیاه خطمی طبی، خواصی درمانی برشمردهاند، از جمله آن را در رفع التهابات پوستی، گلودرد، آنژین، برونشیت، ورم مخاط دهان، آبسه لثهها و خشکی گلو به هنگام تب و نیز تسریع در دندانبندی کودکان مؤثر ذکر میکنند و خطمی برّی را دارای همان خواص ولی با اثر ضعیفتر میدانند. مهمترین مادّه شیمیایی خطمی طبی و برّی، موسیلاژ است (رجوع کنید به زرگری، ج 1، ص 357ـ358، 361؛ نیز رجوع کنید به دایماک و همکاران، ج 1، ص 203؛ ولاک و استودولا؛ فلوک، همانجاها). امروزه در هند، برگهای خطمی طبی به عنوان سبزی استفاده میشود (رنفرو و ساندرسون، همانجا). خطمی از گیاهان مهم مولد نوش و عسلدهنده است و از ریشه و ساقه آن در تهیه کاغذ استفاده میشود. هر دو نوع خطمی به عنوان گیاهان زینتی کاشته میشوند (زرگری، ج 1، ص 353، 359، 361؛ ولاک و استودولا، همانجاها). امروزه در ایران، خطمی جزء گیاهان دارویی است. ریشه آن را مقوی میدانند و از بذر آن در تهیه ضماد و نیز برای سرفه و التهاب سینه و از تمام اجزای آن به عنوان مرهم استفاده میکنند (هوپر، ص 83ـ84؛ شلیمر، ص 31ـ32؛ نیز رجوع کنید به صلاحاحمد و همکاران، ص30). به زیبایی گل خطمی در ادبیات نیز اشاره شده است (برای نمونه رجوع کنید به سعدی، ص 538، بیت 6؛ نیز رجوع کنید به ابوریحان بیرونی، ص 239؛ ابونصری هروی، ص200).منابع : ابنبطلان، تقویمالصحة، ترجمه فارسی از مترجمی نامعلوم (اواخر قرن پنجم/ اوایل قرن ششم)، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران 1366ش؛ ابنبیطار، تفسیر کتاب دیاسقوریدوس فی الادویة المفردة، چاپ ابراهیمبن مراد، بیروت 1989؛ همو، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، بولاق 1291، چاپ افست بغداد ]بیتا.[؛ ابنسینا؛ ابنمیمون، شرح اسماء العقار، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره 1940؛ ابوریحان بیرونی، الصیدنة؛ قاسمبن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه، چاپ محمد مشیری، تهران 1356ش؛ اخوینی بخاری؛ علیبن حسین انصاری شیرازی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، چاپ محمدتقی میر، تهران 1371ش؛ اسماعیلبن حسین (حسن) جرجانی، کتاب ذخیره خوارزمشاهی، چاپ محمدرضا محرری، تهران 1380ش ـ؛ محمدمؤمنبن محمدزمان حکیم مؤمن، تحفه حکیم مؤمن، چاپ سنگی تهران 1277، چاپ افست 1378؛ حکیم مَیْسَری، دانشنامه در علم پزشکی، چاپ برات زنجانی، تهران 1366ش؛ پدانیوس دیوسکوریدس، هیولی الطب فی الحشائش و السموم، ترجمة اِصْطِفَنبن بَسیل و اصلاح حنینبن اسحاق، چاپ سزار ا. دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان 1952؛ محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب، حیدرآباد، دکن 1374ـ1393/ 1955ـ1973؛ اسماعیل زاهدی، واژهنامه گیاهی، تهران 1337ش؛ علی زرگری، گیاهان داروئی، ج 1، تهران 1368ش؛ مصلحبن عبداللّه سعدی، کلیات سعدی، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران 1370ش؛ عقیلی علوی شیرازی؛ هانس فلوک، گیاهان داروئی، ترجمه محمدرضا توکلیصابری و محمدرضا صداقت، تهران 1366ش؛ احمد قهرمان، کوروموفیتهای ایران: سیستماتیک گیاهی، ج 2، تهران 1372ش؛ ژان ولاک و ژیری استودولا، گیاهان دارویی، ترجمه ساعد زمان، تهران 1370ش؛ هروی؛Charles James Bamber, Plants of the Punjab, Lahore 1916; Pedanius Dioscorides, The Greek herbal of Dioscorides, tr. John Goodyer, 1655, ed. Robert T. Gunther, Oxford 1934; William Dymock, C. J. Warden, and David Hooper, Pharmacographia Indica, London 1890-1893, repr. Karachi 1972; David Hooper, Useful plants and drugs of Iran and Iraq, with notes by Henry Field, ed. B. E. Dahlgren, Chicago 1937, Plinius/ Pliny [the Elder], Natural history, vol.6, with an English trnsaltion by W. H. S. Jones, Cambridge, Mass. 1969; Jane M. Renfrew and Helen Sanderson, "Herbs and vegetables", in The cultural history of plants, ed. Ghillean Prance and Mark Nesbitt, New York: Routledge, 2005; I. Riedl, Malvaceae (Flora Iranica, ed. Karl Heinz Rechinger, no.120), Graz 1976; M. Salah Ahmed, Gisho Honda, and Wataru Miki, Herb drugs and herbalists in the Middle East, Tokyo 1979; J. L. Schlimmer, Terminologie medico-pharmaceutique et anthropologique: francaise-persane, Litho. ed., Tehran 1874, typo.repr. Tehran 1970; Theophrastus, Enquiry into plants and minor works on odours and weather sings, [Greek text]with an English translation by Arthur Hort, London 1948-1949.