خالدیّان، لقب دو برادر ادیب و شاعر اهل موصِل در سده چهارم. آن دو ابوبکر محمد و ابوعثمان سعید ]سعد[، فرزندان هاشمبن وَعْلةبن عُرام از قبیله بزرگ عبد قَیْس بودند. آنان در روستای خالدیّه، نزدیک موصل، به دنیا آمدند از اینرو در نسبت به زادگاهشان یا یکی از اجدادشان به نام خالد آن دو را خالدی نامیدهاند (ابنندیم، ص 195؛ ابناثیر، 1414، ج 1، ص 414). البته آنان را عبدی (در نسبت به عبد قیس) و بصری نیز لقب دادهاند. احتمال داده شده که شاید مدتی را در بصره گذرانده باشند زیرا آن دو را ادیب و شاعر بصره نیز خواندهاند (رجوع کنید به یاقوت حموی، 1993، ج 3، ص 1377؛ امین، ج 7، ص 256؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).به سال تولد آنان در هیچ یک از منابع اشارهای نشده است. آنان نزد ابنخیّاط نحوی (متوفی 320)، ابندُرَیْد* (متوفی 321)، جحظه برمکی* (متوفی 324) و ابوبکر صولی* (متوفی 335) دانش اندوختند (فروخ، ج 2، ص 539؛ د. ا. د. ترک، ذیل مادّه؛ قس خالدیان، 1956، مقدمه سامی دهّان، ص 25 که احتمال داده خالدیان محضر جحظه برمکی را درک نکرده و از کتاب او مطالبی نقل کرده باشند). خالدیان در برخی آثار خود از این استادان مطالبی روایت کردهاند (برای نمونه رجوع کنید به کتاب التحف و الهدایا، ص 16، 24: جحظه برمکی؛ کتاب الاشباه و النظائر، ج 2، ص 155، 187: ابندرید؛ همان، ج 2، ص 71، 157: صولی؛ همان، ج 2، ص 144: ابنخیّاط). برادر بزرگتر، محمد، در 320 در محضر وزیر ابوالفتح فضلبن جعفربن فرات شاهد مناظره میان مَتّیبن یونس* فیلسوف و ابوسعید سیرافی* نحوی بود (رجوع کنید به یاقوت حموی، 1993، ج 2، ص 894؛ فروخ، همانجا).خالدیان پس از آنکه سیفالدوله حَمْدانی* در 333 حاکم حلب شد، به دربار او پیوستند و از شاعران بسیار نزدیک او بودند. آنان کتابدار دربار سیفالدوله شدند و بسیاری از تألیفات آنان (رجوع کنید به ادامه مقاله) در این زمان و با استفاده از این کتابخانه غنی صورت پذیرفت (رجوع کنید به ابناثیر، 1399ـ1402، ج 8، ص 445؛ صفدی، ج 5، ص 149؛ ابنشاکر کتبی، ج 4، ص 52). دربار سیفالدوله محل آمد و شد شاعران بزرگی بود، خالدیان در آنجا با متنبّی* معاشرت داشته و گزارشهایی از زندگی متنبّی نقل کردهاند (رجوع کنید به بدیعی، ص 142، 170). آندو سیفالدوله را مدح میکردند (رجوع کنید به حریری، ص 102؛ خالدیان، 1388، ص 14ـ 15، 155ـ156). در 349، در زمان وزارت ابومحمد مُهَلَّبی، ابواسحاق صابی* متولی دیوان رسائل شد (رجوع کنید به ابناثیر، 1399ـ 1402، ج 8، ص 533) و از آنجا که دوستدار خالدیان بود (رجوع کنید به ثعالبی، 1403، ج 2، ص 214ـ215؛ متز، ج 1، ص 471، پانویس 2) آن دو را به وزیر معرفی کرد، اما خالدیان به دلیل کدورتی که میان آنان و سیفالدوله پدید آمده بود (رجوع کنید به ابوالعلاء مَعرّی، ص 424) حلب را ترک کردند و راهی بغداد شدند (رجوع کنید به فروخ، همانجا). پس از درگذشت مهلّبی در 352 اشارهای به خالدیان در منابع مشاهده نمیشود. شاید آنان به تکمیل تألیفات خود مشغول شده بودند (همانجا).از مسائل پرفراز و نشیب در زندگی خالدیان اختلاف آنان با سریّ الرفّاء* بود. این اختلاف از موصل آغاز شد و تا حلب و دربار سیفالدوله ادامه یافت (فروخ، ج 2، ص 509). سریّ الرفّاء در سرودههای خود (برای نمونه رجوع کنید به ج 2، ص 171ـ173، 572ـ574، 682ـ684) خالدیان را هجو میکرد، خالدیان نیز وی را هجو میگفتند (ذهبی، ج 16، ص 386). سریّ الرفّاء که در موصل دیوان کُشاجِم* را استنساخ میکرد، به دلیل دشمنی با خالدیان سرودههای آنان را وارد دیوان کشاجم نمود تا هم برحجم صفحات دیوان بیفزاید و هم اِعلام دارد که خالدیان سرودههای کشاجم را به نام خود ثبت کردهاند (برای تفصیل رجوع کنید به ابنخلّکان، ج 2، ص 360؛ ابنکثیر، ج 11، ص 274). این اختلاف به دشمنی منجر شد و تا مرگ سریّ الرفّاء ادامه یافت (برای تفصیل رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج 10، ص 269ـ 270؛ ابنعدیم، ج 9، ص 4210). سال درگذشت ابوبکر محمد خالدی 370 یا 371 (رجوع کنید به فروخ، ج 2، ص 539؛ کحّاله، ج 12، ص 88) و 380 (رجوع کنید به صفدی، ج 5، ص 149؛ بروکلمان، ج 1، ص 81؛ د. اسلام، همانجا) و سال درگذشت ابوعثمان سعید خالدی 350 (رجوع کنید به بروکلمان؛ د. اسلام، همانجاها)، 371 (رجوع کنید به یاقوت حموی، 1993، ج 3، ص 1378؛ کحّاله، ج 4، ص 233) و 400 (رجوع کنید به ابنشاکر کتبی، ج 2، ص 57؛ فروخ، همانجا) ذکر شده است.هر دو برادر به شعر، ادب، کثرت حافظه، بدیههگویی و گردآوری اخبار شاعران شهره بودند (رجوع کنید به ابنندیم، ص 195؛ یاقوت حموی، 1993، ج 3، ص 1377). به گفته ابناثیر (1414، ج 1، ص 414) شعر آنان مشهور بوده است. به گفته ابنندیم (همانجا) خالدیان با آنکه خود شاعر بودند گاه سرودههای دیگران را به نام خود ثبت میکردند (قس ثعالبی، 1403، ج 2، ص 215؛ یاقوت حموی، 1993، ج 3، ص 1343 که این را ادعای سریّ الرفّاء دانستهاند). البته ثعالبی (1403، ج 2، ص 215ـ218، 233ـ235) برخی سرودههای همانند خالدیان و سریّ الرفّاء را آورده و در توضیح گفته است که این همانندی یا از باب توارد است یا سرقت. بیشتر سرودههای خالدیان مدح، هجو، خمریه و تغزل است. آنان در سرودههای خود به معانی و مضامین شاعران پیشین ابونواس*، ابوتمّام*، بحتری* و ابنمعتز* نظر داشتند و آن مضامین را با الفاظی زیبا و ترکیبهایی ساده بیان میکردند (فروخ، ج 2، ص 540). نکته جالب توجه در سرودهها و تألیفات خالدیان آن است که غالب سرودهها و تألیفات آنان با مشارکت یکدیگر بوده است (رجوع کنید به ثعالبی، 1403، ج 2، ص 214؛ ابوالعلاء معرّی، همانجا) تا بدانجا که گاه یک قصیده را با هم سرودهاند (ذهبی، همانجا). البته نمونههایی از سرودههای مستقل آنان هم در آثارشان (برای نمونه رجوع کنید به کتاب التحف و الهدایا، ص 33ـ34؛ کتابالاشباه و النظائر، ج 1، ص 185، 196) و هم در آثار دیگران (رجوع کنید به ثعالبی، 1403، ج 2، ص 222ـ232، 235ـ244؛ صفدی، ج5، ص149، ج 15، ص 264ـ268) موجود است. نسخهای از قصاید ابوعثمان سعید نیز موجود است (رجوع کنید به بروکلمان، ج 3، ص 71). در برخی منابع نیز سرودهای به نام خالدی ذکر شده و معلوم نیست که از آنِ کدامیک از دو برادر است (برای نمونه رجوع کنید به ابنفضلاللّه عمری، سفر1، ص 322ـ323، 328؛ امین، ج 6، ص 301). اشعار خالدیان درباره واقعه عاشورا و نفرین بر دشمنان اهلبیت علیهمالسلام بیانگر تشیع آنان میتواند بود (برای تفصیل رجوع کنید به امین، ج 7، ص 256ـ257؛ سماوی، ج 2، ص 299؛ آقابزرگ طهرانی، ج 9، ص 283ـ284؛ فروخ، ج 2، ص 541). ابنشهر آشوب (ص 140) نیز نام خالدیان را جزء شاعران اهل بیت علیهمالسلام آورده است. سرودههای خالدیان به عنوان شاهد مثال در مسائل صرفی (برای نمونه رجوع کنید به حریری، ص 102ـ103)، علم معانی (برای نمونه رجوع کنید به عباسی، ج 1، ص 60)، علم بیان (برای نمونه رجوع کنید به رشیدالدین وطواط، ص 44)، آرایههای ادبی (برای نمونه رجوع کنید به مدنی، ج 3، ص 222ـ 223) و وصف دیرها (برای نمونه رجوع کنید به ابن فضلاللّه عمری، سفر1، ص 322ـ325) مطرح شده است. گردآوری دیوان را برادر کوچک، ابوعثمان سعید، عهدهدار بوده است (رجوع کنید به ابنندیم، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، ج 7، ص 88). رَشأ، غلام خالدیان که در دانایی و خدمتگزاری با عنوان «غلام الخالدی» به او مثل زده شده است، نیز سرودههای آنان را در هزار ورقه گردآورده بود (ابنندیم، همانجا؛ ثعالبی، 1985، ص 229؛ زمخشری، ج 3، ص 552). دیوان آنان تا سده هشتم موجود بوده است، زیرا ابنندیم (همانجا)، ثعالبی (1403، ج 2، ص 215ـ244)، ابوالعلاء مَعرّی (متوفی 449؛ همانجا) و ابنفضلاللّه عمری (متوفی 749؛ همانجا) اشعار خالدیان را نقل کردهاند. پس از آن تاریخ نقلی از سرودههای خالدیان صورت نگرفت، تا اینکه سامی دهّان در 1348ش/1969 اشعار موجود در کتابها را گردآورد و با عنوان دیوانالخالدیَّیْن در دمشق به چاپ رساند. نمونه خط خالدیان درباره بشّاربن برد* و متنبّی نیز تا سده هفتم موجود بوده است (رجوع کنید به ابنعدیم، ج 2، ص 709، ج 4، ص 1780). افزون بر دیوان شعر، دیگر آثار خالدیان عبارتاند از: گردآوری دیوان اشعار خَبّاز بَلَدی، شاعر شیعی سده چهارم در سیصد ورقه (رجوع کنید به ابنندیم، همانجا؛ سزگین، ج 2، جزء4، ص 232)، اخبارالموصل یا تاریخالموصل که یاقوت حموی در معجمالبلدان (ج 3، ص 363) از این اثر خالدیان نام برده است (نیز رجوع کنید به ابنندیم، همانجا). ابنندیم (همانجا) آثار دیگری از خالدیان نامبرده که به دست ما نرسیده است: حماسة شعر المحدثین (قس د. اسلام، همانجا که این کتاب را به اشتباه همان الاشباه و النظائر دانسته است)؛ کتابٌ فی اخبار ابیتمّام و محاسن شعره؛ کتاب فی اخبار شعر (؟) ابنالرومی؛ کتاب اختیار شعر البحتری؛ کتاب اختیار شعر مسلمبنالولید. سزگین (ج 2، جزء4، ص 235) و فروخ (ج 2، ص 540) کتاب اختیار شعر ابنالمعتز و التنبیه علی معانیه را نیز از جمله آثار آنان ذکر کردهاند. دیگر اثر خالدیان کتاب الدیارات در وصف دیرها و میخانههاست (رجوع کنید به صفدی، ج 15، ص 264؛ بروکلمان، ج 3، ص 71) که به گفته امین (ج 6، ص 303) در نوع خود نخستین تألیف است. سه کتاب چاپ شده خالدیان نیز عبارتاند از: 1) الاشباه و النظائر که بروکلمان (ج 1، ص 81، ج 3، ص 71) آن را حماسةالخالدیَّین نامیده است و برخی آن را با حماسه اثر ابوتمّام و حماسه بحتری سنجیدهاند (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، همانجا؛ شکعه، ص 512ـ513، 516). این کتاب به احتمال ضعیف برای سیفالدوله و به احتمال قوی برای مُهلَّبیِ وزیر تألیف شده بود (رجوع کنید به خالدیّان، 1965، ج 1، مقدمه محمدیوسف، ص ت ـ ح). در این کتاب، برخی موضوعات و مضامین شعر عربی از دوره جاهلی تا دوره عباسی مطرح شده و شیوههای گوناگون بیانِ شاعران از یک موضوع در آن گردآمده است (شکعه، ص 516؛ دایه، ص 78؛ برای نمونه رجوع کنید به کتابالاشباه و النظائر، ج 1، ص 89ـ 91) که بر این اساس صَفَدی (ج 15، ص 264) آن را کتابی نکو وصف کرده است. دیگر ویژگیهای کتاب عبارتاند از: داوری میان سرودههای شاعران (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 105، 132)؛ ذکر این نکته که برخی مضامین را چه کسی برای نخستینبار در شعر عربی به کاربرده است (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 78، 165)؛ ذکر برخی مسائل تاریخی (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 115، 128ـ129)؛ و شرح حال برخی شاعران (برای نمونه رجوع کنید به ج 2، ص 24ـ :26 سُحَیْم عبدبنی حَسْحاس؛ همان، ج 2، ص 103ـ109: ابوحیّه نُمَیْری؛ همان، ج 2، ص 134: قتّال کِلابی). اما از معایب کتاب آن است که برای موضوعات، عنوانی قرارداده نشده و شواهد یک موضوع در یک جا گرد نیامده و به طور پراکنده ذکر شدهاند (شکعه؛ دایه، همانجاها). 2) کتابالتحف و الهدایا درباره هدایا (پذیرش یا رد هدایا) و اشعاری که در این زمینه سروده شده است. هدایایی که برای پادشاهان ارسال شده و هدیههایی که انسانهای نادان ارسال میکردند از موضوعات این کتاب است (برای تفصیل ویژگیهای کتاب رجوع کنید به کتاب التحف و الهدایا، مقدمه سامی دهّان، ص 9ـ35). 3) المختار من شعر بشّار که با شرح ابوطاهر اسماعیلبن احمد تُجیبی برقی (متوفی ح 445) در 1425 در قاهره به چاپ رسیده است. در این کتاب سرودههای بشّار با سرودههای دیگر شاعران سنجیده شده (برای نمونه رجوع کنید به بشاربن برد، ص 137) و مأخذ برخی سرودههای بشّار مشخص گشته است (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 152). از معایب عمده این چاپ آن است که حدودِ کار خالدیّان و شارح کتاب مشخص و معلوم نیست؛ البته در برخی صفحات، شارح نام خود را ذکر کرده است (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 24، 156، 186).منابع: آقابزرگ طهرانی؛ ابناثیر، الکامل فیالتاریخ، بیروت 1385ـ 1386/ 1965ـ1966، چاپ افست 1399ـ1402/ 1979ـ1982؛ همو، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت 1414/1994؛ ابنخلّکان؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، چاپ احسان عباس، بیروت 1973ـ1974؛ ابن شهرآشوب، کتاب معالمالعلماء، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران 1353؛ ابنعدیم، بغیةالطلب فی تاریخ حلب، چاپ سهیل زکار، بیروت ?]1408/ 1988[؛ ابنفضلاللّه عمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، سفر1، چاپ عبداللّهبن یحیی سریحی، ابوظبی 1424/2003؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، بیروت 1411/1990؛ ابنندیم (تهران)؛ ابوالعلاء مَعرّی، رسالة الغفران، چاپ عایشه عبدالرحمان بنتالشاطی، قاهره ]1997[؛ امین؛ یوسف بدیعی، الصبحالمُنبی عن حیثیة المتنبـّی، چاپ مصطفی سقّا، محمد شتا و عبده زیاده عبده، قاهره ]1977[؛ کارل بروکلمان، تاریخ الادبالعربی، ج 1 و 3، نقلهالیالعربیة عبدالحلیم نجار، قاهره 1974؛ بشاربن برد، المختارمن شعر بشار، اختیارالخالدیین و شرحه لاسماعیلبن احمد تجیبی برقی، چاپ محمد بدرالدین علوی، قاهره 1425/2005؛ عبدالملکبن محمد ثعالبی، ثمارالقلوب فی المضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ]1985[؛ همو، یتیمةالدهر، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت 1403/1983؛ قاسمبن علی حریری، درّةالغوّاص فی اوهامالخواص، چاپ هاینریش توربکه، لایپزیگ 1871، چاپ افست بغداد ]بیتا.[؛ خالدیّان، دیوان الخالدیین، چاپ سامی دهان، دمشق 1388/1969؛ همو، کتاب الاشباه و النظائر : من اشعار المتقدّمین و الجاهلیة و المخضرمین، چاپ محمدیوسف، قاهره 1965؛ همو، کتابالتحف و الهدایا، چاپ سامی دهان، قاهره 1956؛ خطیب بغدادی؛ محمد رضوان دایه، المکتبة العربیة و منهج البحث، دمشق 1420/1999؛ ذهبی؛ رشیدالدین وطواط، حدائقالسحر فی دقایقالشعر، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران 1362ش؛ محمودبن عمر زمخشری، ربیعالابرار و نصوصالاخبار، چاپ سلیم نعیمی، بغداد ]بیتا.[، چاپ افست قم 1410؛ سریّبن احمد سریّ الرفّاء، دیوان، ج 2، چاپ حبیب حسین حسینی،] بغداد[ 1981؛ فؤاد سزگین، تاریخ التراثالعربی، ج 2، جزء4، نقله الیالعربیة عرفه مصطفی، ]ریاض [1403/1983، چاپ افست قم 1412؛ محمد سماوی، الطلیعة من شعراءالشیعة، چاپ کامل سلمان جبوری، بیروت 1422/2001؛ مصطفی شکعه، مناهجالتألیف عندالعلماءالعرب: قسمالادب، بیروت 1982؛ صفدی؛ عبدالرحیمبن احمد عباسی، معاهدالتنصیص علی شواهد التلخیص، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، ]قاهره [1367/1947، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ عمر فروخ، تاریخ الادب العربی، ج 2، بیروت 1985؛ عمررضا کحّاله، معجمالمؤلفین، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ آدام متز، الحضارة الاسلامیة فیالقرن الرابعالهجری، نقله الیالعربیة محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره 1377/1957؛ علیخانبن احمد مدنی، انوارالربیع فی انواع البدیع، چاپ شاکر هادی شکر، نجف 1388ـ1389/ 1968ـ1969؛ یاقوت حموی، کتاب معجمالبلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛ همو، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت 1993؛EI2, s.v. "Al-Khalidiyyan" (by Ch. Pellat); TDVIA, s.v. "Halidiyyan" (by Tevfik Rustu Topuzoglu).