چَرَنْدپَرَند (نیز چرند و پرند)، عنوانسلسلهمقالاتیطنزآمیز از علیاکبر دهخدا *، در روزنامه صوراسرافیل*. چرند و پرند از حیثدستوری، اِتْباعو بهمعنایچرتو پرت، پرتو پلا، حرفمفتو بیهودهو نظیر اینهاست(رجوع کنید به دهخدا، 1377 ش، ذیلواژه). ویژگیاصلیاینمقالات، طنز *بودنآنهاست(رجوع کنید به بالائی، 1983، ص58؛ پزشکزاد، 1378 ش ب، ص145). دهخدا از شیوه طنزپردازانفرانسوی، کهبا زبانو نوشتههایآنها آشنا بود، شاید متأثر بودهاما طنز سیاسیـ اجتماعیاروپاییرا با شیوه طنزپردازیدر ادبفارسی، کهپیشینه دیرینهایدارد، درهمآمیختهاست. دهخدا بهسببتسلطکمنظیرشبر ادبفارسیو مفاهیمو اصطلاحاتعامیانه، ابداعگر سبکتازهایدر نگارشفارسیگشتکهبر تحولاتادبیمعاصر ایرانتأثیر گذاشتهاست(رجوع کنید به ادامه مقاله). میاناسلوبطنزپردازیو هجو در نشریههای صور اسرافیلو ملانصرالدینهمانندیهاییدیدهشدهاست(رجوع کنید به ملانصرالدین*، مجله؛ محمد قلیزاده*، جلیل)، حتیگفتهاند کهایندو نشریهبا یکدیگر همکاریداشتهاند (آرینپور، ج2، ص86)، اما حتیاگر مسلّمباشد کهدهخدا بهاسلوبطنزپردازیملانصرالدینتوجهداشتهاست، نمیتوانگفتکهاز آنتقلید کردهاست. چرند پرند، ویژگیکاملاً ایرانیدارد (رجوع کنید به یوسفی، 1371 ش، صـ221). اینمقالاتشیوهایرا کهدر ادبفارسیفراموشیا کمرنگشدهو تغییر چهرهدادهبود، زندهکرد (رجوع کنید به پزشکزاد، 1378 ش الف، ص148).چرند پرند زاده مقتضیاتعصر مشروطیتایراناست. دهخدا، کههنگامنوشتناینمقالاتبیشاز 28 سالنداشت، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار با استعدادیبود کهبهواسطه اطلاعنسبتاً دقیقاز مسائلمملکتو احساسمسئولیتدر قبالآنها (رجوع کنید به یوسفی، 1370 ش، ج2، ص159) و تهوریکهویرا بارها در معرضتکفیر، تهدید، تطمیعو حتیقتلاز سویمخالفانجنبشمشروطیتو آزادیخواهیقرار داد (رجوع کنید به دهخدا، 1359 ش، ص)، انتقاد از مفاسد و معایبجامعهرا در میانآزادیخواهانو مردمستمدیدهو محرومرواجداد.دهخدا با نامهایمستعارِ بسیار در ستون چرند پرند مطلبمینوشت،از جمله: اسیرالجول، امیر سرباز، امضا محفوظ، اویارقلی، برهنهخوشحال، جغد، جنابملاآینَکعلی، خادمالفقرا، خرمگس، دَخُو، دخوعلی، دخوعلیشاه، دمدمی، روزنومهچی، رئیسانجمنلاتو لوتها، سگحسندَله، غلامگدا، غلامگدا آزادخانعلیاللّهی، فضولباشی، کمینهو نخود همهآش. گاهنیز مطالبشرا بیامضا مینوشت. ویدر واقعحرفهایخود را از زبانشخصیتهاییبیانمیکرد کهنامآنها گاهبا اوضاعو احوالروز یا مضمونمقالهارتباطداشت(رجوع کنید به دهخدا، 1362ـ1364 ش، ج1، جاهایمتعدد). از میانایننامها و امضاها، «دخو» بیشاز بقیهبهکار رفتهو دهخدایطنزنویسبا ایننامبیشتر شناختهشدهاست.تا شماره پنجم صوراسرافیل نامیاز دهخدا بردهنشده، اما او از آغاز از همکاراناصلیایننشریهبودهاست(تقیزاده، 1358 ش، ص566ـ567). ستونچرند پرند از محبوبترینبخشهایروزنامهبود (یوسفی، 1371 ش، ص218؛ یعقوبی، ص38). اینستونگاهبسیار موجز و مختصر (در دویستکلمه) و گاهمفصّلبود (پانصد تا 500 ،2 کلمه). دهخدا گاه نوشتهرا بهچند بند تقطیعمیکرد و بههر بند عنوانیفرعیمیداد، نظیر «اخبار شهری»، «اکونومیپولتیک»، «بشارت»، «تعطیلعملجاتدر حضرتعبدالعظیم»، «دروسالاشیاء»، «قندرون» و «معانیبیان». ویبا استفادهاز اینروشچند موضوعیا واقعه بهظاهر بیربطرا بههممرتبطمیساختو نتیجهگیریکلیمیکرد. اینروش، دستاو را در استفادهاز شگردهایطنزپردازیبازمیگذاشت(رجوع کنید به دهخدا، 1362ـ1364 ش، همانجا).مضامیناصلیستونچرند پرند عمدتاً عبارتبود از فساد سیاستو حکومت، ملوکالطوایفی، بیشرمیو خیانترجالدولت، ظلماغنیا و مالکان، ریاکاریروحانینمایانو آخوندهایدروغین، اسارتزنان، جهلو خرافاتو آنچهبهنظر دهخدا دردهایاصلی جامعه استبدادزده ایرانبود یا مسائلو مشکلاتیکهروشنفکرانمسئولحسمیکردند (رجوع کنید به آرینپور، ج2، ص79؛ یوسفی، 1370 ش، ج2، ص160). او در نخستینمقالهها بهمشکلاتعمومیتر جامعه، نظیر اعتیاد، احتکار گندمو کمبود و بدیوضعنان، ظلمحاکمانو مالکانو سایر مشکلاتمردمپرداخت، اما بهتدریجدامنه کار خود را گسترشداد و متوجهمسائلاساسیسیاسیو اجتماعیشد و بهشدتاز زمامدارانو دولتمردان، نمایندگانمجلس، متمرداناز قانون، خودکامگانو متنفذانِ ضدنظمو قانونو مشروطه، در قالبطنزیتلخو کوبندهانتقاد کرد (آرینپور، ج2، ص80). میزانتأثیر طنز چرند پرند را در جامعه آنزمان، بهتر از هر چیز در واکنشزمامدارانو صاحبانقدرتمیتوانیافتکهتا آستانه قتلدهخدا پیشرفتند و سرانجاماو را از ایرانتبعید کردند (رجوع کنید به تقیزاده، 1372 ش، ص78، 83). دهخدا در اینمقالاتفقطبهزشتیها توجهنداشت، رویه دیگر زندگیو جنبههایخوشبینانه آنرا هممیدید. غرضاو بیداریمردمبود و اینبهتر از هر چیز، گواههدفمندیو امیدواریاوست(یعقوبی، ص58 بهبعد). دهخدا ضمنطنزپردازی، از شخصیتپردازیهمغافلنبود، چنانکهبعضیقسمتهای چرند پرند رنگداستانبهخود گرفتهاستو چهرههاییکهتا آنزماندر توصیفاتادبیفارسیدیدهنشدهبودند، در زمینههایداستانی چرند پرند ظاهر شدهو هر کدامبهتناسبسرشتو موقعیتخود سخنگفتهو رفتار کردهاند. اینشگرد بعدها بیشتر تکاملیافتو در خلقبرخیشخصیتها در اثر طنزآمیزِ ایرجپزشکزاد، طنزپرداز معاصر، با نام آسمونریسمون بهنهایترسید (یوسفی، 1370 ش، ج2، ص175).مقالات چرند پرند ساختار یکسانو وحدتاسلوبندارند (پاینده، ص). ساختارهاییکهتا حدودیبینمقالاتمشترکاست، عبارتاند از: 1) نقلحکایتیکوتاه، بحثیکوتاهو کلی، تبدیلبحثکلیبهبحثسیاسیـ انتقادی، اشارهبهواقعهایخاص. 2) مقدمهچینی، نقلحکایتیکوتاه، گریز زدنبهوقایعسیاسیـ اجتماعیهمراهبا کنایههاینیشدار، یافتنتشابهمیانوقایعو حکایت، طنز و هزلو هجو و تمسخر سیاسیـ اجتماعی. 3) نقلیکگفتگو، گریز بهرویدادها و اشخاص، اشارهبهوقایعیا اعمالخاص(رجوع کنید به دهخدا، 1362ـ1364 ش، همانجا). دهخدا در اینساختارها از سنّتهایادبیبهرهگرفته، ولیهر جا لازمبوده، اصولداستاننویسیسنّتیو هنجارهایحاکمبر آنرا شکستهاست(بالائی، 1377 ش، ص39)، ازاینرو ساختار عمومی چرند پرند نهعینالگوهایسنّتیاستو نهوامگرفتهاز الگوهایفرنگی، و بهلحاظهمینویژگی، نموداریاز دگرگونیدر نظامادبیاست(همانجا). دهخدا در ساختار مقالات چرند پرند ، از سهعنصر مَثَلو حکایت، زبانو بیان، و طنز با چیرهدستیاستفادهکردهاست. در ساختار مقالههایاو، داستانها، بنا بهمورد، یا رواییاند یا گفتوشنودی، یا مراسلهای/ مکاتبهای(برایبحثتفصیلیدر اینبارهرجوع کنید به همو، 1983، ص65ـ105). تسلطاو بهاینشگردها، چرند پرند را در آنعصر برایمخاطبانشبسیار جذابکردهبود.پساز انقلابمشروطه، سیاستاز انحصار طبقهایخاصخارجو موضوعیعمومیو متعلقبههمه مردمشد. اینمردممخاطبانمعمولادبسنّتینبودند و رسانه جدید (روزنامه) بهزبانینیازمند بود کههمه قشرهایمردمبتوانند آنرا بهسهولتبفهمند. چرند پرند در اینراهپیشگامبود. دهخدا نثر مسجعو مطنطنو تکلفدر گفتار را ترکگفتو زبانیزندهو مأنوسرا بهکار گرفت. او با وجود تسلطبر زبانهایفارسیو عربی، تاریخو فرهنگاسلامیو ایرانی، مفاهیماسلامیو قرآنی، ادبیاتو امثالعرب، و علومادبیـ بلاغی، در نوشتن چرند پرند از سادهترینزبان، آمیختهبهحلاوتهایزبانیو نمادها و نشانههایفرهنگیسود برد. زبان چرند پرند بسیار سادهو روان، همهفهم، موجز، صمیمی، برخوردار از اصولبلاغت، بهدور از ابتذال، آمیختهبهامثالو حکم، گاهخوشآهنگو از حیثترکیب، تابعزبانگفتاریاست(رجوع کنید به آرینپور، ج2، ص39؛ دهخدا، 1362ـ1364 ش، سرآغاز دبیرسیاقی، صیازده؛ یوسفی، 1370 ش، ج2، ص165). دهخدا با نثر چرند پرند و نیز شعرهایطنزآمیز و عامیانه، سبکجدیدیدر ادبیاتمعاصر ایرانبهوجود آورد (رعدیآذرخشی، صـ414) و در نثر فارسیتحولایجاد نمود. از اینگذشته، از حیثابداعو تخیلو سایر جنبههایآفرینشادبی، بر ادبفارسیعصر خود و پساز خود تأثیر گذاشت(رجوع کنید به بالائی، 1983، ص59). دهخدا پیشاز سیدمحمدعلیجمالزاده* ، زبانو اصطلاحاتعامیانهرا بهادبیاتراهداد و بهجایگاهآندر ادباعتبار بخشید، مثلاً در برخیاز مقالههای چرند پرند ، تعبیراتو ترکیباتِ بهاصطلاح«چالهمیدانی»، چنانهنرمندانهو بهجا بهکار رفتهاست(برایمثالرجوع کنید به دهخدا، 1362ـ1364 ش، ج1، ص80) کهمیتوانعلتتأثیر آنرا در تحولسبکیاز نثر معاصر دریافت. ادوارد براونهنگامتألیف تاریخادبیاتایرانبهجایگاهدهخدا، کهدر آنزمانهنوز جوانبود و شهرتینداشت، در ادبمعاصر ایرانپیبرد (رجوع کنید به ص337). ایرجپزشکزاد (1378 ش ب، همانجا) مقالات چرند پرند را یکیاز لطیفترینو ظریفتترینطنزهایروزنامهایدر زبانفارسیو در زبانهایدیگر، و در عینحالاز غمانگیزتریننوشتهها، توصیفکردهاست. او (1378 ش الف، همانجا) دهخدا را با بهترینطنزنویسانسیاسیـ اجتماعیجهانبرابر دانستهاست. چرند پرند از دیدگاهداریوشآشوری، منتقد، «عالیترینسلسلهمقالههایطنزآمیز عصر انقلابمشروطیت... و در نوعخود در سراسر ادبیاتفارسیبینظیر» است(ص103).چرندپرند پساز روزنامه صوراسرافیل، در جلد یکمشاهکارهاینثر فارسی، گردآوریسعید نفیسیچاپشد (تهران1336 ش) و در 1342 شبا همینعنوان، بهصورتکتابیمستقلدر سلسله کتابهایجیبیدر تهرانانتشار یافت. چاپکاملو نسبتاً بیغلطیاز آنبهکوششمحمد دبیرسیاقیدر مقالاتدهخدا (تهران1362 ش) منتشر شدهاست. شماریاز مقالات چرند پرند بهانگلیسی، فرانسهو برخیزبانهایدیگر ترجمهشدهاست(براینمونهرجوع کنید به بالائی، 1983، ص68، 71ـ72، 75ـ76، 79، 82ـ83).مجمعالامثالدخو، بهقلمدهخدا، کهسلسلهمقالاتیبر مبنایامثالفارسیاستو هر مقالهبا مثلیآغاز و با عبارتهایطنزآمیز و محتوایسیاسیـ اجتماعیدنبالمیشود، بهگونهایادامه مقالات چرند پرند است. اینسلسلهمقالاتنخستدر روزنامه ایرانکنونی (ش 1، 28 محرّم1331) انتشار یافتو چاپکاملآندر مقالاتدهخدا(ج1، ص245 بهبعد) آمدهاست.منابع: یحییآرینپور، از صبا تا نیما، ج2، تهران1354 ش؛ داریوشآشوری، « چرند پرند دهخدا و مکانآندر طنزنویسیفارسی»، در دخوینابغه: گزیده مقالهها در باره علاّ مهعلیاکبر دهخد ، بهکوششولیاللّهدرودیان، تهران: گلآقا، 1378 ش؛ کریستفبالائی، پیدایشرمانفارسی، ترجمه مهوشقویمیو نسرینخطاط، تهران1377 ش؛ ادوارد گرانویلبراون، تاریخادبیاتایران، ج4: از آغاز عهد صفویهتا زمانحاضر، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران[? 1316 ش]؛ ابوالقاسمپاینده، «دهخدایطنزنویس»، در دخوی نابغه، همان؛ ایرجپزشکزاد، «از عبید زاکانیتا دهخدا»، در همان، 1378 شالف؛ همو، «طنز، پلیاستوار بهسویمردم» (مصاحبه)، در همان، 1378 ش ب؛ حسنتقیزاده، زندگیطوفانی: خاطراتسیدحسنتقیزاده،چاپایرجافشار، تهران1372 ش؛ همو، «سرگذشتدهخدا»، آینده، سال5، ش7ـ9 (مهر ـ آذر 1358)؛ علیاکبر دهخدا، خاطراتیاز دهخدا و از زباندهخدا، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران1359 ش؛ همو، لغتنامه، زیرنظر محمد معینو جعفر شهیدی، تهران1377 ش؛ همو، مقالاتدهخدا، بهکوششمحمد دبیرسیاقی، تهران1362ـ1364 ش؛ غلامعلیرعدیآذرخشی، گفتارهایادبیو اجتماعی: «شعر دهخدا»، تهران1370 ش؛ رضا یعقوبی، بررسیزندگینامه علامهعلیاکبر دهخدا با تأکید بر جنبه سیاسیآن، تهران1377 ش؛ غلامحسینیوسفی، دیداریبا اهلقلم: در باره بیستکتابنثر فارسی، تهران1370 ش؛ همو، یادداشتهاییدر زمینه فرهنگو تاریخ، تهران1371 ش؛Christophe Balay, "Ali Akbar Dehkhoda et les Čarand Parand ", in Christophe Balay and Michel Cuypers, Aux sources de la nouvelle persane , Paris 1983.