جُورَقانی، ابوعبداللّهحسینبن ابراهیم همدانی، عالم و محدّث قرن ششم. در بعضی منابع نام او جوزَقانی (رجوع کنید به سخاوی، ج 1، ص 278؛ ابنعماد، ج 4، ص 136)، جوزَقی (کتانی، ص 122) و جوزجانی ضبط شده (برای بحث کاملتر رجوع کنید به جورقانی، ج 1، مقدمه فریوائی، ص 66ـ70) که جملگی تصحیف جُوْرَقان *است (رجوع کنید به سمعانی، ج 2، ص 114). بیشتر آگاهی ما در باره وی، بر اساس مطالبی است که خود او در کتاب الْاَباطیل و الْمَناکیر آورده است.پدر او، ابراهیمبن حسین، از علما و محدّثان بوده و جورقانی در الاباطیل چهارده بار از او حدیث نقل شده است (جورقانی، ج 1، همان مقدمه، ص30). از اشاراتی در الاباطیل میتوان نتیجه گرفت که جورقانی بیشتر عمر خود را در همدان بهسر برده است (همان مقدمه، ص 32). صفدی (ج 12، ص 316) از ورود او به بغداد و حدیث نقل کردنش در این شهر سخن گفته است. دونی، بر اساس نقلقولهای متعدد جورقانی از وی، مهمترین شیخروایت جورقانی بوده است (رجوع کنید به جورقانی، ج 1، همان مقدمه، ص 45). بهجز دونی، سایر شیوخ جورقانی ابوالفضل محمدبن طاهر مَقْدِسی (متوفی 507)، عبدالملکبن علی بصری و حمدبن نصر اَعْمَش بودهاند (ابننقطه، ج 2، ص 185؛ ذهبی، ج20، ص 178؛ نیز رجوع کنید به جورقانی، ج 1، همان مقدمه، ص 35، 39، 41). فریوائی (جورقانی، ج 1، مقدمه، ص 32ـ45) فهرست کامل شیوخ جورقانی را از کتاب الاباطیل استخراج کرده است.از شاگردان جورقانی، نام خواهرزادهاش نجیببن غانِم (راوی کتاب الاباطیل )، عبدالرزاق جیلی (ذهبی، همانجا)، ابوالقاسم ابراهیمبن محمد طَیبی/ ضَبّی و ابنشافع جیلی در منابع آمده است (رجوع کنید به جورقانی، ج 1، همان مقدمه، ص 46). در باره مذهب او اختلافنظر وجود دارد؛ بغدادی (ج 1، ستون 313) او را حنفی دانسته، اما باتوجه به ذکر روایاتی در ذمّ قیاس و رأی در کتاب الاباطیل (رجوع کنید به جورقانی، ج 1، ص 105ـ 114) و جرح ابوحنیفه (همان، ج 2، ص 111، 171) و نقل روایاتی در ستایش از شافعی (همان، ج 1، ص 283ـ290)، میتوان او را محدّثی شافعی با گرایش به اهل حدیث دانست. او در 16 رجب 543 درگذشته است (ابننقطه، همانجا؛ ذهبی، ج 20، ص 178).کتاب مهم و موجود جورقانی، الاباطیل و المناکیر و الصحاح و المشاهیر است. این کتاب را الموضوعات (صفدی، ج 12، ص 315؛ ابنعماد، همانجا) و الموضوعات من الاحادیث المرفوعات (کتانی، همانجا) نیز خواندهاند. الاباطیل مشتمل است بر مقدمه، هفده کتاب (قسمت)، 140 باب و بیش از هفتصد حدیث مسند (جورقانی، ج 1، همان مقدمه، ص 77ـ 78). روش جورقانی، بنابر مقدمه وی در کتاب (ج 1، ص 1)، نخست ذکر احادیث ضعیف و موضوع، شامل احادیث باطل و منکر و بیان عیوب خفی آنها و سپس نقل احادیث صحیح و مشهور در تأیید نادرستی احادیث دسته نخست است.از حیث محتوا کتاب الاباطیل را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بخش نخست بیانگر آرا و دیدگاههای کلامی جورقانی است و به نقل احادیثی در باره ماهیت ایمان، قیاس، قِدَم کلام خدا، امامت و موضوعات دیگر اختصاص دارد. فریوائی (همان، ج 1، مقدمه، ص 47ـ57) به برخی آرای کلامی جورقانی بر اساس همین بخش اشاره کرده است. در این بخش، ابوابی نیز به ذکر فضائل برخی از عالمان مشهور اهل سنّت، چون محمدبن ادریس شافعی (متوفی 204) و محمدبن کرّام سجزی (متوفی 255)، اختصاص داده شده است. بخش دوم شامل ابواب فقهی است و از باب طهارت تا فضائلالقرآن را در بر میگیرد. اطلاعاتی که جورقانی در باره کرامیه و فرقههای آن داده بسیار مهم و احتمالاً برگرفته از متون کرامیه است (رجوع کنید به ج 1، ص 292ـ295).مبنای جورقانی در رد یا تضعیف احادیث، صرفِ وجود مخالفی از سنّت صحیحه، حتی با وجود امکان جمع بین احادیث، است که از این نظرِ وی انتقاد شده است ( رجوع کنید به ابنحجر عسقلانی، ج 3، ص 145؛ سخاوی، ج 1، ص 278؛ نیز رجوع کنید به جورقانی، ج 1، همان مقدمه، ص 78ـ80). همچنین به نوشته فریوائی (جورقانی، ج 1، مقدمه، ص 78)، از جورقانی در تضعیف یا تصحیح 38 حدیث انتقاد کردهاند. جورقانی به صحیحین، به خصوص صحیح بخاری، اعتماد ویژهای داشته، به نحوی که در 245 مورد تصریح کرده که حدیث را از صحیحین استخراج کرده است و حتی به نظر میرسد که در صحت حدیث، به وجود آن در این دو کتاب نظر داشته است (همان مقدمه، ص 81). جورقانی در نقد و بررسی احادیث، متأثر از ابنحِبّان *بُسْتی (متوفی 354)، مؤلف کتاب الثِقات ، بوده و در مواردی از او نام برده است (همان، ص 82).کتاب الاباطیل مورد توجه عالمان بوده است و در نگارش آثاری در باب موضوعات (احادیث جعلی) از آن بهره گرفتهاند. ابنجوزی (متوفی 597) گرچه از جورقانی و کتاب او در اغلب موارد با نام یاد نکرده، بخش اعظمی از کتاب الموضوعات و العلل خود را از کتاب جورقانی گرفته است ( رجوع کنید به ابننقطه، ج 2، ص 186؛ ابنحجر عسقلانی، ج 3، ص 143ـ 144). فریوائی (جورقانی، ج 1، مقدمه، ص 96ـ97) فهرست کامل مواردی را که ابنجوزی در الموضوعات از کتاب الاباطیل نقلقول کرده، آورده است. همچنین ابنجوزی به همان روش جورقانی به نقد احادیث پرداخته و حتی با بررسی برخی احادیث جورقانی بر او نیز انتقاد کرده است ( رجوع کنید به همان مقدمه، ص 79، 84ـ86؛ ابنجوزی، ج 2، ص 424ـ427؛ نیز رجوع کنید به 433ـ434، 438ـ439). ابنعراق (متوفی 963؛ ج 1، ص 51ـ52) نیز، ظاهراً به تبع ابنجوزی، نام جورقانی را در زمره کذابین و وضاعین آورده است، اما ابنحجر عسقلانی (ج 3، ص 144ـ 145)، ضمن بهره بردن از الاباطیل ، اتهام وضع به جورقانی را ناروا دانسته است. سیوطی (ج 2، ص 51) نیز احتمالاً رأی ابنحجر را ترجیح داده است (نیز رجوع کنید به جورقانی،ج 1، همان مقدمه، ص 57 ـ61). از دیگر کسانی که از کتاب الاباطیل بهره برده، ابنمُلَقَّن بوده است (رجوع کنید به همان مقدمه، ص 97ـ101).عبدالرحمان فریوائی، مصحح الاباطیل، فهرست تقریباً کاملی از منابع جورقانی در تألیف کتاب الاباطیل آورده است. ذهبی کتاب الاباطیل را با عنوان تلخیص الاباطیل خلاصه کرده است (رجوع کنید به جورقانی، ج 1، ص 87 ـ92؛ قس اَلْبانی، ص 249 که نسخهای از این کتاب را به خطا، به ابواسحاق ابراهیمبن یعقوب سعدی نسبت داده است رجوع کنید به بشارعواد معروف، ص 216). بغدادی(همانجا) کتابی به نام التکلیف فی الفروع را تألیف جورقانی دانسته است.منابع: ابنجوزی، کتاب الموضوعات من الاحادیث المرفوعات، چاپ نورالدین بویاجیلار، ریاض 1418/1997؛ ابنحجر عسقلانی، لسانالمیزان، چاپ عبدالفتاح ابوغده، بیروت 1423 / 2002؛ ابنعراق، تنزیه الشریعه المرفوعه عن الاخبار الشنیعه الموضوعه، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف و عبداللّه محمدصدیق، بیروت 1401/1981؛ ابنعماد؛ ابننقطه، تکمله الاکمال، چاپ عبدالقیوم عبدربالنبی، مکه 1408ـ 1418؛ محمدناصرالدین البانی، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریه: المنتخب من مخطوطات الحدیث، دمشق 1390/1970؛ بشار عواد معروف، الذهبی و منهجه فی کتابه تاریخ الاسلام، قاهره 1976؛ اسماعیل بغدادی، هدیه العارفین، ج 1، در حاجیخلیفه، ج 5؛ حسینبن ابراهیم جورقانی، الاباطیل و المناکیر و الصحاح و المشاهیر، چاپ عبدالرحمان فریوائی، ریاض 1415/1994؛ ذهبی؛ محمدبن عبدالرحمان سخاوی، فتح المغیث شرح الفیه الحدیث، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، بیروت 1417/ 1996؛ سمعانی؛ عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، اللّآلیء المصنوعه فی الاحادیث الموضوعه، بیروت 1403/1983؛ صفدی؛ محمدبن جعفر کتانی، الرساله المستطرفه لبیان مشهور کتب السنه المشرفه، کراچی 1379/1960.