تِجانی، خاندان ، از خاندانهای مشهور به علم و ادب و متصدیان امور دیوانی دولت حفصیان * (حک : 625ـ981) در تونس. این خاندان خود را به قبیلة تِجان، یکی از قبایل مراکش (مغرب اقصی) نسبت میدهند (تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 7). افراد این خاندان حدود سه قرن به کارهای دیوانی و علمی در دربار سلاطین حفصی مشغول بودند (همان مقدمه، ص 11؛ نیفر، ج 1، ص 279).به نظر میرسد ابوالقاسم تجانی نخستین فرد از این خاندان بود که با سپاه عبدالمؤمن موحدی (حک : 524 ـ 558) در حدود 555 در فتح تونس (افریقیه) شرکت کرد و در آنجا اقامت نمود و ازدواج کرد و جزو دبیران دولت موحدون * گردید (تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 7ـ 8). فرزند او محمد نیز شغل دبیری امیران تونس را برگزید (همان مقدمه، ص 8).در سال 600 که بنوغانیه * ، از بازماندگان مرابطون، تونس را تصرف کردند، محمد در معرض مصادرة اموال و املاک قرار گرفت، اما با سرکوبشدن بنوغانیه به مقام پیشین خود بازگشت (تجانی، ص356، مقدمة عبدالوهاب، ص 8 ـ9).در آغاز حکومت حفصیان در تونس (625) ابراهیم و احمد، فرزندان محمد تجانی، از دولتمردان و دبیران حکومت شدند و جایگاه والایی نزد ابوزکریا یحیی/ ابوزکریای اول (حک : 625ـ647)، بنیانگذار دولت حفصیان، یافتند (همان، مقدمة عبدالوهاب، ص 9). نسل خاندان تجانی از این دو برادر است (همان مقدمه، ص10).ابراهیم (متوفی ح 660) در پاسخ به منتقدانِ قصیدة سینیة ابناَبّار ــ که وی آن را در محضر ابوزکریای اول سروده و از وی برای نجات شهر بَلَنْسیه (والِنثیا/ والنسیا) مدد جسته بود ــ کتابی به نام مؤازرة الوافد و مبارزة الناقد فی الانتصار لابن الابـّار نوشت که تقدیر و ستایش معاصرانش را به دنبال داشت (همان مقدمه، ص 9ـ10؛ محفوظ، ج 1، ص 205).چند تن از شخصیتهای برجستة علمی و ادبی که از نسل این دو برادر بودند و در برخی منابع تاریخی به آنها اشاره شده است عبارتاند از:1) ابوالحسن علیبن ابراهیم تجانی. او در 635 در تونس به دنیا آمد (ابنطواح، ص 165؛ وادیآشی، ص 59؛ نیفر، ج 1، ص 303). دروس مقدماتی را نزد نیای مادریاش، قاضی ابوالقاسم جُمَحی و پدرش، ابراهیم تجانی، فراگرفت (ابنطواح، ص 162ـ163؛ وادیآشی، همانجا). همچنین نزد استادانی چون ابنابّار و حازم قَرطاجِنی و ابنغماز و ابوعبداللّه سوسی تلمذ کرد (مراکشی، سفر اول، قسم1، ص 413؛ وادیآشی، همانجا).او فقیه و ادیب و کاتب و از شعرای خوشقریحه بود و در سرودن اشعار، سریعالبدیهه و حاضرجواب و شوخطبع بود (ابنطواح، ص 162؛ وادیآشی، ص 59 ـ60؛ نیز رجوع کنید به ابنرُشید، ج 2، ص 199).ابوالحسن علی تجانی پس از مرگ استادش ابنغماز قاضی و محدّث تونسی در 693، اخبار و آثار وی را در کتابی به نام تسلیةالقلب الحزین فی مراثی قاضی قضاةالمسلمین گردآورد (مراکشی، سفر اول، قسم1، ص412ـ413؛ وادیآشی، ص40؛ محفوظ، ج 1، ص 215). برخی مورخان، کتاب علامة الکرامة فی کرامة العلامة را اشتباهاً به وی نسبت دادهاند (محفوظ، ج 1، ص 216).عَبدَری، نویسندة سفرنامهای معروف به رحلةالعَبدری ، ابوالحسن تجانی را بسیار ستوده و اشعاری از وی نقل کرده و تأکید کرده است که بیشتر اعضای خاندان تجانی ادیب و شاعر و دانشمندند و نیز بیشتر آنان، چه زن چه مرد، قریحة شعری دارند (ص 257ـ263).ابوالحسن تجانی دوازدهمین معلم از خاندان تجانی بود که به تعلیم در مسجد تونس پرداخت (عبدری، ص 257).او در 684 عازم حج شد و مدتی ناخواسته در طرابلس اقامت گزید و بعد از انجام مناسک حج به تونس بازگشت و به تدریس مشغول شد و در صرف و نحو عربی سرآمد شد (تجانی، ص 258؛ سیوطی، ج 2، ص 141؛ نیفر، ج 1، ص 303ـ304).تجانی شاگردان بسیاری تربیت کرد که مشهورترین آنها محمدبن جابر وادیآشی مؤلف برنامج الوادیآشی و ابومحمد عبداللّه تجانی نویسندة سفرنامة معروف رحلة و عبدالواحد محمدبن طواح مؤلف سبک المَقال لفک العقال بودند (ابنطواح، ص162؛ وادیآشی، ص 59ـ60؛ محفوظ، ج 1، ص 214).ابوالحسن تجانی در 713 و به روایتی در پانزدهم صفر وفات یافت (ابنطواح، ص165؛ وادیآشی، ص60، پانویس 2).2) ابوحفص عمربن ابراهیم تجانی. او برادر ابوالحسن تجانی و همانند وی فقیه و ادیب و شاعر بود. عبدری با وی ملاقات کرده و ابیاتی از اشعار او را در سفرنامهاش آورده است (عبدری، ص 262ـ263؛ تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 15).3) ابوالفضل محمدبن علی بن ابراهیمبن محمدبن ابیالقاسم تجانی. او دبیر دیوان انشا در دربار ابوعَصیده (حک : 694ـ709) و ابویحیی زکریا لحیانی (حک : 711ـ717) و پسرش محمدبن یحیی معروف به ابوضربه (حک : 717ـ 718) بود (تجانی، همانجا؛ محفوظ، ج 1، ص 217) و از نوابغ عصر و از شعرای مشهور تونس به شمار میرفت. پسرعمویش، عبداللّه تجانی، قصاید و نامههایی از او را در کتابش نقل کرده است (تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 16). ابوالفضل محمد تجانی کتابهای متعددی داشته که اکنون موجود نیست. بهاستناد برخی منابع، مهمترین آنها دو کتاب الناسم و الحِلی التیجانیة ] فی [ و الحِلل التجانیة ، در بارة تراجم بزرگان و نوابغ خاندان تجانی، بوده است (مقّری، ج 4، ص 121؛ تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 16ـ17؛ محفوظ، همانجا).ابوالفضل تجانی به همراه سلطان ابوضربه به مصاف ابوبکر حفصی، سلطان مراکش، رفت و در همان نبرد در 718 کشته شد (محفوظ، همانجا؛ تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 15ـ16).4) محمدبن ابراهیم تجانی. در تونس به دنیا آمد و در همانجا نزد علمای وقت تلمذ کرد (نیفر، ج 1، ص 279ـ280) و وارد دیوان انشا شد. آنگاه به بِجایه رفت و در 684 دبیرِ دربار الواثقباللّه ابو زکریا یحییبن اسحاق حفصی (حک : 683ـ 698) شد و سپس به فرمان سلطان ابویحیی زکریا لحیانی به تونس بازگشت و بخشی از کار دیوان رسایل را بهعهده گرفت (تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 17ـ 18). در 706 امیر ابویحیی زکریا هنگام سفر به مشرق و سفر حج، محمد تجانی را در رأس دیوان انشا قرار داد (همان مقدمه، ص 18). محمد تجانی شعر نیز میسرود ( رجوع کنید به تجانی، ص 19؛ نیفر، ج 1، ص 280ـ283).او در حدود 710 درگذشت. از وی دو فرزند به نامهای ابوالعباس احمد و ابومحمد عبداللّه به جا ماند (تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 18ـ19).5) ابوالعباس احمدبن محمد تجانی. از تاریخ تولد و فوت و زندگی او اطلاعی در دست نیست؛ فقط میدانیم که در تونس به دنیا آمد و در آنجا علم و ادب آموخت. او نیز همانند دیگر افراد خاندانش شعر میسرود (نیفر، ج 1، ص 292ـ 295).6) عبداللّهبن محمدبن ابراهیم تجانی. او مشهورترین و نامدارترین عضو این خاندان به شمار میرود ( رجوع کنید بهتجانی * ، عبداللّه).7) احمدبن محمدبن عبداللّه تجانی مشهور به ابوالعباسبن کُحَیل. در 802 در تونس به دنیا آمد (ابنقاضی، ج 1، ص 88؛ تنبکتی، ص 126؛ وزیر، ج 1، ص 631؛ تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 30؛ مخلوف، ص 258). سخاوی (ج 2، ص 136) نام او را «بجائی» ضبط کرده است.او نزد بزرگانی چون عیسی غَبرِینی و محمدبن آجُرُّم صَنهاجی و محمد عَجِیسی دانش آموخت (سخاوی، ج 2، ص 136ـ137؛ مقّری، ج 5، ص 428؛ محفوظ، ج 1، ص 206).در 846 در قاهره با ابنحَجَر عَسقَلانی و سخاوی، هر دو از مورخان مشهور مصری، ملاقات کرد و زندگیاش را برای سخاوی شرح داد. سخاوی در الضوء اللامع شرح زندگی او را بتفصیل آورده است (سخاوی، همانجا؛ محفوظ، ج 1، ص 207؛ تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 30ـ31). از وی کتابهایی چون المقدمات ، الوثائق العصریة ، عون السائرین الی الحق باقی مانده است (سخاوی، ج 2، ص 137؛ وزیر، همانجا؛ تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 31؛ محفوظ، ج 1، ص 208؛ مخلوف، ص 258ـ259).احمد تجانی در 856 از سمت قاضی عسکری کنار گذاشته شد (زرکشی، ص 145)، اما سال بعد به مقام سابقش بازگشت (زرکشی، ص 147) و تا 865 در این سمت باقی ماند، آنگاه مفتی شهر شد. وی در اواخر 865 (زرکشی، ص152؛ محفوظ، ج 1، ص 207ـ 208) یا در 869 وفات یافت (سخاوی؛ تجانی، همانجاها؛ عبدالوهاب، 1990، ج 1، بخش 2، ص 793ـ 795).از زنان مشهور آلتجانی، زنی به نام زینب بود که به روایتی، مادر علیبن ابراهیم تجانی و به روایتی دیگر، خواهر وی (تجانی، مقدمة عبدالوهاب، ص 13ـ 15؛ عبدالوهاب، 1966، ص 110) بود. زینب اشعاری سروده که عبدری چند بیت آن را، به نقل از ابوالحسن علی، آورده است (عبدالوهاب، 1966، ص 111).منابع: ابنرشید، ملء العیبة بما جمع بطول الغیبة فی الوجهة الوجیهة الیالحرمین مکة و طیبة ، ج 2، چاپ محمدحبیببن خوجه، تونس 1982؛ ابنطواح، سبک المقال لفکّ العقال ، چاپ محمدمسعود جبران، بیروت 1995؛ ابنقاضی، درةالحجال فی اسماء الرجال (ذیل وفیات الاعیان )، چاپ محمد احمدی ابوالنور، ج1، قاهره 1390/ 1970؛ عبداللّهبن محمد تجانی، رحلة التّجانی ، چاپ حسن حسنی عبدالوهاب، تونس 1377/ 1958؛ احمدبابا بن احمد تنبکتی، نیلالابتهاج بتطریز الدیباج ، چاپ عبدالحمید عبداللّه هرامة، طرابلس 1398/ 1989؛ محمدبن ابراهیم زرکشی، تاریخ الدّولتین الموحّدیّة والحفصیّة ، چاپ محمد ماضور، تونس 1966؛ محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع ، قاهره ] 1354ـ1355 [ ؛ عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النّحاة ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره 1384؛ حسن حسنی عبدالوهاب، شهیرات التونسیات ، تونس 1966؛ همو، کتاب العمر فی المصنّفات والمؤلفین التونسیّین ، ج1، چاپ محمد عروسی مطوی و بشیر بکوش، بیروت 1990؛ محمدبن محمد عبدری، رحلة العبدری المسماة الرحلة المغربیة ، چاپ محمد فاسی، رباط 1968؛ محمد محفوظ، تراجم المؤلفین التونسیین ، بیروت 1982ـ1986؛ محمدبن محمد مخلوف، شجرةالنور الزکیّة فی طبقات المالکیة ، قاهره 1349ـ1350، چاپ افست بیروت ] بیتا. [ ؛ محمدبن محمد مراکشی، الذیل و التکملة لکتابی الموصول و الصّلة ، سفر اول، چاپ محمدبن شریفه، بیروت: دارالثقافه، ] بیتا. [ ؛ احمدبن محمد مقّری، نفحالطیب ، چاپ احسان عباس، بیروت 1388/ 1968؛ محمد نیفر، عنوان الاریب عمّا نشأ بالبلاد التّونسیّة من عالم اریب ، تذلیل و استدراک علی نیفر، بیروت 1996؛ محمدبن جابر وادیآشی، برنامج الوادیآشی ، چاپ محمد محفوظ، بیروت 1982؛ محمدبن محمد وزیر، الحلل السّندسیّة فیالاخبار التونسیّة ، چاپ محمدحبیب هیله، بیروت 1985.