تته

معرف

تَتَّه‌ ،# ناحیه‌ و شهری‌ تاریخی‌ در پاکستان‌.
متن
تَتَّه‌ ، ناحیه‌ و شهری‌ تاریخی‌ در پاکستان‌.1) ناحیة‌ تتّه‌. در جنوب‌ ایالت‌ سند قرار دارد و مشتمل‌ است‌ بر منطقه‌ای‌ لم‌یزرع‌ و کوهستانی‌ در شمال‌ و منطقة‌ باتلاقی‌ دلتای‌ رود سند در جنوب‌ ( بریتانیکا ، ذیل‌ «تتّه‌»). رود سند در آن‌ جاری‌ است‌. ناحیة‌ تتّه‌ که‌ در 1272/ 1855 تشکیل‌ شده‌ است‌، سه‌ بخش‌ فرعی‌ دارد که‌ هر یک‌ از آنها به‌ نُه‌ تَلُوکه‌ و چهل‌ونُه‌ شورا و 654 روستا تقسیم‌ می‌شود. در این‌ ناحیه‌ یک‌ شهرداری‌ و هفت‌ شورای‌ شهر وجود دارد (همانجا؛ ) «نواحی‌ مهم‌ ناحیة‌ تتّه‌» ( ، 2000).شغل‌ بیشتر اهالی‌ تتّه‌ کشاورزی‌ و جنگلداری‌ و ماهیگیری‌ است‌ و پرورش‌ شتر نیز در آنجا رایج‌ است‌ ( ) «نواحی‌ مهم‌ ناحیة‌ تتّه‌» ( ، 2000). محصول‌ عمدة‌ آن‌ نیشکر و پنبه‌ است‌ و از صنایع‌دستی‌ لُنگیهای‌ ابریشمی‌ (نوعی‌ پوشاک‌) دارد ( بریتانیکا ، همانجا). جمعیت‌ ناحیة‌ تتّه‌ در 1379 ش‌/ 2000 در حدود 000 ، 110 تن‌ بود ( ) «نواحی‌ مهم‌ ناحیة‌ تتّه‌» ( ، 2000).در بناهای‌ تاریخی‌ تتّه‌ شباهتهایی‌ با معماری‌ ایرانی‌ (تبریزی‌ و اصفهانی‌) وجود دارد (عزیزاحمد، ص‌ 191). آثار تاریخی‌ و قدیمی‌ آن‌ عبارت‌اند از: مقبرة‌ پیر پَتّودِیبَلی‌/ حسن‌ دیبلی‌ (متوفی‌ 666)، که‌ در گوشة‌ جنوب‌غربی‌ آن‌، مسجدی‌ قدیمی‌ قرار دارد که‌ روی‌ محراب‌ آن‌ تاریخ‌ 547 ثبت‌ شده‌ است‌؛ مقبرة‌ سیدعبدالهادی‌ معروف‌ به‌ شاه‌ جمیل‌ داتارگِرناری‌ (متوفی‌ 642) در نزدیکی‌ مقبرة‌ پیرپتّو، گفته‌ شده‌ که‌ سیدعبدالهادی‌ از نسل‌ امام‌ موسی‌ کاظم‌ علیه‌السلام‌ بوده‌ است‌ (نسیانی‌ تتوی‌، ص‌ 309ـ310؛ عبدالقادر تتوی‌، ص‌ 254ـ256)؛ مقبرة‌ شاه‌ وجیه‌الدین‌، از نسل‌ امام‌ محمدتقی‌ علیه‌السلام‌ (عبدالقادر تتوی‌، ص‌ 262)؛ مقبرة‌ حاجی‌ تُرابی‌ (حامدبن‌ حَفْص‌، از فرماندهان‌ خلفای‌ عباسی‌) که‌ از قدیمترین‌ مقابر صوفیان‌ عرب‌ در پاکستان‌ است‌؛ مقبرة‌ حضرت‌ مَگَرْبین‌ که‌ کسی‌ اجازة‌ ورود به‌ آن‌ را ندارد؛ مقبرة‌ شاه‌عقیق‌، که‌ شبهای‌ پنجشنبه‌ مراسم‌ جشنی‌ به‌ نام‌ میلا * در نزدیکی‌ آن‌ برگزار می‌شود؛ و مقبره‌های‌ سه‌ شخصیت‌ روحانی‌ به‌ نامهای‌ پیر چَهته‌ و میان‌ درگاهی‌ و پیرلال‌، هر سه‌ در قلعة‌ ارگ‌تتّه‌ (محمداعظم‌ تتوی‌، ص‌ 161ـ163). برخی‌ مساجد قدیمی‌ تتّه‌ اینهاست‌: مسجدجامع‌ دَبگران‌/ دَبگیر که‌ کتیبه‌ای‌ به‌ تاریخ‌ 997 دارد (قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌ 214، پانویس‌ 3؛ خان‌، ص‌ 19)؛ مسجدجامع‌ فرخ‌ که‌ در 938 در عهد میرزاشاه‌حسن‌ بنا و در دورة‌ شاه‌جهان‌ (1037ـ 1068) بازسازی‌ شده‌ است‌ (قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌ 136، پانویس‌ 1، ص‌208ـ209؛ نسیانی‌ تتوی‌، حواشی‌، ص‌ 328)؛ مسجد خضری‌ که‌ کتیبه‌ای‌ به‌ تاریخ‌ 1022 دارد (نمکین‌ بهکری‌، تعلیقات‌، ص‌ 307؛ قانع‌، ج‌3، بخش‌ 1، ص‌ 314، پانویس‌1)؛ مسجد امیرخانی‌ با کتیبه‌ای‌ به‌ تاریخ‌ 1039 (قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌ 325، پانویس‌ 3).2) شهر تتّه‌ ، مرکز ناحیة‌ تتّه‌. در حدود صدکیلومتری‌ مشرق‌ شهر کراچی‌، در دامنة‌ کوه‌ مَکْلی‌ * قرار دارد و رود سند در مشرق‌ آن‌ جاری‌ است‌. امروزه‌ شیعیان‌ بسیاری‌ در این‌ شهر زندگی‌ می‌کنند و دارای‌ مساجد و حسینیه‌ هستند (صافی‌، ص‌ 78).کارخانه‌های‌ منسوجات‌ نخی‌ در شهر تتّه‌ دایر است‌. این‌ شهر با راه‌ اصلی‌ از طریق‌ کراچی‌ به‌ ایالت‌ بلوچستان‌ و از طریق‌ حیدرآباد به‌ ایالت‌ پنجاب‌ مرتبط‌ می‌شود. از آثار تاریخی‌ و قدیمی‌ تتّه‌ اینهاست‌: مسجدجامع‌ شاه‌جهان‌، گورستانی‌ بزرگ‌ و قدیمی‌ به‌نام‌ مَکْلی‌، گورستان‌ گنج‌ شهیدان‌ که‌ یادمان‌ کشتار تعداد زیادی‌ از مردم‌ در حملة‌ پرتغالیها است‌ (نسیانی‌ تتوی‌، ص‌ 327ـ329؛ رجوع کنید به شاه‌جهان‌ * ، مسجدجامع‌) و مسجدجامع‌ مکلی‌ متعلق‌ به‌ دوران‌ تُغلقیه‌ * (720ـ814) واقع‌ در کوه‌ مکلی‌ (راجپوت‌، ص‌ 37).پیشینه‌. نام‌ تتّه‌ در منابع‌ اردو و سندی‌ به‌ صورتهای‌ نهنه، ‌ نهنهه‌ (= تَتَه‌) و نهنهو (= تَتَو) و در منابع‌ فارسی‌ به‌ صورتهای‌ تَتَه‌ ، تَهتَه‌ و تَهتَها ضبط‌ شده‌ است‌. منسوبین‌ به‌ این‌ شهر را تَتَوی‌ ‌ ( نهنوی‌ ) می‌خوانند. در سندی‌، تهت‌ یا تهته‌ به‌ معنای‌ دهی‌ واقع‌ در کنارة‌ رود سند است‌ و بر این‌ اساس‌ وجه‌ تسمیة‌ تتّه‌ ، قرارگرفتن‌ این‌ شهر در کنار رود سند است‌ (نسیانی‌ تتوی‌، حواشی‌، ص‌ 309).ظاهراً در مکان‌ فعلی‌ شهر تتّه‌ یا در نزدیکی‌ آن‌، شهری‌ به‌ نام‌ پتّالا وجود داشته‌ که‌ اسکندر و سپاهیانش‌ در 325 ق‌ م‌ هنگام‌ عبور از سند در آن‌ استراحت‌ کرده‌اند ( د. اردو ، ج‌11، ص‌330).نام‌ تتّه‌ نخستین‌ بار در اشعار امیرخسرو دهلوی‌ (651ـ 725؛ رجوع کنید به ص‌160) آمده‌ است‌. در تاریخ‌ فیروزشاهی‌ در حوادث‌ سالهای‌ 747ـ 748 (به‌ نقل‌ د.اردو ، ج‌6، ص‌973) و در طبقات‌ اکبری‌ در ذکر وقایع‌ 751 یا 752 (نظام‌الدین‌ احمد هروی‌، ج‌ 1، ص‌ 223) نام‌ این‌ شهر ذکر شده‌ است‌؛ با اینحال‌ گفته‌ شده‌ که‌ مسلمانان‌ سرزمینی‌ را که‌ امروزه‌ تتّه‌ نامیده‌ می‌شود در 93 زمان‌ خلیفه‌ عبدالملک‌ اموی‌ فتح‌ کرده‌اند ( د.اردو ، ج‌6، ص‌ 974؛ نظام‌الدین‌ احمد هروی‌، ج‌3، ص‌509ـ512). شهر تتّه‌ در برخی‌ منابع‌ تاریخی‌، با شهر ساموئی‌ و بندر لاهری‌ (لاهوری‌) و دِیبَل‌ به‌ اشتباه‌ یکی‌ دانسته‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به محمدمعصوم‌ بکری‌، ص‌ 6، 260ـ262؛ نسیانی‌ تتوی‌، ص‌ 18، 73، 281ـ282).در 720 سومَره‌ها تتّه‌ را تصرف‌ کردند (محمدمعصوم‌ بکری‌، ص‌ 46؛ قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌ 63). در زمان‌ فیروز تغلق‌ (752ـ790) فردی‌ از قبایل‌ راجپوت‌ به‌ نام‌ سَمّه‌ * ، پس‌ از شکست‌ دادن‌ سومره‌ها، تتّه‌ را اشغال‌ کرد و شهر از آن‌ پس‌ تحت‌ حاکمیت‌ سلسلة‌ سمّه‌ در آمد (قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌ 99ـ 100). جام‌ صلاح‌الدین‌ به‌ کمک‌ سلطان‌ مظفر گجراتی‌ تتّه‌ را تصرف‌ کرد (همان‌، ج‌ 3، بخش‌ 1، ص‌ 107؛ محمدمعصوم‌ بکری‌، ص‌ 77). در 926 شاه‌بیگ‌ ارغون‌، حاکم‌ قندهار، به‌ تتّه‌ حمله‌ کرد و بسیاری‌ از اهالی‌ آنجا را به‌ اسارت‌ برد (محمدمعصوم‌ بکری‌، ص‌ 113ـ114؛ میرمحمد تتوی‌، ص‌ 18ـ 19). او سپس‌ ایالت‌ سند را دو قسمت‌ کرد و تتّه‌ را به‌ جام‌ فیروز، فرزند جام‌صلاح‌الدین‌، داد (محمدمعصوم‌ بکری‌، ص‌ 116؛ میرمحمد تتوی‌، ص‌20). پس‌ از درگذشت‌ شاه‌بیگ‌ ارغون‌، فرزندش‌ شاه‌حسن‌ ارغون‌ به‌ تتّه‌ حمله‌ کرد، در این‌ حمله‌ شهر در آتش‌ سوخت‌ و مدارسی‌ که‌ در دورة‌ سمّه‌ها ساخته‌ شده‌ بود، بکلی‌ ویران‌ شد (محمدمعصوم‌ بکری‌، ص‌ 127، 143ـ144؛ نهاوندی‌، ج‌ 2، ص‌ 298؛ اختر، ص‌ 30ـ 31؛ امیری‌، ص‌ 25ـ26).در 962 مغولهای‌ ترخان‌ * بر سند حاکم‌ شدند و یکی‌ از سرداران‌ آنها به‌ نام‌ عیسی‌خانِ ترخان‌ در تتّه‌ و سردار دیگری‌ به‌ نام‌ سلطان‌محمود در بَکَّر * (بَهگر) مستقر شدند، اما پس‌ از مدتی‌ به‌ سبب‌ اختلاف‌ بین‌ این‌ دو، عیسی‌خان‌ برای‌ مقابله‌ با سلطان‌محمود از پرتغالیها درخواست‌ کمک‌ کرد و خود عازم‌ بکّر شد (نظام‌الدین‌ احمد هروی‌، ج‌ 3، ص‌520؛ محمد معصوم‌ بکری‌، ص‌ 187ـ191؛ اختر، ص‌ 47؛ نسیانی‌ تتوی‌، ص‌ 111، حواشی‌، ص‌ 325ـ326). هنگامی‌ که‌ پرتغالیها به‌ تتّه‌ رسیدند، به‌سبب‌ نبودن‌ عیسی‌خان‌ و سپاهیانش‌، شهر را تاراج‌ کردند (نسیانی‌ تتوی‌، ص‌ 111ـ114، حواشی‌، ص‌ 325ـ327) و فرمانده‌ پرتغالیها از فرزند عیسی‌خان‌ برای‌ جبران‌ خسارتی‌ که‌ از آوردن‌ ناوگان‌ خود به‌ تتّه‌ متحمل‌ شده‌ بود غرامت‌ خواست‌. با پاسخ‌ منفی‌ فرزند عیسی‌خان‌، سپاهیان‌ پرتغالی‌ شهر را به‌ آتش‌ کشیدند و حدود هشت‌ هزارتن‌ از اهالی‌ تتّه‌ را کشتند (محمدمعصوم‌ بکری‌، ص‌ 207؛ نسیانی‌ تتوی‌، ص‌ 111ـ 114؛ اختر، ص‌ 47؛ نهاوندی‌، ج‌ 2، ص‌ 322). با شنیدن‌ خبر بازگشت‌ عیسی‌خان‌، پرتغالیها از تتّه‌ خارج‌ شدند. عیسی‌خان‌ دستور داد شهر را بازسازی‌ کنند و برای‌ بالابردن‌ قدرت‌ دفاعی‌ شهر، اقداماتی‌ کرد (اختر، ص‌ 47؛ میرمحمد تتوی‌، ص‌ 46).در 1003 عبدالرحیم‌ خانِخانان‌ * ، از سرداران‌ جلال‌الدین‌ اکبرشاه‌ (حک : 963ـ1014) به‌ تتّه‌ حمله‌ کرد. چون‌ میرزا جانی‌بیگ‌، حاکم‌ تتّه‌، توان‌ مقابله‌ با سپاهیان‌ او را نداشت‌، ابتدا دستور داد تا مردم‌، شهر را تخلیه‌ کنند و سپس‌ آن‌ را سوزاند (نسیانی‌ تتوی‌، ص‌ 191ـ192؛ قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌ 155ـ 159، 285). تتّه‌ بعد از این‌ حمله‌ تحت‌ حاکمیت‌ سلاطین‌ هند قرار گرفت‌ (رجوع کنید به کیول‌ رام‌، ج‌1، ص‌ 159ـ160). پس‌ از درگذشت‌ میرزاجانی‌بیگ‌ در 1009، فرزندش‌ میرزاغازی‌بیگ‌، حاکم‌ تتّه‌ شد. در دورة‌ حکومت‌ وی‌ شهر در نهایت‌ آبادانی‌ بود (اختر، ص‌ 77ـ 78؛ میرمحمد تتوی‌، ص‌ 87؛ جهانگیر، ص‌ 64؛ نیز رجوع کنید به فرید بکری‌، ج‌ 2، ص‌ 31). با مرگ‌ وی‌ در 1021، تتّه‌ به‌ عنوان‌ مرکز ایالت‌ سند، تحت‌ حاکمیت‌ تیموریان‌ هند در آمد (اختر، ص‌ 86 ـ 88؛ د. اردو ، ج‌6، ص‌975ـ976).تِری‌ و سر توماس‌ رو ، دو سیاحی‌ که‌ در 1024/ 1615 تتّه‌ را دیده‌اند، آنجا را مکانی‌ زرخیز و خوش‌ آب‌وهوا توصیف‌ کرده‌اند ( د.اردو ، ج‌6، ص‌976). تتّه‌ در 1044 شهری‌ بزرگ‌ با اهالی‌ عالِم‌ و فاضل‌ و شاعر بود (نمکین‌ بهکری‌، ص‌33). در دورة‌ گورکانیان‌ هند (932ـ1274)، 58 تن‌ از حکمرانان‌ مغول‌ بر تتّه‌ فرمان‌ راندند ( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «تتّه‌»؛ برای‌ آگاهی‌ بیشتر رجوع کنید به قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌ 313ـ 428). تیوینو در 1077ـ 1078، در بارة‌ رونق‌ تجارت‌ در تتّه‌ و تراورنائر در بارة‌ کساد تجارت‌ این‌ شهر، به‌سبب‌ خطرناک‌ شدن‌ دهانة‌ رود سند مطالبی‌ دارند ( د. اردو ، همانجا).در 1087 تتّه‌ بر اثر زلزله‌ آسیب‌ بسیار دید (قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌336، پانویس‌ 3، به‌ نقل‌ از مآثر عالمگیری‌ ) و در 1095 اهالی‌ آن‌ دچار بیماری‌ (وبا یا طاعون‌) و قحطی‌ شدید شدند (قانع‌، ج‌3، بخش‌1، ص‌ 337؛ د. اردو ، همانجا)؛ با اینحال‌ تتّه‌ در همین‌ دوره‌ جمعیتی‌ بالغ‌ بر هشت‌ هزار تن‌ داشت‌ و مرکز تجاری‌ ایالت‌ سند و بندری‌ مهم‌ به‌شمار می‌رفت‌ و گجراتیهای‌ محلی‌ و ایرانیها و پرتغالیها در آن‌ فعال‌ بودند ( د. اسلام‌ ، همانجا؛ چراغ‌، ص‌ 147). در 1149 حکومت‌ صادق‌ علی‌خان‌، آخرین‌ فرماندار مغول‌، در تتّه‌ به‌ پایان‌ رسید و محمدشاه‌ (حک : 1131ـ1161) با امضای‌ پیمانی‌ تمام‌ ولایت‌ سند را به‌ نورمحمد کلهوره‌ واگذار کرد ( د. اردو ، ج‌11، ص‌334). غلام‌شاه‌ (حک : 1170ـ1186) با انتقال‌ پایتخت‌ به‌ شهر نیرن‌کوت‌ (حیدرآباد کنونی‌)، به‌ مرکزیت‌ تتّه‌ پایان‌ داد (محمداعظم‌ تتوی‌، ص‌ 104؛ د. اردو ، ج‌11، ص‌ 335). شیخ‌محمداعظم‌ تتوی‌، در همین‌ دوره‌ آن‌ را شهری‌ معروف‌، با هوای‌ لطیف‌ و بناهای‌ بلند معرفی‌ کرده‌ است‌ (محمداعظم‌ تتوی‌، ضمیمه‌، ص‌ 184). با حملة‌ نادرشاه‌ افشار در 1152، تتّه‌ خراجگزار ایران‌ شد (استرآبادی‌، ص‌ 361).از اواخر دوران‌ سلسلة‌ تالپورها، تتّه‌ تحت‌ نفوذ انگلیسیها در آمد. در 1022 ناوگان‌ تجاری‌ آنان‌ وارد بندر تتّه‌ شد و در 1045 اولین‌ مرکز تجاری‌ خود را در آن‌ تأسیس‌ کردند که‌ مدتی‌ بعد، به‌سبب‌ عدم‌ سود دهی‌ تعطیل‌ شد (زیدی‌، ص‌ 21؛ د.اردو ، ج‌6، ص‌335ـ336). از اواخر قرن‌ دوازدهم‌ تتّه‌ برای‌ انگلیسیها اهمیت‌ سیاسی‌ یافت‌. آنان‌ در 1214 با اجازة‌ تالپورها، مراکز سیاسی‌ و تجاری‌ در تتّه‌ ایجاد کردند، اما بعدها با مخالفت‌ تالپورها مواجه‌ شدند، با اینحال‌ تسلط‌ انگلیسیها بر سند تا زمان‌ تجزیة‌ هند در 1326 ش‌/1947، ادامه‌ داشت‌ ( د.اردو ، ج‌11، ص‌335؛ د. اسلام‌ ، همانجا).با الحاق‌ سند به‌ پاکستان‌ در 1326 ش‌/ 1947، تتّه‌ یکی‌ از شهرهای‌ پاکستان‌ شد. امروزه‌ تتّه‌ به‌سبب‌ داشتن‌ آثار تاریخی‌، سیاحان‌ بسیاری‌ را به‌سوی‌ خود جلب‌ کرده‌ است‌.منابع‌: اردو دائرة‌ معارف‌ اسلامیّه‌ ، لاهور 1384ـ1410/ 1964ـ1989، ‌ ذیل‌ «نهنه‌» (از احسان‌ الهی‌ رانا)، «سِنده » (از نبی‌ بخش‌ بلوچ‌)؛ محمد مهدی‌بن‌ محمد نصیر استرآبادی‌، جهانگشای‌ نادری‌ ، چاپ‌ عبداللّه‌ انوار، تهران‌ 1341ش‌؛ خسروبن‌ محمود امیرخسرو، دیوان‌ کامل‌ امیرخسرو دهلوی‌ ، چاپ‌ م‌. درویش‌، تهران‌ 1361ش‌؛ کیومرث‌ امیری‌، فرهنگ‌ و نظام‌ آموزشی‌ پاکستان‌ ، تهران‌ 1372ش‌؛ فریدبن‌ معروف‌ بکری‌، ذخیرة‌ الخوانین‌ ، چاپ‌ معین‌الحق‌، کراچی‌ 1961ـ؛ محمدمعصوم‌ بکری‌، تاریخ‌ سند، المعروف‌ به‌ تاریخ‌ معصومی‌ ، چاپ‌ عمربن‌ محمد داود پوته‌، بمبئی‌ 1938؛ عبدالقادربن‌ هاشم‌ تتوی‌، حدیقة‌الاولیا ، چاپ‌ حسام‌الدین‌ راشدی‌، حیدرآباد سند 1967؛ محمداعظم‌بن‌ محمدشفیع‌ تتوی‌، تحفة‌الطاهرین‌ ، چاپ‌ بدرعالم‌ درانی‌، کراچی‌ 1956؛ میرمحمدبن‌ جلال‌ تتوی‌، ترخان‌نامه‌: تاریخ‌ سند در زمان‌ ارغون‌ و ترخان‌ ، چاپ‌ حسام‌الدین‌ راشدی‌، حیدرآباد سند 1965؛ جهانگیر، امپراتور هند، توزک‌ جهانگیری‌ ، چاپ‌ سنگی‌ لکهنو ] 1863 [ ؛ محمدعلی‌ چراغ‌، تاریخ‌ پاکستان‌ ، لاهور 1990؛ ظفر زیدی‌، «پکّا قلعه‌: حیدرآبادکی‌ تاریخ‌ کاباب‌»، فیملی‌ میگزین‌ (7 تا 13 سپتامبر 1997)؛ قاسم‌ صافی‌، سرزمین‌ و مردم‌ پاکستان‌ ، تهران‌ 1378ش‌؛ عزیز احمد، تاریخ‌ تفکر اسلامی‌ در هند ، ترجمة‌ نقی‌ لطفی‌ و محمدجعفر یاحقی‌، تهران‌ 1367ش‌؛ غلام‌علی‌ شیرین‌ عزت‌اللّه‌ قانع‌، تحفة‌الکرام‌ ، ج‌3، بخش‌1، چاپ‌ حسام‌الدین‌ راشدی‌، حیدرآباد سند 1971؛ کیول‌ رام‌، تذکرة‌ الامراء ، ج‌1، چاپ‌ معین‌الحق‌ و انصار زاهدخان‌، کراچی‌ 1986؛ طاهر محمدبن‌ میان‌ حسن‌ نسیانی‌ تتوی‌، تاریخ‌ بلده‌ تهته‌ المعروف‌ به‌ تاریخ‌ طاهری‌ ، چاپ‌ نبی‌ بخش‌خان‌ بلوچ‌، حیدرآباد سند 1384/ 1964؛ نظام‌الدین‌ احمد هروی‌، طبقات‌ اکبری‌ ، چاپ‌ محمدهدایت‌ حسین‌، کلکته‌ 1927ـ ] 1935 [ ؛ نقشة‌ راهنمای‌ پاکستان‌ ، تهران‌: گیتاشناسی‌، ] بی‌تا. [ ؛ یوسف‌ میرک‌بن‌ میرابوالقاسم‌ نمکین‌ بهکری‌، تاریخ‌ مظهر شاهجهانی‌: در بیان‌ احوال‌ ولایت‌ سند از بهکر تا به‌ تهته‌ ، چاپ‌ حسام‌الدین‌ راشدی‌، حیدرآباد سند 1962؛ عبدالباقی‌ نهاوندی‌، مآثر رحیمی‌ ، چاپ‌ محمدهدایت‌ حسین‌، کلکته‌ ] 1924 [ ـ1931؛Muhammad Saleem Akhtar, Sind under the Mughuls , Islamabad 1990; EI 2 , s.v. "T ¨hat ¨t ¨a ¦" (by C. E. Bosworth); Ahmad Nabi Khan, Muslim art heritage of Pakistan , Islamabad 1996; The New Encyclopaedia Britannica , Chicago 1985, Micropaedia , s.v. "Tatta"; A. B. Rajput, "Prominent mosques in Pakistan", Pakistan pictorial , X, no. 4 (July - August 1986); "Some prominent sites of Thatta district", Aasthan Latif Welfare Society, 7 March 2000. [Online]. Available: http:// www. alast. atfreeweb. com/ Community/ % 20 Profile. htm. [24 April 2002].
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده