تاکستان ، شهرستان و شهری در استان قزوین.1) شهرستان تاکستان. در مغرب استان قزوین واقع است. از شمال به بخش مرکزی شهرستان قزوین، از مشرق و جنوب به شهرستان بوئینزهرا و از مغرب به شهرستان ابهر (در استان زنجان) محدود میشود و مشتمل است بر چهار بخش مرکزی و اِسفَروَرین و ضیاءآباد و خرّمدشت * و نُه دهستان، از جمله دو دهستان قدیمی قاقازان/ قاقزان شرقی و غربی و شهرهای اسفرورین و ضیاءآباد و تاکستان. مرکز آن شهر تاکستان است. بیشتر آبادیهای این شهرستان در دشت واقع است. شمال و شمالغربی و جنوب آن کوهستانی است. مهمترین کوههای آن در شمال و شمالغربی قَرهقلعه (بلندترین قله: ح 131 ، 2 متر)، سلطانلو (بلندترین قله: ح 750 ، 1 متر) و در جنوب، کوه تلوزیرخان (بلندترین قله: ح 420 ، 2 متر) است. باد شمال یا باد سرد (نامهای محلی: مِهْ، منجیل، کهک، قاقازان) و باد جنوب یا باد گرم (نامهای محلی: راز، شره) در آن میوزد. رودهای خررود (به طول ح 230 کیلومتر) و ابهررود (به طول ح 175 کیلومتر با جهت شمالغربی ـ جنوبشرقی) اراضی آن را مشروب میکنند و با پیوستن به یکدیگر در جنوب تاکستان، رود شورِ فشاپویه را تشکیل میدهند. این شهرستان چشمههایی دارد، از جمله چشمة آب گرم معدنی در آبادی آبگرم (ح 24 کیلومتری شمال شهر آوج) و چشمة آب گرم یَله گنبد (ح 39 کیلومتری شمالغربی شهر قزوین). از گیا یمیشان (زالزالک)، شیرینبیان، گون، گلگاوزبان و درختچههای دارویی و صنعتی دارد. از زیا گربة وحشی، سیاه گوش (از خانوادة گربة وحشی)، گراز، قوچ، میش، آهو، کَل و بز، مرغابی کلّهسبز، غاز وحشی، بلدرچین، کبک و تیهو در آن یافته میشود. منطقة حفاظتشدة حیاتوحش نیز به وسعت 000 ، 26 هکتار در شمال شهر تاکستان قرار دارد ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 138ـ 139؛ رحمانی، ص 17).شهرستان تاکستان از قطبهای صادرات انگور و کشمش (میانگین تولید سالانة انگور در دهة 1370 ش: دویست هزار تن) به شمار میرود. علاوه بر آن، مهمترین محصولات زراعی و باغی شهرستان، گندم، جو، شلیل و سیب است. دامداری آن اهمیت دارد. پرورش صنعتی و نیمهصنعتی طیور و زنبورداری در آن رایج است و قالیبافی، گلیمبافی و جاجیمبافی و تولید ابریشم در بعضی نواحی آن رواج دارد ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 139؛ رحمانی، ص 70، 80؛ رزمآرا، ج 1، ص 44). از صنایع جدید، دارای کارخانههای تهیة مواد غذایی و مصالح ساختمانی است. سیلوی آن 000 ، 68 تُن ظرفیت دارد. پس از تأسیس شهر صنعتی تاکستان (در حدود هشت کیلومتری مغرب شهر تاکستان) فعالیت صنعتی شهرستان بیشتر شده است ( جغرافیای کامل ایران ، ج 1، ص 734ـ 735؛ رحمانی، ص 78ـ79).تاکستان دارای معادن مهم از جمله آلومینیم مرغوب (برآورد: 500 میلیون تن)، کائولن (در نزدیکی آبادی عَلَنقیه در دوازده کیلومتری شمالغربی شهر تاکستان)، سنگ شیشه (نزدیک آبادی سیفآباد در نُه کیلومتری جنوبشرقی شهر ضیاءآباد) و سرب و نقره (در آبادی شاکین در حدود پانزده کیلومتری جنوبغربی شهر ضیاءآباد) است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 138؛ رحمانی، ص 81؛ مجتهدزاده، ص 119). راه اصلی قزوین ـ زنجان، قزوین ـ همدان و راهآهن سراسری شمالغرب کشور از این شهرستان میگذرد. برخی از آثار قدیمی و زیارتگاههای این شهرستان عبارتاند از: تپههای قدیمی از جمله رادکان، نَرگِه/ نَرجِه، اَک (در آبادی اَک) و یاسین تپه؛ قِز قلعه (در حدود پانزده کیلومتری جادة تاکستان ـ زنجان)؛ امامزاده کمال و امامزاده ولی در ضیاءآباد؛ امامزاده صالح در آبادی نهاوند (از 1378ش: خرّمدشت)؛ امامزاده عبداللّه و امامزاده فضلاللّه در آبادی فارسجین در حدود سه کیلومتری شمالغربی ضیاءآباد (حاجیآقا محمدی، ص 126؛ گلریز، ج 1، ص 985؛ رحمانی، ص 105ـ107).طبق تقسیمات کشوری در 1316ش، بخش ضیاءآباد (تقریباً مشتمل بر شهرستان تاکستان کنونی) در شهرستان قزوین (در استان یکم) تشکیل شد. در 1323ش، دهستانهای رامند (مشتمل بر دوازده آبادی از جمله سیادَهَن/سیادُهُن/ سیاهدهن، دانسفان/ دانسفهان، اسفرورین و نرگه) و دودانگه (مشتمل بر 33 آبادی از جمله خَندآب، ضیاءآباد، فارسجین و نهاوند) جزو شهرستان قزوین بودند (ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبتاحوال، ج 1، ص 11، 139ـ140). در 1337ش، قصبة تاکستان مرکز دهستان رامند بود (گلریز، ج 1، ص 983). در تقسیمات 1355ش، بخش ضیاءآباد (مشتمل بر پنج دهستان) و شهر تاکستان (مرکز بخش) در شهرستان قزوین (در استان مرکزی) ذکر شده است. بخش ضیاءآباد به موجب تصویبنامة هیئت وزیران (شمارة 3606 مورخة 5/3/1359ش) به شهرستان تاکستان (در استان زنجان) تبدیل شد و در 1370ش دهستانهای ایلات قاقازان شرقی و غربی از آن جدا و به شهرستان قزوین الحاق گردید (ایران. وزارت کشور. حوزة معاونت برنامهریزی و خدمات مدیریت، ص 21؛ حاجیآقا محمدی، ص120). شهرستان تاکستان در خرداد 1376 از استان زنجان جدا و به استان جدید قزوین ملحق شد (رحمانی، ص 35). در 1375ش، جمعیت این شهرستان 983 ، 135 تن بود که از آن میان، 505 ، 60 تن (ح 5ر44%) در شهرها و بقیه در روستاها ساکن بودند. دو گروه طایفهای رحمانی و طاهرخانی (ظاهراً از ساکنان اولیة تات زبان) و عدهای از طوایف لُر (از جمله طایفة کاکاوند، غالباً ساکن در پیرامون آبادی قاقازان) از ساکنان اصلی تاکستان به شمار میروند (کیهان، ج 2، ص 372؛ حاجیآقا محمدی، ص 122ـ123).مردم تاکستان بیشتر به فارسی و تاتی تاکستانی (برای اطلاع بیشتر از گویشهای تاتی رجوع کنید به تات * ) و برخی به کردی سخن میگویند، و شیعة اثناعشریاند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 139؛ رحمانی، ص 33، 43).2) شهر تاکستان ، مرکز شهرستان. در مشرق شهرستان، در ارتفاع 270 ، 1 متری، و در حدود 33 کیلومتری جنوب غربی شهر قزوین قرار دارد. نام قدیم آن سیادهن و در میانِ اهالی، سیادِن است (توکلی مقدم، ذیل مادّه؛ پدرام، ص 45، پانویس2؛ رحمانی، ص100).نام تاکستان (گویا به دلیل فراوانی باغهای انگور در پیرامون آن) با تصویب فرهنگستان زبان، در 1317ش، بجای سیادهن انتخاب شد (فرهنگستان زبان ایران، ص 24؛ د. فارسی ، ذیل مادّه). شهر تاکستان موقعیت ارتباطی ویژهای در استان قزوین دارد، به طوری که راههای اصلی شمالغرب و مغرب کشور به قزوین و تهران، در نزدیکی آن به هم میپیوندد. راهآهن سراسری و نیز بزرگراه جدیدالاحداث قزوین ـ زنجان (از جانب شمالی و شمال غربی) از آن میگذرد. تاکستان با شهرهای ابهر (ح 48 کیلومتری مغرب)، آوج (ح 78 کیلومتری جنوب غربی) و ضیاءآباد (ح 34 کیلومتری مغرب) مرتبط است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 141؛ ایران. وزارت راه و ترابری، ص 51 ـ52، 69ـ70). جمعیت شهر در سرشماری 1375ش، 192 ، 54 تن بوده است. از آثار قدیمی شهر، بقعة پیر (رجوع کنید به پیر * ، بقعه)، حمام شاهعباسی، بقعه و تپة خَنْدُو/ خندا/ خندآب و تپة خلهکو (ظاهراً مقر اولیة شهر، واقع در جنوب شهر کنونی تاکستان) است (مشکوتی، ص 231؛ رزمآرا، ج 1، ص 44؛ رحمانی، ص90، 99). تاکستان در 1337ش به شهر تبدیل شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی. دفتر تقسیمات کشوری، ص 38). در زمینلرزة 1341ش، شهر تاکستان و بعضی آثار قدیمی آن، از جمله کاروانسرای حبیب و امامزادهای متعلق به قرن ششم، آسیب دید (امبرسز و ملویل ، ص 256).در مرکز شهر تاکستان، محلههایی از قدیم باقی مانده که مسکونی است و بناهایی از خشت خام دارد، از جمله محلة «راهْاَک»، محلة «راهْشهر» و محلة «راه قَرهباغ». نام این محلهها از نام آبادیهای اطراف شهر تاکستان گرفته شده است. قسمت جدید شهر نیز در جانب شمالی گسترش یافته است ( جغرافیای کامل ایران ، ج 1، ص 734؛ رحمانی، ص 99).پیشینه. تاکستان منطقهای قدیمی است. از دوران پیش از اسلام و سدههای اولیة اسلامی آن اطلاع چندانی در دست نیست، اما در قرون اولیة اسلامی از ناحیة قاقازان (کمابیش منطبق بر منطقة قدیمی در شهرستان تاکستان کنونی) مطالبی ذکر شده است. در قرن سوم، بلاذری در بیان فتح قزوین و زنجان به قاقزان و پرداخت عشریة اهالی آنجا اشاره کرده است (ص 158). در اواخر این قرن، ابنفقیه از احیای اراضی و واگذاری آن به قاسمبن رشید و پرداخت عشریهای علاوه بر عشریة بیتالمال سخن گفته است (ص 282). یاقوت حموی، در قرن هفتم، قاقزان را در ناحیة قزوین ضبط کرده و گفته است که باد شدیدی در آنجا میوزد (ج 4، ص 18). در قرن هشتم، حمداللّه مستوفی مطالبی از قاقزان و ناحیة ابهررود ذکر کرده است؛ به گزارش او، زمانی که هارونالرشید شهر قزوین را میساخت، قسمتهایی از قاقزان و ناحیة ابهررود را به سبب واقع شدن در دشت قزوین جزو قزوین کرد و قزوین «کوره» شد. او به پرداخت عشریه و نیز مزدکی بودن مخفی برخی اهالی قاقزان (از جمله در ده اک) در دورة مغول اشاره کرده است ( تاریخ گزیده ، ص 777ـ 778). ظاهراً نخستینبار نام سیادهن با ضبط «سیاهدهان» در قرن هشتم در منابع آمده است. حمداللّه مستوفی آن را از دیههای معتبر ولایت قزوین ذکر کرده و ابهررود را در این ناحیه چون زندهرودْ «زاینده» دانسته است ( نزهةالقلوب ، ص 59، 221).در دورة قاجار، عباسمیرزا نایبالسلطنه (1203ـ1249) از «قصبة سیادهن» و جمعیت زیاد آن یاد کرده است. به نوشتة او سیادهن از رودی مشروب میشود که از بلندی اللّهاکبر به سمت صائین قلعه، ابهر، قروه (از آبادیهای مهم در شهرستان ابهر) و سیادهن جریان دارد (ص 118ـ119). بعضی منابع در همین دوره به کمی آب در آبادی سیادهن اشاره کردهاند (همان، ص 118؛ شیروانی، ص 315). در 1247، زینالعابدین شیروانی به آبادی سیادهن از قرای قزوین با مردمان ترک که بیشتر شیعی مذهب بودند و همچنین به حدود دویست خانه و محصول هندوانة ممتاز اشاره کرده است (همانجا). اوژن فلاندن حدود ده سال پس از شیروانی از دهکدة بزرگ سیاده و ساختمانهای خوب آن، مزارع و تاکستانهای پیرامون و انگور مشهورش و دیوارهای متکی به بروج آن مطالبی آورده است (ص 98). در 1295 اعتمادالسلطنه و در 1309/ 1892 کرزن از قریة سیادهن یاد کردهاند (اعتمادالسلطنه، ج 3، ص 1809؛ کرزن، ج 1، ص 79). در 1317ـ 1318، مظفرالدینشاه سیادهن را دارای 1200 خانوار و بسیار آباد ذکر کرده است (ص 18، 264). در 1310ش سیادهن مرکز بلوک افشار در قزوین بود (کیهان، ج 2، ص 371).منابع: ابنفقیه؛ اعتمادالسلطنه؛ یداللّه افشین، رودخانههای ایران ، تهران 1373ش؛ نیکلاس امبرسز و چارلز ملویل، تاریخ زمین لرزههای ایران ، ترجمة ابوالحسن رده، تهران 1370ش؛ ایران. وزارت راه و ترابری، دفترچة مسافات راههای کشور ، تهران ?] 1366ش [ ؛ ایران. وزارت کشور، تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران ، تهران 1355ش؛ همو، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبان ماه 1316 ، چاپ دوم، تهران ] بیتا. [ ؛ ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور ، ج 1، تهران 1329ش؛ ایران. وزارت کشور. حوزة معاونت برنامهریزی و خدمات مدیریت. تغییر نام واحدهای تقسیمات کشوری و عوارض طبیعی از ابتدای انقلاب اسلامی تا پایان فروردین ماه 1365 ، تهران ] بیتا. [ ؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی و اجتماعی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریة تاریخ تأسیسدار: ] تقسیمات کشوری 1378 [ ، تهران 1378ش؛ احمدبنیحیی بلاذری، فتوحالبلدان: بخش مربوط به ایران ، ترجمة آذرتاش آذرنوش، چاپ محمد فرزان، تهران 1364ش؛ علی پدرام، «ته آبادابی سیادن»، در نسیم: فرهنگ و هنر و ادب قزوین ، به کوشش محمدعلی حضرتی، دفتر دوم، قزوین 1376ش؛ غلامحسین توکلی مقدم، وجه تسمیة شهرهای ایران ، ج 1، تهران 1375ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران ، ج 1: کوهها و کوهنامة ایران ، ج 2: رودها و رودنامة ایران ، تهران 1368ـ1376ش؛ جغرافیای کامل ایران ، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، 1366ش؛ عباس حاجی آقا محمدی، سیمای استان قزوین ، قزوین 1377ش؛ حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده ؛ همو، نزهةالقلوب؛ د. فارسی ؛ رضا رحمانی، آشنایی با شهر تاریخی تاکستان ( سیادن )، قزوین 1377ش؛ رزمآرا؛ زینالعابدینبناسکندر شیروانی، بستانالسیاحه، یا، سیاستنامه ، چاپ سنگی تهران 1315، چاپ افست ] بیتا. [ ؛ عباس میرزا قاجار (ملکآرا)، شرححال عباسمیرزا ملک آراء برادر ناصرالدین شاه ، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1361ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 26: قزوین ، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1378ش؛ فرهنگستان زبان ایران، واژههای نو که تا پایان سال 1319 در فرهنگستان ایران پذیرفته شدهاست ، تهران 1354ش؛ اوژن ناپلئون فلاندن، سفرنامة اوژن فلاندن به ایران ، ترجمة حسین نورصادقی، تهران 1356ش؛ جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیة ایران ، ترجمة غ. وحید مازندرانی، تهران 1362ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران ، تهران 1310ـ 1311ش؛ محمدعلی گلریز، مینودر، یا، بابالجنة قزوین ، ج 1: تاریخ و جغرافیای تاریخی قزوین ، ] قزوین [ 1368ش؛ پیروز مجتهدزاده، جغرافیای سیاسی تنگة هرمز: توسعة تدریجی نقش ایران ( دهة 1970 و 1980 )، ترجمة محسن صغیرا، اصفهان 1371ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامة آبادیهای کشور، استان زنجان، شهرستان تاکستان ، تهران 1376ش؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376ش؛ نصرتاللّه مشکوتی، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران ، تهران 1349ش؛ مظفرالدین قاجار، شاه ایران، سفرنامة مبارکة شاهنشاهی ، بمبئی 1321؛ نقشة تقسیمات کشوری ایران ، تهران: گیتاشناسی، 1377ش؛ نقشة راههای ایران ، تهران: سازمان نقشهبرداری کشور، 1377ش؛ یاقوت حموی.