تاریخ سیستان ، کتابی به فارسی، در بارة رویدادهای سیستان. تاریخ دقیق تألیف این کتاب معلوم نیست. به نوشتة ملکالشعرای بهار، مصحح تاریخ سیستان ، این کتاب حدوداً بین سالهای 445 تا 725 تألیف شده است (رجوع کنید به تاریخ سیستان ). مؤلف آن نیز شناخته شده نیست. بهار تاریخ سیستان را، به اعتبار شیوة تحریر آن و ذکر کردن مطالب تاریخی تا سال 448 و ایجاد شدن هفده سال وقفه در نقل رویدادهای تاریخی، به دو قسمت تقسیم کرده و مولانا شمسالدین محمد موالی را مؤلف قسمت نخست و محمودبن یوسف اصفهانی را مؤلف قسمت دوم دانسته است ( تاریخ سیستان ، ص 382، پانویس1، مقدمة بهار، ص و؛ صفا، ج 1، ص 632).قسمت اول کتاب ــ که یکسوم حجم کتاب را دربرمیگیرد ــ در زمان ابوالفضل نصربن احمد (متوفی465) ملقب به تاجالدین، امیر سیستان، تألیف شده و در آن رویدادهای سیستان از تاریخ تشکیل آن تا 448 آمده است. قسمت دوم، ادامة وقایع از 465 تا 725 است ( تاریخ سیستان ، ص 382، پانویس1، مقدمة بهار، ص و، ط، ی). ظاهراً اصل این کتاب عنوانبندی نداشته و مصحح، مطالب آن را عنوانبندی کرده است.کتاب با حمد خداوند آغاز میشود و مؤلف در چند صفحة نخست از برخی شخصیتهای ایران باستان یاد میکند (رجوع کنید به ص 1ـ 8). مهمترین مطالب قسمت اول عبارت است از: توضیحاتی در بارة عیاران (ص 350ـ351) و خوارج سیستان؛ نامة هارونالرشید به حمزهبن عبداللّه (متوفی ح 213)، از رؤسای خوارج در سیستان، و پاسخ او به هارون که از گزارشهای ممتاز و منحصربهفرد این کتاب است؛ مؤلف مطالب جدیدی در بارة تسلط ترکان بر سیستان دارد (همان، ص140ـ 145، 162ـ164، 168، 354)؛ و شرح مفصّلی در بارة امیران صفاری و فتوحات آنان ارائه میدهد و بر خلاف نوشتههای مورخانِ دولتهای رقیب مانند سامانیان و سلجوقیان و غزنویان ــ که به دشمنی با صفاریان پرداخته بودند ــ از آنان به نیکی یاد میکند (باسورث، ص 231، 235). قسمت دوم در بارة رویدادهای سیستان پس از وفات ابوالفضل نصربن احمد است (ص 392). از مطالب مهم این قسمت، شرح مؤلف در بارة حملة قرامطه به سیستان است (ص 386ـ391). بیشتر مطالب این قسمت در بارة رکنالدین محمود، شاه نیمروز (سیستان)، و درگیریهای او با امیران مغول است (ص 407ـ 415).برخی از منابع مؤلف در قسمت نخست کتاب عبارت بوده است از: گرشاسبنامة ابوالمؤید بلخی، عجایب برّ و بحر تألیف بِشر مِقْسَم (ص 13)، فضایل سجستان از هلال یوسف اَوقی/ آوقی، شاهنامة فردوسی (ص 2، 7)، سِیَرالملوک عبداللّهبن مقفع، کتاب الخراج از قدامةبن جعفر، کتاب انبیاء تألیف علیبن محمد طبری (ص 9، 11) و تاریخ محمدبن موسی خوارزمی (ص 60).برخی، اصل تاریخ سیستان را عربی دانستهاند که به فارسی برگردانیده شده، اما بهار این ادعا را رد کرده و نوشته است که گاه مطالبی از متون عربی به آن اضافه شده است. وی تاریخ سیستان را یکی از سه کتاب قدیم نثر فارسی، و همپایة تاریخ بلعمی و تاریخ بیهقی * و تاریخ گردیزی (رجوع کنید به زین الاخبار * ) دانسته و افزوده است که باتوجه به ترکیبات و واژهها و اصطلاحهای به کار رفته در این کتاب، نثر آن از نثر تاریخ بیهقی و تاریخ گردیزی قدیمتر مینماید (همان، مقدمه، ص و، یج، ط). از دیگر دلایل او در بارة قدمت این اثر، آن است که در آن نام شهرها و قصبههایی آمده که با حملات سلجوقیان و مغولان بکلی ویران شده و نامهای آنها در کتابهای جغرافیایی و تاریخی متأخر، مانند معجمالبلدان یاقوت حموی یا نزهةالقلوب حمداللّه مستوفی، نیامده است (همان، ص ط).نثر تاریخ سیستان یکدست نیست؛ نثر چند بخش ابتدای آن متأثر از نثر ابوالمؤیدِ بلخی * و بشر مقسم است و تا جلوس طغرل اول (429ـ455) نثری قدیمی شبیه به نثر بلعمی * دارد. در قسمت دوم سبک کتاب از لحاظ ادبی و تاریخی تغییر میکند و نثر آن آمیزهای از نثر سدة ششم و هفتم میشود، جملات نیز استحکام قسمت نخست را ندارند. در این کتاب، واژههای عربی و مهجور فارسی اندک است ( تاریخ سیستان ، ص 382، پانویس1، مقدمة بهار، ص یا، یب، ید، یه، یو، ک؛ بهار، 1321، ج 2، ص 45) و در آن از شواهد شعری بجا استفاده شده است (رجوع کنید به تاریخ سیستان ، ص 317ـ323).به گفتة بهار از تاریخ سیستان یک نسخه وجود دارد که در اواسط قرن هشتم یا اوایل قرن نهم کتابت شده است ( تاریخ سیستان ، مقدمه، ص ل؛ بهار، 1321، ج 2، ص 44). وی این اثر را با افزودن مقدمهای مفصّل و سودمند تصحیح کرده و در 1314ش در تهران به چاپ رسانده است.منابع: کلیفورد ادموند باسورث، تاریخ سیستان: از آمدن تازیان تا بر آمدن دولت صفاریان ، ترجمة حسن انوشه، تهران 1370ش؛ محمدتقی بهار، سبکشناسی ، تهران ?] 1321ش [ ؛ تاریخ سیستان ، چاپ محمدتقی بهار، تهران: زوّار ?] 1314ش [ ؛ ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران ، ج 1، تهران 1363ش.