تاریخ جهانگشای ، کتابی در بارة تاریخ مغول و خوارزمشاهیان و اسماعیلیان تا 655، به فارسی، تألیف عطاملک جوینی در حدود 650 یا 651 تا 658. این کتاب از منابع معتبر در تاریخ مغول است، زیرا مؤلف آن سالها در دربار ارغون و هولاکو و پسرانش، اَباقا و تگودار، صاحبمنصب و شاهد بسیاری از رخدادهای آن دوره بوده و برخی حوادث گذشته را نیز از شاهدان آنها و از خاندان خود ــ که از درباریان خوارزمشاهیان و مغولان بودهاند ــ شنیده بوده است (جوینی، ج 1، مقدمة قزوینی، ص د ـ ه ، عز؛ نیز رجوع کنید به جوینی * ، خاندان). همچنین هنگام اقامت در مغولستان در 650ـ651، به تاریخ سرّی مغولان * دسترسی داشته است و ظاهراً مغولانی که به حوادث اِشراف داشته و معتمد بودهاند، آن را برای وی ترجمه کرده بودهاند. جوینی از منابع اسلامی نیز در نوشتن کتاب بهره فراوان برده است (بویل ، ص 511 ـ512). مطالب تاریخ جهانگشای در بارة اسماعیلیه نیز اهمیت دارد، زیرا پس از فتح قلعة اَلَموت، به دستور هولاکو کتابخانة الموت در اختیار جوینی قرار گرفت و او تاریخ اسماعیلیه را از منابع آنجا استخراج کرد (جوینی، ج 1، مقدمة قزوینی، ص عز).تاریخ جهانگشای مشتمل بر سه جلد است: جلد نخست، شامل تاریخ چنگیز و فتوحات او، دوران سلطنت اوگتای قاآن (پسر چنگیز) و سلطنت گیوکخان (پسر اوگتای)؛ جلد دوم، شامل تاریخ خوارزمشاهیان و قراختائیان، گورخانیان و سرگذشت حکام و شحنگان مغول در عهد اوگتای قاآن تا ورود هولاکو؛ جلد سوم، شامل تاریخ منکوقاآن و تفصیل حملة هولاکو به ایران، قلعوقمع اسماعیلیه و تاریخ ملوک اسماعیلیة الموت و شرح مذهب اسماعیلیان تا انقراضشان. در برخی از نسخههای این کتاب فصلی هم در شرح فتح بغداد به دست هولاکو، نوشتة خواجهنصیرالدین طوسی، آمده است (شعار، ص 300ـ301).تاریخ جهانگشای تاریخ سیاسی محض نیست، زیرا مؤلف هنگام شرح وقایع، در بارة اوضاع اقتصادی، اجتماعی، بافت شهرها و موقعیت جغرافیایی آنها و اسامی قدیمی شهرها نیز توضیحات منحصر به فردی داده است (ج 1، ص 29ـ31، 63، 66، ج 2، ص 87 و جاهای دیگر). در این کتاب در بارة بتپرستی اویغوران و «قامانِ» (دانندگانِ سِحر) اویغوری نیز مطالب جالبی آمده (ج 1، ص 43ـ44) و در بارة بسیاریاز اصطلاحات اقتصادی، زمینداری، مناصب درباری و نظامی ــ که از دورة مغول در سرزمینهای اسلامی رایج شده ــ توضیح داده شده است (ج 1، ص 73، 97، 112، ج 2، ص 90، 137 و جاهای دیگر).جوینی با آنکه از دیوانسالاران مغول بود، ضمن شرح وقایع از بیان حقایق ابا نداشت و چهرة حقیقی مغولان را آشکار میکرد. او در این کتاب بیطرفانه به بررسی و تحلیل علل شکست سلطان محمد خوارزمشاه و سلطان جلالالدین و قیام تارابی و بسیاری حوادث دیگر پرداخته (رجوع کنید به ج 1، ص 4ـ 5، 85 ـ 90، ج 2، ص 78، 90ـ94، 117، 120ـ122، 139) و از این لحاظ شیوة تاریخنگاری او به شیوة ابنخلدون نزدیک است (بهار، ج 3، ص 52ـ53؛ شعار، ص 301، 306). وی هنگام ذکر ارقام و اعداد گاه اغراق کرده است، مانند اشاره به «هفتاد هزار لشکر» (ج 1، ص 125).نثر تاریخ جهانگشای آمیخته با آیات و احادیث و امثال و آرایههای لفظی و معنوی و اشعار عربی و فارسی متناسب با موضوع است. بیشتر اشعار فارسی این کتاب از فردوسی و مسعود سعد و ظهیر فاریابی، و اشعار عربی آن از شاعران مشهور دورة جاهلی و عباسی است (بهار، ج 3، ص 52 ـ53 ، 88؛ شعار، ص 301ـ302 ؛ صفا، ج 4، ص 49ـ50). در این کتاب لغات و کلمات مغولی برای نخستین بار به کار رفته است. این کتاب در صرف و طریقة استعمال افعال، لغات و ضمایر فارسی، با نثر دورة خود تفاوتهایی دارد. نثر تاریخ جهانگشای بخشی کاملاً مصنوع و بخشی تقریباً ساده دارد و بخش سوم ــ که مطالب آن از نویسندگان دیگر نقل شده است ــ از متن مؤلف سادهتر است (بهار، ج 3، ص 53؛ برای اطلاع بیشتر در بارة سبک نثر این کتاب رجوع کنید به همان، ج 3، ص 52 ـ100).تاریخ جهانگشای به سبب تقدم و اعتبارش در بارة تاریخ مغول، از زمان تألیف شهرت یافت و بسیاری از مورخان معاصر جوینی یا پس از او، از این کتاب بهره بردهاند، از جمله خواجه رشیدالدین فضلاللّه در جامعالتواریخ * (جوینی، ج 1، مقدمة قزوینی، ص عز ـ عح). عبداللّهبن فضلاللّه شیرازی مشهور به وصّافالحضره نیز خلاصهای از تاریخ جهانگشای را ضمیمة کتاب خود، تاریخ وصّاف * ، کرد و کتاب خود را ذیل آن خواند (وصّافالحضره، ص 64؛ جوینی، ج 1، مقدمة قزوینی، ص عح).تاریخ جهانگشای میان سالهای 1329 تا 1355 به تصحیح محمد قزوینی و با مقدمة انگلیسی ادوارد براون در سه جلد در لیدن به چاپ رسید. مینورسکی، تاریخ جهانگشای را به انگلیسی ترجمه کرد که دانشگاه منچستر (1336ش/ 1957) و دانشگاه هاروارد (1337ش/ 1958) آن را در دو جلد چاپ کردهاند (جوینی، مقدمة قزوینی، ص ط؛ براون، ج 2، حواشی صالح، ص 831ـ832). بویل نیز این کتاب را به انگلیسی ترجمه کرده که در 1337ش/1958 در منچستر بهچاپ رسیده است. وی همچنین تاریخ جهانگشای جوینی و جامعالتواریخ رشیدالدین فضلاللّه را به عنوان منابع تاریخ مغول بررسی نموده، که اسماعیل دولتشاهی آن را ترجمه و در مجلة سخن (دورة 23، ش 5، فروردین 1353، ص 507 ـ512) چاپ کرده است.منابع: ادوارد گرانویل براون، تاریخ ادبی ایران ، ج 2: از فردوسی تا سعدی ، ترجمه و حواشی و تعلیقات علیپاشا صالح، تهران 1358ش؛ جان اندرو بویل، «آثار جوینی و رشیدالدین به عنوان منابع تاریخ مغول»،سخن ، دورة 23، ش5 (فروردین 1353)؛ محمدتقی بهار، سبکشناسی ، تهران 1355ـ1356ش؛ جوینی؛ جعفر شعار، «تاریخ جهانگشای جوینی: اشارهای به ارزش ادبی، تاریخی و اجتماعی آن»، در یکی قطره باران: جشننامة استاد دکتر عباس زریابخوئی ، به کوشش احمد تفضّلی، تهران 1370ش؛ ذبیحاللّه صفا، گنجینة سخن: پارسینویسان بزرگ و منتخب آثار آنان ، ج 4، تهران 1353ش؛ عبداللّهبن فضلاللّه وصّاف الحضره، تاریخ وصّاف ، چاپ سنگی بمبئی 1269.