تاریخ الحکماء (یا إخبارالعلماء بأخبار الحکماء )

معرف

کتابی‌ به‌ عربی‌ در بارة‌ سوانح‌ زندگی‌ و آثار فیلسوفان‌، منجمان‌، ریاضیدانان‌ و اطبای‌ یونانی‌ و اسلامی‌، نوشتة‌ قفطی‌ *
متن
تاریخ‌ الحکماء (یا إخبارالعلماء بأخبار الحکماء )، کتابی‌ به‌ عربی‌ در بارة‌ سوانح‌ زندگی‌ و آثار فیلسوفان‌، منجمان‌، ریاضیدانان‌ و اطبای‌ یونانی‌ و اسلامی‌، نوشتة‌ قفطی‌ * . کتاب‌ تا روزگار مؤلف‌ (560ـ646) را دربرمی‌گیرد و شهرت‌ قفطی‌ به‌ سبب‌ همین‌ اثر است‌ که‌ متن‌ اصلی‌ آن‌ از میان‌ رفته‌ و تنها مختصری‌ از آن‌ باقی‌مانده‌ است‌ (رجوع کنید به ادامة‌ مقاله‌) و اگر ابن‌ابی‌اُصَیْبعَة‌ در عیون‌ الانباء (ص‌ 547) از آن‌ نام‌ نمی‌برد، عنوان‌ اصلی‌ آن‌ فراموش‌ شده‌ بود. این‌ اثر پس‌ از وفات‌ پدر قفطی‌، یعنی‌ پس‌ از 624، تألیف‌ شده‌، زیرا مؤلف‌ پس‌ از ذکر نام‌ پدرش‌ عبارت‌ «رحمه‌اللّه‌» را آورده‌ است‌ (ص‌ 67).قفطی‌ در تاریخ‌الحکماء از منابع‌ گوناگون‌ نام‌ یا بهره‌ برده‌ است‌، از جمله‌: طبقات‌ الاطباء و الحکماءِ ابوداوود سلیمان‌بن‌ حسّان‌ (ص‌ 190)؛ تاریخ‌ الاطباء و الفلاسفة‌ اسحاق‌بن‌ حنین‌ (ص‌ 92)؛ الفهرست‌ ابن‌ندیم‌ (ص‌ 64)؛ طبقات‌ الامم‌ قاضی‌ صاعد اندلسی‌ (ص‌ 272)؛ تاریخ‌ الاطباء یحیی‌ نحوی‌ اسکندرانی‌ (ص‌ 92). قفطی‌ همچنین‌ از منابع‌ دیگری‌ نام‌ برده‌ که‌ مالک‌ آنها بوده‌ است‌ (ص‌ 65)؛ وی‌ هر جا که‌ لازم‌ دانسته‌ منابع‌ خود را ذکر کرده‌ و هر گاه‌ اشتباه‌ یا تناقض‌ در مطالب‌ مشاهده‌ کرده‌ با دلایلی‌ در نقد و اصلاح‌ آن‌ کوشیده‌ است‌ (برای‌ مثال‌ رجوع کنید به شرح‌حال‌ بطلمیوس‌، ص‌ 95؛ همان‌، ترجمة‌ فارسی‌، مقدمة‌ دارائی‌، ص‌ بیست‌وپنج‌).تاریخ‌ الحکماء در سه‌ بخش‌ تألیف‌ شده‌ است‌: بخش‌ نخست‌ به‌ ترتیب‌ حرف‌ اول‌ نامها و مشتمل‌ بر شرح‌حال‌ 354 تن‌ است‌، بخش‌ دوم‌ بر اساس‌ کنیه‌ است‌ و در آن‌ 46 تن‌ معرفی‌ شده‌اند، و بخش‌ سوم‌ بر اساس‌ کنیة‌ ابناء بوده‌ و شامل‌ شرح‌حال‌ پانزده‌ تن‌ است‌. به‌ این‌ ترتیب‌، در مجموع‌ 415 تن‌ معرفی‌ شده‌اند. شرح‌حال‌ افراد گاه‌ مفصّل‌ و گاه‌ کوتاه‌ است‌ و گاهی‌ فقط‌ به‌ نام‌ آنها اشاره‌ شده‌ است‌ (برای‌ مثال‌ رجوع کنید به ص‌ 286، 321). قفطی‌ (ص‌ 49ـ53) حکمای‌ یونان‌ و اتباع‌ آنان‌ را به‌ سه‌ فرقه‌ تقسیم‌ می‌کند؛ دهریون‌ که‌ منکر صانع‌ مدبّرند و عالم‌ را قدیم‌ و حرکت‌ را دوری‌ می‌دانند؛ طبیعیون‌ که‌ هرچند به‌ مبدأ قادر حکیم‌ قایل‌اند، منکر معاد و بعث‌ و نشورند و مراد از سخنان‌ انبیا و اولیا و اوصیا در این‌ باره‌ را حفظ‌ سیاست‌ مدنی‌ می‌دانند، این‌ هر دو فرقه‌ از زمرة‌ زنادقه‌ به‌ شمار می‌روند؛ فرقة‌ سوم‌ (به‌ تعبیر وی‌: متأخران‌ از حکمای‌ یونان‌، مانند سقراط‌ و افلاطون‌ و ارسطو) الاهیون‌اند که‌ به‌ رد آن‌ دو فرقة‌ دیگر برخاسته‌اند، اما چون‌ آرای‌ آنها مستند به‌ کتاب‌ مُنزَل‌ و قول‌ نبی‌مرسل‌ نبوده‌ است‌ به‌ گمراهی‌ افتاده‌اند و از اموری‌ که‌ تحقیق‌ عقلی‌ بدانها راه‌ ندارد دور مانده‌اند. وی‌ در نقد آرای‌ ارسطو و فارابی‌ و ابن‌سینا به‌ راه‌ غزالی‌ رفته‌ است‌ و جز ریاضیات‌ و منطق‌، که‌ به‌ بیان‌ وی‌ با امور دینی‌ نفیاً و اثباتاً سر و کار ندارند، بقیة‌ اقسام‌ علوم‌ فلسفی‌ هر کدام‌ را به‌ نحوی‌ رد و انکار کرده‌ است‌. وی‌ قسمتهایی‌ از مواعظ‌ انبیا را نیز نقل‌ کرده‌ است‌ (ص‌ 5 ـ 6). قفطی‌ در شرح‌حال‌ آنان‌ که‌ بیشتر به‌ حکمت‌ معروف‌ بوده‌اند، نمونه‌ای‌ از اقوال‌ یا اصل‌ نظر آنها را ذکر و به‌ تألیفات‌ و مناسبات‌ آنها با معاصرانشان‌ اشاره‌ کرده‌ است‌ (ترجمة‌ فارسی‌، مقدمة‌ دارائی‌، ص‌ بیست‌وپنج‌ ـ بیست‌وشش‌)؛ مثلاً فهرستی‌ از نوشته‌های‌ ارسطو را به‌ روایت‌ فردی‌ یونانی‌ به‌ نام‌ بطلمیوس‌ در نامه‌ای‌ به‌ اغلس‌، آورده‌ است‌ (ص‌ 42ـ 48). او از قول‌ ابومعشر (بلخی‌)، ادریس‌نبی‌ (هرمس‌) را مبدع‌ احکام‌ نجوم‌ خوانده‌ و نیز بنای‌ معابد و علم‌ طب‌ و تألیف‌ قصاید و اشعار را برای‌ نخستین‌بار، به‌ او نسبت‌ داده‌ است‌ (ص‌ 6). همچنین‌ وی‌ نام‌ برخی‌ گروهها مانند اخوان‌الصفا * (ص‌ 82)، بنوصبّاح‌ * (ص‌ 59) و بنوموسی‌ * (ص‌ 441) را آورده‌ و بسیاری‌ از مراکز علمی‌ را نیز ذکر کرده‌ است‌ (برای‌ مثال‌ بیمارستان‌ جندیشاپور، ص‌ 133).قفطی‌ گاه‌ از اختلاف‌ موجود در منابع‌ به‌ اشتباه‌ افتاده‌ است‌، مثلاً فرغانی‌ منجم‌ را دو نفر محسوب‌ کرده‌: احمدبن‌ محمدبن‌ کثیر فرغانی‌ (ص‌ 78) و محمدبن‌ کثیر فرغانی‌ (ص‌ 286). همچنین‌ ندانسته‌ که‌ «میلاوس‌» تصحیفی‌ قدیمی‌ از منلائوس‌ منجم‌ و هندسه‌دان‌ است‌ (ص‌ 321) و شرح‌حال‌ ثاون‌ اسکندرانی‌ را یک‌ بار در حرف‌ ثاء (ص‌ 108) و بار دیگر در حرف‌ فاء (ص‌ 260) آورده‌ و توجه‌ نکرده‌ که‌ «فنون‌» تصحیف‌ ثاون‌ است‌.محمد خطیبی‌ زوزنی‌ کمتر از یک‌سال‌ پس‌ از وفات‌ قفطی‌ (646)، تاریخ‌ الحکماء را خلاصه‌ کرده‌ و المنتخبات‌ الملتقطات‌ من‌ کتاب‌ تاریخ‌الحکماء نامیده‌ است‌. این‌ کتاب به‌ مختصر زوزنی‌ مشهور شده‌ است‌، امروزه‌ آن‌ را به‌ نام‌ تاریخ‌ الحکماء می‌شناسند (نالینو ، ص‌ 57؛ صابونی‌، ج‌ 1، ص‌ 101؛ قفطی‌، ترجمة‌ فارسی‌، مقدمة‌ دارائی‌، ص‌ بیست‌و چهار). از نویسندة‌ مختصر اطلاع‌ دیگری‌ در دست‌ نیست‌ (نالینو، ص‌ 58). به‌ گفتة‌ نالینو (ص‌ 56) برخی‌ منابع‌، مختصر را بغلط‌ به‌ قفطی‌ نسبت‌ داده‌ و برخی‌ دیگر ذکری‌ از مؤلف‌ آن‌ نکرده‌اند. مثلاً صابونی‌ (همانجا) گفته‌ است‌ که‌ زوزنی‌ ضمن‌ اختصار متن‌ اصلی‌ تاریخ‌ الحکماء آن‌ را کامل‌ کرده‌ است‌، در حالی‌ که‌ وی‌ هنگام‌ اختصار اصلاحات‌ لازم‌ را به‌ عمل‌ نیاورده‌ و قسمتهای‌ بازمانده‌ را چنانکه‌ شایسته‌ بوده‌، پیوند نداده‌ است‌ و برخی‌ عبارات‌ معنای‌ پریشان‌ یافته‌ است‌ (نالینو، ص‌ 59). اوگوست‌ مولر مختصر را تصحیح‌ کرده‌ و کار ناتمام‌ او را یولیوس‌ لیپرت‌ در 1903 در لایپزیگ‌ چاپ‌ کرده‌ است‌. طبع‌ بدون‌ تحقیقی‌ از همین‌ چاپ‌ در 1326 در مصر انتشار یافته‌ است‌. دخویه‌ و سوتر ملاحظاتی‌ بر چاپ‌ لایپزیگ‌ نوشته‌اند (نالینو، ص‌ 62ـ64).مختصر تاریخ‌الحکماء ، در 1099، به‌ فارسی‌ ترجمه‌ شده‌ است‌. مترجم‌ نام‌ خود را ذکر نکرده‌ (قفطی‌، ترجمة‌ فارسی‌، مقدمة‌ دارائی‌، ص‌ شصت‌ودو) و ازینرو برخی‌ به‌ اشتباه‌ میرزامحمدابراهیم‌، از مستوفیان‌ شاه‌سلیمان‌ صفوی‌، را مترجم‌ آن‌ معرفی‌ کرده‌اند (رجوع کنید به د. فارسی‌ ، ذیل‌ مادّه‌)؛ در حالی‌ که‌ مترجم‌ در مقدمه‌ می‌گوید که‌ ترجمة‌ آن‌ را به‌ امر میرزامحمدابراهیم‌ آغاز کرده‌ است‌ (ص‌ 4). در این‌ ترجمه‌ نام‌ و شرح‌حال‌ 410 حکیم‌ آمده‌ و مترجم‌ کوشیده‌ متن‌ فارسی‌ را با متن‌ اصلی‌ منطبق‌ کند و در مقدمه‌ (همانجا) اشاره‌ کرده‌ که‌ نسخة‌ در دسترس‌ او اشتباهات‌ بسیار داشته‌ است‌. مترجم‌ در چند مورد استنباط‌ غلط‌ یا مسامحه‌ کرده‌ که‌ موجب‌ مغایرت‌ متن‌ ترجمه‌ با متن‌ عربی‌ شده‌ است‌ (برای‌ مثال‌ رجوع کنید به ص‌ 75، 107 و نیز مقدمة‌ دارائی‌، ص‌ شصت‌ودو ـ شصت‌وشش‌).جرجی‌ زیدان‌ (ج‌ 3، ص‌ 70) نام‌ دیگر تاریخ‌ الحکماء را روضة‌ العلماء گزارش‌ کرده‌ است‌. همچنین‌ آلدومییلی‌ ، مستشرق‌ ایتالیایی‌، این‌ کتاب‌ را از منابع‌ اساسی‌ تاریخ‌ علوم‌ دوره‌ اسلامی‌ دانسته‌ است‌ (ص‌ 373).منابع‌: ابن‌ابی‌ اصیبعه‌، عیون‌الانباء فی‌طبقات‌ الاطباء ، چاپ‌ نزار رضا، بیروت‌ ] بی‌تا. [ ؛ د.فارسی‌ ؛ جرجی‌ زیدان‌، کتاب‌ تاریخ‌ آداب‌ اللغة‌ العربیة‌ ، مصر 1911ـ1914؛ عبدالوهاب‌ صابونی‌، عیون‌المؤلفات‌ ، ج‌ 1، چاپ‌ محمود فاخوری‌، حلب‌ 1413/1992؛ علی‌بن‌یوسف‌ قفطی‌، تاریخ‌ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی‌ المسمی‌ بالمنتخبات‌ الملتقطات‌ من‌ کتاب‌ اخبار العلماء باخبار الحکماء ، چاپ‌ لیپرت‌، لایپزیگ‌ 1903؛ همان‌، ترجمة‌ فارسی‌ از قرن‌ یازدهم‌ هجری‌، چاپ‌ بهین‌ دارائی‌، تهران‌ 1347 ش‌؛ آلدومییلی‌، علوم‌ اسلامی‌ و نقش‌ آن‌ در تحولات‌ علمی‌ جهان‌ ، ترجمة‌ محمدرضا شجاع‌رضوی‌ و اسداللّه‌ علوی‌، مشهد 1371 ش‌؛ کارلو آلفونسو نالینو، علم‌الفلک‌: تاریخهُ عندالعرب‌ فی‌ القرون‌ الوسطی‌ ، روم‌ 1911.
نظر شما
مولفان
گروه
فلسفه ,
رده موضوعی
جلد 6
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده