بَقّالبازی، نوعی نمایش سنّتی و مردمیِ خندهدار و شادیآورِ ایرانی با مضمون انتقادی. در عهد صفویه، نمایشهای داستانیِ شادیآوری به نام «تقلید» و «مضحکه» پدید آمد (بیضایی، 1344 ش، ص 168). سپس دو رشته از قصهها و بازیهای تقلید نامی جداگانه یافت، و تقریباً در عهد زندیه «کچلکبازی» و «بقالبازی» ابداع شد (همان، ص 170؛ ملکپور، 1363 ش، ج 1، ص 269). هر چند به نوشتة مایل بکتاش (ص 41)، بقالبازی در زمان صفویه به وجود آمده است، اما به گفتة میرزا حسین تحویلدار «حکمای قدیم بقالبازی را بنا بر مصالح چند اختراع نمودهاند» (ص 87).در ایران تا زمان ناصرالدین شاه (حک :1264ـ1313) نمایش (تئاتر)، به مفهوم اروپایی آن سابقه نداشت. در1290 «تکیةدولت» برای شبیهخوانی و تعزیه ساخته شد (گوران، ص 71)، اما بازیگرانِ نمایشهای تقلید و بقالبازی نیز بتدریج به آن راه یافتند، تا جایی که پس از چندی تقلید با تعزیه رقابت میکرد (برای نمونه رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، ص 591). مُقَلدانی چون نایب کریم ( رجوع کنید به ادامة مقاله) در اصلاح و تغییر تقلید میکوشیدند و با گروههای نمایشی خود، ضمن بازی قطعاتی که صرفاً برای خندانیدن شاه و درباریان بود، نمایشهایی کوتاه و انتقادی ترتیب میدادند که عالیترین و کاملترین نمونة آن نمایشنامة بقالبازی در حضور است (جنّتی عطائی، ص 59؛ آرینپور، ج 1، ص 326).بقالبازی، به مرور زمان، دو شکل مشخص پیدا کرد: گونهای که گروههای دوره گرد در روستاها بازی میکردند و هدفی جز خندانیدن تماشاگران نداشت (برای نمونه رجوع کنید به مستوفی، ج 1، ص 340)؛ و گونهای که مطربان شهری در شهرها بازی میکردند و علاوه بر خندهآوری، جنبههای انتقادی هم داشت (صادقی، ص 388؛ بیضایی، 1344 ش، همانجا) و درابداع بقالبازی افزون بر لودگی «مصالح» خاصی ملحوظ بود (تحویلدار، ص 87ـ88).بقالبازی، بتدریج با ورود نمایش اروپایی، و عدم انطباق با تحولات اجتماعی، و نیز بیتوجهی و بیمهری روشنفکران و اهل قلم به آن، از عرصة نمایش ایران کنار رفت (صادقی، ص 391؛ ملکپور، 1363 ش، ج 1، ص 272). با این حال، در هفتمین «جشنوارة نمایشهای مذهبی، آیینی و سنّتی» (9ـ 15مهر1374)، نمایشی به نام «کریم پشه سلطان میشود» اجرا شد که برداشتی بود از بقالبازیِ «بازی در حضور» ( رجوع کنید به فصلنامة هنر ، ش 29، ص 440ـ441).موضوع بقالبازی، کشمکشی است میان دو شخصیت اصلی این نمایش: بقالی پولدار و خسیس و نوکر تنبلش که دستورهای اربابش را اشتباهی انجام میدهد که بر اثرآن حوادث خندهآوری پیش میآید (بیضایی، 1344 ش، همانجا؛ صادقی، ص 390، به نقل از رضوانی) و موضوعاتیاز این قبیل ( رجوع کنید به مستوفی، ج 1، ص 340؛ بیضایی، 1344 ش، همانجا). گروههای مختلف، گاه ابتکاراتی در شخصیتها و موضوع نمایش خود داشتهاند (صادقی، ص 386؛ نیز رجوع کنید به مستوفی، همانجا).بقالبازی در جشنها و شادیها (تحویلدار، ص 86؛ بیضایی، همان، ص 179)، عروسیهای اعیانی دهات (مستوفی، همانجا)، قهوهخانههای بزرگ و خانههای اشراف (بیضایی، 1344 ش، همانجا)، در قصر ناصرالدین شاه در شب عید نوروز (جنّتی عطائی، ص 28، به نقل از سید علی نصر، جزوة درس تاریخ تئاتر ) یا شب تولدش (نوربخش، 1346 ش، ص 369)، در تکیة دولت (اعتمادالسلطنه، ص591؛ جنّتی عطائی، ص 59؛ بیضایی، 1341 ش، ص 41)، در مقابل او و درباریان اجرا میشده است.شبیهترین معادل اروپایی برای بقالبازی، کمدیا دلآرته (کمدی هنرمندان) است. شادیآوری، مهارت بازیگر در فن بدیههسازی و بذلهگویی، پر سر و صدا بودن و سادگی از ویژگیهای مشترک آنهاست (برای آگاهی از تاریخچه و ویژگیهای کمدیا دلآرته رجوع کنید به ملکپور، 1364 ش، ص 146ـ147؛ شهریاری، دفتر اول، ص 246ـ249؛ بیضایی، 1342 ش، ص 21).برای بقالبازی، دستنوشته (نمایشنامه)ای وجود نداشته است. بازیگران بر اساس قصهای از پیش تعیین شده، بداههسازی میکردهاند و اگر از بقالبازی متنی به جا مانده،در واقع پس از اجرای نمایش ثبت شده است. شاید نداشتنمتن به دلیل جذابیت بدیههسازی، تفاوت و تنوع در اجرا، بیسوادی یا کمسوادی بازیگران و ناآشنایی آنان با نمایشنامهنویسی بوده است، و شاید چون در این نمایش،انتقادهای سیاسی ـ اجتماعی صورت میگرفته، نمیخواستهاند از خود سندی بر جا بگذارند تا مفتّشان بتوانند از اجرایآن جلوگیری کنند (بیضایی، 1344 ش، ص 171) و به همین دلیل از نام و نشان نویسندة متونِ به جا مانده از بقالبازی،اثری نیست.یکی از متنهای به جای مانده از بقالبازی، تأتر کریم شیرهای است که نسخهای از آن در کتابخانة ملی تبریز موجود است (منزوی، ج 5، ص 3663) و نسخهای در «انستیتوی آثار خطی فرهنگستان علوم جمهوری سوسیالیستی گرجستان» (ملکپور، 1363 ش، ج 1، ص 280). باقر مؤمنی متن این نمایشنامه را بانام تیاتر کریم شیرهای ( رجوع کنید به کتابشناسی مقاله) و اکبر رادی نسخهای تازه به دست آمده از این نوع نمایش را به نام مجلس نایب کریم ، معرفی و چاپ کردهاند ( رجوع کنید به کلک ، ش 76ـ 79، ص 226ـ 234؛ برای متنهای دیگر رجوع کنید به جنّتی عطائی، ص 31ـ 50 ؛ آرینپور، ج 1، ص 327ـ336).این نمایش عناوین گوناگون داشته (برای نمونه رجوع کنید به آرینپور، ج 1، ص 326؛ جنّتی عطائی، ص 28؛ بکتاش، ص 19) که نویسندة آنها ناشناخته است (برای آگاهی از آرای نویسندگان دربارة نویسندة نمایشنامه رجوع کنید به جنّتی عطائی، همانجا؛ بکتاش، ص 27ـ39؛ ملکپور، 1363 ش، ج 1، ص 281ـ290؛ آرینپور، ج 1، ص 326ـ327؛ رادی، ص 224).در قالب قصه و نمایش و گفتگوهای بقالبازی انتقادهایی نیز صورت میگرفته است. در زمان ناصرالدین شاه، نایب کریم ( رجوع کنید به ادامة مقاله) انتقادهای بسیار تندی از شاه و درباریان میکرد (برای نمونه رجوع کنید به نوربخش، 1346 ش، ص 384، 405؛ تیاتر کریم شیرهای ، ص 82)، از جمله، لقبهای درباریان را بشدت و با لمات زشت مسخره میکرد ( رجوع کنید به نوربخش، همان، ص 394ـ 395)، چنانکه آنان از بیم انتقادهای او و برای مصون ماندن از آن، پیش از نمایش به او رشوه میدادند (مستوفی، ج 1، ص360)؛ و چون خری داشت، مبلغ رشوه را به عنوان «بهای نعل» به او میدادند (نوربخش، 1363 ش، ص 115؛ در امثال و حکم دهخدا، ج 2، ص 733 نیز «خر کریم را نعل کردن» به معنای رشوه دادن است).میرزاحسین تحویلدار این بازی را «مفید فواید بسیار در سیاست مدن» (ص 86) و در رفع ظلم و مبنای آن را نه سرگرمی، بلکه تقلیدِ اعمال ناشایسته برای نشان دادن و محسوس کردن زشتیها میداند و اضافه میکند: «در حقیقت اینگونه الواط آیینة مُقَبَحات مردمند» (ص 87) و سپس بتفصیل نمونهای واقعی از رفع ظلم و برقراری عدالت را به وسیلة این نمایش توضیح میدهد (همانجا). از همین رو بقالبازی، بازیی مردمی و مورد علاقة مردم بود. شهرت این نمایش و تأثیر محتوای آن در دورة قاجاریه تا بدان پایه بوده که در برخی متون به ترکیباتی برگرفته از آن همچون «وزارت بقالبازی» برمیخوریم (سالور، ج 2، ص 1294) که کنایه از آشفتگی و رواج سودجویی و حقه بازی بوده است.بازیگران بقالبازی نامهای گوناگونی داشتهاند، از جمله: مُقلِد یا تقلیدچی (اعتمادالسلطنه، ص 591؛ گوران، ص 80؛ بکتاش، ص 41)، دلقک (ملکپور، 1363 ش، ج 1، ص 271)، مسخره (بیضایی، 1344 ش، ص 176)، لوطی (تحویلدار، ص 86)، مطرب (مستوفی، ج 1، ص 361)، و عملة طرب (همان، ج 1، ص 485؛ اعتمادالسلطنه، همانجا). در دوران ناصرالدین شاه، بازیگران معروفِ بقالبازی عبارت بودند از: اسماعیل بزاز (برای شرح حال او رجوع کنید به مستوفی، ج 1، ص 361؛ برای تصویر او رجوع کنید به ملکپور، همان، ج 1، ص 275)و نایب کریم، معروف به کریم شیرهای (برای شرح حال اورجوع کنید به مستوفی، ج 1، ص 359ـ361؛ بامداد، ج 1، ص 396ـ397؛ برای تصویر او و گروهش رجوع کنید به ملکپور، همانجا). کریم شیرهای گروهی بازیگر داشته که به کمک آنها در حضور شاه بقالبازیراه میانداخته است. در این بازیها خود او نقش اصلی (بقال)را بازی میکرده و دیگر اعضا با نامهای نمایشیِ چوردکی و ریشکی و ماستی و پسیکی بازی میکردهاند (برای اسامی آنان و دیگر اشخاص نمایش رجوع کنید به جنّتی عطائی، ص 30؛ آرینپور، همانجا). انجوی شیرازی (ج 1، ص 67) به آیینی به نام «رِشکی و ماسّی» اشاره کرده که احتمالاً دو شخصیت ریشکی و ماستیِ بقالبازی ملهم از آناند.منابع : یحیی آرینپور، از صبا تا نیما ، تهران 1357 ش؛ محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، روزنامة خاطرات اعتمادالسلطنه ،چاپ ایرج افشار، تهران 1350 ش؛ ابوالقاسم انجوی شیرازی، جشنهاو آداب و معتقدات زمستان ، ج 1، تهران 1352 ش؛ مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری ، تهران 1357 ش؛ مایل بکتاش، «میرزا آقا تبریزی»، فصلنامة تئاتر ، سال 1، ش 1و2 (پاییز ـ زمستان 1356)؛ بهرام بیضایی، نمایش در ایران ، تهران 1344 ش؛ همو، «نمایش در ایران»، مجلة موسیقی ، دورة 3، ش 70 (آبان 1341)، ش 77 (خرداد 1342)؛ حسینبن محمد ابراهیم تحویلدار، جغرافیای اصفهان ، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1342 ش؛ تیاتر کریم شیرهای ، با مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران 1357 ش؛ ابوالقاسم جنّتی عطائی، بنیاد نمایش در ایران ، تهران 1356 ش؛علی اکبر دهخدا، امثال و حکم ، تهران 1357 ش؛ اکبر رادی، « ] دربارة [ مجلس نایب کریم»، کلک ، ش 76ـ79 (تیرـ مهر 1375)؛ قهرمانمیرزا سالور، روزنامة خاطرات عینالسلطنه، ج 2: روزگار پادشاهی مظفرالدین شاه چاپ مسعود سالور و ایرج افشار، تهران 1376 ش؛ خسرو شهریاری، کتاب نمایش: فرهنگ واژهها، اصطلاحها، سبکها و جریانهای نمایشی ، تهران 1365 ش؛ قطبالدین صادقی، «بقالبازی: تقلیدی از دوران فئودالی ایران»، فصلنامة هنر ، ش 29 (تابستانو پاییز 1374)؛ هیواگوران، کوششهای نافرجام: سیری در صدسال تیاتر ایران ، تهران 1360 ش؛ عبدالله مستوفی، شرح زندگی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دورة قاجاریّه ، تهران 1360 ش؛ جمشید ملکپور، ادبیات نمایشی در ایران ، ج 1، تهران 1363 ش؛ همو، گزیدهای از تاریخ نمایش در جهان ، تهران 1364 ش؛ احمد منزوی، فهرست نسخههای خطّی فارسی ، تهران 1348ـ 1353 ش؛ حسین نوربخش، دلقکهای مشهور درباری ، تهران 1363 ش؛ همو، کریم شیرهای دلقک مشهور دربار ناصرالدین شاه قاجار ، تهران 1346 ش.