بُستی، ابوالقاسم اسماعیلبن احمد جیلی، مؤلف زیدی و معتزلی مذهب اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. احتمالاً او یا خانوادهاش از بُستِ سیستان برخاستهاند، اما در جوانی، مدتی در مشرق گیلان به سر میبرده و در آنجا پیرو مکتب فقهی زیدیالناصر لِلحق (متوفی304) شده که در آن سرزمین متداول بوده است. مدتی پیش از 389، مرید متکلم برجستة معتزلی، عبدالجباربن احمد همدانی بود و در همان سال، با مرادش که در ری میزیست، به مکه رفت و در بازگشت مدتی در بغداد اقامت کرد. در آنجا بستی با ابوبکر محمد باقلاّنی * اشعری، مناظرة کلامی کرد، زیرا عبدالجبار مناظره با باقلاّنی را دون شأن خود میدانست. در فاصلة میان 403و411، میان جماعتهای زیدی و سنّی در ری اختلاف افتاد، ازینرو بستی به آمل رفت و در آنجا از او دربارة روز غدیر خم و شایستگیهای ابوبکر و امام علی علیهالسلام سؤال شد. او ضمن اذعان به فضیلت امام علی علیهالسلام و تأکید بر مشرک نبودن آن حضرت از ابتدا، دربارة ابوبکر تعبیر و تشبیهی به کار برد که خشم و احساسات اهل سنت را برانگیخت. پس از سه روز، ابنسیف دینوری، حاکم دستنشاندة منوچهربن قابوس زیاری، او را از آمل تبعید کرد (مُحَلّی همدانی، حدائقالوردیة فی ذکر ائمة الزیدیة ، در مادلونگ، ) متون عربی ( ، ص289ـ290). از قرار معلوم، او به ری باز میگردد، زیرا که در 415 در مراسم تشییع عبدالجبار شرکت کرده بود (مِسوَری، به نقل از ابویوسف عبدالسلام قزوینی). جُنداری، که منبعی متأخر است، تاریخ درگذشت او را حدود 420 ذکر کرده است. ادعای جنداری حاکی از اینکه بستی ملازم امام المؤیّد باللّه و ناقل تعالیم شرعی او بوده و در آثار فقهی زیدی به «الاستاذ» شهرت داشته، نادرست است و ناشی از اشتباه گرفتن او با ابوالقاسمبن تال استاذ هَوسَمی است. ابنشهرآشوب از او با نام «قاضی» ابوالقاسم بستی یاد کرده است.از آثار اوست: 1) مِن کشف اسرار الباطنیّه و غَوار مذهبِهِم ، چکیدة ردیّهای بر مذهب اسماعیلی است که بخشهایی از آن بهجا مانده است (نسخة خطی کتابخانة آمبروزیانا،گریفینی ،ش41). این اثر ظاهراً در حدود 400 نوشته شده و شامل گفتارهای ارزشمندی از متون اسماعیلی، بویژه کتاب المحصول ، اثر مفقود شدة محمدبن احمد نَسَفی است؛ 2) کتاب البحث علی' ادلَّة التکفیر و التَفسیق ، بحثی دربارة معیارهای تشخیص عقاید بدعتآمیز، بویژه آنهایی است که با تعالیم معتزلی در باب توحید و عدل منافات دارد و کفر و گناه کبیره محسوب میشود. این کتاب شامل بخشی دربارة جایگاه خلفای نخستین و مخالفان علی علیهالسلام از دیدگاه زیدی است و احتمالاً پس از 415 نوشته شده است، چون به دنبال نام عبدالجبار «رَحِمَهُالله» آمده است (بخش بزرگی از این اثر که در نسخة خطی ناقص برلین موجود نیست ] رجوع کنید به اشترن ، ص19 [ در نسخة خطی لیدن Or 2973A درج شده است). جنداری به آثار دیگری از بستی اشاره کرده که عبارت است از: 3) الموجَز ، در شرح مذهب فقهی الناصر للحق. بستی ظاهراً بر آن شرحی نوشته که در حاشیة نسخهای از کتاب الاِبانة ابوجعفر هوسمی از آن نقل قول شده است. ] آرای فقهی بستی مکرر در شرح الناصریات اثر سیفالدین المنصور باللّه نیز نقل، و در مواردی از آن به گفتة بستی احتجاج شده است [ (نسخة خطی کتابخانة مجلس، مجموعة خوئی، ش235)؛ 4) کتاب المراتب فی مناقب اهل البیت ، دربارة فضائل خانوادة پیامبر. محلّی همدانی ( حدائق ، در مادلونگ، ص253) با استناد به امام المهدی لدین اللّهبن الداعی (متوفی359) آن را نقل کرده است. ابنشهرآشوب ظاهراً آن را کتاب الدَرَجات ، و رضیالدینبن طاووس (ص96ـ97، 202) فضائل علیبنابیطالب و مراتب امیرالمؤمنین خوانده است. به قرار معلوم، نسخة ابنطاووس فقط بخش راجع به علیعلیهالسلام را داشته است؛ 5) کتاب الباهر ، دربارة تعالیم فقهی الناصر للحق است که نام آن در کتاب سبیل الرَشاد الی معرفة ربّالعباد اثر محمدبن حسینبن امیرالمؤمنین ذکر شده است (نسخة خطی وین، مجموعة گلاسر ، ش179)؛ 6) کتاب المعتَمَد فی الامامة ، دربارة امامت بر طبق تعالیم زیدی است که بستی در کتاب البحث (ش2) خود از آن یاد کرده است.منابع: محمد محسن آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983، ج20، ص289ـ290؛ ابنشهرآشوب، معالم العلماء ، چاپ عباس اقبال، تهران 1353/1934، ص129؛ ابنطاووس، الیقین فی امرة امیرالمؤمنین ، نجف 1369/1950؛ ابنمرتضی، طبقات المعتزلة ، چاپ سوزانا دیوالد ویلتسر، ویسبادن 1961، ص117؛ حسنبنمحمد جشمی، شرح عیون المسائل ، در عبدالجبار، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة ، چاپ فؤاد سید، تونس 1974، ص385ـ386؛ احمدبنعبدالله جنداری، تراجم الرجال ، در عبداللهبنمفتاح، المنتقی المختار ، قاهره 1332ـ1341/ 1914ـ1923، ص7؛ احمدبنسعدالدین مسوری، تحفةالابرار ،نسخههای خطی وین، گلاسر، ش12، و آمبروزیانا، ش278 F ؛E. Griff ni, "Die jدngste ambrosianische Sammlung sدdarabischer Handschriften," ZDMG , 69 (1915), 81; W. Madelung, Arabic texts concerning the history of the Zayd Ima ms of T ¤ abarista n, Daylama n and G la n, Beirut 1987, 213; S.M. Stern, "Abu 'l-Qa sim al-Bust and his refutation of Isma ` l sm," JRAS (1961), 14-35; repr. in idem, Studies in early Isma sm, Jerusalem 1983, 299-320.