بقیّةاللّه ، تعبیر قرآنی و نیز از القاب آخرین امام شیعة اثنیعشری. این تعبیر در آیة هشتادوششم سورة هود، پس از آنکه شعیب پیامبر قوم خود را به پرستش خداوند دعوت و از کمفروشی و تباهکاری نهی میکند، بدینصورت آمده است: «بَقیَّةاللّ'هِ خَیرٌ لکُم اِن کُنتم مؤمنین.» مفسران بقیّةاللّه را، در این آیه، به پُرداشتن پیمانه و ابزار سنجشِ («مکیال» و «میزانِ») یاد شده در آیة هشتاد و پنجم همین سوره پیوند داده و گفتهاند که بقیّةاللّه، یعنی آنچه پس از پیمانه کردن و سنجیدنِ درست برای شما بماند یا خداوند برای شما نگاه دارد؛ این برای شما بهتر از آن است که نادرستی و کمفروشی کنید. زمخشری (ج 2، ص 418) در تفسیر بقیّةاللّه گفته است: «ما یُبقی لَکُم مِن الحَلال بعدَ التَنَّزُهِ عَمّا هو حرامٌ علیکم»؛ یعنی آنچه خداوند برای شما، پس از دوری جستن از آنچه بر شما حرام شده است، از مال حلال نگاه میدارد. او (همانجا) این احتمال را هم مطرح میکند که ممکن است مراد از بقیةاللّه، «مایَبقی لَکم عندالله مِنَ الطاعات» باشد، یعنی آنچه از طاعات برای شما نزد خدا میماند. اهل لغت نیز تقریباً همین معناها را برای بقیّة و بقیّةاللّه آوردهاند که به نظر میرسد که این معانی با توجه به سیاق آیه و موضع این عبارت در این آیه ذکر شده است.در احادیث شیعه، بقیّةاللّه در این آیه به ائمه تأویل شده است. مجلسی (ج 24، ص 211( ازمناقبابنشهرآشوب نقل میکند که «بقیةاللّه خیرلکم نَزَلَت فیهم»، یعنی آیة بقیةاللّه... دربارة ائمه نازل شده است. مجلسی (همانجا) در تفسیرخود بر این حدیث که «امامان بقیةاللهاند» میگوید: مقصود کسانی از انبیا و اوصیا هستند که خداوند ایشان را بر روی زمینبرای هدایت مردم نگاه میدارد، یا اوصیا و امامانی که بازماندگان انبیا در میان امت خود هستند. بنابراین، وی «بقیة»را به معنای «مَن اَبْقاه» میداند، یعنی کسی که خداوند او را نگاه داشته است.در بحارالانوار (ج 24، ص 212( روایتی است، که براساس آن، امامباقر علیهالسلام، خطاب به مردمی که دروازة شهر خود را بر روی ایشان بستند، خود را بقیةالله نامیده است. تعبیر دوم این کلمه به آخرین امام شیعة اثناعشری برمیگردد، یعنی امام مهدی عجلاللّه تعالیفرجه. روایات متعددی هست که براساس آنها مقصود از بقیّةاللّه، امام زمان است، از جمله طبرسی (ج 1، ص 252( از قول حضرت علی علیهالسلام نقل میکند که مراد از بقیةاللّه امام مهدی عجلالله تعالی فرجه است که پس از انقضای مهلت خواهد آمد و زمین را که پر از جور شده است از داد پر خواهد کرد.مجلسی (ج 24، ص 211ـ212) به نقل از کافی آورده است: امام جعفر صادق علیهالسلام در پاسخ این سؤال که مردم به مهدی علیهالسلام امیرالمؤمنین خطاب میکنند، فرمود: این لقب مخصوص علیبنابیطالب علیهالسلام است، و امام مهدی را باید با لقب «بقیةاللّه»، و چنین خطاب کنند: «السلام علیک یا بقیةالله.» بعضی از علمای امامیه جملة نهجالبلاغه (بقیةٌ من بقایا حجته: او ماندهای از حجتهای خداست ـ خطبة 182) را تفسیری بر امام دوازدهم میدانند (قطب راوندی، ج2، ص 722)، ولی بعضی از شارحان نهجالبلاغه «بقیة» را در این عبارت عالمان و عارفانی میدانند که حجت خدا بر بندگان او در همة دورانها هستند (ابنمیثم، ج3، ص 393؛ ابنابیالحدید، ج 10، ص 96). در دعای ندبه نیز از امام مهدی عجلالله تعالی فرجه به بقیةاللّه تعبیر شده است.در روایات شیعی آمده است که حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه به هنگام ظهور، آیة «بقیةاللّه خیرلکم...» را خواهد خواند و خواهد گفت: «انا بقیة اللّه و حجّته» و هیچ مسلمانی بر او سلام نمیدهد مگر آنکه بگوید : «السلام علیک یا بقیّةاللّهِ فی ارضه.» از مجلسی (ج 24، ص 212) نیز روایت شده است که حضرت مهدی خود فرموده است: «انا بقیّةاللّه فی ارضه» (همانجا).برای تبیین دقیقتر مفهوم «بقیةاللّه» در آیة مذکور و روایات شیعی، لازم است به آیة دیگری از قرآن توجه شود: مفسران در تفسیر آیة 116 سورة هود، که در آن «اُولُوا بقیّةٍ» آمده است، با در نظر گرفتن سیاق آیه، «بقیة» را به معنای فضل و خیر گرفتهاند. زمخشری (ج 2، ص 436) «اولوا بقیّة» را به معنای «خداوندان فضل و مال» و «بقیّة» را به معنای «خیر و فضل» (= دارایی و روزی) گرفته است. وی شواهدی نیز ذکر میکند که در آنها «بقیّة» به معنای برگزیدگان است، اما این شواهد مستقل از متن و تفسیر این آیة قرآن است و نمیتوان گفت که مفهوم اخیر برای تفسیر متن قرآن در نظر گرفته شده است. خطیب تبریزی (ج 1، ص 87) نیز بقیه را در بیتی، که از شواهد زمخشری است، هم به معنای «افاضلکم» گرفته است و هم به معنای باقیماندگان. شواهد مفصل دیگری نیز که آنتون اشپیتالر در مقالة «بقیه در قرآن به چه معناست؟» (ص 137ـ146) آورده، همه مستقل از تفسیر آیة مذکور است. بنابراین، چنانکه اشپیتالر (همانجا) و رودی پارت (ص 52 ـ 53) آوردهاند، «بقیّة» به معنای فضل است و در اساس، و از لحاظ معناشناسی نیز، چنین است، زیرا فضل هم در اصل به معنای «بقیّة» و زیادتی است و در تحول معنایی مفهوم افزونی و خیر (دارایی) را به خود گرفته است و «بقیّة» نیز به مفاهیم «خیر» و «فضل» و «برتری» و «برگزیده» تحول معنایی یافته است.با توجه به مطالبِ پیشین، وجه تفسیر بقیّةاللّه به امامان بخوبی معلوم میشود و آنجا که مقصود از بقیّةاللّه، حضرت مهدی عجلالله تعالی فرجه دانسته میشود، میتوان بسهولت به جای بقیّةاللّه، فضلاللّه گذاشت؛ به این معنا که آن حضرت فضل و نعمت خداوند بر آدمیان است. این تفسیر بهتر و رساتر از تفسیر مجلسی است که به موجب آن، امامان بقیه و بازماندة اوصیا و انبیا هستند و خداوند ائمه را از میان اوصیا برای نسلهای بعدی نگاه داشته است.بنابر آنچه گفته شد، آیة شریفة «بقیّةاللّه خیرلکم ان کنتم مؤمنین» با توجه به حدیث «بقیّةاللّه خیرٌ لکم نزلت فیهم»، اینگونه تفسیر میشود که امامان که برگزیدگان خدا هستند، برای شما بهترند. دربارة بقیّةاللّه، به عنوان لقب خاص امام مهدی عجلالله تعالی فرجه نیز مطلب به همین صورت است.گفتنی است که کلمة بقیّة، علاوه بر دو مورد یاد شده، یکبار نیز در آیة 248 سورة بقره آمده است. در این آیه نیز بسهولت میتوان گفت که «بقیة» به مفهوم فضل و خیر (دارایی و مال) است (پارت، همانجا).منابع: علاوه بر قرآن؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385ـ1387/1965ـ1967، بیروت ] بیتا. [ ؛ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغة ، قم 1362ش؛ یحییبن علی خطیب تبریزی، شرح دیوانالحماسه ، بولاق 1290؛ محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائقغوامضالتنزیل ، بیروت ] بیتا. [ ؛ احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج ، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، بیروت 1401/ 1981؛ علیبن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة ، چاپ صبحی صالح، قاهره 1411/1991؛ سعیدبن هبةالله قطب راوندی، منهاجالبراعة فی شرح نهجالبلاغة ، چاپ عزیزالله عطاردی خبوشانی، چاپ افست دهلی 1404؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار ، بیروت 1403/1983؛Rudi Paret, Der Koran: Kommentar und Konkordanz, Stuttgart 1977; Anton Spitaler, "Was Bedeutet Baq ¦ ja im Koran?", in Weststliche Abhandlungen: zum siebzigsten Geburtstag Rudolf Tschudi , ed. Fritz Meier, Wiesbaden 1954.