بُرهان قاطع ، فرهنگ لغت فارسی به فارسی نوشتة محمدحسینبن خلف تبریزی، متخلّص به «بُرهان». او در عهد خود جامع فنون بود و شعر نیز میسرود (صاعدی شیرازی، ص 317). ابتدا در حیدرآباد سمت ندیمی شمسالدین محمّدبنعلی خاتون عاملی، شاگرد شیخ بهاءالدّین عاملی (متوفی 1031)، را داشت و حواشی شرح جامع عباسی شمسالدّین محمد را گردآوری و در 1054 به صورت کتابی تدوین کرد، سپس به گُلکُنده رفت و ندیم سلطان محمد قطبشاه شد و در روزگار عبداللّه قطبشاه منصبِ پیشوایی (وزیر اعظمی) یافت (اخترحسن، ص 143؛ نیز رجوع کنید به داعیالاسلام، ج 5، دیباچه، ص 26(برهان قاطع در 1062 به نام سلطان عبداللّه قطبشاه (حک : 1036ـ1083) نوشته شد و نخست در هندوستان و سپس در ایران آوازة تام یافت. در قرن یازدهم، به دلیل گسترش و رواج روزافزون زبان و ادب فارسی در هند، نیاز به چنین فرهنگی برای درک واژگان دشوار دیوانهای فارسیسرایان، بیش از پیش احساس میشد. مؤلّف آن به بیشتر فرهنگهای لغتی که پیش از او تدوین شده بود، نظر داشته و کوشیده است که کتابش جامع و حاوی همة آنها باشد، لذا برهان قاطع از نظر کمیّت افزونتر از فرهنگهای گذشته است و از همان زمان تألیف، کثرت لغات و 8مطالب آن توجه اهل فضل را به خود جلب کرده است ( رجوع کنید به برهان، ج 1، مقدمه، ص هشتاد و هفت ـ هشتاد و هشت). ترتیب دقیق الفبایی لغات و ترکیبات نو در زمینههای گوناگون، خاصّه طبّ، از محاسن دیگر برهان قاطع است.مقدمة برهان قاطع (ج 1، ص ط ـ م) شامل نُه «فایده» است: «معرفت زبان دری و پهلوی و فارسی، چگونگی زبان فارسی، تعداد حروف تهجّی و فرق میان دال و ذال، تبدیل حروف فارسی به حروف دیگر، ضمایر، حروف مفردة اوایل و اواسط و اواخر کلمات، حروفی که برای زینت کلامآرند، حروفی که به آخر اسماء و افعال به جهات گوناگون افزایند و توصیف آنچه در املاء دانستن آن ضروری است». متن کتاب شامل 29 گفتار است که هر گفتار چند «بیان» دارد و شمار لغات هر بیان در آغاز هر فصل آمده است. هر «بیان» براساس حرف دوم لغات مندرج در هر گفتار، تدوین شده و 28 گفتار به 28 حرف الفبا و گفتار بیستونهم به لغات متفرقه اختصاص دارد. مؤلف غرض از تألیف این کتاب را (ج 1، ص د ـ ه ) جمعآوری همة لغات فارسی، پهلوی، دری، یونانی، سریانی، رومی، اصطلاحات و کنایات به عربی آمیخته و لغات زندوپازندِ موجود در فرهنگ جهانگیریِ جمالالدّین حسین اینجو، مَجمَعُالفُرسِ محمدقاسم سُروریِ کاشانی، سُرمة سلیمانی تقیالدّین بلیانی * و صحاح الادویه حسین انصاری، به طریق ایجاز و با حذف شواهد و زواید ذکر میکند.برهان قاطع معایبی نیز دارد، از جمله عدم دریافت صحیح مؤلف از زبانهای ایرانی و غیر ایرانی؛ آوردن 274 «هُزوارش» تحت عنوان لغاتِ «زندوپازند» در ردیف لغات فارسی برگرفته از فرهنگ جهانگیری که این لغات مطلقاً در نظم و نثر فارسی به کار نرفته است؛ نقل بیدریغ لغات مجعول و برساختة دساتیر که ملاّ برهان برای نخستینبار این لغات را در فرهنگ خود وارد کرده است؛ حذف شواهد شعری و نثری لغات؛ جمعآوردن ضبط و حرکات مختلف لغات بدون تشخیص درستی یا نادرستی آن؛ ارتکاب اشتباهات بسیار در اعلام تاریخی و جغرافیایی؛ نقل خرافات و اساطیر به عنوان حقایق مسلّم ( رجوع کنید به برهان، ج 1، مقدمه، ص هشتاد و هفت ـ نود و شش؛ دبیرسیاقی، ص 144(مزایا و معایب این کتاب سبب شده که بیش از هر فرهنگی نقد و بررسی شود و کتابها و رسایل گوناگونی دربارة آن، خاصّه در شبه قارة هند، تألیف گردد، از جمله فرهنگ سراج اللّغاتِ خان آرزو، قاطع برهان میرزا اسداللّه غالب دهلوی ( رجوع کنید به داعیالاسلام، ج 5، دیباچه، ص 27)، مُحرِق قاطع برهانِ سید سعادت علی، ساطع برهانِ میرزا رحیمبیک میرتَهی، مؤیّد برهان آغا احمدعلی شیرازی جهانگیرنگری، قاطعالقاطعِ امینالدّین دهلوی، دافع هَذیانِ نجفقلیخان جهجری، نامة غالبِ میرزا غالب دهلوی در ردّ ساطع برهان و نیز قطعة غالب از همو در ردّ مؤیّد برهان ، سؤالات عبدالکریم به اردو و لطائف غیبی به اردو به نام میان رادخان سیاح که ظاهراً نوشتة غالب است و او آن را به نام شاگرد خود شهرت داده است؛ همچنین تیغ تیزِ میرزا غالب دهلوی، شمشیر تیزتر آغااحمدعلی شیرازی جهانگیرنگری، و مجموعة تیغ تیزتر ( رجوع کنید به همانجا؛ برهان، ج 1، مقدمة معین، ص صد و سیزده ـ صد و پانزده).براساس چاپهای گوناگون، محقّقان ایرانی مجموع لغات برهان قاطع را 060 ، 19، 417 ، 19، 149 ، 20 و 211 ، 20 واژه و ترکیب برشمردهاند ( رجوع کنید به برهان، ج 1، مقدمه، ص هشتاد و هشت، پانویس 2). این کتاب نخستین بار در کلکته در 1234 به صورتی جامع و نفیس، مُصَدّر به نام فرماندار هندوستان و با مقدمة سیّد کرم حسین حسینی بلجرامی، پس از مقابله با سیزده نسخة خطّی که کهنترین آنها تاریخ 1071 را داشت، به طبع رسید و در پایان آن فصلی به نام ملحقات برهان قاطع تألیف عبدالمجید قائممقامی قاضیالقضاة درج شد ( رجوع کنید به برهان، ج 1، مقدمة معین، ص صد و شانزده، صد و بیست و چهار) و بار دیگر نیز در کلکته در 1274 با حروف سربی به چاپ رسید (همان، ج 1، مقدمة معین، ص صد و شانزده). برهان قاطع در ایران نیز با چاپ سنگی در 1278 ، 1300 ، 1304 و 1305 و چاپ سربی 1317 ش در دو مجلّد و نیز در 1336 ش به اهتمام محمّد عباسی انتشار یافت. بهترین چاپهای برهان قاطع در 1330 ش (تهران، انتشارات زوار)، به تصحیح محمد معین با حواشی، مقدمه و تعلیقات سودمند در چهارمجلد و در 1342 ش (تهران، انتشارات ابنسینا) در پنج مجلد منتشر شده است.در اوایل قرن سیزدهم، سید احمد عاصم عنتابی، از فاضلان عثمانی، برهان قاطع را با نام تبیان نافع به ترکی برگرداند و برخی از اغلاط آن را اصلاح کرد. کتاب او در 1214 در قسطنطنیه و در 1215 و نیز 1251 در قاهره به طبع رسیده است (اختر حسن، ص 144ـ 145؛ برهان، ج 1، مقدمة معین، ص صدوپانزده ـ صد و شانزده).منابع: اخترحسن، قطب شاهی دورکا فارسی ادب ، حیدرآباد 1973؛ محمدحسینبن خلف برهان، برهان قاطع ، چاپ محمد معین، تهران 1361 ش؛ محمدعلی داعی الاسلام، فرهنگ نظام ، تهران 1362ـ 1364 ش؛ محمد دبیرسیاقی، فرهنگهای فارسی و فرهنگ گونهها ، تهران 1368 ش؛ نظامالدین احمد صاعدی شیرازی، حدیقة السلاطین قطبشاهی، چاپ علیاصغر بلگرامی، حیدرآباد دکن 1961.