بِرگِوی یا برگیلی، تقیالدین محمدبن پیرعلی، از علمای عثمانی. در 929 در بالیکَسیرزاده شد و نزد پدر، که عالم، فاضل، مدرس و از منتسبان به خانقاه بود، به کسب دانش پرداخت و در اندک زمانی بر اقران برتری یافت و به استانبول رفت. در آن شهر، نزد کوچوک شمسالدین افندی درس خواند و وارد مدرسة خاصِّگی (ویژة درباریان) شد. از علمای مشهور زمان خود، به اخیزاده محمد افندی و سپس به عبدالرحمان افندی معروف به قِزِلمُلا (ملای سرخ) ـ که بعدها قاضی عسکر روم ایلی شد ـ پیوست. در پایان تحصیل، در مدارس علوم دینی استانبول به تدریس پرداخت و پس از اخذ انابه (توبه نامه) از عبدالرحمان قرهمانی، از شیوخ بیرامیه * ، به سلک تصوف درآمد و به همت استادش، عبدالرحمان افندی، به سمتِ «قَّسامِ * عسکری» (حفظ اموال وفیات ینیچری * ) اَدِرنه منصوب شد. چندی نگذشت که به فکر ترک سمت دولتی و تدریس افتاد، ولی شیخش به انصراف کامل او از وعظ و تدریس رضا نداد. عطاءالله افندی، همشهری برگوی (معلم سلیم دوم) که قدرت علمی وی را ارج مینهاد، مقام مدرسی مدرسهای را که در بِرگی بنا کرده بود به محمد افندی داد. برگوی براثر لیاقت علمی، بزودی نام و آوازه یافت و از اطراف و اکناف، طلاب فراوانی به محضرش شتافتند. او تا پایان عمر، در آن شهر به وعظ و تدریس و تألیف مشغول بود و به همین سبب، به برگوی شهرت یافت. در 981، در پنجاه و سه سالگی در برگی به بیماری وبا درگذشت. آرامگاهش در محلة چای آن شهر، هنوز هم زیارتگاه است.برگوی پیرو فقه حنفی و اعتقاد ماتُریدی بود، و برای حفظ شریعت با هرگونه بدعتی مخالفت میورزید و هرگز حاضر نمیشد که به خاطر حفظ مقام از کمترین سهلانگاری در امور دینی چشم بپوشد، تا جایی که در اواخر عمر، از برگی به استانبول رفت و در پی ارشاد محمد پاشا، وزیر اعظم، برآمد. برگوی از آنجا که در امور مذهبی فوقالعاده تعصب داشت، کوچکترین انحراف از شریعت را تاب نمیآورد و در رسالههایی که مینوشت بویژه اجیر کردن کسی برای تلاوت قرآن یا دریافت اجرت برای ادای فرایض به نیابت را حرام اعلام میکرد و به همین سبب، با علمای زمان در مجادله و مناقشه بود. بلالزاده، یکی از قضات مشهور زمان، در رسالات خود، در مقام خصومت، به تخطئة عقیدة برگوی میپرداخت. شیخالاسلام ابوالسعود افندی نیز، به محض پی بردن به اینکه پیشنهادهای برگوی به اوقاف زیان خواهد رساند، خلاف او فتوی داد و بلالزاده در این راه پیشتر رفت و مدعی شد که اعمال برگوی ناشی از ریاکاری اوست.آثار. برگوی حدود شصت اثر در صرف و نحو، اخلاق و تصوف، فقه، عقاید، تفسیر و قرائت، و حدیث دارد که بیشتر به عربی و چند تایی به ترکی است. مهمترین آنها از این قرار است :1) العوامل یا العواملالجدیدة ، رسالهای مختصر در نحو، به عربی، که نخستینبار در استانبول (1234) به چاپ رسیده است و بر آن چندین شرح و حاشیه نگاشتهاند ؛ 2) اظهارالاسرار ، اثری در نحو، به عربی که نخستینبار در استانبول (1219) چاپ شده است. این کتاب شروح و حواشی متعددی دارد که مشهورترین آنها نتایجالافکار ، مشهور به شرح آطهلی، تألیف آطهلی شیخ مصطفی است؛ 3) امعانالانظار ، شرحی است بر المقصود ، کتاب مشهور در صرف و نحو عربی. این شرح در 952 تألیف و نخستینبار در بولاق (1207) چاپ شده است؛ 4) کفایةالمبتدی (استانبول، 1289، 1300، 1302، 1303)، کتابی است عربی در صرف. براین کتاب، سلیمان سرّی شرحی به نام کفایةالمنتهی فی شرح کفایةالمبتدی (استانبول، 1312) و احمد قوش آطهای، شرحی با عنوان عنایةالمبتغی نوشته است؛ 5) امتحانالاذکیاء (استانبول، 1270، 1271، 1305، 1309، 1311) به عربی، در نحو. این کتاب شرحی است بر لُبّالالباب فی علمالاِعراب قاضی بیضاوی که خود تلخیصی است از الکافیة ابنالحاجبالمصری؛ 6) شرحالامثلة. برخلاف عقیدة رایج که حاکی از ناشناخته بودن مؤلف آن است، بروکلمان، براساس نسخة موجود شرحالامثلة در واتیکان، آن را شرحی بر الامثلةالفضلیّة میداند که برگوی نوشته است؛ 7) الطریقةالمحمدیة ، اثری بسیار مشهور دربارة اخلاق و تصوف، به عربی، که نخستین بار در استانبول (1260) چاپ شده است؛ 8) جَلاءُالقلوب ، رسالهای در تصوف که در 7 ذیحجه 971 به پایان رسیده است، و اسحاقبن حسنالزنجانی ( ضیاءالقلوب ) و عبدالسلامالقیصری ( شفاءالقلوب ) برآن شرح نوشتهاند؛ 9) وصیتنامه یا رسالة برگوی کتابی مختصر در فقه که نخستینبار در استانبول (1218) چاپ شده است. دیگر کتب برگوی در فقه و عقاید و تفسیر و قرائت و حدیث عبارتاند از : السیف الصارم فی عدم جواز وقفالمنقول و الدراهم ؛ ایقاظ النائمین و افهامالقاصرین؛ انقاذالهالکین ؛ مُعد ِّ لُالصَّلات ؛ ذُخْرالمتأهلین والنّساء فی تعریفالاَطهار و الدّماء ؛ احوال اطفالالمسلمین ؛ زیارتالقبور ؛ تفسیر سورةالبقره ؛ الدُّرالیتیم ؛ رسالة فی اصولالحدیث ؛ الاربعون ؛ کتابالایمان والاستحسان .حاجیخلیفه (1410، ج 2، ص 1074) و بروکلمان (ج 2، ص 586، ) ذیل ( ، ج 2، ص 657)، لغتنامهای فارسی به ترکی، به نام صحاح عجمیّة ، به برگوی نسبت دادهاند که نهال آتسز، با استناد به نسخهای از آن در کتابخانة اسمیخان سلطان (ش 424) که در صفحة آخر آن تاریخ 913، به عنوان سال تألیف یا استنساخ داده شده و شانزده سال پیش از تولد برگوی را نشان میدهد، خطا بودن این انتساب را مطرح کرده است. کتاب دیگری به نام روضاتالجنات فی اصولالاعتقاد به برگوی نسبت داده شده که محمود اسعد افندی (صیدی شهری) آن را به ترکی ترجمه و منتشر کرده است (استانبول 1305). این کتاب، در واقع، اثر حسن کافی آقحصاری، از اهالی بوسنه، است (برای آگاهی بیشتر دربارة برگوی و آثارش رجوع کنید به آتسز؛ بروکلمان، ج 2، ص 583ـ586، ) ذیل ( ، ج 2، ص 654ـ658).منابع: محمدبن پیرعلی برگوی، شرحالاحادیثالاربعین ، استانبول 1304، ص 1ـ4؛ همو، الطریقةالمحمدیة ، استانبول 1307، ص 72، 75، 92، 182، 215ـ219؛ اسماعیل بغدادی، ایضاحالمکنون ، ج 1، در حاجی خلیفه، کشفالظنون عن اسامیالکتب والفنون ، ج 3، بیروت 1410/1990، ستون 2، 442؛ همو، هدیةالعارفین ، ج 2، در حاجی خلیفه، کشفالظنون عن اسامیالکتب والفنون ، ج 6، بیروت 1410/ 1990، ستون 252؛ ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی ، استانبول 1281ـ1283، ج 1، ص 467؛ محمد ثریا، سجل عثمانی ، استانبول 1308ـ1315، ج 4، ص 121؛ مصطفیبن عبدالله حاجیخلیفه، کشفالظنون عن اسامی الکتب والفنون ، بیروت 1410/1990، ج 1، ستون 54، 117، 183ـ184، 214ـ 215، 592، 737، 822، ج 2، ستون 1017، 1111، 1246، 1500، 1546، 1737، 2022، 2036ـ2037؛ همو، میزانالحق ، استانبول 1306، ص 121 و بعد؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام ، قاهره 1373ـ1378/ 1957ـ1958، ج 6، ص 286ـ287؛ شمسالدین سامی، قاموسالاعلام ، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/1889ـ1898، ج 2، ص 1284ـ1285؛ یوسف الیان سرکیس، معجمالمطبوعاتالعربیة والمعربة ، قاهره 1346/1928، ج 1، ستون 610ـ611؛ محمد جمالالدین شورباجی، قائمه باوائلالمطبوعاتالعربیةالمحفوظه بدارالکتب ، قاهره 1383/1963، ص 27، 47، 83، 104، 153؛ بروسهلی محمد طاهربک، عثمانلی مولفلری ، استانبول 1333ـ1342، ج 1، ص 253ـ256؛ محمدبن یحیی عطائی، حدیقةالحقایق فی تکملةالشقایق ، استانبول 1268، ج 1، ص 179ـ181؛ علیبن بالی، العقدالمنظوم فی ذکر افاضل الروم ، کتابخانة نور عثمانیه، ش 2838/3316، گ 161ـ163؛ فهرس المطبوعات الترکیة العثمانیه ، قاهره 1982، ج 1، ص 51، 61، 84، 88 ـ89، 95، 107، 128، 260؛ احمد افندی قوشآطهلی، ترجمة اوراد برگویه ، کتابخانة سلیمانیه، دوبوملوبابا، ش 449، گ 149 پ؛ عمررضا کحاله، معجمالمؤلفین ، دمشق 1376ـ1381/1957ـ1961، ج 9، ص 123ـ124؛ عبدالغنی نابلسی، الحدیقةالندیّة شرح الطریقة المحمدیة ، استانبول 1290، ج 1، ص 155؛Nihal Ats z, I stanbul Kدtدphanelerine Gخre Birgili Mehmet Efendi Bibliyografyas , Istanbul 1966; MehmedAli Ayn , Tدrk Ahla kµ lar , Istanbul 1939, I, 105; عmer Nasuhi Bilmen, Bدyدk Tefsir Tarihi , Istanbul 1973-1974, , 650-651; Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949, , 582, Supplementband , 1937-1942, I, 645, 683, 742, , 674; Sad k Cihan, "Muhammed b. Pir Ali Birgivi ve Risa le f Usu li'l- Had s ' in Tercدmesi " , Ondokuz May s غniversitesi I la hiyat Fakدltesi Dergisi , 2, 1987, 55-76; El 2 . s.v. "Birgewi", (by Kasim Kufrevi); A.G. Ellis, Catalogue of the Arabic books in the British Museum , I, 408; Esat I leri, I mam- Birgiv , Izmir 1954,3; Abdدlkadir Karahan, I slہm. Tدrk Edebiyat nda K rk Hadis , Istanbul 1954, 77, 243, 260-264; Karatay, Arapµa Basmalar , , 434-437; H. Laoust, Les gouverneurs de Damas sous les Mamlu ks et les premiers Ottomans , Damas 1952, 188; M. Seyfeddin عzege, Eski Harflerle Bas lm Tدrkµe Eserler Katalog § u , Istanbul 1971-1980, I, 121, 178, , 663, , 1341; C. Rieu, Catalogue of the Turkish Mss. in the British Museum , 6b f.; idem, Suppl. to the Cat. of the Arabic manuscripts in the British Museum, 979/980, 619; TDEA , s.v. "Birgiv ¦ (Birgili) Mehmed Efendi", (by Hasan Aksoy,); G. de Tassy, Exposition de la foi musulmane de Birkew ¦ traduit du turc, paris 1822; Ahmet Turan Arslan, I mam Birgivi ve Arapµa Tedrisat ndaki Yeri , Thesis (doctoral), Mد I lہhiyat Fakدltesi, 1981; Emrullah Yدksel, Les idإes religieuses et politiquesde Mehmed al-Birkew ¦ (929-981/ 1523-1573) , Thesis, (doctoral), 1972.