برکات حِمیَری (یا حاضری)بن محمدبن اسماعیل، از ائمة اِباضی عمان. در نزوه به دنیا آمد. تاریخ ولادتش معلوم نیست. حوادث زندگانی او با وقایع زندگانی پدرش محمد (متوفی 942)، که پیش از او امامت یافته بود، در آمیخته است، و ناگزیر باید حوادث تاریخی از زمان امامت محمدبن اسماعیل بررسی شود.محمدبن اسماعیل در906، به دلیل مخالفت جدی با سلیمانبن سلیمان امیر نبهانی، مورد تقدیر اباضیان قرار گرفت و آنان وی را شایستة امامت دانستند و با او بیعت کردند (ابنرزیق، ص 260؛ سیابی، ج 3، ص 120؛ ویلکینسون، ص 215؛ ازکوی عمانی، ص 74؛ مایلز، ص 152). محمدبن اسماعیل بعد از انتخاب شدن به امامت، اقداماتی کرد که بیشتر علمای اباضی تأیید کردند از جمله: مصادرة اموال حاکمان آل نبهان و اعوان آنها و تدوین قوانین معاملات و ضرایب (سیابی، ج3، ص 129؛ سالمی، ج 1، ص 379ـ380،384). با اینهمه بعضی از علمای اباضی اقدامات او را ناروا خواندند همچون فقیه احمدبن مداد، قاضی نزوه، که به لزوم بیزاری جستن از محمدبناسماعیل نظر داد (ویلکینسون، ص 216؛ سیابی، ج 3، ص129،133؛ سالمی، ج 1، ص 384؛ ازکوی عمانی، ص 77). بعد از فوت محمدبن اسماعیل، اباضیان با فرزندش برکات بیعت کردند (سیابی، ج 3، ص 135؛ سالمی، ج 1، ص 386؛ ازکوی عمانی، ص 74؛ زرکلی، ج 2، ص 49). در همین زمان، احمدبن مداد بر او شورید و برکات را پیرو و مجری اعمال خلاف پدرش و کافر و منافق معرفی نمود و امامت او را برای جامعة اباضی جایز ندانست و بیعت کنندگان را نیز نکوهش کرد (ازکوی عمانی، ص 77ـ 78). وی پس از حکم به ابطال امامت برکات، «عمربن قاسم فُضیلی» را به عنوان امام معرفی کرد (سیابی، ج 3، ص 136؛ سالمی، همانجا؛ ازکوی عمانی، ص 78ـ79).برکات تا964 در بین پیروان خود امامت میکرد، ولی قدرت پدرش را نداشت و اختلاف کلمه و تعدّد مواضع قدرت باعث شد که آل نبهان مجدداً سر بلند کردند و سلطانبنمحسن نبهانی در همین سال به شهر نزوه، مقرّ برکات، حمله و آن را تصرف کرد (ابنرزیق، همانجا؛ سالمی، ج 1، ص 387؛ ویلکینسون، همانجا). سپس در 965، محمدبن جَیفَر جبری، از آل هلال، به بَهْلی' حمله کرد و آن شهر را از دست کارگزاران برکات خارج ساخت (سیابی، ج 3، ص 137؛ سالمی، همانجا؛ ابنرزیق، همانجا؛ ویلکینسون، همانجا). در967، اهالی شهر مِنَح نیز عبداللهبن محمد قرن را به عنوان امام خود برگزیدند (سالمی، ج 1، ص 386؛ سیابی، ابنرزیق، ویلکینسون، همانجاها). عبداللهبنمحمد قرن از مِنَح به سوی بهلی حرکت کرد و بهلی را از آل عُمَیر که بعد از محمدبن جیفر بر آنجا مسلط شده بودند گرفت (همانجاها). برکات مجدداً در968 به بهلی حمله کرد و عبداللهبن محمد قرن را از آنجا راند (سیابی، ج 3، ص 138؛ سالمی، همانجا؛ ویلکینسون، همانجا). در نتیجة این اختلافات و نصب چند امام در یک زمان، حکومت امامان اباضی عمان قدرت و اقتدار خود را از دست داد و حکومت ملوکالطوایفی در عمان آغاز شد و خانوادههایی مثل آلنبهان، آلهلال و آلعمیر عمان را میان خود تقسیم کردند (سالمی، ج 1، ص 387؛ سیابی، همانجا؛ ویلکینسون، همانجا).منابع: ابنرزیق، الفتحالمبین فی سیرة السادة آلبوسعیدیین ، چاپ عبدالمنعم عامر ومحمد مرسی عبدالله، عمان 1412/1992؛ سرحانبن سعید ازکوی عمانی، تاریخ عمان ، المقتبس من کتاب کشف الغمّة الجامع لاخبار الامة ، چاپ عبدالمجید حسیب قیسی، عمان 1412/ 1992؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام ، بیروت 1986؛ عبداللهبنحمید سالمی، تحفةالاعیان بسیرة اهل عمان ، ج 1 ] بیجا،بیتا. [ ؛ سالمبن حمود سیابی، عمانعبرالتاریخ ، عمان 1407/1986؛ ساموئل باریت مایلز، الخلیج: بلدانه و قبائله ، ترجمة محمدامین عبدالله، عمان 1402/1982؛John Craven Wilkinson, The Imamate tradition of Oman, Cambridge 1987.