بُرغو (یا بورغو)، از سازهای بادیِ عهد مغول و تیموری. مراغی آن را از «آلات ذواتالنّفخ مقیّد» یا «مقیّدات» شمرده است (ص 134). این ساز را از برنج میسازند و درازی آن، سه برابر سُرنا (سورنای) است و از آن سه نغمه با نسبتهای «ا»، «یا» و «یح» برمیآید که یک هنگام (اُکتاو) زیرتر از نتهای «لا»، «می» و «لا» است (همان، ص 135). بنابراین در آن عصر وسعت صوت برغو یک هنگام بوده است. به عقیدة زاکس ، این کلمه از بور، مخفّف بورة ترکی به معنای بوق یا نفیر گرفته شده که سانسکریت آن بوری است (ذیل واژه).در آنندراج ، برغو (بر وزن پُرگو) واژهای فارسی و شاخی میان تهی معرفی شده که آن را مانند نفیر مینوازند و با استشهاد به بیتی از آذری طوسی (784ـ866)، آه سحر که از نایژة صبح برآمده، به نفس ِ برآمده از لولة برغو تشبیه شده است(ذیل واژه). بنابراین، برغو سازی بوده از خانوادة سورنایکه لولة آن از شاخ یا چوب و یا از برنج ساخته میشده و وسعت صوت آن، یک هنگام (برابر با هفت نت) بوده است. ازینرو نباید آن را از خانوادة بوق یا بوق شاخی و یا نفیر دانست؛ زیرااین سازها فقط قادر به در دادنِ چند صوت نزدیک به هماندو اغلب برای اعلان خیر یا مژده به کار میروند، حال آنکه میتوان از برغو لحنهایی گوناگون در محدودة یک هنگام، استخراج کرد.همچنین برغو در صنعت ساز سازی قلمی از جنس فولاد مخصوص است که شیارهایی بر آن ایجاد شده و در فاصلة هر دو شیار، دیوارة بسیار ظریف و تیزی پدید آمده که برای تراش دادن ساز به کار میرود ( رجوع کنید به ستایشگر، ج 1، ص 146).منابع: مهدی ستایشگر، واژهنامه موسیقی ایران زمین ، تهران 1374 ش؛ محمد پادشاهبن غلام محییالدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی ، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1363 ش؛ عبدالقادربن غیبی مراغی، مقاصدالالحان ، چاپ تقی بینش، تهران 1356 ش؛Curt Sachs, Reallexikon der Musik Instrumente, Berlin 1913.