بَرْشگال ، سومین فصل سال در تقسیمبندی مردم شبهقاره بهمعنای موسم باران. بتقریب، با ماههای مرداد و شهریور (= ژوئیه و اوت) مطابقت دارد ( ) فرهنگ مستند هندی ( ، ذیل واژه). بَرشگال در اصل واژهای سنسکریت است و ضبط آن در فرهنگهای این زبان بهصورت «وَرْشاکالَه»، مرکّب از دو جزء «وَرْشا» بهمعنای باران و بارش و «کالَه» بهمعنای موسم و زمان است (مونیرـ ویلیامز، ذیل «ورشا »). فرهنگهای زبان هندی نیز «ورشا» را بههمین معنا ضبط کرده و معادلِ «بَرشا»، «بَرْسات»، «بَرکا» و «بَرَش» دانستهاند (رام چَنْدر وَرْما، ذیل «ورشا»).وَرْشاکال در دورة اسلامی، بهعنوان یکی از مضامین شعری، در زبان شاعرانِ فارسیگوی شبهقارة هند و همچنین سخنوران ایرانی، با توجه بهامکان تبدیل حرف «واو» به «ب» در هر دو زبان فارسی و هندی، بهصورت بَرشکال و بَرشگال با اندک تغییر لفظی، کاربرد زیادی داشته است. بیدل دهلوی (1054ـ1113)، برداشت زیبایی از بَرشگال دارد (ج3، ص 8) و با تعبیراتی از قبیل «بارش دریاخروش» (ج 3، ص 10)، «عالم آب»، (ج 3، ص 11) و «برج آب» (ج 3، ص 9) آن را وصف میکند و همواره از این فصل مینالد که همهجا را آب فراگرفته، بدانگونه که از عناصر اربعه جز آب و باد (هوا) چیزی باقی نمانده است و دیگر کسی را با خاک و آتش آشنایی نیست (ج 3، ص 8).در اشعار دیگر شاعران مسلمان نیز بَرْشگال مفهومی نزدیک بههمین معنی دارد و همواره تجسّمی از باران و بارانی بودن هوا و مشبهٌ بهی برای چشم گریان و اشکریز عشاق بوده است ( رجوع کنید به طالب آملی، ص 226؛ مسعود سعدسلمان، ص34، ص 562؛ نائطی، ج 10، ص 5853). اما میرزا اسداللهخان غالب دهلوی (1212 ـ 1285)، شاعر و نویسنده و محقق مسلمان هندی، در دیوان اشعار فارسی خود (ج 1، ص 190) برشگال را بهار دانسته و بصراحت گفته است که برشگال همان «بهار هند» است. او همچنین در قصیدهای (ج 2، ص 252) برشگال را با فصل گرما و تموز به هم آمیخته است.برشگال، بهدلیل داشتن ویژگی درخور توجه، حتی در تقسیمبندی سهگانة فصول هند نیز جایی مخصوص دارد که از دیگر فصول هند متمایز است؛ اما نقطة اوج و قوّت همة وصفهای شاعران از آن، بنحوی، بر «باریدن» و «بارش» این فصل تکیه دارد و با همة شکوههایی که گویندگان و سرایندگان از خرابیها و ویرانگری بارانهای سیلآسای آن کردهاند، گاه نیز با لطف و ظرافتی شاعرانه، نظرشان را جلب کرده است ( رجوع کنید به نائطی، همانجا).تعداد فصلهای سال را در هند مختلف و از جمله سه، پنج، شش، دوازده و حتی بیستوچهار ذکر کردهاند (رامچندر ورما،همانجا) که از آن میان دو تقسیمبندی سه فصلی و شش فصلی شهرت بیشتری یافته است؛ در تقسیمبندی سه فصلی، فصلها عبارت است از: زمستان ( از اوایل آبان تا اواخر بهمن)؛ تابستان (از اوایل اسفند تا اواخر خرداد) و برشگال یا فصل باران (از اوایل تیر تا اواخر مهر؛ رجوع کنید به رامچَنْدر وَرما؛ ) فرهنگ مستند هندی ( همانجاها). در تقسیمبندی سال به شش فصل نیز «برشگال» سومین فصل محسوب میشود (دهلوی، ذیل «بَسنَت»).منابع: عبدالقادربن عبدالخالق بیدل دهلوی، دیوان بیدل، دلو 1342؛ احمد دهلوی، فرهنگ آصفیّه ، لاهور 1986؛ طالب آملی، کلیات اشعار ملکالشعراء طالب آملی ، چاپ طاهری شهاب، تهران ] تاریخ مقدمه 1346 ش [ ؛ اسداللهبنعبدالله غالب دهلوی، کلیات غالب فارسی ، چاپ مرتضی حسین فاضل لکهنوی، لاهور 1967؛ مسعود سعد سلمان، دیوان مسعود سعد سلمان ، چاپ رشید یاسمی، تهران 1362 ش؛ احمد عبدالعزیز نائطی، آصفاللغات ، حیدرآباد دکن 1334؛Ma ¦ nk H ¦ nd ¦ kosh, ed. Ram Chander Verma, Allahabad 1991; Monier Monier-Williams, A Sanskrit-English dictionary, Oxford 1979; Ram Chander Verma, Sank shipt H ¦ nd ¦ Shabd sa ¦ gar, ed. Karuna ¦ Pot ¦ Tripethi, Benares 1987.