بَدْریّه، مدرسة ، از مدارس مشهور قرن هفتم در موصل، که به دستور بَدرالدین * لؤلؤ (حک : 631ـ657) تأسیس شد. مدرسه در شمال شهر و کنار دجله قرار داشت. تاریخ درست تأسیس آن معلوم نیست، اما از سال درگذشت محمدبن عُلوان (615 یا 616)، نخستین اُستاد مدرسه، میتوان دریافت که شروع کار مدرسة بدریه در آغاز قرن هفتم بوده است (ابناثیر، ج 12، ص 353؛ ابنکثیر، ج 13، ص 82). اشتغال استادان و معیدان یامقرران و طلاّ ب شافعی مذهب در بدریه، که بیشترشان تربیت یافتة نظامیّة شافعیّة بغداد بودهاند، دلیلی است براینکه مذهبِ شافعی در این مدرسه رایج بوده است. برخی از نویسندگان اخیر، مذهب رایج در این مدرسه را شافعی و حنفی تصور کردهاند. شاید منشأ این تصور حضور حنفی مذهبان در مجلس درس یکی از استادان نامدار بدریه بوده است (معروف، ص 176(از تشکیل مجالس درس شبانه و اقامت شبانهروزی مدرّسان و طلاّ ب پیداست که مدرسه دارای حجرههای مسکونی و پشتوانة مالی کافی بوده است (ابنابی اُصیبعة، ص 411ـ412). بدریه کتابخانه داشته است و ابو زکریّا یحییبنسعید از خوشنویسان و ادیبان معروف، و ابن باطِیش عمادالدین موصلی شافعی، معید بدریه، از کتابداران آنجا بودهاند (ابن فُوَطی، 1962، ج 2، ص 693ـ694).بدرالدین لؤلؤ پس از سقوط بغداد و خلافت عباسی در 656 نزد هولاکو رفت و با جلب حمایت او در حکومت موصل ابقا شد و با این تدبیر آنجا را از خرابی نجات داد (همو، 1351، ص 337) و با ایجاد امنیت و بزرگداشت دانش و دانشمندان، شهر موصل را در پنجاه سال وزارت و حکومت به یکی از پایگاههای با رونق علمی تبدیل کرد. حضور دانشمند پرآوازهای چون کمالالدین * ابن یونس شمار زیادی از دانشمندان را بدانجا جلب کرد و سبب شد که این مدرسه مجمع علمایی از سراسر عالم اسلام شود (ابنکثیر، ج 13، ص 214). حضور عبداللّه شَرَمْساحی، استاد مالکیّه مُستنصریه بغداد، در بدریه و دریافت کسوت فتوت از نمایندة خلیفة عباسی، بر گرایشهای طریقتی و نیز مناسبات علمی مدرسه با بزرگترین مرکز علمی دارالخلافة عباسی دلالت دارد. جنازة بدرالدین نیز، پس از درگذشت در موصل، به این مدرسه انتقال داده و در آنجا به خاک سپرده شد (ابنفوطی، 1351، ص 337؛ ابنکثیر، ج 13، ص 214؛ عزّاوی، ج 1، ص 227). این آرامگاه از جملة بناهای بازمانده از قرن هفتم در موصل است.برخی از استادان و مُعیدان و تربیت یافتگان مشهور بدریه عبارتاند از: شرفالدین محمدبنعُلوان مهاجر شافعی از تربیتشدگان نظامیّة بغداد ] شاگرد ابوالبرکات عبداللّهبنخضر موصلی معروف به ابنشیرجی [ که پس از بازگشت به موصل در مدارس آنجا از جمله در بدریه تدریس کرد (ابناثیر، ج 12، ص 353؛ ابنکثیر، ج 13، ص 82)؛ کمالالدینابنیونس؛ اثیرالدین * مُفضّلبن عُمر ابهری که خود دانشمند و مدرس بزرگی بود، اما برای آموختن از ابنیونس به موصل سفر کرد و در بدریه معید درس او شد؛ ابوالبرکات مبارکبنمستوفی که برای حل مسایل اقلیدسی و مَجِسْطی نزد کمالالدین ابنیونس از بغداد به موصل رفت؛ علمالدین قیصربنابیالقاسم حنفی مصری معروف به تَعاسیف * ، از سرآمدان علوم ریاضی در مصر وشام، که در مجالس درس کمالالدین حضور یافت و با آنکه موسیقیدان بود در مدرسة بدریه شش ماه نزد کمالالدینبنیونس ماند و بیش از چهل کتابِ موسیقی در خدمت او خواند (ابنخلکان، ج 5، ص 315ـ316)؛ قاضی جلالالدین بغدادی تربیت شده و مقیم بدریه که ابن ابیاُصیبعة (ص 410ـ412) از قول او آورده است که بدرالدین لؤلؤ، به درخواست فرستادة ملک فرنگ، از کمالالدینابنیونس خواست تا محفل علمی بیاراید و به سؤالهای آنها در علوم جواب بگوید؛ نجمالدین قَمراوی و شرفالدین مَتانی که در علوم حِکَمی و شرعی شهرت داشتند و در کسب دانش سفرها کردند، چون به موصل رسیدند در بدریه منزل کردند و از کمالالدین دانش آموختند.منابع: ابنابیاُصیبعة، عیونالانباء فی طبقات الاطبّاء ، چاپ نزار رضا، بیروت 1385؛ ابناثیر، الکامل فیالتاریخ ، بیروت 1385ـ1386/1965ـ 1966؛ ابنخلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناءالزمان ، چاپ احسان عباس، ج 5، بیروت 1397/1977؛ ابن فُوَطی، تلخیص مجمعالا´داب فی معجم الالقاب ، چاپ مصطفی جواد، دمشق 1962؛ همو، الحوادث الجامعة والتجارب النافعة فی المائة السابعة ، چاپ مصطفی جواد، بغداد 1351؛ ابنکثیر، البدایة والنهایة فی التاریخ ، قاهره 1351/1932؛ عباس عزّاوی، تاریخ العراق بیناحتلالین ، بغداد 1353ـ1376/ 1935ـ 1956، چاپ افست قم 1369 ش؛ ناجی معروف، علماءالنظامیات و مدارس المشرق الاسلامی ، بغداد 1393.