بخاری ، وسیلهای گرمازا برای فضاهای سربسته. بخاری یا به صورت اجاقی است تعبیه شده در جوف دیوار، همراه با هواکشِ درون دیواری و یا ابزاری است مستقل از آهن، چدن یا جز آن که هیزم، نفت یا سوخت دیگر در آن میسوزانند؛ و دود آن، از راه لولة بخاری، به مجرایی در دیوار هدایت و به بیرون منتقل میشود.1) نام و پیشینه. واژهای عربی ـ فارسی است (معین، ذیل «بخاری») که نخستین بار در شعر اثیرالدین اومانی، شاعر قرن هفتم، ذکر و وصف شده است (ص 57، حاشیه؛ صفا، ج 3، بخش 1، ص 403ـ404). برای وسایل گرمازا واژههای دیگری نیز به کار میرفته است (امیر معزی، ص 539؛ انوری، ص 242؛ خاقانی، ص 134) که از آن میان میتوان به آتشدان، کانون، کرسی، کَلَکْ، منقل، مُنقُله (آنندراج)؛ تفکده، دودگاه، دودگند، ساداک (نفیسی)؛ و مَغرِب ( ایرانیکا ، ذیل «آتشدان») اشاره کرد.بامطالعة ابزارهای ساختة دست انسان پیش از تاریخ به روشهای استفادة او از آتش پیبردهاند. او علاوه بر استفادة گرمایشی، آن را در پختن غذا (رشیدالدین فضلالله، ص 225(و مراسم مختلف (مصطفوی، ص 67) و غیرآن نیز به کار میبرده، و اغلب برای هردو منظور، از آن استفاده میکرده است. در ابتدا، با سادهترین نوع اجاق ـ یعنی کندن گودالی در زمین و روشن کردن آتش در آن یا چیدن سنگ در اطراف آتش ـ ایجاد گرما میکردند. در کاوشهای باستان شناسی، قدیمترین نمونههای وسایل گرمازا از گنج درّة کرمانشاهان (ح : نیمة دوم هزارة هشتم قم) بهدست آمده است که طرز کاربرد دقیق آنها روشن نیست (اسمیت، ص 12ـ13، ص 20، تصویر شمارة 2).در حوزة دریای خزر، در غارهایی نزدیک بهشهر، بقایای اولین اجتماعات انسانی کشف شده است که به عقیدة کاشف آنها، کارلتون کون (ص 31،41)، به دورة میانسنگی، و به نظر اسمیت (ص 32) به دورة دیرینه سنگی تعلق دارد. اسمیت، با آزمایش کربن 14، قدمت غارها را بین 7200 تا 6600 پیش از میلاد ذکر میکند (همانجا). کون، در کاوشهای خود، از جمله در غار کمربند، آثار چند اجاق را نیز پیدا کرده است (همانجا). در لایههای مختلف تپة زاغة قزوین، نمونهای به دست آمده است که قدمت آن به حدود هزارة ششم پیش ازمیلاد میرسد (ملک شهمیرزادی، ص 7، جدول 1). اجاقهای به اشکال مختلف نیز در تپة جعفرآباد خوزستان پیدا شده که به هزارة ششم تاچهارم پیش از میلاد تعلق دارد و آثار خاکستر در آنها دیده شده است (دلفوس ، ص 17). همچنین میتوان به تپة سنگ چخماق از هزارة پنجم پیش از میلاد در شاهرود (ماسودا ، ص 23) و اجاقهای کشف شدة چغامیش خوزستان، اشاره کرد (دولوگاز ، ص 95). در محلهای مسکونی سیلک کاشان نیز اجاقهایی از هزارة چهارم پیش از میلاد به جا مانده است (گیرشمن، ص 39، تصویر 4). از نمونههای همان دوره، اجاقهای تلّ باکون (لنگسدرف ، ص 13، تصویر 4، 16) و تلّ نخودی (گُوف، ج 1، ص 43ـ47، تصویر 47، نمونة 4)، درخور ذکر است. اجاقی هم از گودین تپة کنگاور، متعلق به اواخر هزارة چهارم پیش از میلاد، به دست آمده که کاوشگر این محوطة باستانی آن را نوعی بخاری پنداشته است (یانگ، ص 3، نقشة 4ـ5). درمنطقهای از محوطة عظیم شهر سوختة سیستان نیز آثاری از اجاقی در کف یک اتاق، از هزارة سوم ـ دوم پیش از میلاد، به دست آمده که برای ایجاد گرما به کار میرفته است (سجادی، 1365 ش، ص 61، تصویر ص 77). همچنین در نتیجة کاوشهای شوش دورة عیلامی، از هزارة دوم پیش از میلاد، اتاقهایی کشف شده که در هرکدام از آنها یک تا چهار بخاری دیواری وجود دارد (گاش، ص 83 ـ94 و تصویرهای ص 95ـ109). در تپة حسنلو، در جنوب غربی دریاچة ارومیه (متعلق به 1000ـ 800 قم)، نیز آثاری از اجاق به دست آمده است (معصومی، ص 7؛ سجادی، ش 81، ص م/21) و درکاوشهای باستان شناسی در گودین تپة کنگاور، موضعی با مقداری خاکستر و تکههایی از سه پایة جلو یک بخاری کشف شده است. همچنین درقسمت میانی واقع برامتداد سه نیمکت خِشتی، که با ملاط ساخته شده و شاید محل نشستن شخص اول برای اعمالِ تشریفاتی بوده، برجستگی کوچکی به چشم میخورد که احتمالاً در حکم آتشدان بوده (یانگ، ص 18، 25ـ26) و همانند بخاری عمل میکرده است (نگهبان، ص 24). از لحاظ زمانی، این دوره نمایندة سکونت قوم ماد در گودین تپه است.در تخت جمشید، جایگاهی برای افروختن آتش پیدا شده که از دورة هخامنشی است و به طرز نیکویی در حرمسرای خشایارشا ساخته شده است (اشمیت، ص 251، طرح D 109، ص 263). از وجود بخاری در دورة اشکانی اطلاع چندانی موجود نیست، اما شرایط خاص اقلیمی ایران، وجود بخاری را در بناهای این کشور ناگزیر میکند. تداوم کاربردِ گونههای مختلف بخاری در دورة ساسانی مشهوداست. در میمند کرمان، آثاری از طاقچه و رف و لولة بخاری مشاهده میشود که متعلق به این زمان است (سرفراز، ص 52(.براثر کاوشهای باستان شناسی دورة اسلامی، در تپة سبزپوشان نیشابور، نمونهای از بخاری به صورت آتشدان، متعلق به قرن سوم ـ چهارم به دست آمده است (ویلکینسون، 1944، ص 282ـ284). در قرن چهارم، درزمان آل بویه، برای رفع سرما از منقلهای بزرگ (کانون) یا آتشدانهایی درکنار اتاق استفاده میشده است (فقیهی، ص 758). دربرخی منابع آمده است که دراین قرن، «در قم کرسیهای نیکو میساختند که صادر میشد» (متز، ج 2، ص 487). در تپة سبزپوشان نیشابور، از سدههای سوم ـ چهارم هجری، و همچنین در دوران سلجوقی، در زمستان از کرسی ایرانی برای گرم کردن استفاده میشده است (ویلکینسون، 1986، ص 223ـ224). در همین دوره، در بسیاری از کاروانسراهای دورة اسلامی، بویژه کاروانسراهای کوهستانی، اجاق یا بخاری دیواری متداول بوده است (کیانی و کلایس، ج 1، ص 9). مغولان در زمان حکومت چنگیزخان در بخش میانی چادرهای خود روزنهای برای عبور دود و مکانی در کف چادر برای افروختن آتش درنظر میگرفتهاند (اشپولر، ص 444ـ445). رشیدالدین فضلالله، در قرن هشتم هجری، نقل میکند که برای گرم شدن، آتش باید قدری «فخیم» باشد تا دود نکند (ص 225)؛ و همو از تنور به عنوان وسیلة گرمازا نام برده و آورده است که « ] آنها [ تنوری کوچک بسازند تا ] در [ آنجا گرم شوند» (همانجا). در همین زمان، از آتشدان به عنوان وسیلة گرمایشی استفاده میشد (گِری، ص 39). تاورنیه در سفرنامة خود (ص 627) دربارة بخاریهای دورة صفویه مینویسد که بزرگان دراتاق خود بخاری دارند و هیزم را در میان آن عمودی میچینند. از اطلاعات برخی منابع دیگر (شاردن، ج 3، ص 83 ـ84) میتوان احتمال داد که بخاری آهنی در ایران از همین زمان متداول شده است. دردورة افشاریه برای ایجاد گرما از کرسی هم استفاده میشده است (استرآبادی، ص 255). دردورة زندیه نیز میتوان به وسایل گرم کنندة عمارت دیوانخانة کریمخانی در شیراز، اشاره کرد (اسلامی، ش 87، ص 7). همچنین در بسیاری از بناهای دورة قاجار، بخاری دیواری مشاهده میشود. ازجمله، بخاریهای دیواری باغ نارنجستان قوام (اسلامی، ش 65، ص 2) و مجموعة کاخ موزة گلستان را میتوان نام برد. گفتنی است که در زمان صدارت امیرکبیر اعلام شده بود که اگر کسی در صنعت ابداعی کند، پاداش خواهد گرفت. درپی آن، جورج استیونس، اروپایی ساکن تبریز، نوعی بخاری پیچ را که بعضی اجزای آن ریخته یا قالبی و برخی چکش کاری شده بود، طراحی کرد که هوای اتاق را در زمستان گرم و معتدل نگاه میداشت و قابلیت پختن غذا و نان را نیز داشت. این بخاری به دولت ارائه شد تا به رواج آن همت گمارد و دستور تهیة تعدادی از آن را برای قشون بدهد (معتضد، ص 292ـ293). از دورة قاجار به بعد، برای تولید گرما در بخاریها از وسایلی نظیر چوب، بوتههای خار، زغال سنگ و نفت سیاه استفاده میشده است. امروزه، بخاریهایی به شکلهای مختلف و متناسب با نوع سوخت (از جمله گاز و برق) از جنس فلزی با دودکش یا بدونِ آن، ساخته میشود. در چند دهة اخیر، نیروی بخار و انرژیخورشیدی نیز برای تولیدگرما بهکار گرفته شده است.2) فن و تنوع بخاریسازی در دورههای مختلف . صنعت بخاریسازی با نحوة زندگی بشر وابستگی مستقیم دارد. چیدن چند سنگ درکنارهم، برای افروختن آتش در آن، از اولین مدارکی است که بر استفادة انسان در عصر حجر از آتش، دلالت میکند (فوربس، ص 29). بر اثر کاوشهای باستانشناسان، چالههای آتش که به صورت فرورفتگیهای بیضی شکل یا مدور در خاک بکر حفرشده بود، به دست آمدهاست که بعضی از آنها با بقایایی از کلوخههای سنگ آهک و خاکستر از نیمة دوم هزارة هشتم پیش ازمیلاد به جا مانده است (اسمیت، ص 12-13). دردورههای بعد، این وسیله به شکل حفرههای تشت مانند زاویهدار و چهارگوش و جز آن به دست آمده است (دُلفوس، ص 16). اجاقها را کنار دیوار (گاش، ص 83ـ94، تصویرهای ص 95ـ109؛ اَمیه، ص 96) یا کف زمین (سجادی، 1365 ش، ص 61) یا بر سکو (معصومی، ص 7؛ سجادی، ش 81، ص م/ 21) تعبیه میکردند؛ و اغلب به صورت ثابت جاسازی میشده است (ماسودا، ص 23(آثار به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی دورة اسلامی، نشان دهندة تنوع صنعت ساخت وسایل گرمایشی است. دراین دوره، آتشدانها در گوشهای از داخل دیوار یا بر قسمت میانی کف اتاق تعبیه میشده است (ویلکینسون، 1944، ص 284). در سدههای آغازین این دوره از کرسی، که شبیه نوع متداول امروزی است (همو، 1986، ص 223)، و همچنین آتشدانهای متحرک که از وسایل گرمازا به شمار میآمد (فقیهی، ص 758)؛ و در قرن هشتم، از ابزارهای گرم کنندة ثابت، نظیر تنور (رشیدالدین فضل الله، ص 225)، یا متحرک (گری، ص 39) مانند مجمر(سلمان ساوجی، ص 41)، استفاده میشده است. در بعضی از کاروانسراهای دورة صفویه، بخاری به صورت فرورفتگیهایی در داخل دیوار و با مصالحی نظیر آجر ساخته میشد (کیانی و کلایس، ج 1، ص 143) و دودکش برخی از بخاریها بسیار باریک و مخزن سوخت آن به گونهای بود که برای سوخت، از بوته استفاده میشد (احسانی، ص 77)؛ و به گفتة تاورنیه (ص 627)، دهنة بخاریها به شکل نیمدایره بوده است.در دورة افشاریه، کرسی یکی از وسایل گرمازا بود (استرآبادی، ص 255). در بناهای بازمانده از دوران زندیه و قاجاریه، آثاری از بخاری دیواری بهچشم میخورد (اسلامی، ش 87، ص 7؛ همو، ش 65، ص 2)؛ و به موازات استفاده از وسایل گوناگون گرمازا، از بخاری نیز استفاده میشده است (دیولافوا، ص 41). بخاریهای دورة قاجار، فلزی و به شکل بشکههایی از آهن سیاه با دریچهای آهنی بود و بر سه پایه قرار داشت. دراین وسیله علاوه بر نفت، از سوختهای دیگری نظیر چوب، فضولات حیوانی، بوته، خاک اره، زغال چوب و زغال سنگ و جزآن استفاده میشد (شهری، ج 5، ص 1672). در ایران سدة اخیر، از حلبی نیز برای ساختن بخاری استفاده میشود ( ایرانشهر ، ج 2، ص 1850). همچنین گفتنی است که درایران، کارخانة ساخت بخاری با سوخت نفت احتمالاً از حدود 1335 ش دایرشده است (همان، ج 2، ص 1741، جدول 7).از آغاز دوران تاریخی، علاوه بر توجه به خاصیت گرمایشی بخاریها، به جنبههای زینتی آن نیز توجه میشده است. از بخاریهای بازمانده از گذشتة دور تا قرن اخیر، با اندازههای گوناگون و شکلهای مختلف ثابت و متحرک، میتوان دریافت که آنها را در جاهای مناسبی از خانه قرار میدادند (ماسودا، ص 23؛ ویلکینسون، 1944، ص 284؛ فقیهی، ص 758) و در ساخت آنها، ظرافتهایی به کار میرفت که زینت بخش محل سکونت نیز میشد. از این نوع، میتوان به بخاریهای دیوارشمالی تالارهای دیوانخانة کریمخانی اشاره کرد که تزیینات اطراف آن با گذشت زمان و تأثیر عوامل طبیعی از بین رفته است (اسلامی، ش 87، ص 7). در دورة قاجاریه نیز میتوان از بخاری مرمری که در شاهنشین تالار باغ آیینة باغ نارنجستان قوام وجود دارد، نام برد که از نمونههای منحصر به فرد دورة قاجاریه است (اسلامی، ش 65، ص 2، 10-11). برای تزیین بخاریها از تُنگبری، حجاری، خطاطی، رنگ آمیزی، قالب زنی، کُشتهبری، گچبری، لچک و نقاشی استفاده میشد، که اینگونه کارهای تزیینی در بخاریهای بناهای تاریخی استانهای اصفهان و فارس، از اهمیت ویژهای برخوردار است.منابع: اثیرالدین اومانی، دیوان اثیرالدین اومانی ، نسخة خطی دانشگاه تهران، ش 2/1883؛ محمدتقی احسانی، یادی از کاروانسراها، رباطها و کاروانها درایران ، ] بیجا [ 1989؛ محمد مهدیبن محمدنصیر استرآبادی، درّة نادره: تاریخ عصرنادرشاه ، چاپ جعفر شهیدی، تهران 1341 ش؛ اللّه قلیاسلامی، گزارشهای باستانشناسی: دیوانخانة کریمخانی شیراز ، ش 87؛ همو، گزارشهای باستانشناسی : نارنجستان قوام، دیوانخانة قوامالملکی شیراز ، ش 65؛ برتولد اشپولر، تاریخ مغول در ایران ، ترجمة محمود میرآفتاب، تهران 1365 ش؛ محمدبنعبدالملک امیرمعزی، دیوان امیرمعزی نیشابوری ، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران 1318 ش؛ پیرامیه، «شهرنشینی ایلامی در شوش»، ترجمة افسانه خلعتبری، در نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی درایران ، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران 1365 ش؛ علیبن محمد انوری، دیوان انوری ، چاپ سعید نفیسی، تهران 1337 ش؛ ایرانشهر ، تهران 1342-1343 ش؛ ژان باتیست تاورنیه، سفرنامه تاورنیه ، ترجمة ابوتراب نوری، چاپ حمید شیرانی، تهران 1363 ش؛ بدیلبن علی خاقانی، دیوان ، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران } تاریخ مقدمه 1338 ش [ ؛ ژانپل راشل دیولافوا، ایران، کلده و شوش ، ترجمة علیمحمد فرهوشی، چاپ بهرام فرهوشی، تهران 1364 ش؛ رشیدالدین فضلالله، وقفنامة ربع رشیدی ، چاپ ایرج افشار، تهران 1350 ش؛ منصورسجادی ، دومین گزارش از کاوش در تپة حسنلو، تابستان 1353 ، ش 81؛ همو، «شهرسوخته»، در نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی درایران ، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران، 1365 ش؛ علیاکبر سرفراز، «میمند شهر ساسانی» در یادنامة پنجمین کنگرة بینالمللی باستان شناسی وهنر ایران ، ج 1، چاپ محمدیوسف کیانی واکبر تجویدی، تهران 1347 ش؛ سلمانبن محمد سلمان ساوجی، دیوان کلیات سلمان ساوجی ، چاپ مهرداد اوستا، تهران ] بیتا. [ ؛ محمد پادشاهبنغلام محییالدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی ، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1363 ش؛ جان شاردن، سیاحتنامه شاردن ، ترجمة محمد عباسی، تهران 1350 ش؛ جعفر شهری، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم ، تهران 1368 ش؛ ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات درایران ، ج 3، بخش 1، تهران 1351 ش؛ علیاصغر فقیهی، آل بویه و اوضاع زمان ایشان با نموداری از زندگی مردم در آن عصر، تهران 1357 ش؛ محمد یوسف کیانی و ولفرام کلایس، فهرست کاروانسراهای ایران ، تهران 1362-1368 ش؛ آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری ، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران 1364 ش؛ محمدتقی مصطفوی، «آتشدانها در ابنیة متبرک اسلامی» در پنجمین کنگرة بینالمللی باستان شناسی و هنرایران ، ج 1، چاپ محمد یوسف کیانی و اکبر تجویدی، تهران 1347 ش؛ خسرو معتضد، حاج امینالضرب و تاریخ تجارت و سرمایهگذاری صنعتی در ایران، تهران 1366 ش؛ غلامرضا معصومی، اولین گزارشهای مقدماتی از کاوشهای علمی 1970 در تپة حسنلو ، ش 72؛ محمد معین، فرهنگ فارسی ، تهران 1362 ش؛ صادق ملک شهمیرزادی، «تپه زاغه: تحلیلی اجمالی از عملکرد منازل مسکونی»، مجله باستان شناسی و تاریخ ، سال 6، ش 1و2 (1371 ش)؛ علیاکبر نفیسی، فرهنگ نفیسی ، تهران 1355 ش؛ عزتالله نگهبان، «شهرنشینی و شهرسازی از هزارة چهارم تا هزارة سوم قم» در نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی درایران ، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران 1365 ش؛ کایلریانگ، گزارشهای باستان شناسی:کنگاور ، ش 17؛C. Coon, Cave explorations in Iran 1949 , Philadelphia 1951; P.P. Delougaz, H.J.Kantor, "The 1973-74 excavation at C oqa ¦ Miی", in Proceedings of the IIIrd. Annual Symposium on Archaeological Research in Iran , ed. F.Bagherzadeh, Tehran 1975; G. Dolefus, "La 6 e campagne de fouilles ب J`afara ¦ ba ¦ d, Xuzesta ¦ n", in Proceedings of the IIIrd Annual Symposium on Archaeological Research in Iran , ed.F. Bagherzadeh, Tehran 1975; Encyclopaedia Iranica , s.v. "A ¦ taیda ¦ n" (by M.Boyce); R.J. Forbes, Studies, in ancient technology , vol. VI , Heat and heating, refrigeration, light , Leiden 1966;H. Gasche, "Architecture d'intإrieur susiإnne: les cheminإes", in Fragmenta Historicae, rإunis par L.De Meyer, H. Gasche, et F.Vallat, Paris 1986; R.Ghirshman, Fouilles de Sialk I, prةs de Kashan, 1933, 1934, 1937, Paris 1938; C.Goff, Excavation at Tall- i ¦ - Nakhodi,Iran , vol.I, London 1963; B.Gray, Treasures of Asia, Persian Painting, text, from Keeper of oriental antiquities at the British Museum, London 1977; A. Langsdorff, D. McCown, Tall- i ¦ -Bakun A, Season of 1932 , Chicago,Ill. 1942; S. Masuda, "Excavation at Tappeh Sang- c § axma ¦ q" in Proceedings of the IInd. Annual Symposium on Archaeological Research in Iran ,ed. F. Bagherzadeh, Tehran 1974; E.F.Schmidt, Perspolis I, structures, reliefs, Chicago, Ill.1953; Philip E.L.Smith, "Reflections onfour seasons of excavations at Tappeh Ganj Dareh",in Proceedings of the IV th. Annual Symposium on Archaeological Research in Iran , ed. F.Bagherzadeh, Tehran 1976; C.K. Wilkinson, "Heating and cooking in Nishapur", in The Metropolitan Museum of Art, Bulletin June 1944); idem, Nishapur: some early Islamic buildings and their decoration, New York 1986.