بادامچی، حاج محمدعلی ، تاجر آزادیخواه تبریزی در دوره مشروطیت و از یاران نزدیک شیخ محمد خیابانی * . در جریان به توپ بستن مجلس شورای ملی واستبداد صغیر، در برانگیختن مردم تبریز به مقاومت نقش مؤثری داشت. پس از بازگرداندن مشروطیت، به عضویت انجمن ایالتی آذربایجان انتخاب شد (ثقةالاسلام تبریزی، ص 343) و تا محرم 1330 که نیروهای روسیه مشروطه خواهان تبریز را سرکوب کردند و او ناچار به خانه نماینده آلمان در تبریز پناه برد، در آن سِمَت بود. پس از چند ماه تحصّن راهی تهران شد.در سالهای آخر جنگ جهانی اول و همزمان با افول سیطره روسیه در مناطق شمالی کشور و شروع مرحله تازهای از تلاش احزاب و گروههای سیاسی، جمعی از دموکراتهای آذربایجان در اواسط 1335 تشکیلات منسجمی به رهبری شیخ محمد خیابانی ایجاد و فعالیت گستردهای آغاز کردند. بادامچی از ابتدای کار با این عده همراه بود. در اواسط 1336 بخشی از آذربایجان به تصرف نیروهای نظامی عثمانی در آمد. فرماندهان قوای عثمانی چون تشکیلات خیابانی را مانعی بر سر راه خود میدیدند، بر آن شدند که بساط آن را برچینند. خیابانی و بادامچی و اسماعیل نوبری در 8 ذیقعده همان سال دستگیر و پس از دو ماه حبس در اورمیه به قارص تبعید شدند. اما روزگاری چیرگی نیروهای عثمانی چندان نپایید و پس از خروج آنها از ایران، سران تبعیدی به تبریز بازگشتند.تحولات سیاسی آذربایجان به قیام گروه خیابانی در برابر حکومت مرکزی انجامید (18 صفر 1336). در جریان این قیام، بادامچی از زمره فعّالان بود و بیشتر یار نزدیک و صاحب نفوذ خیابانی به شمار میرفت تا عضو فعال تشکیلاتی. در اجتماعات حزبی یا سخنرانیهای عمومی نشانهای از حضور او دیده نشده است، ولی هرگاه مذاکرهای با فرستادگان حکومت کار بود یا موضوعی حسّاس پیش میآمد، بادامچی حضور داشت.در 29 ذیحجه 1338، چند روز پس از ورود مهدیقلی هدایت به عنوان والی آذربایجان به تبریز، خیابانی کشته شد. بادامچی به اتفاق تنی چند از سران قیام، راهی قراجه داغ شد، ولی اندکی بعد با آرامتر شدن اوضاع به تبریز بازگشت.یاران خیابانی دست؛ از فعالیت برنداشتند و به تعقیب هدفهای خود مصمم بودند. مخبرالسلطنه بسیاری از مشکلات حکومتی خود را ناشی از تحریکات آنها میدانست، ازینرو بادامچی برای مدت کوتاهی بازداشت شد (رهنما، روزنامه، ش 15، میزان 1299 ش). بادامچی از اعضای انجمن معارف و جمعیت نشر معارف تبریز بود که حسنتقیزاده و محمدعلی تربیت و تنی چند از معاریف دیگر با آنان همکاری داشتند. مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) مینویسد که پس از کودتای 3 اسفند 1299،؛ بادامچی و عدهای از دوستانش نزد وی رفته و گفتهاند که کودتا نقشه انگلیس است و نباید در برابر آن ساکت نشست (ص 327)؛ ولی آنها موفق به جلب همکاری مخبرالسلطنه نشدند و چون از لحاظ سیاسی نیروی تعیین کنندهای نبودند، نتوانستند دست به عمل مؤثری بزنند.در پی کودتای نافرجام ماژور ابوالقاسم لاهوتی * در بهمن 1300 در تبریز، گروهی از بزرگان شهر، از جمله بادامچی، دستگیر شدند و در حدود دو ماه و نیم، تا ورود مصدقالسلطنه (دکتر محمد مصدّق) والی جدید، زندانی بودند. هواداران خیابانی با اجرای مراسم سالگرد مرگ او و انتشار جزوههایی چون شرح حال و اقدامات شیخ محمد خیابانی ، که بادامچی نیز مقالهای در آن داشت، در بزرگداشت یاد او میکوشیدند. ولی اقتدار روزافزون نظامیان حتی امکان تجدید خاطره او را از میان برد. بادامچی تا پایان عمر که با سالهای آخر حکومت رضاخان مقارن بود، به نیکنامی زیست و به کسب و کار، و در حد امکان ترویج امتعه داخلی، اشتغال داشت.منابع: علی آذری، قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز ، تهران 1354 ش، ص 110، 151، 262، 281-283، 286ـ287، 500؛ اسماعیل امیر خیزی، قیام آذربایجان و ستّارخان ، تبریز 1356 ش، ص 336، 411، 480، 533؛ ادوارد گرانویل براون، نامههایی از تبریز ، ترجمه حسن جوادی، تهران 1351 ش، ص 165؛ علیبن موسی' ثقة الاسلام تبریزی، مجموعه آثار قلمی ثقة الاسلام شهید تبریزی ، چاپ نصرت الله فتحی ] تهران 1355 ش [ ؛ رهنما (روزنامه)، ش 15، میزان 1299 ش؛ شرح حال و اقدامات شیخ محمد خیابانی ، بقلم چند نفر از دوستان و آشنایان او، تهران 1356 ش، ص 27، 30؛ محمد علی صفوت تبریزی، تاریخ فرهنگ آذربایجان، قم 1329 ش، ص 30ـ31، 100ـ101، 107ـ108؛ کریم طاهرزادة بهزاد، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ، تهران 1363 ش، ص 211، 224، 504؛ احمد کسروی، تاریخ هیجده ساله آذربایجان ، تهران 1357 ش، ص 365؛ همو، زندگانی من ، تهران ] بیتا. [ ، ص 96، 105؛ مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات ، تهران 1363 ش، ص 315، 320؛ همو، گزارش ایران ، چاپ محمدعلی صوتی، تهران 1363 ش، ص 354، 365، 373، 376.