بابِ همایون (1) ، دروازه و خیابان متصل به آن در ارگ قاجاری در تهران. نیمة جنوبی ارگ، جایگاه محلة سلطنتی، با کوچهای به نام کوچة دربِ اندرون از ناحیة وزارتی در شمال جدا میشد و خیابان شمالی - جنوبی الماسیّه، که بعدها باب همایون نامیده شد، خود ناحیة وزارتی را به دو محله تقسیم میکرد. سر درِ الماسیّه، انتهای جنوبی خیابان الماسیّه را به وسط کوچة درب اندرون میپیوست؛ دروازة دیگری به نام دروازة ارگ، بنای سادهای که در دورة تسلّط افغانها ساخته شد، آن خیابان را به باروی شمالی ارگ متّصل میکرد (مینورسکی در چاپ اول د.اسلام ، ج8، ص 718، به نقشهای از محلات ارگ و تهران که برزین در 1258 تهیّه کرد اشاره و آن را از نظر تاریخی مهم تلقی میکند). در 1285-1291 براساس طرح اوگوست کرزیر اتریشی، تهران توسعة اساسی یافت (پولاک، ص 218 و لوحة 3) و به گسترش شهر در همة جهات انجامید (آرنس ، ص 46 وبعد). میدان توپخانه در شمال ارگ احداث شد؛ برای کشیدن خیابان ناصریّه (بعدها ناصرخسرو) به قصد انحراف مسیر عبور و مرور عمومی از خیابان الماسیّه، خندق شرقی ارگ پر شد (اعتمادالسلطنه،1293ـ 1296، ج3، ص 44) و خیابان الماسیّه و دروازههای آن نوسازی شد. وظیفة نظارت بر نوسازی به محمد رحیمخان قاجار علاءالدوله امیر نظام محول شد و در آن سنتهای قدیم معماری ایرانی با بعضی خصوصیات معماری اروپایی به هم آمیخت (رجوع کنید به کرزن، ص 306 و بعد). سردرِ الماسیّه به صورت ساختمانی دو اشکوبه تجدید بنا شد و آن را باب همایون نامیدند (تقلیدی آشکار از عثمانیها که این نام را به معنای «دروازة شاهی» به درِ ورودی اصلی در باروی خارجی سرایِ نو سلطان، یعنی طوپقاپوسرای در استانبول، اطلاق میکردند رجوع کنید به باب همایون (2) * ). اشکوب پایین با سنگبری و کاشیهای لعابی با رنگهای درخشان تزیین شد. دهانهای بزرگ محل عبور و مرور بود و طاقنماها و ایوانها و اتاقکهای دروازهبانها در دو جناح آن قرار داشت. نمای نیمدایرة بالای دروازه با کاشیهای لعابی دارای نقش گل و گیاه و در میان آن به نشان دولت و سلطنت، شیر و خورشید، مزیّن بود. در اشکوب بالا تالاری بود با دو ستون مزیّن به گچکاری و نوارهای پیچاپیچ و طاقی نیمدایره با طرحهای گوناگون گل و گیاه و در دو جناح این تالار دو گوشواره یا دهلیز با شیشههای رنگی و آیینهکاری. هرگاه شاه در تهران بود بر فراز این سردر پرچم شیر و خورشید در اهتزاز بود (کرزن، ص 307-308؛ ذکاء، ص336 به بعد، با عکسی از آن زمان در شکل 149). نامِ خیابان الماسیّه نیز به باب همایون (بعدها نیز دالان بهشت یا خیابان دولت) تغییر یافت و به خیابانی سنگفرش شده، پهن و مستقیم، با پیادهرو و ردیف درختان و تیرهای چراغ (چراغهای روغن سوز) و نردههای فلزی تبدیل شد. دو ردیف مغازة متحدالشکل، همگی با نماهایی مزیّن به طاقهای مدور و طاقکهای مشبّک، در دو طرف خیابان ایجاد شد. خیابان باب همایون به ساختمانهای اداری عمده مانند مدرسة نظام، قورخانه، انبار غلّة خالصه، مجمعالصنایع، جایی که صاحبان حرف مختلف و صنعتگران حرفهای در کارگاههای شخصی خود کار میکردند (اعتمادالسلطنه، 1299) و نیز به مسجد مهدعلیا و غیر مستقیم به مدرسة دارالفنون راه داشت (ذکاء، ص 338 به بعد، با ارجاعات و شکل شمارة 147 حاوی نقاشی آبرنگ محمودخان ملکالشعراء). دروازة ارگ در آن وقت دروازة دولت نامیده شد و به صورت دروازهای دو اشکوبه با دهانهای بزرگ و دهانههای کوچکتر و کوتاهتری در در جناح و رواقی ستوندار -که بالای آن سر منارهای نیمدایره که در دو طرف آن دو گوشواره قرار داشت- ساخته شد. درهای اصلی بنا چدنی بود و نمای آن با کاشیهای براق با طرحهای پُرتلالو مزیّن شده بود (ذکاء، ص 339 و بعد؛ کرزن، ص 306-307 و شکل مقابل ص 306). در 1313ش در زمان رضاخان ضمن طرح توسعة جدید، باروها و دروازههای ارگ برداشته شد (مصطفوی، ص 26؛ بوبک، ص 18)، ولی خیابان باب همایون نسبتاً دست نخورده باقی ماند.منابع: محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه، روزنامة ایران ، ش 478، 1299؛ همو، مرآت البلدان ، چاپ سنگی تهران 1293-1296؛ یحیی ذکاء، تاریخچة ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان ، تهران 1349ش؛ محمد تقی مصطفوی، «ارگ تهران»، اطلاعات ماهانه ، دورة 6، ش 69 (1332ش)؛P.G. Ahrens, Die Entwicklung der Stadt Tehran , Opladen 1966; H. Bobek,"Tehran",in Geographische Forschungen= Schlern-Schriften 190: Festschrift zum 60. Geburstag von Hans Kinzl , Innsbruck 1958, G.N. Curzon, Persia and the Persian question , London 1892, EI,s.v. Tehran(V.Minorsky); J.E. Polak, ،، Topographische Bemerkungen zur Karte der Umgebung und zu dem Plane von Teheran,'' in Mitteieungen der K.K. geographischen Gesellschaft in Wien , 20 (1877).