حزب در ترکیه.

معرف

پس از شکست حکومت تک‌حزبی اتحاد و ترقی در 1337، جمعیتها و احزاب سیاسی بسیاری در محدوده استانبول ــ که تحت استیلا و تسلیم نیروهای متفقین بودــ پدید آمد (رجوع کنید به بخش :3 در عثمانی)
متن
حزب در ترکیه. پس از شکست حکومت تک‌حزبی اتحاد و ترقی در 1337، جمعیتها و احزاب سیاسی بسیاری در محدوده استانبول ــ که تحت استیلا و تسلیم نیروهای متفقین بودــ پدید آمد (رجوع کنید به بخش :3 در عثمانی). در دوره جنگِ رهایی ملی، که در 1302ش/1923 منجر به اعلان «جمهوریت» در ترکیه شد، بیش از پنجاه حزب و جمعیت سیاسی با گرایشهای مختلف (ملی و مذهبی و چپ) پدید آمد (اونسال، ص 27) که بیشتر آنها یا به جمعیتهای «مدافعه حقوق» پیوستند یا ضمن حفظ هویت خود، با نیروهای اشغالگر به مخالفت و مبارزه پرداختند (رجوع کنید به ادامه مقاله).پس از اشغال بخشهایی از امپراتوری عثمانی به دست متفقین و شدت یافتن عملیات گروههای قومی تجزیه‌طلبِ مورد حمایت آنها (رجوع کنید به شاو، ج 2، ص 341 به بعد؛ کونگار، ص 89؛ تونچای، 1990، ص 68)، برای دفاع از استقلال ملی و تمامیت ارضی ترکیه، جمعیتهایی به طور خودجوش و غالباً با همکاری بقایای گروههای محلی حزب اتحاد و ترقی* (رجوع کنید به تونایا، کتاب 2، ص 185ـ197)، از 1337 شروع به شکل‌گیری کردند (رجوع کنید به همان، کتاب 2، ص 212؛ شاو، ج 2، ص 340ـ341). این جمعیتها سرانجام تحت عنوان جمعیت دفاع از حقوق آناطولی و روم‌ایلی (آناطولی و روم‌ایلی مدافعه حقوق جمعیتی) متحد شدند. این جمعیت پس از عزیمت مصطفی کمال‌پاشا (رجوع کنید به آتاتورک*) به آناطولی در شعبان 1337/ مه 1919 ــ که سرآغاز جنگ رهایی ملی به شمار آمده است (تونچــای، 1981، ص 342)ــ و پس از برگـزاری نشستها و همایشهایی با حضور نمایندگان استقلال‌طلب ایالات و ولایات با کوششهای مصطفی کمال‌پاشا و یارانش، تأسیس شد (رجوع کنید به کارپات، ص 51ـ52؛ کونگار، ص 81ـ87). جمعیت بنابر نظام‌نامه‌اش، که با بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم آغاز می‌شد (رجوع کنید به تونچای، 1981، ص 341)، یک تشکیلات اسلام‌گرای مدافع میهن‌دوستی عثمانی و مدعی مصونیت ساحت مقامهای عالی سلطنت و خلافت از تعرض، و دفاع از این دو نهادِ به‌هم‌پیوسته در کنار دیگر ارکان عمده حاکمیت ملی بود (رجوع کنید به همو، 1990، ص 63ـ64؛ تونایا، کتاب 2، ص 71). برای متحد کردن جمعیتها ــکه دارای وظایف نظامی، سیاسی و اداری بودندــ نهادی به نام هیئت نمایندگی (هیئت تمثیلیه) ایجاد شد، که مصطفی کمال‌پاشا در رأس آن قرار گرفت (آوجی، ص 402ـ403؛ شاو، ج 2، ص 345؛ زورخر، ص 156). این هیئت ــ که حکم کمیته مرکزی جمعیت دفاع از حقوق آناطولی و روم‌ایلی را داشت (تونچای، 1990، ص 66) ــ از آن پس ابزار مؤثری در دست مصطفی کمال‌پاشا و هوادارانش (کمالیستها) شد، چنان‌که شعب جمعیت در برگزاری انتخابات و تشکیل آخرین مجلس مبعوثان عثمانی (در 28 ربیع‌الآخر 1338 در استانبول) و تشکیل نخستین دوره «مجلس ملی کبیر ترکیه» (دوازده روز پس از انحلال مجلس مبعوثان در آنکارا، به ریاست مصطفی کمال‌پاشا) نقش عمده داشتند (توران، ص 11؛ شاو، ج 2، ص 347ـ 348؛ آوجی، ص 404ـ 405).از همان آغازِ کارِ سازماندهی جمعیتهای دفاع از حقوق، بر فراحزبی و فرامَسلکی بودن فعالیتهای آنها تأکید شد، چنان که در مادّه 9 قطعنامه دَه مادّه‌ایِ همایش ارزروم (شوال ـ ذیقعده 1337) تأکید گردیده که جمعیت دفاع از حقوق آناطولی شرقی، اتحادیه‌ای است از جمعیتها و فارغ از هرگونه منافع حزبی است (شاو، ج 2، ص 345). نمایندگان شرکت‌کننده در همایش سیواس (ذیحجه 1337) هم موظف به ادای سوگندی به این مضمون بودند که در این همایش به‌جز سعادت و نجات وطن، از هیچ هدف شخصی پیروی نخواهند کرد، برای احیای جمعیت اتحاد و ترقی هیچ کوششی نخواهند نمود و به هیچ‌یک از تمایلات احزاب سیاسی موجود خدمت نخواهند کرد (برکس، ص 518).اگرچه در آخرین مجلس مبعوثان عثمانی و نخستین مجلس کبیر، که بیشتر اعضای آنها از جمعیتهای دفاع از حقوق بودند، وابستگان بیشتر احزاب دوره‌های مشروطیت و «متارکه» (رجوع کنید به بخش :3 در عثمانی؛ چپ/ چپ‌گرایی*، بخش :3 در ترکیه) نیز حضور داشتند، به گروه‌بندیهای فرقه‌ای مجلس حساسیت وجود داشت، از فرقه‌گرایی دوره مشروطه بارها انتقاد شد و این حساسیت در مراسم تحلیف نمایندگان هم منعکس شد، و با اینکه همه نمایندگان خود را عضو جمعیت دفاع از حقوق آناطولی و روم‌ایلی می‌شمردند، این جمعیت در مجلس مبعوثان به دو گروه اول و دوم تقسیم شد (رجوع کنید به ادامه مقاله). در عین حال، گروههای سپاه سبز (یشیل اردو؛ رجوع کنید به چپ/ چپ‌گرایی*، بخش :3 در ترکیه) و تعاون (تَسانُد) و احزاب کمونیست (رجوع کنید به برکس، همانجا) نیز در این مجلس شکل گرفتند (تونایا، کتاب 2، ص 87ـ88).گروه دومِ دفاع از حقوق، که به‌تدریج در مجلس شکل گرفته بود، در تابستان 1301ش/1922 اعلام موجودیت کرد. این گروه افرادی را دربرمی‌گرفت که با دیدگاههای مختلف، مخالف مصطفی کمال بودند، از جمله اتحادیون (وابستگان حزب اتحاد و ترقی)، و گویا هدف اصلی آن پیشگیری از مطلق‌العنان شدن وی بود. جمعیت «محافظه مقدسات» نیز ــکه از سلطنت و خلافت پشتیبانی می‌کرد و با جمهوریت مخالف بودــ در خارج از مجلس با این گروه همکاری داشت (تونچای، 1981، ص 45ـ47؛ برکس، همانجا؛ آوجی، ص 405؛ شاو، ج 2، ص 359ـ360). جمعیت «طریقت صلاحیه» هم ــکه ضد اتحاد و ترقی و طرفدار سلطنت و برآمده از حزب حریت و ائتلاف (رجوع کنید به حریت و ائتلاف*، حزب) بودــ هم زمان با گروه دوم دفاع از حقوق فعالیت داشت (رجوع کنید به تونایا، کتاب 2، ص 151ـ159). کمالیستها که درنتیجه ارتقای مصطفی کمال‌پاشا به مقام قهرمان جنگ رهایی ملی، در پرتو پیروزیهای نظامی و سیاسی، اوضاع را برای پیشبرد برنامه‌های خود مساعد می‌دیدند، دراوایل بهار 1302ش/ 1923 مجلس را، برای برگزاری انتخابات مجلس بعدی، منحل کردند (رجوع کنید به برکس، ص 504ـ507؛ کارپات، ص 55ـ 57؛ احمد، 1994، ص 53). مجلس دوم در اواسط تابستان 1302ش/1923 افتتاح شد و یک ماه بعد، تشکیل فرقه خلق رسمآ اعلام گردید. این حزب از آبان 1303/ نوامبر 1924 فرقه جمهوری‌خواه خلق (جمهوریت خلق فرقه‌سی) و از اردیبهشت 1310/ مه 1931 حزب جمهوری‌خواه خلق نامیده شد (رجوع کنید به جمهوری‌خواه خلق*، حزب).جریان حذف احزاب دیگر ــ که از پیش از برگزاری انتخابات مجلس دوم و تشکیل فرقه خلق آغاز شده بودــ این فرقه را در آستانه اعلان جمهوریت در 8 آبان 1302/ 29 اکتبر 1923، به تنها حزب علنی و فعال ترکیه بدل کرد، اما یکه‌تازیهای این حزب، به‌تدریج گروهی را به فکر کناره‌گیری از آن و بنیان‌گذاری حزب دیگری انداخت و سرانجام، حدود یک سال پس از اعلان جمهوریت، حزب جمهوری‌خواه ترقی‌پرور (ترقی‌پرور جمهوریت فرقه‌سی) تشکیل گردید ()دایرةالمعارف جمهوریت (، ج 1، ص 42). این حزب متشکل از 32 تن از نمایندگان میانه‌رو مجلس بود و اگرچه، مانند حزب حاکم، از سکولاریسم و ملی‌گرایی جانب‌داری می‌کرد، با تمایلات اقتدارگرایی و انحصارطلبی و مرکزمحوری آن مخالفت می‌ورزید و در مقابل، از اصول تفکیک قوا و تمرکززدایی و اقتصاد آزاد دفاع می‌کرد و بیشتر تکامل‌گرا بود تا انقلابی (رجوع کنید به زورخر، ص 175ـ176؛ توران، ص 27ـ28). اگرچه اندکی پس از اعلان تشکیل حزب مورد بحث، مصطفی کمال‌پاشا در مصاحبه‌ای وجود احزاب سیاسی را در حکومت جمهوری امری بدیهی دانست ()دایرةالمعارف جمهوریت (، ج 1، ص 56)، اما نظر موافقی به آن نداشت و حزب مذکور عملا پس از شش ماه و نیم، در اواسط خرداد 1304/ اوایل ژوئن 1925 منحل گردید (همان، ج 1، ص 42؛ تونچای، 1981، ص 146ـ 147) و دوره کوتاه چندحزبی به پایان رسید (احمد، 1986، ص 216). حزب کمونیست هم ــکه در 1300ش/1921 از پای درآمده بودــ غیرقانونی اعلام شد (همانجا) و ناگزیر، به فعالیتهای زیرزمینی پرداخت (رجوع کنید به چپ/ چپ‌گرایی*، بخش :3 در ترکیه). توطئه سوءقصد به جان مصطفی کمال‌پاشا در تابستان 1305ش، فرصت دیگری برای قلع و قمع بقایای مخالفان، به‌ویژه طرفداران حزب اتحاد و ترقی، فراهم آورد (تونایا، کتاب 2، ص 158، 192ـ193؛ تونچای، 1981، ص 161 به بعد). تا 1306ش/ 1927، همه مخالفتها با حکومت کمالیستی چنان سرکوب شده بود که در مجلس سوم جمهوری، که در همان سال تشکیل گردید، فقط حزب جمهوری‌خواه خلق شرکت داشت (لوئیس، ص 276) و حکومت تک‌حزبی بار دیگر مستقر شد. در 1309ش/ 1930، به منظور هدایت ناخشنودیها به سمت جنبشی غیرمخرب و جلب افکار عمومی غرب، نسبت به وجود حزب مخالف اما تحت‌نظارت احساس نیاز شد و علی فتحی اوکیار (متوفی 1322ش/1943)، دوست نزدیک مصطفی کمال‌پاشا (رجوع کنید به )دایرةالمعارف جمهوریت (، ج 2، ص 42؛ بوزآرسلان، ص 108 به بعد)، مأمور تشکیل حزب جمهوری‌خواه آزاد شد؛ اما استقبال خلاف انتظار از این حزب و وقوع اغتشاشاتی برضد حکومت، به تحریک ناراضیانی که به آن پیوسته بودند (احمد، 1986، ص 216)، موجبات نگرانی سران حزب حاکم را چنان فراهم آورد که اوکیار سه ماه و پنج روز پس از تأسیس حزب مورد بحث، آن را منحل کرد (رجوع کنید به کارپات، ص 73ـ 75؛ کونگار، ص 140 به بعد؛ امرنجه، ص 213ـ216).پس از شکست دومین تجربه چندحزبی، با وجود ادامه فعالیت غیرعلنی احزاب و گروههای زیرزمینی (تونایا، کتاب 2، ص 271)، نظام تک‌حزبی تا 1324ش/1945 ادامه یافت؛ اما حزب حاکم به سبب تحولات و ایجابات داخلی و خارجی (رجوع کنید به آل‌بایراق، ص 18 به بعد؛ نیز رجوع کنید به جمهوری‌خواه خلق*، حزب)، به ناچار، وجود احزاب دیگر را پذیرفت. حزب توسعه ملی نخستین حزب پدید آمده در 1324ش/1945 بود که نتوانست در انتخاباتهای بعدی توفیقی به‌ دست آورد (توران، ص 46؛ )دایرةالمعارف جمهوریت (، ج 2، ص 72). حزب دموکرات ـ که از درون حزب جمهوری‌خواه خلق سربرآورد، اما مشی سیاسی متفاوتی داشت ــ در دی 1324/ ژانویه 1946 رسماً اعلام موجودیت نمود (آوجی، ص 423؛ آل‌بایراق، ص 59ـ 62). این حزب ــ به علت جلوافتادن تاریخ انتخابات و برگزاری آن در تیر 1325/ ژوئیه 1946، که به سبب مداخلات حزب حاکم به انتخابات شائبه‌دار معروف شد ()دایرةالمعارف جمهوریت (، ج 2، ص 97)ــ نتوانست بیش از شصت نماینده به مجلس بفرستد (کارپات، ص 144)؛ اما در انتخابات اردیبهشت 1329/ مه 1950، که یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ترکیه به ‌شمار می‌رود، با به دست آوردن 408 کرسی در مجلس، در برابر حزب جمهوری‌خواه خلق که تنها 69 کرسی به‌دست آورده بود، به پیروزی قاطع دست یافت (همان، ص 201ـ202؛ زورخر، ص 227ـ228) و تا کودتای خرداد 1339/ مه 1960، به عنوان حزب اکثریت، بر ترکیه حکومت کرد (رجوع کنید به دموکرات*، حزب).حزب دموکرات پس از رسیدن به قدرت، به ویژه پس از پیروزی در انتخابات 1333ش/ 1954، با تصویب قوانین انحصارطلبانه و اعمال محدودیتهایی، فشار بر احزاب مخالف را تشدید کرد. این محدودیتها که نشانه تمایل حزب دموکرات به بازگشت به شیوه‌های نظام تک‌حزبی بود، واکنشهایی را برانگیخت (کونگار، ص150، 153) که به کودتای 1339ش/ 1960 و انحلال حزب انجامید.پس از کودتای 1339ش/1960 و کودتاهای اسفند 1349/ مارس 1971 و شهریور 1359/ سپتامبر 1980 و نیز اعلام مصوبه کمیته امنیت ملی در اسفند 1375/ فوریه 1997 ــ که درواقع کودتای دیگری بود و به سقوط دولت ائتلافی احزاب رفاه و راه راست و انحلال حزب رفاه انجامید (رجوع کنید به همان، ص 281 به بعد، 654 به بعد؛ اؤزی‌پک، ص 625ـ626؛ کیمان، ص 161 به بعد)ــ احزاب و جمعیتهایی که تشکیل شدند، به‌طور کلی به این جریانها تعلق داشتند: 1)جریان احزاب سنّتیِ راستْ مرکز، چون حزب مام‌میهن*، حزب عدالت و حزب ترکیه جدید. دو حزب اخیر ادامه حزب دموکراتِ منحل شده به شمار می‌آمدند. حزب عدالت به رهبری سلیمان دمیرل ــ که از احزاب عمده بین دو کودتای 1339ش/ 1960 و 1349ش/ 1971 به‌شمار می‌آمد و زمام چند دولت را در دست داشت (رجوع کنید به اوزدمیر، ص 216 به بعد، 240 به بعد؛ کونگار، ص 160، 162، 164، 169، 184ـ 185)ــ پس از کودتای 1359ش/ 1980 و موقوف شدن فعالیت احزاب سابق، به حزب راه راست تغییر نام داد و بعد از آن هم در چند دولت ائتلافی شرکت کرد (رجوع کنید به تانؤر، ص 62 به بعد). حزب مام میهن هم ــکه به رهبری تورگوت اوزال*، نخست‌وزیرِ مورد حمایت کودتاگران 1359ش/ 1980، تشکیل شده بودــ ضمن آنکه در دوره نخست‌وزیری او و در سایه نفوذ وی در انتخابات عمومی 1362ش/ 1983 و 1366ش/1987 موفق به کسب بیشتر آرا و تشکیل دولت غیرائتلافی شد (کونگار، ص 218ـ223، 324؛ بورا، ص 589)ــ در چند انتخابات دوره ریاست جمهوری اوزال و پس از مرگ وی (1372ش/ 1993؛ رجوع کنید به کونگار، ص 187؛ بورا، همانجا) برنده سهمی از آرا و شریک دولتهای ائتلافی شد و تا انتخابات 1386ش/ 2007، که نتوانست حد نصاب مجلس را به‌دست آورد (رجوع کنید به )«نتایج انتخابات 22 ژوئیه ] 2007[»(، 2008)، در تمام مجالس نماینده داشت.2) احزاب چپْ مرکز، چون حزب جمهوری‌خواه خلق و احزاب برآمده از آن (رجوع کنید به جمهوری‌خواه خلق*، حزب).3) احزاب چپ و گروههای چریکی چپ (رجوع کنید به چپ و چپ‌گرایی*، بخش :3 در ترکیه).4) حزب افراطیِ «حرکت ملی‌گرا» و گروههای تروریست وابسته به آن (رجوع کنید به حرکت ملی‌گرا*، حزب).5) احزاب اسلام‌گرا. حزب نظام ملی ــ که در بهمن 1348/ ژانویه 1970 تشکیل شد و در خرداد 1350/ مه 1971، به اتهام استفاده از دین در سیاست، منحل گردید (کونگار، ص 179؛ زورخر، ص 272) ــ نخستین حزب این جریان به‌شمار می‌آید. دیگر احزاب اسلام‌گرا عبارت بودند از: حزب رستگاری ملی، حزب رفاه، حزب فضیلت، حزب سعادت، و حزب عدالت و توسعه. نجم‌الدین اربکان (تولد 1305ش) در تشکیل و رهبری پنج حزب اسلام‌گرای نخست ــکه موجد جریان رو به رشدی در تاریخ سیاسی دهه‌های اخیر ترکیه بوده‌اند (رجوع کنید به رفاه*، حزب)ــ نقش مهمی داشت. حزب عدالت و توسعه نیز، که اینک (1387ش/2008) حزب حاکم ترکیه است، ادامه جریان یاد شده است.منابع :Feroz Ahmad, Ittihatciliktan Kemalizme, tr. Fatmagul Berktay, Istanbul 1986; idem, The making of modern Turkey, London 1994; Mustafa Albayrak, Turk siyasi tarihinde Demokrat Parti (1946-1960), Ankara 2004; Orhan Avci, "Bugune uzanan yakincag (1800-2000)", in Tarih el kitabi: Selcuklular'dan bugune, ed. Ahmet Nezihi Turan, Ankara: Grafiker Yayinlari, 2004; Niyazi Berkes, Turkiye'dec cagdaslasma, ed. Ahmet Kuyas, Istanbul 2004; Tanil Bora, "Turgut Ozal", in Modern Turkiye'de Siyasi dusunce, vol.7, Istanbul: Ileti(im Yayinlari, 2005; Hamit Bozarslan, "Ali Fethi Okyar", in ibid; Cumhuriyet ansiklopedisi: 1923-2000, ed. Hasan Ersel et al., Istanbul: Yapi Kredi Yayinlari, 2003; Cem Emrence, "Dunya krizi ve Turkiye'de toplumsal muhalefet: Serbest Cumhuriyet Firkasi (1930)", in Modern Turkiye'de siyasi dusunce, ibid; Kemal H. Karpat, Turk demokrasi tarihi: sosyal, ekonomik , kulturel temeller, Istanbul 1996; E. Fuat Keyman, Degisen dunya, donusen Turkiye, Istanbul 2005; Emre Kongar, 21. yuzyilda Turkiye: 2000'li yillarda, Turkiye'nin toplumsal yapisi, Istanbul 2004; Bernard Lewis, The emergence of modern Turkey, London 1968; Hikmet Ozdemir, "Siyasal tarih (1960-1980)", in Turkiye tarihi, ed. Sina Aksin, vol.4, Istanbul 1990; Bekir Berat Ozipek, "Liberal dusunce toplulugu", in Modern Turkiye'de siyasi dusunce, ibid; Stanford J. Shaw, History of the Ottoman empire and modern Turkey, Cambridge 2002; Bulent Tanor, "Siyasal tarih (1980-1995)", in Turkiye tarihi, ed. Sina Aksin, vol.5, Istanbul 1997; Tarik Zafer Tunaya, Turkiye'de siyasal gelismeler (1876-1938), Istanbul 2003; Mete Tun(ay, "Siyasal tarih (1908-1923)", in Turkiye tarihi, ed. Sina Ak(in, vol.4, Istanbul 1990; idem, T.C.'nde tek-parti yonetimi'nin kurulmasi (1923- 1931), Ankara 1981; Serafettin Turan, Kokeni ulusal direnise dayanan bir devrim partisi Cumhuriyet Halk Partisi, Istanbul 2000; Artun Unsal, Umuttan yalnizliga: Turkiye isci partisi (1961-1971), Istanbul 2002; "22 Temmuz [2007] secim sonuclari", Secim, 2008, Retrieved Oct. 5, 2008, from http://www.secim.com; Erik Jan Zurcher, Turkey: a modern history, London 1998.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 13
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده