ذوالفنون جلال

معرف

موسیقی‌دان ایرانی و نوازنده سه‌تار
متن
ذوالفنون، جلال، موسیقی‌دان ایرانی و نوازنده سه‌تار. او در 20 اسفند 1316 در آباده فارس زاده شد. جدّش اسماعیل، معروف به سیدمیرزا، روحانی و واعظ و پدرش، حبیب‌اللّه، نوازنده و سازنده تار و برادر بزرگش، محمود، نوازنده ویولن و مدرّس هنرستان موسیقی ملی بود (جهانشاهی، ص 12؛ خالقی، ص 255، 261). ذوالفنون از هفت‌سالگی ساکن تهران شد و نواختن سه‌تار را از پدر و برادرش آموخت. در 1331ش، او به راهنمایی برادرش در هنرستان موسیقی ملی با مدیریت روح‌اللّه خالقی* ثبت‌نام کرد و نزد نصراللّه زرین‌پنجه، مهدی مفتاح، موسی معروفی، و محمود ذوالفنون نواختن تار و سه‌تار و ویولن را فراگرفت. در 1334ش، خالقی او را برای نت‌نویسی آهنگهای ارکستر بزرگ برنامه گلهای جاویدان برگزید. در 1335ش، او به‌همراه برادرش کانون موسیقی ذوالفنون را دایر کرد و با همکاری اسداللّه ملک و ایرج مستوفی گروه موسیقی چنگ را تشکیل داد. در 1337ش، ذوالفنون نوازنده سه‌تار ارکستر سازهای ملی به سرپرستی مهدی مفتاح شد و در 1338ش، دوره هشت‌ساله هنرستان موسیقی را به‌پایان رساند. پس از آن، او در مقام مدرّس موسیقی به استخدام وزارت فرهنگ‌وهنر درآمد و در 1358ش، از این سازمان بازنشسته شد (ذوالفنون، ص 33ـ43، 51ـ53، 331، تصویر). از 1346ش، ذوالفنون دوره کارشناسی موسیقی را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران زیرنظر نورعلی برومند و داریوش صفوت آغاز کرد و ساز اصلی خود را سه‌تار برگزید. در 1350ش، او پایان‌نامه‌اش را با موضوع «تجزیه‌وتحلیل موسیقی ایران براساس آثار درویش‌خان» با راهنمایی هرمز فرهت تدوین کرد (همان، ص 56ـ58؛ نصیری‌فر، ج 1، ص 122). در 1350ش، ذوالفنون دوره یادگیری خود را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی پی‌گرفت و در آنجا علاوه‌بر تعالیم برومند* و صفوت*، از عبداللّه دوامی*، سعید هرمزی*، و یوسف فروتن* نیز درس گرفت. در 1352ش، ذوالفنون به دعوت موریس بژار(1927ـ2007) برای اجرای موسیقی به بلژیک رفت؛ همچنین در 1355ش برای معرفی موسیقی ایران به ژاپن سفر کرد (ذوالفنون، ص هشت، 66ـ71).در نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ذوالفنون به‌همراه برخی از شاگردانش از جمله رضا قاسمی گروه سه‌تارنوازان را تشکیل داد. نخستین برنامه رسمی این گروه باعنوان گل صدبرگ با آواز شهرام ناظری در 1360ش در قالب آلبوم موسیقی عرضه شد. مجموعه‌های آتشی در نیستان (1367ش)، باصدای شهرام ناظری، و شیدایی (1369ش)، با صدای صدیق تعریف، از دیگر آثار منتشرشده گروه سه‌تارنوازان به سرپرستی ذوالفنون بود. ذوالفنون در دهه 1360ش چهار جلد کتاب ویژه آموزش سه‌تار تدوین و منتشر کرد؛ تا پیش از آن کتابی مستقل برای آموزش سه‌تار وجود نداشت و این ساز را با استفاده از کتابهای آموزشی تار و سه‌تار هنرستان موسیقی،تألیف روح‌اللّه خالقی، آموزش می‌دادند (همان، ص 81 ـ82؛ جهانشاهی، ص 13؛ حسینی، ص 15).ذوالفنون تا پایان عمر در آثاری متعدد، صدای خوانندگانی چون علیرضا افتخاری و حسام‌الدین سراج را همراهی کرد و چندین نمونه از تکنوازیهای خود را با سه‌تار منتشر ساخت؛ مجموعه‌های پرندوپیوند از آن جمله‌اند. او ضمن نوشتن مقالاتی درباره موسیقی، در 1385ش دیدگاههای خود را درباره هنر و زندگی در کتابی با نام گل صدبرگ گرد آورد. کتاب تجزیه‌وتحلیل موسیقی ایران: براساس آثاری از درویش‌خان را هم براساس پایان‌نامه تحصیلی‌اش در تهران 1380ش منتشر کرد. او در چندین جشنواره موسیقی فجر به‌همراه گروه سه‌تارنوازان یا به‌تنهایی حضور یافت؛ آخرین آنها در بهمن 1390 بود. افزون‌بر این، در دانشگاهها و مراکز مختلفی در داخل و خارج از کشور به تدریس و سخنرانی درباره موسیقی و نوازندگی پرداخت و گاه سازش را با صدایش همراه کرد. ذوالفنون در 28 اسفند 1390 در کرج درگذشت و در امامزاده طاهر این شهر به خاک سپرده شد (← ذوالفنون، ص هشت ـ نه؛ نصیری‌فر، ج 1، ص 122ـ123؛ جهانشاهی، همانجا؛ حسینی، ص 16ـ17، تصاویر).ذوالفنون از معدود نوازندگانی است که سه‌تار را تنها ساز تخصصی خود برگزیده‌اند. او با تشکیل گروه سه‌تارنوازی و استفاده مستقل از سه‌تار سهم مهمی در ترویج این ساز داشت. او با بیش از پنجاه سال تدریس و انتشار کتابهای آموزشی و مجموعه‌های صوتی، سه‌تارنوازان بسیاری پرورش داده‌است (← ذوالفنون، ص هشت، 203ـ204؛ حسینی، ص 14ـ15؛ ستایشگر، ص 11).ذوالفنون از جوانی با شیوه سه‌تارنوازی استادانی چون ابوالحسن صبا*، ارسلان درگاهی، و احمد عبادی* آشنا شد، اما درنهایت به شیوه شخصی خود دست یافت. برخی از ویژگیهای شیوه نوازندگی او عبارت‌اند از: به‌کارگیری انواع فنون مضراب همچون مضراب تنبوری و مضراب حلقه‌ای و ابداع هشت نوع مضراب دُرّاب، تغییرمکان و حالتهای مختلف دست راست روی صفحه سه‌تار هنگام نواختن، به‌کارگیری انواع گزش و لرزش افقی و عمودی، استفاده فراوان از مضرابهای چپ‌وراست در تحریرها، نواختن قطعات ضربی طولانی با سؤال و جواب در بخشهای مختلف ساز، و ایجاد صداهای متنوع با به‌کارگیری سیمهای مختلف ساز. او از میان دستگاهها و آوازهای موسیقی ایرانی به آواز بیات ترک علاقه‌ای خاص داشت و در بیشتر برنامه‌هایش، قسمتهایی از این آواز را می‌نواخت (← ذوالفنون، ص 177ـ178؛ حسینی، ص 16ـ17؛ جهانشاهی، ص 12؛ یزدگردی، ص 3ـ5؛ ستایشگر، ص 11؛ جزایری، ج 2، ص 6).منابع : رامین جزایری، صدسال سه‌تار: گزیده‌ای از شیوه‌های سه‌تارنوازی در دوران معاصر، ]به‌همراه لوح فشرده[، تهران: مؤسسه فرهنگی ـ هنری ماهور، 1391ش؛ انوش جهانشاهی، «جلالِ موسیقی ایران به ملکوت پیوست»، هنر موسیقی، ش 125 (فروردین و اردیبهشت 1391)؛ احمد حسینی، «چندی از چندین چندگانه‌ی ذوالفنون»، در همان؛ روح‌اللّه خالقی، ای ایران: یادنامه‌ی روح‌اللّه خالقی، زیرنظر گلنوش خالقی، ویراستار: محمد افتخاری، تهران 1385ش؛ جلال ذوالفنون، گل صد برگ : موسیقی ایران از دیدگاهی دیگر، به‌کوشش سروش قهرمانلو، تهران 1385ش؛ امیرعباس ستایشگر، «چون اشکی که بر جانی فتاد...: یادداشتی برای جلال ذوالفنون»، هنر موسیقی، ش 125 (فروردین و اردیبهشت 1391)؛ محمدرضا شجریان، «در مکتب استاد برومند»، در نورعلی برومند: زنده‌کننده موسیقی اصیل ایران، به‌کوشش احمد کریمی، تهران: انتشارات دوست، 1380ش؛ حبیب‌اللّه نصیری‌فر، مردان موسیقی سنتی و نوین ایران، ج 1، تهران 1369ش؛ امیرحسن یزدگردی، «ساز عرفانی ذوالفنون»، آینده، سال 12، ش 1ـ3 (فروردین ـ خرداد 1365).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 18
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده