ذوالفقار

معرف

نام شمشیر معروف امام‌علی علیه‌السلام
متن
ذوالفَقار، نام شمشیر معروف امام‌علی علیه‌السلام. ذوالفقار به معنای دارنده فقرات و فَقْرَه به معنای خراش و شیار است (← ابن‌منظور، ج10، ص 301). شمشیر ذوالفقار را ازاین‌رو بدین نام خوانده‌اند که بر پشت آن خراشهای ریزی وجود داشته‌است (همانجا؛ زَبیدی، ج 13، ص 341ـ342).ذوالفقار شمشیر پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم بود و ایشان همواره آن را همراه داشتند (یعقوبی، ج 2، ص 88؛ ابن‌کثیر، ج 6، ص 6؛ قس ابن‌جوزی، ج 1، ص 293 که روایت ناظر به انتساب ذوالفقار به پیامبر را موضوع دانسته‌است). گفته‌اند که این شمشیر، نخست از آن منبّة‌بن حجاج‌بن بدر یا فردی به‌نام عاص‌بن مُنَبّة‌بن حجَاج بود که امام‌علی وی را در روز بدر به‌قتل رساند (← ابن‌حبیب، ص 411؛ طبری، ج 2، ص 478ـ 479؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 137)، و شمشیر به‌عنوان غنیمت، به پیامبر رسید. به‌روایتی ذوالفقار را در اصل، بلقیس همراه شش شمشیر دیگر به حضرت سلیمان علیه‌السلام هدیه کرده و سرانجام این شمشیر به عاص‌بن منبّه رسیده بود (ابن‌شهرآشوب، ج 3، ص 339؛ زبیدی، ج 13، ص 341). در روایت دیگری آمده که این شمشیر را فردی به‌نام حجاج‌بن عِلاط به پیامبر هدیه کرد (مَقریزی، ج 7، ص 136؛ زبیدی، همانجا). همچنین گفته‌اند که امام‌علی پس از آنکه در سال هشتم هجری، به دستور پیامبر، بت منات را سرنگون کرد، آنچه به این بت تعلق داشت برای پیامبر آورد. از آن جمله دو شمشیر بود که حارث‌بن ابی‌شمر غسّانی، پادشاه غسّان، به منات پیشکش کرده بود؛ یکی از این شمشیرها مِخْذَم و دیگری رَسوب نام داشت که گفته شده یکی از آن دو، همان ذوالفقار بوده‌است (← کلبی، ص 15)، و بعضی گفته‌اند امام‌علی آن دو شمشیر را نزد بت فلس از قبیله طئ یافت (← همانجا؛ نیز ← ص 61ـ62). بنابر برخی روایات دیگر، ذوالفقار را جبرئیل از آسمان برای پیامبر اکرم آورده بود (یعقوبی؛ ابن‌شهرآشوب، همانجاها؛ برای بازتابی از این باور در شعر فارسی ← امیرمعزی، ص 223؛ خاقانی، ص 488؛ برای این قول نزد اهل فتوت ← چهارده رساله در باب فتوت و اصناف، ص 244؛ این قول نزد مسلمانان چین نیز سابقه دارد ← فنگ جین یوان ، ص 106). بنابر برخی منابع، در جنگ احد، هنگامی که شمشیر امام‌علی بر اثر برخورد با کلاه‌خود یکی از کفار شکست، ایشان نزد پیامبر آمد و شمشیر خواست (← ابن‌حبیب، همانجا؛ طبری، ج 2، ص 514؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 154). پیامبر اکرم ذوالفقار را بدیشان سپرد و چون رزم دلیرانه امام علی را با ذوالفقار دید فرمود: «لاسیفَ الّاذوالفقار و لافتی الّا علی». این ذکر را در سراسر جهان اسلام می‌توان بر تیغه بسیاری از شمشیرها یافت (شیمل ، ص 29؛ د.ایرانیکا، ذیل مادّه).گفته‌اند که امام‌حسین علیه‌السلام نیز در روز عاشورا، با ذوالفقار به میدان نبرد رفت (← کاشفی، ص 344). بااین‌حال، به‌قول ابن‌طاووس (ص 57)، شمشیری که پس از شهادت امام‌حسین، به‌دست قاتلانش افتاد، ذوالفقار نبوده‌است. بنابر قولی، ذوالفقار، زمانی نزد محمدبن عبداللّه‌بن حسن‌بن علی بود که در جنگ با سپاهیان ابوجعفر منصور (حک : 136ـ158) کشته شد (طبری، ج 7، ص 595ـ596؛ ابن‌اثیر، ج 5، ص 549؛ قس کلینی، ج 1، ص 233 که با نقل حدیثی از امام‌صادق علیه‌السلام، این قول را نادرست دانسته‌است). او پیش از مرگ، ذوالفقار را به تاجری سپرد تا آن را به یکی از خاندان ابوطالب برساند. هنگامی‌که مهدی عباسی (حک : 158ـ169) خلیفه شد، شمشیر را به‌دست آورد؛ این شمشیر سپس به موسی‌الهادی(حک : 169ـ170)، و بعد به برادرش، هارون‌الرشید (حک : 170ـ193)، و خلفای بعدی عباسی رسید (احمد تیمور، ص 22ـ23). هارون نیز یک بار آن را به یزیدبن مَزْیَد داد تا با ولیدبن طریف شیبانی نبرد کند (ابن‌خلّکان، ج 6، ص 329). گفته‌اند مقتدر عباسی (حک : 295ـ320) نیز در 320 که عازم نبرد با مؤنس خادم بود، ذوالفقار پیامبر اکرم را به کمر خود بست (← قرطبی، ص150). در روایت دیگری شمشیر مدتی نزد امام‌صادق و بعد نزد امام‌رضا علیهماالسلام بوده (کلینی، ج 1، ص 234ـ235) و پس از آن به دست بنی‌عباس افتاده‌است.در اِمتاع‌الاسماع مقریزی (ج 7، ص 134) آمده‌است که ذوالفقار از آهنی ساخته شده که در کنار کعبه مدفون بوده‌است. ظاهرآ طول این شمشیر هفت وجب بوده و بر پشت آن، هفده یا هجده فقره خراش ریز وجود داشته‌است (یعقوبی، ج 2، ص 88؛ خزاعی، ص420). ازاین‌رو، این اقوال که ذوالفقار دو دم یا دوزبانه بوده یا تیغه‌ای دولبه داشته‌است وجهی ندارد (دهخدا، ذیل مادّه)، به‌ویژه اینکه غیر از معنای لغوی (← ابن‌منظور، همانجا)، اگر ذوالفقار به معنای دو دم یا دولبه بود، فقار نه به‌صورت جمع، بلکه به‌شکل مثنای «فقرتین» می‌آمد (← معلوف، ذیل «فقر»، توضیحات بندرریگی). دسته آن از نقره بود و دو حلقه نقره‌ای نیز بدان نصب شده بود (یعقوبی، همانجا؛ ابن‌کثیر، ج 6، ص 6؛ نیز ← سامرائی، ص 29).ذوالفقار نزد بسیاری از مسلمانان، به‌ویژه شیعیان، به‌صورت نمادی از قدرت و شجاعت امام‌علی نمودار شده‌است. امام‌علی را در شمایلهای مذهبی معمولا در حالتی تصویر می‌کرده‌اند که ذوالفقارش (که در نگاه عوام شمشیری دو زبانه بوده) را در دست دارد. گاه در این شمایلها، قنبر، غلام امام‌علی، ذوالفقار را حمل می‌کند (عُکاشه، ص 121). در نقوش مختلفی از شیر و خورشید بر روی شیرهای سنگی، نقش ذوالفقار نیز دیده می‌شود (← خزایی، ص 39). در ایران عصر صفوی و قاجار ذوالفقار از جمله نقوشی بود که در پرچمها ترسیم می‌شد (دوبو ، ص 462؛ د.ایرانیکا، ج10، ص20ـ22؛ برای نقش ذوالفقار بر روی پرچمهای قبایل عرب جنوب‌غربی ایران در دوره قاجار ← چیریکوف ، ص 138). گاه در برخی نمادهای گرافیکی امام‌علی، حرف «ی» را در نام علی چنان امتداد می‌دادند که شکل شمشیری دوزبانه از آن حاصل شود (برای نمونه ← حمزه‌لو، ص 105، تصویر).ذوالفقار، در فرهنگ عامیانه نیز بازتاب گسترده‌ای داشته‌است. برای این شمشیر و نمادهای آن، قدرتی جادویی، به‌ویژه دفع چشم‌زخم*، قائل بوده‌اند، و شکل آن را گاه بر روی تعاویذ نقش می‌کرده‌اند (د. ایرانیکا، ذیل مادّه). به باور عوام، اثر شمشیر امام‌علی را در بسیاری جاها، ازجمله در قدمگاه*ها، می‌توان دید (← نوبان، ص 79)؛ مثلا بر تخته سنگی سوراخ‌سوراخ شده در نزدیکی قلعه شداد در گردنه کافران در لرستان (← استارک ، ص 123). مردم کوهپایه ساوه، رنگین‌کمان را علی قِلِجی (= شمشیر علی) می‌پنداشتند (سالاری، ص 372ـ373). در اردکان بر این باور بودند که ذکر لافَتی... می‌تواند طوفان را فرو بنشاند (طباطبائی اردکانی، ص 453). در فرح‌آباد مازندران معتقد بودند، چون ذوالفقار امام‌علی در دریای خزر است، دریا از جوش‌وخروش بازنمی‌ایستد (داداشی، ص180). بریدگی برخی تنگه‌ها را از اثر ضربت ذوالفقار می‌پنداشتند (مثلا بند ذوالفقار در نزدیکی بامیان در افغانستان ← د. ایرانیکا، ذیل «بند امیر»؛ ماسه ، ج 2، ص 411؛ دونالدسون ، ص60). ذوالفقار در قصه‌های عامیانه، ازجمله در خاورنامه (ص 25، 30، 55، 72 و جاهای دیگر)، حضور گسترده‌ای دارد. مسلمانان چین در ورزش ووشو، از شمشیرهایی دو دم موسوم به ذوالفقار علی استفاده می‌کنند که بر دو سوی تیغه آن اذکاری به عربی حک است (فنگ جین یوان، ص 226ـ227). ذوالفقار در ترانه‌های محلی نیز حضور درخور ملاحظه‌ای دارد (← امیرپازواری، ص170، 185، 201، 254؛ بلوکباشی، ص 47؛ یوسفی، ص140، 144).ذوالفقار از واژه‌های پربسامد شعر فارسی است که مضمون‌پردازیهای گوناگونی با آن صورت گرفته‌است: ترکیبهایی چون ذوالفقار مرتضوی (← انوری، ج 1، ص 65) و ذوالفقار حیدری (امیرمعزی، ص 643؛ سنایی، ص 339؛ انوری، ج 1، ص 471)؛ تشبیه دل به ذوالفقار (← سوزنی، ص 167)؛ تشبیه قلم به ذوالفقار (امیرمعزی، ص 233، 294، 343، 395؛ خاقانی، ص 76)؛ تشبیه زبان به ذوالفقار (ناصرخسرو، ص 221؛ مسعود سعد سلمان، ص 102، 133؛ سنایی، ص 55؛ خاقانی، ص 151، 185؛ سعدی، ص 53؛ عطار، ص 801؛ مولوی، ج 4، ص 144؛ ادیب‌الممالک، ج 1، ص 363)؛ دو تیغه بودن ذوالفقار (← صائب، ج 2، ص 995)؛ دو نیمه بودن نوک آن (همان، ج 2، ص 1003، ج 4، ص 1781، ج 5، ص 2193، 2198) و دو دم‌بودن آن (محتشم کاشانی، ص 144). حدیث لافتی الّاعلی لاسیف الّا ذوالفقار نیز مکررآ در اشعار فارسی آمده‌است (مثلا ← امیرمعزی، ص 46، 250، 322؛ سلمان ساوجی، ص 545؛ برای نمونه‌های دیگر از استفاده‌های ادبی از ذوالفقار ← خسروانی شریعتی، ص 175ـ176؛ برای نمونه‌هایی از اشعار عربی در مدح ذوالفقار ← ابن‌شهرآشوب، ج 3، ص 340ـ343).منابع : ابن‌اثیر؛ ابن‌جوزی، کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، ]بیروت[ 1403/ 1983؛ ابن‌حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، چاپ خورشید احمد فارق، بیروت 1405/1985؛ ابن‌خلّکان؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ یوسف بقاعی، قم 1385ش؛ ابن‌طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، نجف 1369/ 1950، چاپ افست قم 1368ش؛ ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، بیروت 1411/1990؛ ابن‌منظور؛ احمد تیمور، الآثار النبویة، قاهره 1421/2001؛ محمدصادق‌بن حسین ادیب‌الممالک، دیوان، چاپ مجتبی بُرزآبادی فراهانی، تهران 1380ش؛ فریا استارک، سفری به دیار الموت، لرستان و ایلام، ترجمه و حواشی از علی‌محمد ساکی، تهران 1364ش؛ امیر پازواری، دیوان، تصحیح و ترجمه به اهتمام منوچهر ستوده و محمد داودی درزی کلایی، تهران 1384ش؛ محمدبن عبدالملک امیرمعزی، کلیات دیوان معزی، چاپ ناصر هیری، تهران 1362ش؛ محمدبن محمد (علی) انوری، دیوان، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران 1364ش؛ علی بلوکباشی، نوروز: جشن نوزایی آفرینش، تهران 1380ش؛ چهارده رساله در باب فتوت و اصناف، چاپ مهران افشاری و مهدی مداینی، تهران : نشر چشمه، 1381ش؛ ایگور ایوانوویچ چیریکوف، سیاحتنامه مسیوچریکف، ترجمه آبکار مسیحی، به‌کوشش علی‌اصغر عمران، تهران 1379ش؛ منوچهر حمزه‌لو، «هنرهای سنّتی و صنایع‌دستی، علی (ع) در آینه هنر»، کتاب ماه هنر، ش 31 و 32 (فروردین و اردیبهشت 1380)؛ بدیل‌بن علی خاقانی، دیوان، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران 1368ش؛ خاورنامه ]متن منثور مجهول‌المؤلف براساس خاوران‌نامه ابن‌حسام[، چاپ سنگی ]بی‌جا: بی‌نا.[ 1208؛ علی‌بن محمد خزاعی، تخریج الدلالات السمعیة علی ماکان فی عهد رسول‌اللّه صلی‌اللّه علیه‌و سلم من الحرف و الصنائع و العمالات الشرعیة، چاپ احسان عباس، بیروت 1405/1985؛ محمد خزایی، «نقش شیر، نمود امام علی(ع) در هنر اسلامی»، کتاب ماه هنر، ش 31 و 32 (فروردین و اردیبهشت 1380)؛ محمود خسروانی شریعتی، «ذوالفقار: میراثی از پیامبران گذشته»، مشکوة، ش 44 (پاییز 1373)؛ احمد داداشی، «گذری به فرح‌آباد ساری»، در در قلمرو مازندران: مجموعه مقاله، چاپ حسین صمدی، ج 3، قائمشهر: حاجی طلایی، 1374ش؛ دهخدا؛ محمدبن محمد زَبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ج 13، چاپ حسین نصار، کویت 1394/ 1974؛ عبداللّه سالاری، فرهنگ مردم کوهپایه ساوه، تهران 1379ش؛ عبدالجبار سامرائی، «الاسلحة عندالعرب: السیف»، التراث الشعبی، سال 12، ش 2 (1981)؛ مصلح‌بن عبداللّه سعدی، گلستان سعدی، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران 1368ش؛ سلمان‌بن محمد سلمان ساوجی، دیوان، چاپ ابوالقاسم حالت، تهران 1371ش؛ مجدودبن آدم سنایی، دیوان، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1336ش؛ محمدبن مسعود سوزنی، حکیم سوزنی سمرقندی، چاپ ناصرالدین‌شاه حسینی، تهران ]1344ش[؛ محمدعلی صائب، دیوان، چاپ محمد قهرمان، تهران 1364ـ1370ش؛ محمود طباطبائی‌اردکانی، فرهنگ عامه اردکان، تهران 1381ش؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ محمدبن ابراهیم عطار، دیوان، چاپ تقی تفضلی، تهران 1362ش؛ ثروت عُکاشه، نگارگری اسلامی، ترجمه غلامرضا تهامی، تهران 1380ش؛ ابراهیم فنگ‌جین یوان، فرهنگ اسلامی و ایرانی در چین، ترجمه محمدجواد امیدوارنیا، تهران: الهدی، ]بی‌تا.[؛ عریب‌بن سعد قرطبی، صلة تاریخ الطبری، در محمدبن جریر طبری، تاریخ‌الطبری: تاریخ‌الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 11، بیروت ]بی‌تا.[؛ حسین‌بن علی کاشفی، روضة‌الشهداء، چاپ محمد رمضانی، ]تهران [1341ش؛ هاشم‌بن محمد کلبی، کتاب‌الاصنام، چاپ احمد زکی‌پاشا، قاهره 1332/1914؛ کلینی (بیروت)؛ علی‌بن احمد محتشم کاشانی، دیوان، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران 1344ش؛ مسعود سعدسلمان، دیوان، چاپ غلامرضا رشید یاسمی، تهران 1362ش؛ لویس معلوف، المنجد: عربی ـ فارسی، ترجمه محمد بندرریگی، تهران 1374ـ1375ش؛ احمدبن علی مقریزی، امتاع‌الاسماع بما للنبی صلی‌اللّه علیه و سلم من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، چاپ محمد عبدالحمید نمیسی، بیروت 1420/1999؛ جلال‌الدین محمدبن محمد مولوی، کلیات شمس، یا، دیوان کبیر، چاپ بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران 1355ش؛ ناصرخسرو، دیوان، به‌اهتمام نصراللّه تقوی، چاپ مجتبی مینوی، تهران 1380ش؛ مهرالزمان نوبان، «چشمه‌ها، قدمگاه‌ها و درختان نظرکرده»، کتاب ماه هنر، ش 31 و 32 (فروردین و اردیبهشت 1380)؛ یعقوبی، تاریخ؛ فریده یوسفی، فرهنگ و آداب و رسوم سوادکوه، ]ساری [1380ش؛Bess Allen Donaldson, The wild rue: a study of Muhammadan magic and folklore in Iran, London 1938, repr. New York 1973; Louis Dubeux, La Perse, Paris 1841; EIr. s.vv. "Band-e Am((u'l-FaqaDr" (by X. de Planhol), "(r" (by Jean Calmard), "Flags. I: of Persia" (by A. Shapur Shahbazi); Henri Mass(, Croyances et coutumes persanes, suivies de contes et chansons populaires, Paris 1938; Annemarie Schimmel, Deciphering the sings of God: a phenomenological approach to Islam, Albany, N. Y. 1994.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 18
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده