دیمتوقه

معرف

قصبه‌ای عثمانی در بخش تراکیای یونان
متن
دیمِتوقه ، قصبه‌ای عثمانی در بخش تراکیای یونان. این قصبه امروزه دیدی‌موتیخون یا دموتیکا نام دارد و در چهل کیلومتری جنوب ادرنه، نزدیک مرز ترکیه واقع است. این قصبه در محلی ساخته شده که بخشی از آن فلاتی سنگلاخ و بخش دیگر بر جلگه‌ای هموار، در محل پیوستن قزیل‌دلی (اریتروپوتاموس ) به رود مریچ* است. در قسمت فلات دیمتوقه بقایای دژ بزرگ بیزانسی ـ عثمانی دیده می‌شود. دیمتوقه در دوران روم شرقی (بیزانس) مستحکم‌ترین قصبه تراکیا و در دوره عثمانی (763ـ 1330) مرکزی علمی و اقامتگاه موقت سلاطین عثمانی بود. ازاین‌رو در تپه‌ای که دژ مذکور بر روی آن قرار داشت، کاخ بزرگی برای سلاطین ساخته شده‌بود. تا زمان فتح ادرنه ]در 770[، بنابر گزارشها، مراد اول ]حک : 761ـ 791[ و بعدها شاهزاده موسی‌چلبی و محمد فاتح ]حک : 855ـ 886[ در همان کاخ اقامت داشتند. بایزید، پسر محمد فاتح، نیز در همین جا به دنیا آمد. بزرگ‌ترین جامع روم‌ایلی در دیمتوقه قرار دارد. بنای آن را بایزید اول ]حک : 791ـ 805[ شروع کرد و پسرش محمد اول در 824 به پایان رساند.دیمتوقه در اواسط قرن ششم میلادی در محل شهر قدیم‌تری ساخته شد که پیشتر ویران گردیده بود. شهر نوساخته به سبب اینکه دارای دو بارو بود، دیدی موتیخون (در یونانی به معنی دو بارو) نامیده شد.این نام در دوره حاکمیت ترکان به شکل دیمتوقه در آمد. در زمان جنگ صلیبی سوم، در 585/1189 فردریک بارباروس* ،امپراتور آلمان، دیمتوقه را تصرف کرد. پس از آن بارها نیروهای بلغاری به آن حمله کردند. این شهر از اواسط قرن هفتم/ سیزدهم بار دیگر تحت حاکمیت امپراتوری روم شرقی درآمد. در جریان جنگهای داخلی روم‌شرقی در دوره امپراتوری یوحنای پنجم ]732ـ793/ 1332ـ 1391[ بر اهمیت دیمتوقه افزوده شد. در این دوره سربازان ترک که در سپاه روم‌شرقی حاضر بودند، به ویژه نیروهایی که تحت فرمان عمربیگ اول ]از امرای خاندان آیدین اوغوللری*[ بودند، دیمتوقه را به‌عنوان پایتخت خود برگزیدند و به گفته انوری این شهر به نقطه عزیمت تحرکات عمربیگ برضد صربها تبدیل شده بود.بنابر گزارش منابع بیزانسی، در 762/1361، آقینجیهای نیمه‌مستقل تحت فرمان حاجی ایل‌بیگی ]سردار عثمانی[، دیمتوقه را فتح کردند و شهر تحت تسلط عثمانیها در آمد. عثمانیها پس از آن، منطقه مریچ مرکزی را به‌طور کامل تصرف کردند و به گشودن قلعه‌های کوچک اطراف آن، از جمله سَماونه، پرداختند. عثمانیها پس از تصرف دیمتوقه، آن را به قضاء ]بخش[ تبدیل کردند. در اوایل قرن دهم/ شانزدهم، حداقل 198 روستا تابع قضای مذکور بود. پس از اینکه عثمانیها شهر را گرفتند. خانواده‌های ترک، که بدان کوچانده شده‌بودند، در محله‌های تازه ایجاد شده در حومه قلعه قدیم شهر سکونت داده شدند؛ در حالی که در قسمت داخل بارو، به ویژه در اطراف کلیساها، گروههای مسیحی سکونت داشتند. این وضع، مؤید این ادعای مورخان ترک است که دیمتوقه بدون جنگ تسلیم شده‌بود.زاویه ابدال جنید از اولین مؤسسات اجتماعی و دینی عثمانی بود که در دیمتوقه بنیان نهاده‌شد. قدیم‌ترین نهاد تعلیمی شهر مدرسه ایلدرم بایزید بود که پیش از به حکومت رسیدن وی تأسیس شده‌بود. در دیمتوقه مدرسه دیگری نیز در 803، به همت اروج‌بیگ (فرزند تیمورتاش پاشا، بیگلربیگی روم ایلی) بنا گردید. اروج‌بیگ، حمامی نیز در این شهر ساخته بود که تا1329 پابرجا بود. از دیگر بناهای ساخته شده در دیمتوقه در دوره بایزید اول، حمام و زاویه‌ای در محله طلافروشان است. جامع بایزید که دارای چهار ستون و دو گنبد چوبی است، از دیگر بناهای دیمتوقه است. در کتیبه جامع فقط از محمد اول نام برده شده، اما مانند سالنامه‌های قرن دوازدهم، در دفاتر تحریر قرن دهم از آن با نام «جامع عتیق مرحوم و مغفورٌله سلطان ایلدیرم بایزیدخان» یاد شده‌است. اولین گزارشها درباره وضع دیمتوقه در دوره عثمانی را برتراندون دو لابروکییر داده که در 837/ 1433 دیمتوقه را دیده‌است. او آن را قصبه‌ای خوب با قلعه‌ای زیبا معرفی کرده‌است که حدود چهارصد خانوار در آنجا زندگی می‌کردند. او در دیدار دوم خود از دیمتوقه، آن را بزرگ‌تر از قبل یافته و از نگهداری خزاین سلطان در آن خبر داده‌است. در قرن نهم، آثار دیگری نیز در دیمتوقه بنا شدند که عبارت‌اند از : مسجد قوتلوجو بیگ، مسجد محله قراگوزبیگ، مدرسه قراگوزپاشا، جامع، عمارت ]دارالاطعام[، زاویه و کاروانسرای نصوح‌بیگ. از این بناها اثری برجای نمانده‌است.در 922ـ923، در دیمتوقه ده محله مسلمان‌نشین، مشتمل بر 203 خانه و سه محله مسیحی‌نشین، دارای 111 خانه و یک محله با هفده خانوار یهودی وجود داشت. نزدیک به نیمی از جمعیت مسلمانان را، نومسلمانان تشکیل می‌داده‌اند (باشباقانلق آرشیوی ، تحریر دفتری ، ش 77، گ 139 به بعد).دلیل افزونی جمعیت این نومسلمانان، اسلام آوردن ترکان پِچِنگ مسیحیِ (← پچنگها*) بود که در قرن ششم/ دوازدهم دولت روم‌شرقی آنها را اسکان داده بود و به سبب هم‌زبانی با ترکان ]عثمانی[ به آسانی به اسلام گرویدند. با این حال، براساس دفتر تحریر (به‌تاریخ 935ـ937) تعداد مسلمانان ساکن دیمتوقه به صورت چشمگیری به 165 خانوار کاهش یافته و در مقابل بر تعداد خانوارهای مسیحی افزوده شد و به 145 خانوار رسید. بنابر دفتر تحریر دوره سلطنت محمد سوم (حک : 1003ـ1012)، مسلمانان شهر 365، مسیحیان 170 و یهودیان 28 خانوار بودند. براساس همین آمار، جمعیت قصبه 2600 تا 2800 تن بود که از این تعداد 65% آنان مسلمان بودند. براساس جزیه دفتری سال 1036، جمعیت مسیحیان مدام در حال افزایش بود.در دیمتوقه در طول قرن دهم، چندین مدرسه، جامع و یک حمام بزرگ ساخته شد که از آن میان، مدارس پرویزافندی، جراح‌باشی و عبدالواسع‌افندی درخور ذکرند. عبدالواسع‌افندی (متوفی 945) علاوه بر مدرسه، جامع و مکتبی نیز بنیاد نهاده بود. در قرون دهم ـ یازدهم در دیمتوقه دست‌کم شش مدرسه وجود داشت که نشان‌دهنده اهمیت علمی شهر بود. نشانجی فریدون احمدبیگ در دیمتوقه جامع و حمامی بزرگ بنا کرده بود. عبدالرحمان حِبْری* ]ص‌ 54[ تاریخ بنای این حمام را979 ذکر کرده که در 1030 نیز بازسازی شده بود. حبری که در 1046 در مدرسه اروج‌پاشای دیمتوقه تدریس می‌کرد، قلعه و بعضی از آثار تاریخی شهر را وصف کرده و فهرست نام مدرّسان آن را نیز آورده‌است. اولیا چلبی که در شعبان 1078 به دیمتوقه آمده بود، پس از وصف قلعه شهر تصریح کرده که به جز «دزدار» (دژبان)، مسلمان دیگری در قلعه نبوده‌است و غیرمسلمانان در صد خانه سفال‌پوش زندگی می‌کرده‌اند. او در خارج‌از قلعه و در بخش اصلی شهر، از وجود دوازده محله، باغ و باغچه، ششصد خانه، دوازده جامع و مسجد خبر داده‌است ← ] ج‌8، ص‌73ـ 75[. آنچه اولیا چلبی ذکر کرده با اطلاعات موجود در دفاتر تحریر مطابقت دارد. بنابه دفاتر تحریر سه محله از چهار محله مسیحی‌نشین داخل قلعه، نامشان را از اسم کلیساهای خود (آیا نیقلا ، آیا دیمیتری ، مُنستیر/ مناستر ) گرفته بودند. در جزیه دفتری به تاریخ 1036، علاوه بر 197 خانوار غیرمسلمان یادشده، از تشکیل محله آرناؤد (آلبانیایی) مسیحی نیز سخن رفته‌است که ظاهرآ تشکیل این محله با کوچاندن آرناؤدهای کوه‌نشین عاصی در حدود 1008ـ1009 مرتبط است. وجود چندین روستا با اسامی آرناؤدی در قضای دیمتوقه نیز مؤید این نظر می‌تواند باشد. با تجدید سازمان اسقف‌نشین یونانی که در اواخر قرن هشتم/ چهاردهم منحل گردیده بود، در 973/ 1565 اسقف نیز در دیمتوقه مستقر شد.توسعه دیمتوقه در قرن دوازدهم نیز ادامه یافت. در قرن سیزدهم، فقط 32% جمعیت دیمتوقه را مسلمانان تشکیل می‌دادند. بنابه سرشماری سالهای 1249ـ1251، شهر سیزده محله داشت، که عبارت بودند از: ابدال‌جنید، آرناؤد، جرجر، جزیه‌دار/ خراجچی، حصار، کوپری‌باشی، قوم ]شن[، قویومجو ]زرگر[، مدرسه، پازاربیگلی، تاتارلار، یهودی، زنجیرلی. از محلات مسیحی‌نشین داخل قلعه با نام حصار محله‌سی یاد می‌شد. علاوه‌بر آن در آمار از چهل مسیحی و 57 یهودی هم یاد شده‌است که احتمالا به تازگی در شهر اقامت کرده بودند. به جز محلات آرناؤد، حصار و یهودی که غیرمسلمان‌نشین بودند، مسلمانان در محلات دیگر پراکنده بودند. در محلاتی چون قویومجو، پازاربیگلی، تاتارلار، زنجیرلی، مسلمانان و غیرمسلمانان در کنار هم زندگی می‌کرده‌اند. البته ارقام مندرج‌در دفتر فقط افراد ذکور (بزرگسال، بالغ، کودک) را دربرمی‌گیرد و برای تخمین کل جمعیت، باید دو برابر ارقام مذکور منظور گردد. در این زمان، جمعیت دیمتوقه 670،5 تن بود و بنابراین در مقایسه با قرن دهم دو برابر شده بود که از این تعداد 32% مسلمان بودند. تعداد مسلمانان قضا نیز مانند خود شهر دیمتوقه کاهش یافته‌بود. در حالی‌که در سالهای 934 تا 936، از کل جمعیت قضا 78% مسلمان بودند، در 1251 فقط 52% جمعیت را مسلمانان تشکیل می‌دادند.در جریان جنگهای 1294ـ1295/ 1877ـ1878 بین عثمانیان و روسها، نیروهای روسی دیمتوقه را تصرف کردند و قلعه قدیمی و کاخ سلطان را از بین بردند. در 1300، جمعیت مسلمانان دیمتوقه کاهش یافته‌بود که تعداد عبادتگاهها در این زمان نیز بیانگر این مطلب است؛ چنان‌که در مقابل 23 جامع و مسجد، 33 کلیسا وجود داشت. با وجود این، مسلمانان مدارس بیشتری داشتند و در مقابل هجده مکتبِ مسلمانان، سیزده مدرسه ابتدایی مسیحیان فعال بود.در جریان جنگهای بالکان ]1330ـ1331/1912ـ 1913[ بلغارها دیمتوقه را اشغال کردند و هویت ترکی ـ اسلامی آن از میان رفت. دیمتوقه در 1301ش/ 1922 به یونان ملحق شد. با توجه با اینکه مسلمانان این شهر را ترک کردند، شهر اهمیت گذشته خود را از دست داد. در دهه‌های 1340ش/1920 و 1350ش/1930 آثار و بناهای عثمانی تخریب شد. در 1340ش/1961، جمعیت شهر 278،7 تن بود. امروزه ترکان دیگر در دیمتوقه سکونت ندارند و از جمعیت مسلمان حدود دویست تن کولی در آنجا حضور دارد. بقایای جامع بزرگ بایزید اول و بقایای دژ بیزانسی ـ عثمانی هنوز هم در شهر دیده می‌شود. جامع مذکور تحت حفاظت اداره باستان‌شناسی یونان قرار دارد.دیمتوقه در دوره حاکمیت عثمانی، مرکزی علمی و فرهنگی بود. شماری از رجال علمی و سیاسی از این شهر برخاستند ازجمله، شجاع‌الدین الیاس رومی (متوفی 920)؛ وزیراعظم، علی‌پاشا سورمه‌لی* (متوفی 1106)؛ عبدالواسع شاعر و عالم؛ طاشکوپری‌زاده* احمدافندی، مؤلف شقائق نعمانیه که مدتی مدرّس مدرسه اروج‌پاشا بود؛ و لطفی‌پاشا*، وزیراعظم سلطان‌سلیمان قانونی که پس از معزول‌شدن، سالهای طولانی در این شهر زندگی کرد و به تألیف آثار خود پرداخت.منابع : ادرنه ولایتی سالنامه‌سی: 1310 سنه‌سی، ادرنه 1310، ص‌340؛ همان: 1327 سنه‌سی، ادرنه 1327؛ همان: 1329 سنه‌سی، ادرنه 1329؛ اولیا چلبی؛ سامی، ج‌3، ص‌2216ـ2217؛Gatherine Asdracha, La r(gion des Rhodopes aux XIIIe et XIVe si(cles: (tude de g(ographie historique, Athen 1976, p.130-137; Ekrem Hakk( Ayverdi, Avrupa'da Osmanl , vol.4, I(stanbul 1982, p.190-200; idem, mim(r( eserleri Osmanl mim(r(sinde (elebi ve II. Sultan Murad devri: 806-855 (1403-1451), vol.2, I(stanbul 1972, p.136- 156; Franz Babinger, Beitr(ge zur Fr(hgeschichte der T(rkenherrschaft in Rumelien, 14-15. Jahrhundert, Br(nn , XV-XVI. asrlarda Osmanl 1944, passim; C(hid Baltac( medreseleri, I(stanbul 1976, p.107-109, 150-151; , Tahrir Deftetri, no.77, p.139, no 370, Ba(bakanl(k Ar(ivi p.35, no.470, 648; idem, M(liyeden M(dever Defterler, no.5625, p.3; idem, D. CRD [Cer(de Odas Belgeleri], no.40, p.194; Cizye Defteri (1626-1627), Sofya Mill( Ktp., no. F. 138/65; EI2, s.v. "Dimetoka(" (by F. Babinger); Philippos Adonis Giannopoulos, Didymoteichon: , K(ln 1975; M. Geschichte einer byzantinischen Festung Tayyib G(kbilgin, "Edirne hakk(nda yaz(lm(( tarihler ve ", in Edirne: Edirne'nin 600. fetih En(s('l-m(s(mir(n yld(n(m( armag(an kitab, Ankara: T(rk Tarih Kurumu Bas(mevi, 1965, p.112; idem, XV-XVI. asrlarda: Edirne ve Pa(a liv(s, I(stanbul 1952, passim; [Abdurrahman Hibr(, En(s('l-m(s(mir(n: Edirne tarihi 1360-1650, (ev. Ratip Kazanc(gil, Edirne 1996]; I(A, s.v. "Dimetoka" (by Besim Darkot); Machiel Kiel, "Two little-known monuments of early and classical Ottoman architecture in Greek Thrace: historical and arthistorical notes on the hamams of Timurate( Pa(azade Oru( Pasha (1398) and Feridun Ahmed Beg (1571)", Balkan studies, vol.22, no.2 (1981), p.127-146; Hans Joachim Kissling, Beitr(ge zur Kenntnis , Wiesbaden 1956, p.81-84; Thrakiens im 17. Jahrhundert idem, "Das Mena(qybna(me Scheich Bedr ed-D((n's des Sohnes des Richters von Sama(vna(", ZDMG, vol.100 Territorialverwaltung Die Kornrumpf, Hans-J(rgen (1950); im (stlichen Teil der europ(ischen T(rkei vom Berliner den Balkankriegen (1912/13) nach zu bis (1878) Kongress amtlichen osmanischen ver(ffentlichungen, M(nchen 1983, p.44-45, 80-81; idem, Die Territorialverwaltung im (stlichen Teil der europ(ischen T(rkei vom Erlass der Vilayetordnung (1864) bis zum Berliner Kongress (1878) nach amtlichen osmanischen ver(ffentlichungen, Freiburg im Breisgau 1976, p.258-259; M. Kemal (zergin, "Eski bir r(zn(me'ye g(re I(stanbul ve Rumeli medreseleri", I(stanbul (niversitesi Edebiyat Fak(ltesi Tarih Enstit(s( dergisi, no.4-5 (1973-1974), p.263-290; Peter Schreiner, Die byzantinischen Kleinchroniken, Wien 1975-1979, m(d(rl(g((, genel Tapu-kadastro p.289; vol.2, p.560, vol.1, kuy(d-i kadime ar(ivi tahrir defterleri, Tahrir Defteri, no. 65; Georgios S.Vogiatzis, Die Anf(nge der , Niederlassungen ersten die und Thrakien in T(rkenherrschaft Wien 1987; Elizabeth A. Zachariadou, "The conquest of Adrianople by the Turks", Studi Veneziani, vol.12 (1970), p.211-217.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 18
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده