دیریاسین، روستایی در فلسطین که مردم آن در 1327ش/ 1948، بهدست صهیونیستها قتلعام شدند. دیریاسین روستای کوچکی است در غرب بیتالمقدس* با مساحت دوازده جریب (هر جریب هزار مترمربع). مساحت زمینهای اطراف آن 857،2 جریب است که از این میان، حدود 153 جریب آن قبل از 1327ش/ 1948 به مالکیت یهودیان درآمد. این روستا در همسایگی روستاهای لِفتا، قالونیه، عین کارم و شهرکهای یهودینشین واقع است (دبّاغ، ج8، قسم 2، ص131؛ خالدی، ص8، نقشه 1). دیریاسین روی سراشیبی یک بلندی به ارتفاع هشتصد متر واقع شدهاست و یک کیلومتر با حومه بیتالمقدس فاصله دارد. وجه تسمیه این روستا بهروشنی مشخصنیست، اما دیر در نام روستاهای فلسطین و سرزمینهای همجوار بیتالمقدس واژهای متداول است. افزونبر این، در جنوب غرب این روستا نیز خرابههایی به نام دیر وجود دارد. از زندگانی شیخیاسین که روستا بهنام وی است، اطلاع دقیقی وجود ندارد و فقط مسجدی در روستا به نام شیخیاسین هست که مزارش در آن قرار دارد (خالدی، ص7؛ کی لاننسی، ص618). جمعیت این روستا در 1327ش/ 1948، 750 تن بود. اهالی دیریاسین اغلب به سه خاندان بزرگِ دارعقل، دارشحاده و دارحمیده وابسته بودند (خالدی، ص9ـ10).دقیقآ معلوم نیست که ساکنان دیریاسین در چه زمانی در این منطقه ساکن شدهاند. سکونت یهودیان در عینالتوت، در پانصد متری غرب دیریاسین، به آغاز دوره عثمانی (699ـ1342) بازمیگردد. در 1324/ 1906، حاشیه یهودینشین بیتالمقدس، موسوم به غفعت شاؤول پایهریزی شد و پس از آن نیز شهرکهای دیگری نزدیک دیریاسین ساخته شد (کیلاننسی، ص618ـ619). در دوره عثمانی، اهالی دیریاسین با همسایگان یهودی خود مناسبات دوستانه داشتند، اما درنتیجه طمع یهودیان به سرزمینهای عربی این مناسبات به تیرگی گرایید و در دوران قیام بزرگ فلسطینیها در 1315ـ1318ش/ 1936ـ1939، تیرهتر شد. پس از مدتی آرامش، در پی تصویب قطعنامه تقسیم فلسطین در سازمان ملل متحد در 1326ش/ 1947، اوضاع بار دیگر بحرانی شد که اوجآن حمله صهیونیستها به روستای لفتا در شمال دیریاسین بود (خالدی، ص11). از 1326ش/ فوریه 1948، اهالی دیریاسین با یهودیان همجوارشان که شمار آنها به 000،150 تن میرسید، پیمان همزیستی مسالمتآمیز بستند (جرّار، ص302؛ تماری، ص127)، اما صهیونیستها که گمان میکردند نیروهای عرب نقشهای برای محاصره سرزمینهای یهودینشین دارند، درصدد اجرای طرحی برای مقابله با آن برآمدند. براساس این طرح، چندین شهر و روستا ازجمله بیتالمقدس و دیریاسین باید اشغال میشد. ازاینرو، 1500 شبهنظامی یهودی که به گروهکهای شبهنظامی ایرگون و اشترن وابسته بودند، اشغال دیریاسین را برعهده گرفتند؛ گروهک هاگانا نیز به آنها یاری میرساند. مناخیم بگین* در آن زمان رهبر ایرگون بود و بهطور مستقیم بر این عملیات نظارت داشت (الموسوعة الفلسطینیة، ذیل «دیریاسین (مذبحة ـ 1948)»؛ کیمرلینگ و میگدال ، ص161).در فروردین 1327/ آوریل 1948، بمباران هوایی دیریاسین آغاز شد و نیروهای صهیونیستی از سه جهت شمال، شرق و غرب به آنجا حمله کردند (جرّار، همانجا). اهالی روستا که بهسبب مجاورت با یهودیان مسلح بودند، با رهبری فردی به نام علیالقاسم، از روستا دفاع کردند و حدود صد تن از یهودیان را کشتند (همان، ص302ـ303؛ بیان نویهض حوت، ص625ـ 626)؛ اما حلقه مقاومت آنان درهم شکست و یهودیان به کشتار فجیع اهالی غیرنظامی روستا دست زدند. بیشتر منابع شمار کشتههای روستا را 250 تن ذکر کردهاند (برای نمونه ← جرّار، ص304؛ کی لاننسی، ص621ـ622؛ کیمرلینگ و میگدال، همانجا؛ قس ← ابوغربیه، ص22، که شمار کشتهشدگان عرب و یهود را بهطور برابر نود تن میداند). بازماندگان این کشتار به بیتالمقدس و مناطق اطراف آن پناه بردند. این کشتار سبب شد تا بسیاری از عربها از فلسطین مهاجرت کنند؛ بهطوری که از هشتصدهزار عرب که در 1327ش/ 1948 در فلسطین زندگی میکردند، فقط حدود 000،150 تن باقی ماندند (محمد محمدحسن شُرّاب، 2003، ج1، ص420؛ تماری، ص131؛ )مسئله اسرائیل/ فلسطین( ، ص199؛ جرّار، همانجا). چند روز پس از کشتار دیریاسین، مبارزان فلسطینی در واکنش به آن به کاروانی یهودی حمله کردند و 77 تن از آنها را به قتل رساندند (برگمن ، ص19ـ20).واقعه دیریاسین انعکاس گستردهای در جهان داشت. رهبران هاگانا و بنگوریون* سعی کردند خود را از مشارکت در اینجنایت مبرا سازند و حتی بنگوریون از ملکعبداللّه بهسبب وقوع این کشتار عذرخواهی کرد (الموسوعة الفلسطینیة، همانجا)، اما دولت بریتانیا به این کشتار واکنش چندانی نشان نداد و فقط فردی یهودی را برای تحقیق فرستاد (دبّاغ، ج8، قسم 2، ص133).در تابستان 1328ش/ 1949، صدها مهاجر یهودی در نزدیکی دیریاسین ساکن شدند و برای زندهنگهداشتن نام شهرک قدیمی غفعت شاؤول، شهرک جدیدی به همین نام احداث کردند. افزونبر آن شهرک، دیریاسین و اطراف آن کاملا زیرپوشش طرحهای عمرانی بیتالمقدس غربی قرار گرفتهاست (کی لاننسی، ص622؛ محمد محمدحسن شرّاب، 1416، ص397).منابع : بهجت ابوغربیه، فی خِضَمّ النِضال العربی الفلسطینی، بیروت 1993؛ بیان نویهض حوت، القِیاداتُ و المؤسسات السیاسیة فی فلسطین: 1917ـ 1948، بیروت 1981؛ سلیم تماری، القدس :1948 الاحیاء العربیة و مصیرها فی حرب 1948، ترجمة احمد خلیفه، وِسام عبداللّه، و خلیل نصّار، بیروت 2002؛ حسنی ادهم جرّار، نکبة فلسطین : عام 1947ـ1948، مؤامرات و تضحیات، عَمّان 1995؛ ولید خالدی، دیریاسین: الجمعة، 9 نیسان/ ابریل 1948، بیروت 1999؛ مصطفی مراد دبّاغ، بلادنا فلسطین، ج8، قسم 2، خلیل 1394/1974؛ کی لاننسی : قری فلسطین التی دمّرتها اسرائیل سنة 1948 و اسماء شهدائها، رئیسالتحریر: ولید خالدی، ترجمة حسینی زینه، بیروت: مؤسسة الدراسات الفلسطینیة، 1998؛ محمد محمدحسن شُرّاب، معجم بلدان فلسطین، عَمّان 1416/ 1996؛ همو، موسوعة بیتالمقدس و المسجد الاقصی : التاریخ، الآثار، اعلام الامکنة و الرجال، عَمّان 2003؛ الموسوعة الفلسطینیة، دمشق: هیئة الموسوعة الفلسطینیة، 1984؛Ahron Bregman, Israel's wars: a history since 1947, London 2004; The Israel/ Palestine question, ed. Ilan Papp(, London: Routledge, 1999; Baruch Kimmerling and Joel S. Migdal, The Palestinian People: a history, Cambridge 2003.