دَوامی، عبداللّه، ردیفدان، خواننده و مدرّس و نوازندة تنبک در موسیقی ایران. در 1309/1270ش در روستای طه (طا/طاد)، از توابع تفرش، بهدنیا آمد. دروس ابتدایی و قرآنخوانی را در زادگاهش فراگرفت. در نوجوانی به تهران آمد و در مدرسة تربیت، صرف و نحو آموخت و به استخدام ادارة پست و سپس وزارت مالیه درآمد و تا پایان خدمت اداری در آنجا بود. علیخان نایبالسلطنه* خوانندة بزرگ عصر قاجار، استعداد او را دریافت و خود اولین درسهای آواز را به او آموخت. دوامی دورة ردیف و بهویژه دستگاه راست و پنجگاه را ــ که بین خوانندگان آن زمان فقط علیخان نایبالسلطنه آن را به خوبی میدانست ــ آموخت و از استادان گوناگونی چون میرزاعبداللّه* و میرزاحسین قلی و درویشخان* (هر سه از نوازندگان تار)، حسینخان کمانچهکش، ملکالذاکرین (آوازخوان) و سماع حضور* (نوازندة سنتور و تصنیفخوان) مطالب فراوانی یاد گرفت (لطفی، ص10-12، به نقل از دوامی).دوامی از حاجیخان ضربگیر، معروف به حاجیخان عینالدوله، استاد تنبکنوازی و تصنیفخوانی، نیز مطالب بسیاری آموخت (خالقی، ج1، ص408ـ409). دوامی بیشتر مطالب را در مجالس انس تهران قدیم (عصر ناصری تا اوایل عصر پهلوی) میآموخت که در آنها استادان بنام گرد میآمدند و دربارة موسیقی بحث و تبادلنظر میکردند (لطفی، ص11، به نقل از دوامی). دوامی در سفر دوم درویشخان (استاد تار و سهتار) و هنرمندان دیگر به تفلیس، با آنان همراه شد و صفحاتی از آوازخوانی و تصنیفخوانی با صدای خود و همراهی تنبک پر کرد که بهسبب وقوع جنگ جهانی اول تعداد کمی از آنها به تهران رسید (خالقی، ج1، ص318)؛ از جمله صفحهای که در آن همراه با اقبال آذر* دوخوانی کردهاست و از صفحات شاخص او بهشمار میآید. آخرین برنامة عمومی او در 1305ش همراه با درویشخان، طاهرزاده و باقرخان رامشگر و چند هنرمند دیگر بود. آخرین برنامه ثبتشده از او در آذر 1305 همراه با حاجمقبل نینواز، مرتضی محجوبی (نوازندة پیانو) و مرتضی نیداوود (نوازندة تار) و به یاد درویشخان است. از 1328 تا 1358ش، با اینکه در اجرای موسیقی فعالیتی نداشت، مرجعی معتمَد و ممتاز بین استادان موسیقی بود و در آموختن ردیفها، نوشتن آنها و یادگیری تصنیفهای قدیمی با او مشورت میشد. در 1336ش، به دعوت محمدعلی امیرجاهد، شاعر و تصنیفساز و مؤسس هنرستان شبانة موسیقی ملی، به تدریس آواز پرداخت و بعد از مدتی، بهسبب کهولت و خستگی، شاگردش محمود کریمی (1306ـ1363ش) به جای او تدریس کرد. دیگر شاگردان شناختهشده او عبارتاند از: فاخره صبا، مرضیه، خاطره پروانه، الهه، هما، محمدرضا شجریان، صُدَیف و کریم صالح عظیمی. چند تن از نوازندگان نیز از معلومات ردیفی و تصنیفهای او استفاده کردهاند، از جمله حاجآقا محمد ایرانی، حسین هنگآفرین، ابوالحسن صبا، نورعلی برومند، ابراهیم منصوری، فرامرز پایور، داریوش صَفوَت، محمدرضا لطفی، مجید کیانی و حسین علیزاده (دوامی، مصاحبه مورخ 10 خرداد 1359). دورة کامل ردیف او بههمراه تصنیفهایی که از او نقل شده به کوشش فرامرز پایور در 1337ش ضبط و نتنویسی شد و در 1375ش در تهران انتشار یافت. محمدرضا شجریان نیز 140 تصنیف را با صدای او ضبط کردهاست که از آنها در مجموعه شخصیاش نگهداری میکند. به گفتة شجریان (ص163ـ164)، انگیزة این کار حفظ گنجینة موسیقی ایران و سپس اجرای آنها با ارکستر سازهای ایرانی، با حفظ وزن مخصوص و حالات موردنظر دوامی است. یک دورة چهارساعته از ردیف دوامی به کوشش محمدرضا لطفی در 1354ش ضبط شد که در نوار اول، تار محمدرضا لطفی آواز دوامی را همراهی میکند. مؤسسة ماهور این مجموعه را در پنجنوار در 1375ش، با عنوان ردیف آوازی استاد عبداللّه دوامی، منتشر کردهاست. با وجود شاگردانی که مدعی ادامة روش خوانندگی عبداللّه دوامیاند، بهنظر میرسد آنچه از او انتقال یافته محتوا (ردیف آوازی و تصنیفها) بوده نه شیوة اجراییاش، که از مهمترین علل آن، گذشت زمان و تغییر سلیقهها و زیباییشناسی در موسیقی ایران است.نقش آموزشی ـ اجرایی عبداللّه دوامی، در انتقال سنّت قدیم موسیقی دستگاهی ایران، در دو عرصة «محتوا و عمل» در خور بررسی است. این دو اصطلاح از خود اوست (دوامی، همان مصاحبه) و جزو اصطلاحات تخصصی اهل موسیقی از اواخر دورة قاجار تاکنون است. مراد از محتوا، ردیف و مراد از عمل، اجراست، که دوامی در هر دو، صاحب دانش و تجربه بود. صفحههایی که در 29-33 سالگی از صدای او ضبط شدهاست، خوانندهای بامهارت و جاافتاده در سنّت هنری دورة خویش را معرفی میکند. به علت وسعت اندک صدای دوامی، او را عبداللّهخان دودانگه مینامیدند. دوامی در حدود وسعت صوتی و توانایی حنجرهاش، از عهدة پرورش هنرمندانة مطالب آوازی، همراهی با ساز، ادراک دقیق از وزن و همنوایی درونی با صورت و محتوای اشعار به زیبایی برآمده، به طوری که صفحات او هنوز هم از مراجع معتبر برای آوازخوانان و علاقهمندان فن خوانندگی به شیوة دورة قاجار است. روحاللّه خالقی (ج1، ص409ـ410)، در وصفی مبسوط، دربارة او گفته است که وی هماکنون (دهة 1330ش) استاد برگزیدة فن تصنیفخوانی بهشمار میرود و استعداد خاصی در پروراندن گوشههای آواز دارد، چنانکه برخی تکهها را هم، که خواندنش مرسوم نیست و تنها در موقع نواختن ردیف بهکار میرود، به وضع خوشی میخواند، از جمله گوشهای در ماهور به نام نیشابورک. استادان موسیقی و علاقهمندان به آهنگهای ضربی هرگاه در اجرا به اشکالی برمیخوردند، به او مراجعه میکردند. همچنین اهل فن او را در ضربیخواندن بیمانند دانستهاند. عبداللّهخان گوشهگیر و کممعاشرت بود. بهنوشتة مشحون (ج2، ص647)، وی «تصنیف را بهسبب تسلط به موسیقی و درک وضع و حالت گوشههایی که اکنون ]= دهه 1340ش [در ردیف دستگاههای موسیقی نواخته میشود ــ اما چگونگی خواندن آنها فراموش شدهاست ــ با ممارست و طبع سلیم استنباط کرده و میخواند ... استادان معمر کنونی و هنرمندان و دوستداران موسیقی قدر او را میشناسند و محضرش را که بسیار آموزنده است مغتنم میشمارند». عبداللّه دوامی در 20 دی 1359، براثر شکستگی استخوان و مسمومیت دارویی، در تهران درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد (دوامی، مقدمه پایور، ص9).منابع : روحاللّه خالقی، سرگذشت موسیقی ایران، ج1، تهران 1353ش، ج3، بهکوشش ساسان سپنتا، تهران 1377ش؛ عبداللّه دوامی، ردیف آوازی و تصنیفهای قدیمی به روایت استاد عبداللّه دوامی، گردآوری فرامرز پایور، تهران 1375ش؛ محمدرضا شجریان، «در کنار استاد دوامی»، کلک، ش 22 (دی 1370)؛ محمدرضا لطفی، موسیقی آوازی ایران (دستگاه شور): ردیف استاد عبداللّه دوامی، تهران: گوتنبرک، ]بیتا.[؛ حسن مشحون، تاریخ موسیقی ایران، تهران 1373ش.