تسویه ، اصطلاحی عرفانی. تسویه ، از ریشة «سوی»، مصدر باب تفعیل و به معنای مساوی کردن و به اعتدال رساندن است (راغب اصفهانی؛ ابنمنظور، ذیل «سوا»). این اصطلاح از کلمة قرآنی سَوَّیْتُهُ (حجر: 29؛ ص: 72) گرفته شده، و مادّه و مشتقات آن بارها در قرآن بهکار رفته است (برای نمونه رجوع کنید به طه: 58؛ قیامت: 38؛ مریم: 10؛ کهف: 36؛ سجده: 9).اغلب مفسران، تسویه را اعتدال در صورت و کامل شدن خلقت معنی کردهاند (زمخشری، ج2، ص577؛ فخررازی، ج31، ص139ـ140). میبدی آن را به معنای اعتدال مزاج و کمال برای قبول روح انسانی دانسته است (ج 5، ص 307).اصطلاح تسویه در عرفان بسیار کم به کار رفته و ظاهراً تنها در آثار عزیزالدین نسفی و محمود شبستری در بارة آن توضیح داده شده است. نسفی تسویه را استعداد قبول نور و نفخ روح میداند که نتیجة مزاج معتدل یا همان مزاج مستوی است (ص264). به نظر او مزاج غیرمعتدل یا مانند جماد از اعتدال دور است یا مثل نبات میان دوری و نزدیکی است یا مانند حیوان نزدیک به اعتدال است. انسان نیز نوعی حیوان است، ولی مزاج او از بقیة حیوانات به اعتدال نزدیکتر است (ص 265). گفتة نسفی الهام گرفته از مبحث نفس و مراتب و تکوین مزاج در طبیعیات است ( رجوع کنید به ابوالبرکات بغدادی، ج 2، ص 172، 302ـ306). شبستری در گلشنراز در بارة تسویه چیزی بیشتر از سخنان نسفی نیاورده است ( رجوع کنید به ص 64ـ 65، بیت 615 ـ621). شارحان گلشنراز ، از جمله لاهیجی، میگویند که تعدیل و تسویه سبب حُسن و کمال جسم میگردد و آنگاه نفس ــ که عاشق جمال و کمال است ــ در تن دمیده میشود (ص 482ـ 483). صائنالدین ترکة اصفهانی نیز نفخ روح را حاصل تسویه و تعدیل قوای ظاهر و باطنِ سالک میداند (ص 173).ملاصدرا (صدرالدین شیرازی) ضمن تکرار همان مطالب در بارة واژة تسویه ، میگوید که تسویه دو نوع است: نوع اول که موجب نشئت جسمی انسانی است، عبارت از تغییراتی است که در مادّة انسانی صورت میگیرد و آن را به حالت استواء (اعتدال) در میآورد و مستحق فیضان نفس میگرداند و انسان بشری به وجود میآید. تسویة دوم سبب نشئت روحی انسان است و نفس پس از آنکه صفات نفسانی در آن به اعتدال رسید و ملکات تعدیل شد، مستحق فیضان روح الاهی میگردد و این روح الاهی غیر از روح بشری نفسانی است (1363ش ب ، ص 514؛ همو، 1363ش الف ، ص243ـ244). بنابراین، تسویة اول برای بدن و دومی برای نفس است. بر این اساس، آیات هفتم و هشتم سورة شمس ــ که در آنها به نفس قسم خوردهشده، نفس الهام شده به خیر و شر معرفی میشود ــ ناظر به تسویة اول و آیات هفتم تا نهم سورة سجده، مربوط به تسویة دوم است (همو، 1363 ش الف ، ص 243).منابع: علاوه بر قرآن؛ ابنمنظور؛ ابوالبرکات بغدادی، الکتابالمعتبر فیالحکمة ، حیدرآباد دکن 1357ـ 1358، چاپ افست اصفهان 1373ش؛ علیبن محمد ترکة اصفهانی، شرح گلشنراز ، چاپ کاظم دزفولیان، تهران 1375 ش؛ حسینبنمحمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن ، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت [ بیتا. ] ؛ زمخشری؛ محمودبن عبدالکریم شبستری، گلشن راز ، چاپ احمد مجاهد و محسن کیانی، تهران 1371 ش؛ محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، اسرارالآیات ، ترجمه و تعلیق محمد خواجوی، تهران 1363ش الف ؛ همو، مفاتیح الغیب ، چاپ محمد خواجوی،تهران 1363ش ب ؛ محمدبن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر ، قاهره [ بیتا. ] ، چاپ افست تهران [ بیتا. ] ؛ محمدبن یحیی لاهیجی، شرح گلشن راز ( مفاتیحالاعجاز )، چاپ علیقلی محمودی بختیاری، تهران 1377 ش؛ احمدبن محمد میبدی، کشف الاسرار و عدةالابرار ، چاپ علیاصغر حکمت، تهران 1361 ش؛ عزیزالدینبن محمد نسفی، مجموعة رسائل مشهور به کتابالانسان الکامل ، چاپ ماریژان موله، تهران 1341 ش.