جراحی

معرف

از رودهای‌ مهم‌ دائمی‌ در حوضة‌ آبریز خلیج‌فارس‌ و دریای‌ عمان‌
متن
جَرّاحی‌ ، از رودهای‌ مهم‌ دائمی‌ در حوضة‌ آبریز خلیج‌فارس‌ و دریای‌ عمان‌. این‌ رود به‌ طول‌ حدود 438 کیلومتر از کوههای‌ راه‌ باریک‌، سفید و گِل‌گیلَک‌، از ارتفاع‌ 200 ، 2 متری‌ در 53 کیلومتری‌ شمال‌غربی‌ یاسوج‌ (واقع‌ در مشرق‌ استان‌ کهگیلویه‌ و بویراحمد) سرچشمه‌ می‌گیرد و مسیر رود نخست‌ شمال‌غربی‌ سپس‌ جنوب‌غربی‌ بعد شمال‌غربی‌ و در انتهای‌ مسیر جنوب‌غربی‌ است‌ و در شهرستانهای‌ کهگیلویه‌، بهبهان‌، رامهرمز، بندر ماهشهر، شادگان‌ و خرمشهر جریان‌ می‌یابد (جعفری‌، ج‌ 2، ص‌167).رود جرّاحی‌ ــ که‌ قسمت‌ اعظم‌ آن‌ در استان‌ خوزستان‌ جریان‌ دارد ــ از تلاقی‌ دو رود عمده‌ به‌ نامهای‌ مارون‌ * و اعلا (اللّه‌ یا رامهرمز) تشکیل‌ می‌شود. رود مارون‌ و رود اعلا، به‌ ترتیب‌ پس‌ از طی‌ 310 و 145 کیلومتر از سرچشمه‌شان‌، پس‌ از تلاقی‌ در مکانی‌ به‌ نام‌ چَمِهاشم‌ (در بیست‌ کیلومتری‌ جنوب‌ رامهرمز)، جرّاحی‌ خوانده‌ می‌شود (افشین‌، ج‌ 1، ص‌ 139ـ 140، 146). یداللّه‌ افشین‌ (ج‌ 1، ص‌ 140) طول‌ رود را از محل‌ تلاقی‌ تا مصبّ آن‌ در خورموسی‌، 210 کیلومتر و از سرچشمة‌ رود مارون‌ تا مصب‌، 520 کیلومتر ضبط‌ کرده‌ است‌. پهنای‌ رود بین‌ صد تا دویست‌ متر و ژرفای‌ آن‌ به‌ طور متوسط‌ دو تا سه‌ متر ــ در دشت‌ شادگان‌ ــ است‌ (رزم‌آرا، ص‌ 17).رود جرّاحی‌ پس‌ از چم‌ هاشم‌، در دشتهای‌ جنوبی‌ رامهرمز جریان‌ می‌یابد و وارد دشت‌ رامشیر می‌گردد. این‌ رود در مناطق‌ پایین‌تر دشتها، به‌سبب‌ کاهش‌ شیب‌، در بستر عریض‌وپرپیچ‌ و خم‌ جریان‌ می‌یابد. رود به‌سمت‌ غرب‌ جاری‌ می‌شود و پس‌ از آبیاری‌ اراضی‌ شمالی‌ ماهشهر، وارد دشت‌ شادگان‌ می‌گردد. در اینجا رود بستر مشخصی‌ ندارد و سیلابهای‌ آن‌ در مسیلهای‌ متعددی‌ جریان‌ می‌یابد. یکی‌ از شاخابه‌های‌ منشعب‌ از آن‌ به‌ نام‌ نهرشادگان‌ پس‌ از پیوستن‌ به‌ کارون‌ * ، به‌ خلیج‌فارس‌ می‌ریزد. ادامة‌ جریان‌ اصلی‌ در جهت‌ جنوب‌ و در مسیر جادة‌ ماهشهر ـ آبادان‌، راه‌آهن‌ اهواز ـ بندر امام‌خمینی‌ را قطع‌ می‌کند و وارد دهستان‌ بوزی‌، در بخش‌ مرکزی‌ شهرستان‌ شادگان‌، شده‌ و در مغرب‌ ماهشهر وارد خورموسی‌ و خلیج‌فارس‌ می‌شود (افشین‌، ج‌ 1، ص‌ 139؛ نیز رجوع کنید بهفرهنگ‌ جغرافیائی‌ آبادیها ، ج‌ 90، ص‌88 ـ89؛ جعفری‌، همانجا؛ جغرافیای‌ کامل‌ ایران‌، ج‌ 1، ص‌ 658ـ 659)؛ طغیان‌ رود جرّاحی‌ تالابهای‌ بزرگی‌، در محل‌ به‌ نام‌ هور، در دشت‌ شادگان‌ ایجاد می‌کند ( فرهنگ‌ جغرافیائی‌ آبادیها ، ج‌90، ص‌ 88).میانگین‌ آبدهی‌ (دِبی‌) سالانة‌ آن‌ 650 ، 1 میلیون‌ متر مکعب‌ در ایستگاه‌ مِشراگِه‌ است‌ (افشین‌؛ جعفری‌، همانجاها). یداللّه‌ افشین‌ (همانجا) آبدهی‌ جرّاحی‌ را در یک‌ دورة‌ نوزده‌ ساله‌، ششصد میلیون‌ متر مکعب‌ در سال‌ ضبط‌ کرده‌ است‌.مساحت‌ حوضة‌ آبریز جرّاحی‌ 245 ، 23 کیلومتر مربع‌ است‌ که‌ حدود 910 ، 10 کیلومتر مربع‌ آن‌ را اراضی‌ بلند کوهستانی‌ و 325 ، 12 کیلومتر آن‌ را اراضی‌ کوهپایه‌ای‌ و دشتی‌ تشکیل‌ می‌دهند. بهبهان‌، رامهرمز، رامشیر، هَفْتگِل‌ و باغ‌ مَلِک‌ از مراکز شهری‌ مهم‌ این‌ حوضه‌ به‌ شمار می‌روند (افشین‌، ج‌ 1، ص‌ 140).امروزه‌ بندهای‌ قدیمی‌ و آثاری‌ از سدهای‌ شکسته‌ یا تجدید بنا شده‌، بر روی‌ رود جرّاحی‌ وجود دارد (اقتداری‌، ص‌ 679؛ برای‌ آثار رجوع کنید به خوزستان‌ * ). نام‌ رود در منابع‌ قدیم‌ به‌ صورت‌ طاب‌ و نهرطاب‌ آمده‌ است‌ ( رجوع کنید بهحدودالعالم‌ ، ص‌ 45؛ ابن‌بلخی‌، ص‌ 148). در منابع‌ جدیدتر، تاب‌ تیری‌، جرّاحیه‌ و کردستان‌ هم‌ ضبط‌ شده‌ است‌ ( رجوع کنید بهلسترنج‌، ص‌ 270؛ رزم‌آرا، همانجا؛ کنعانی‌ هندیجانی‌، ص‌ 189). ظاهراً رود جرّاحی‌، «وادی‌ اَرَّجان‌» هم‌ خوانده‌ می‌شده‌ است‌ ( رجوع کنید به ابن‌فقیه‌، ص‌ 199).برخی‌ محققان‌، به‌ اشتباه‌، رود زهره‌/ هِندیجان‌/ زیدون‌ را، که‌ در روزگار باستان‌ به‌ اوراتیس‌ مشهور بوده‌، با رود جرّاحی‌ و همچنین‌ در پاره‌ای‌ موارد با «خیرآباد» (شاخابة‌ هندیجان‌) یکی‌ دانسته‌اند ( رجوع کنید بهگاوبه‌ ، ص‌ 77؛ لسترنج‌، همانجا).ظاهراً رود جرّاحی‌ در دورة‌ پیش‌از اسلام‌، مرز طبیعی‌ فارس‌، اصفهان‌ و خوزستان‌ به‌شمار می‌رفت‌ ( رجوع کنید به گاوبه‌، ص‌11). آخرین‌ جنگ‌ اردوان‌ پنجم‌ اشکانی‌ (حک : 209ـ226 میلادی‌) با اردشیر بابکان‌ (حک : 226ـ241 میلادی‌) در 226 (یا بین‌ 220 تا 226)، که‌ به‌ شکست‌ اردوان‌ انجامید، میان‌ شهرهای‌ بهبهان‌ و شوشتر و در کنار رود جرّاحی‌ وقوع‌ یافت‌ (پیرنیا، ج‌ 3، ص‌ 2531ـ2532). از شهرهای‌ قدیمی‌ کنار رود، که‌ امروزه‌ ویرانه‌های‌ آنها باقی‌ است‌، دَوْرَق‌ * و اَرّجان‌ * اند (کنعانی‌ هندیجانی‌، همانجا؛ لسترنج‌، ص‌ 269؛ اقتداری‌، ص‌ 680؛ قس‌ مقدسی‌، ص‌ 24 که‌ رود ارّجان‌ را جدا از رود طاب‌ آورده‌ است‌). جغرافی‌نویسان‌ متقدم‌، هنگام‌ توصیف‌ شهر ارجان‌، در بارة‌ دوپل‌ سنگی‌ روی‌ این‌ رود به‌ نامهای‌ پل‌ خسروی‌ یا القَنطرةُ الکَسْرویة‌، که‌ از بناهای‌ دورة‌ ساسانی‌ بوده‌، و پل‌ ثکان‌/ تکان‌/ رَکان‌، منسوب‌ به‌ دیلمی‌، پزشک‌ حَجاج‌بن‌ یوسف‌ ثقفی‌ (والی‌ اموی‌ عراق‌، متوفی‌ 95)، مطالبی‌ آورده‌اند. اهالی‌ ارّجان‌ از طریق‌ این‌ دوپل‌ به‌ خوزستان‌ می‌رفتند ( رجوع کنید بهابن‌فقیه‌، همانجا؛ ابن‌خرداذبه‌، ص‌ 43؛ اصطخری‌، ص‌ 152؛ نیز رجوع کنید به شوارتس‌ ، ج‌ 3، ص‌ 117ـ 118 و پانویس‌).جغرافی‌نویسان‌ دورة‌ اسلامی‌ رود جرّاحی‌ را بزرگ‌ترین‌ رود فارس‌ با 47 فرسنگ‌ طول‌، حد میان‌ ایالت‌ فارس‌ و خوزستان‌ ضبط‌ کرده‌اند، که‌ از کوههای‌ جیلو [ در جنوب‌غربی‌ ] اصفهان‌ نزدیک‌ بُرج‌ (در مقابِل‌) سمیرم‌/ سِمیرُم‌ (در ولایت‌ اصطخر) سرچشمه‌ می‌گرفت‌ و در ناحیة‌ سَردَن‌ و اَبرَج‌ جریان‌ می‌یافت‌ و به‌ رود مَسِن‌ در جانب‌ چپ‌ رود جرّاحی‌ می‌ریخت‌ و قریة‌ مسن‌ در ملتقای‌ رود را آبیاری‌ می‌کرد و پس‌ از عبور از باب‌ ارّجان‌ (یکی‌ از شش‌ دروازة‌ شهر ارّجان‌) و پل‌ثکان‌ به‌ رستاق‌ ریشهر، از نواحی‌ کورة‌ ارجان‌، می‌رسید و در حدود (مغرب‌) مَهْروبان‌/ ماهی‌ روبان‌، شهری‌ میان‌ رود و دریا و سینیز، به‌ دریا (خلیج‌فارس‌) می‌ریخت‌ ( رجوع کنید به ابن‌حوقل‌، ص‌274؛ حدودالعالم‌ ، همانجا؛ ابن‌بلخی‌، ص‌ 150؛ یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «طاب‌»؛ حمداللّه‌ مستوفی‌، ص‌ 224). لسترنج‌ احتمال‌ داده‌ است‌ که‌ جغرافی‌نویسان‌ دورة‌ اسلامی‌، قسمت‌ علیای‌ رود جرّاحی‌ و مسن‌، شاخابة‌ آن‌، را با رودهایی‌ که‌ از شاخه‌های‌ علیای‌ کارون‌ است‌، اشتباه‌ گرفته‌ باشند. همچنین‌ نوشته‌ است‌ که‌ مسیر قسمت‌ سفلای‌ رود جرّاحی‌ در نزدیک‌ خلیج‌فارس‌، از قرن‌ چهارم‌ تغییر کرده‌ است‌ و شاید کاتبان‌، «حوالی‌ رود تستر» یعنی‌ «مصب‌ رود کارون‌» را حوالی‌ سینیز نوشته‌اند (ص‌ 270ـ271، پانویس‌).امام‌ شوشتری‌ (ص‌ 44ـ 45) می‌نویسد رود جراحی‌ از دو رشته‌ آب‌ تشکیل‌ می‌شود: یکی‌ شمالی‌ که‌ آن‌ را رود زرد و دیگری‌ از جنوب‌شرقی‌، که‌ آن‌ را ماران‌ (مارون‌) می‌خوانند. این‌ دو رشته‌ در زیر قلعة‌ شیخ‌ جنوبی‌ رامهرمز به‌ هم‌ می‌پیوندند و از کوه‌ به‌ صحرای‌ جرّاحی‌ وارد می‌شوند و در آنجاست‌ که‌ آن‌ را رود جرّاحی‌ می‌گویند و پس‌ از عبور از قصبة‌ خلف‌آباد و قریة‌ مَکسَر، به‌ خاک‌ شادگان‌ وارد می‌گردد و در آنجا به‌ جویهای‌ بسیار تقسیم‌ می‌شود. پایان‌ آن‌ مردابی‌ است‌ در جنوب‌ و مشرق‌ شادگان‌ که‌ آب‌ آن‌ نزدیک‌ قریة‌ مارو در نُه‌ میلی‌ خرمشهر به‌ کارون‌ می‌پیوندد و مقداری‌ از آن‌، از راه‌ خور «یزیه‌» و خور «قُبان‌» به‌ دریا می‌ریزد.در دورة‌ ناصرالدین‌ شاه‌ (حک :1264ـ1313)، دسته‌ای‌ از ایلات‌ عرب‌ تابستانها را در کنار رود جرّاحی‌ به‌ سر می‌بردند (فسائی‌، ج‌ 2، ص‌ 1578).در این‌ دوره‌ نام‌ رود جرّاحی‌ به‌ بلوکی‌ که‌ در آن‌ جریان‌ داشت‌ هم‌ اطلاق‌ می‌شد. فسائی‌ (ج‌ 2، ص‌ 1414) ناحیة‌ جرّاحی‌ را در مشرق‌ بلوک‌ فلاحی‌ و قصبة‌ آن‌ را خلف‌آباد ضبط‌ کرده‌ است‌. ناحیة‌ جرّاحی‌ در قدیم‌ به‌ حومة‌ زُطّ یا روستای‌ زط‌ یا خابَران‌ معروف‌ بود (امام‌ شوشتری‌، ص‌ 265؛ برای‌ اطلاع‌ بیشتر در بارة‌ بلوک‌ جراحی‌ و خلف‌آباد رجوع کنید بهرامشیر * ). امروزه‌، در تقسیمات‌ کشوری‌، دهستانی‌ به‌ نام‌ جرّاحی‌ در بخش‌ مرکزی‌ شهرستان‌ در ماهشهر در استان‌ خوزستان‌ وجود دارد ( رجوع کنید بهایران‌. وزارت‌ کشور، ذیل‌ «استان‌ خوزستان‌»).منابع‌: ابن‌بلخی‌؛ ابن‌حوقل‌؛ ابن‌خرداذبه‌؛ ابن‌فقیه‌؛ اصطخری‌؛ یداللّه‌ افشین‌، رودخانه‌های‌ ایران‌ ، تهران‌ 1373 ش‌؛ احمد اقتداری‌، خوزستان‌ و کهگیلویه‌ و ممسنی‌: جغرافیای‌ تاریخی‌ و آثار باستانی‌ ، تهران‌ 1359ش‌؛ محمدعلی‌ امام‌شوشتری‌، تاریخ‌ جغرافیائی‌ خوزستان‌ ، تهران‌ 1331 ش‌؛ ایران‌. وزارت‌ کشور. معاونت‌ سیاسی‌. دفتر تقسیمات‌ کشوری‌، نشریة‌ اسامی‌ عناصر و واحدهای‌ تقسیماتی‌ ( به‌همراه‌مراکز )، تهران‌ 1383 ش‌؛ حسن‌ پیرنیا، ایران‌ باستان‌، یا، تاریخ‌ مفصّل‌ ایران‌ قدیم‌ ، تهران‌1369ش‌؛ عباس‌ جعفری‌، گیتاشناسی‌ ایران‌ ، تهران‌ 1368ـ 1379ش‌؛ جغرافیای‌ کامل‌ ایران‌ ، تهران‌: سازمان‌ پژوهش‌ و برنامه‌ریزی‌ آموزشی‌، 1366 ش‌؛ حدود العالم‌ ؛ حمداللّه‌ مستوفی‌، نزهة‌القلوب‌ ؛ حاج‌علی‌ رزم‌آرا، جغرافیای‌ نظامی‌ ایران‌: خوزستان‌ ، تهران‌ 1320ش‌؛ فرهنگ‌ جغرافیائی‌ آبادیهای‌ کشور جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ ، ج‌90: آبادان‌ ، تهران‌: ادارة‌ جغرافیائی‌ ارتش‌، 1365ش‌؛ حسن‌بن‌ حسن‌ فسائی‌، فارسنامة‌ ناصری‌ ، چاپ‌ منصور رستگار فسائی‌، تهران‌1367ش‌؛ عبدالحمید کنعانی‌ هندیجانی‌، تاریخ‌ و جغرافیای‌ سرزمینی‌ کهن‌ با تمدنی‌ دیرینه‌ از ارجان‌ تا قبان‌: هندیجان‌، بندر ماهشهر، شادگان‌ ، شیراز 1381 ش‌؛هاینتس‌ گاوبه‌، ارجان‌ و کهگیلویه‌: از فتح‌ عرب‌ تا پایان‌ دورة‌ صفوی‌ ، ترجمة‌ سعید فرهودی‌، چاپ‌ احمد اقتداری‌، تهران‌ 1359 ش‌؛ مقدسی‌؛ نقشة‌ عملیات‌ مشترک‌ ( زمینی‌ ) : آبادان‌ ، مقیاس‌ 000 ، 250:1، تهران‌: ادارة‌ جغرافیائی‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، 1363 ش‌؛نقشة‌ عملیات‌ مشترک‌ ( زمینی‌ ): اهواز ، مقیاس‌ 000 ، 250:1،تهران‌: ادارة‌ جغرافیائی‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، 1363 ش‌؛نقشة‌ عملیات‌ مشترک‌ ( زمینی‌ ): بهبهان‌ ، مقیاس‌ 000 ، 250:1، تهران‌: ادارة‌ جغرافیائی‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، 1367 ش‌؛ نقشة‌ عملیات‌ مشترک‌ ( زمینی‌ ): رامهرمز، مقیاس‌ 000 ، 250:1، تهران‌: سازمان‌ جغرافیائی‌ نیروهای‌ مسلح‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، 1369 ش‌؛ یاقوت‌ حموی‌؛ Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate , Cambridge 1930; Paul Schwartz, Iran im mittelalter nach den arabischen Geographen , Hildesheim 1969-1970.
نظر شما
مولفان
گروه
جغرافیا ,
رده موضوعی
جلد 9
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده