جامع کبیر ، مسجدجامع شهر سامرا که در دورة متوکل عباسی (حک : 232ـ247) ساخته شد. بنای این مسجد در 234 آغاز شد و در 237 پایان پذیرفت (ابنجوزی، ج 11، ص 252). آن را جامع سامرا و جامع متوکل نیز نامیدهاند ( رجوع کنید به همانجا؛ محجوب، ج 26، ص 356). منارة حلزونی شکل مسجد، معروف به مَلْوِیّه (مارپیچ)، که سبب شهرت این بنا گردیده و نیز بقایای سایر قسمتها، امروزه در حدود یک کیلومتری شمال شهر سامرا قرار دارد. متوکل مسجدی را که معتصم (حک : 218ـ227) نزدیک بازار اصلی سامرا ساخته بود و در آن نماز جمعه خوانده میشد، به دلیل ناکافی بودن گنجایش آن، خراب کرد و جامع کبیر را در منطقة حَیْر و خارج از منطقة مسکونی و بازار شهر ساخت (یعقوبی، ص 258،360ـ361؛ نیز رجوع کنید به طاهر مظفر عمید، ص 129). منارة این بنا و نیز برخی ویژگیهای مسجد، از قبیل استفاده از مینا، آجر، چوب و سنگ در قسمتهای مختلف، همچنین هزینة هنگفتی که صرف ساخت آن گردید و حوض بزرگ فوارهدار در صحن مسجد، توجه برخی مورخان و جغرافیدانان را جلب کرده بود (برای نمونه رجوع کنید به بلاذری، ص 279؛ مقدسی، ص 122؛ ابنجوزی، همانجا؛ یاقوت حموی، ج 3، ص 17ـ 18؛ حمداللّه مستوفی، ص 44)، از جمله مقدسی (همانجا) این مسجد را از جامع دمشق برتر دانسته است. با این حال، آنان به هویت معمار یا معماران جامع کبیر اشارهای نکردهاند.باستانشناسانی چون ارنست هرتسفلد * در فاصلة 1321 (1282 ش) تا 1318 ش/ 1903ـ1939 و کپل آرچیبالد کرسول * در 1315 ش/ 1936 به بررسی این بنا و حفاری در آن پرداختند (برای آگاهی بیشتر در بارة این بررسیها رجوع کنید بهنورتج ، ص 74ـ90). از 1316 ش/ 1937 نیز مدیریة الا´ثارالعامة العراقیة (مدیریت آثار عمومی عراق) حفاظت از مسجد و بازسازی آن را برعهده گرفت و پس از پاکسازی و حفاری محل از 1341 ش/ 1962، به مرمت بخشهای مختلف آن، از جمله دیوارها، پنجرهها، محراب و مناره با گچ و آجر همت گمارد (قیسی، 1969، ص 149ـ154).مسجد دارای ابعاد 240 در 156 متر و زیربنایی در حدود 000 ، 38 متر مربع است (کرسول، ص 359). دیوارهای آن آجری است. در دیوارهای شرقی و غربی هر کدام دوازده و در دیوارهای شمالی و جنوبی هر کدام هشت باستیان (برج یا بدنة پیش آمده از دیوارة بنا) با قطر 6ر3 متر و پیشآمدگی 15ر2 متر قرار دارد. بدین ترتیب، در مجموع چهل باستیان به فاصلة پانزده متر در دیوار مسجد دیده میشود (همانجا؛ طاهر مظفر عمید،ص 133). در فاصلة بین باستیانها، اِفْریزهایی است که در درون هریک پنج یا شش مربع با لبة پخ و فرورفتگی نعلبکی شکل به عمق 25 سانتیمتر تعبیه شده است. برخی از قسمتهای این افریزها گچاندود است (کرسول، ص360).جامع کبیر دارای شانزده ورودی با عرضهای متفاوت بوده که فقط آجرکاری بالای ورودی مرکزِ دیوار شمالی باقی است. آثار به جا مانده حاکی است که پنجرههای قوسداری در بالای ورودیها وجود داشته است (همان، ص 359).صحن مسجد 130 در 110 متر است و در جنوب آن شبستان و در سه طرف دیگر رواقهایی قرار دارد (کوبان ، ص 92؛ طاهر مظفر عمید، ص 143ـ144). شبستان دارای 25 فرشانداز بوده است که با 24 ردیف نُه ستونیِ عمود بر دیوار قبله از یکدیگر مجزا میشدهاند. رواقهای شرقی و غربی هر کدام 23 فرشانداز با 22 ردیفِ چهار ستونیِ موازی با دیوار قبله و رواق شمالی 25 فرشانداز با 24 ردیف چهار ستونی داشتهاند. در مجموع، این مسجد دارای 464 ستون بوده است (کرسول، ص360ـ361).آثار باقی مانده نشان میدهد که ستونهای مسجد هشت گوش و آجری بوده و بر ته ستونهایی مربع شکل به ضلع 07ر2 متر قرار داشتهاند. سطح ستونها برای اینکه مرمرین به نظر آیند، گچاندود و رنگ شده بود. در چهار گوشة این ستونها و چسبیده به آنها، ستونهای مرمری و نازکی قرار داشته که هر یک، از سه بخش دو متری تشکیل گردیده و با میخهای فلزی به یکدیگر متصل شده بودند. برخی از این ستونهای مرمری مدور و برخی دیگر هشت ضلعی بودهاند. ارتفاع ستونهای آجری (متشکل از پایه، ستون و سرستون) 35ر10 متر برآورد شده است. ساخت ستون به این شیوه، در مساجد جامع کوفه و واسط تقلید شد (همان، ص 361؛ طاهر مظفر عمید، ص 145ـ147). سقف مسطح و چوبی مسجد، بدون واسطة هیچ قوسی، بر روی ستونها واقع بوده است (هوگ، ص 39). در بخش فوقانی دیوار قبله، زیر افریزها و روبهروی فرشاندازهای شبستان، 24 پنجره تعبیه شده است و تنها فرشانداز روبهروی محراب پنجره ندارد. در هر طرف محراب نیز دو پنجره هست. بدین ترتیب، نور شبستان از طریق 28 پنجره تأمین میشده است. پنجرهها از بیرون به شکل مستطیل باریکی شبیه پیکان و از داخل دارای قوسی با پنج دالبر در داخل یک مستطیل کمعمق بودهاند (طاهر مظفر عمید، ص140ـ141؛ کرسول، ص360). محراب به شکل مستطیل قوسداری با عرض 59ر2 و عمق 75ر1 متر است و در هر طرف آن دو جفت ستون مرمر سرخ رنگ قرار دارد که همگی در قالب مستطیل شکلی جا گرفتهاند. در پُشتْبغلهای قوس محراب آثار موزاییکهای طلایی رنگ و نیز تزئینات گچی دیده میشود (کرسول، ص 361؛ طاهر مظفر عمید، ص 151ـ153).در وسط صحن، حوض بزرگی قرار داشته است. یعقوبی (ص 365) و حمداللّه مستوفی (ص 44) از این حوض یاد کردهاند. به گفتة حمداللّه مستوفی (همانجا) این حوض را که از سنگی یکپارچه ساخته شده بود، کاسة فرعون میخواندند. این حوض که دارای ده ستون مرمرین در اطراف و سقفی چوبی بوده و بقایای آن در صحن مسجد باقی است، در 653 به بغداد منتقل و در موزة دارالا´ثارالعربیه در عراق نگهداری شد (طاهر مظفر عمید، ص 154ـ 155). به گفتة طاهر مظفر عمید (ص 154)، محیط تقریبی حوض 23 متر، ارتفاع آن هفت متر و ضخامتش حدود نیم متر است.در تزئینات مسجد از گچبری و نیز کندهکاری روی چوب ــ که تا آن زمان بیشتر در ساخت خانهها به کار میرفت ــ استفاده شده است. گچبریها اغلب در تزئین محراب و نمای بیرونی به کار رفته است (کوبان، همانجا).این مسجد از چهار جهت با دیواری محصور بوده، به طوری که میان این دیوار و مسجد، فضای بستهای به نام «زیاده» به طول 444 و عرض 376 متر قرار داشته است. بنابراین، مساحت مسجد و زیاده، روی هم 944 ، 167 متر مربع و نزدیک به هفده هکتار میشده که تقریباً با مساحت شهری کوچک برابر بوده است (شریف یوسف، ص 329؛ مونس، ص 201). در دیوار زیاده، طاقگانهایی کمعمق و 68 باستیان وجود داشته است که باستیانهای گوشة دیوار از بقیه بزرگتر بودهاند (شریف یوسف، همانجا).بهنظر میرسد این مسجد، که به دژی نظامی نیز شبیه است، تحتتأثیر ویژگیهای نظامی شهر سامرا بدین شکل بنا شده است ( رجوع کنید به قیسی، 1970، ص 277؛ مونس، همانجا؛ کونل، ص 31). در بنایی با این وسعت، با گنجایش حدود یکصد هزار نفر، امکان رعایت تناسبهای ثابتی چون سه بر دو نسبت به اندازههای اجزای مسجد وجود داشته است (هیلن برند ، ص 74ـ76).سالمترین و مهمترین بخش جامع کبیر که به صورت بنایی مستقل ساخته شده، منار حلزونی شکل آن است. این منار در محوطة زیاده و در فاصلة 25ر27 متری از دیوار شمالی و در امتداد محور وسط مسجد واقع است (کرسول، ص 362). پایة منار شامل دو بخش زیرین با عرض 3ر31 و ارتفاع 5ر2 متر و فوقانی با عرض 1ر30 و ارتفاع 6ر1 متر است که بدینترتیب ارتفاع کل آن 1ر4 متر میشود. بخش زیرین پایه با 33 طاقچه (شش طاقچه در روبهروی دیوار شمالی و در هر یک از اضلاع دیگر نُه طاقچه) تزئین شده است. راهی شیبدار، به طول 25 و عرض 12 متر از بالای پایه تا سطح زمین تعبیه شده بوده که فاصلة انتهای آن تا دیوار شمالی مسجد 25ر2 متر بوده است. منار حلزونی با شیبهای (شیبه یا تُنده، گذرگاه شیبدار برای مرتبط کردن سطوح پست و بلند به یکدیگر) از پایین به بالا خلاف جهت حرکت عقربههای ساعت، با عرض 3ر2 متر بر روی این پایه ساخته شده است (همانجا؛ شریف یوسف،ص 330). در هر چرخشِ شیبه، یک طبقه و در مجموع پنج طبقه ایجاد شده است. ارتفاع طبقة اول که از جانب جنوبی پایه و مقابل دیوار شمالی مسجد آغاز گردیده، 2ر10 و بلندیِ طبقات دیگر به ترتیب 12ر8، 83ر8، 10ر8 و 94ر5 متر است و بر روی طبقة فوقانی بخش استوانهایشکل به ارتفاع 4ر5 متر قرار گرفته است (قیسی، 1970، ص 280). بدینترتیب، ارتفاع منار از پایه تا روی این بخش استوانه بیش از پنجاه متر است. با افزایش ارتفاع بر شیب منار نیز افزوده میشود به طوری که ارتفاع هر طبقه تقریباً ثابت میماند و همانطور که محیط هر طبقه با کم شدن قطر کاهش مییابد، شیب زیاد میشود تا هر چرخش به دیگری تقدم داشته باشد (کرسول، همانجا).عنصر استوانهای بالای منار دارای هشت قوس تیزهدار است که در قابی کمعمق جا گرفتهاند. هر قاب نیز بر روی یک جفت ستون آجری قرار دارد. در بخش جنوبی این استوانه، در درون یک فرونشستگی، مدخلی تعبیه شده است و شیب منار در این نقطه به پایان میرسد. این ورودی به پلکانی راه دارد که ابتدا مستقیم و سپس مارپیچی شده به سکویی هدایت میشود. بر روی این سکو که تا پایة منار پنجاه متر فاصله دارد، هشت سوراخ دیده میشود که به عقیدة هرتسفلد احتمالاً پایههای یککلاه فرنگی یا آلاچیق بوده است (همانجا؛ نیز رجوع کنید به قیسی، 1970، ص 283). پلکانِ منار که در داخل طبقات قرار دارد دارای 399 پله در اندازههای 5ر2 در 57ر0 تا 9ر1 در 65ر0 متر است (قیسی،1970، ص 281).برخی ویژگیهای منار جامع کبیر (چون مارپیچی بودن، ارتفاع زیاد و بنای آن در مکانی جدا از مسجد) باعث شده که در بارة منشأ آن نظریات متفاوتی بیان گردد. گروهی این بنا را متأثر از زیگوراتهای بینالنهرین میدانستهاند که نمونههایی از آن، چون زیگورات بابل، تا قرن اول هجری باقی بود و به آن هیکل میگفتند ( رجوع کنید به همان، ص 277ـ 278؛ هوگ، ص 39؛ نیز رجوع کنید به هیلنبرند، ص 144ـ 145). عدهای دیگر تأثیر برجهای ایرانی، از قبیل برج شیبهدار فیروزآباد فارس، را که برای روشن کردن آتش و نگهبانی ساخته میشد، در بنای این منار بیشتر دانستهاند ( رجوع کنید به گرابار ، ص119؛ هیلن برند، ص 145). طرح این مسجد و بهویژه منارة آن، در بنای جامع ابودُلَف در سامرا در دورة متوکل دوباره تکرار شد. همچنین جامع ابنطولون (ساخته شده به دستور احمدبن طولون، حک : 254ـ292) در قاهره با داشتن منار حلزونی شکل، درهای متعدد، جرزهای پوشیده شده از گچ، تقلیدی آشکار از جامع سامرا بود ( رجوع کنید به هیلن برند، همانجا؛ هوگ، ص 39).منابع: ابنجوزی، المنتظم فی تاریخالملوک و الامم ، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1412/1992؛ بلاذری (بیروت)؛ حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب ؛ شریف یوسف، تاریخ فنالعمارة العراقیة فی مختلف العصور ، ] بغداد [ 1982؛ طاهر مظفر عمید، العمارة العباسیة فی سامراء فی عهدی المعتصم و المتوکل ، بغداد 1396/1976؛ ربیع قیسی، «جامعالجمعة فی سامراء: تخطیطه وصیانته»، سومر ، ج 25، ش 1 و 2 (1969)؛ همو، «الملویة: منارة المسجد الجامع فی سامراء»، سومر ، ج 26، ش 1 و 2 (1970)؛ ارنست کونل، هنراسلامی ، ترجمة هوشنگ طاهری، تهران 1355 ش؛ فاطمه محمد محجوب، الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیة ، ج 26، قاهره: دارالغد العربی، ] بیتا. [ ؛ مقدسی؛ حسین مونس، المساجد ، کویت 1401/1981؛ جانهوگ، هنر معماری در سرزمینهای اسلامی ، در سبکشناسی هنر معماری در سرزمینهای اسلامی ، ترجمة پرویز ورجاوند، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1368 ش؛ یاقوت حموی؛ یعقوبی، البلدان ؛Keppel Archibald Camerson Creswell, A short account of early Muslim architecture , revised and supplemented by James W. Allen, Aldershot, Engl., 1989; Oleg Grabar, The formation of Islamic art , New Haven 1973; Robert Hillenbrand, Islamic architecture: form, Function andmeaning , Edinburgh 1994; Dog §an Kuban, "The central Arab lands", in The Mosque: history, architectural development & regional diversity , ed. Martin Frishman and Hasan Uddin Khan, London: Thames and Hudson, 1997; Alastair Northedge, "Creswell, Herzfeld, and Samarra", Muqarnas , vol 8 (1991).