جاپَلَقی، علیاصغر رجوع کنید به جاپلقی، محمدشفیعNNNNجاپَلَقی، محمد شفیع ، فقیه، محدّث و رجالی امامی قرن سیزدهم. در روستای جاپَلَق (در حوالی بروجرد) به دنیا آمد. تاریخ تولد او معلوم نیست. نام پدرش علیاکبر بود. نسب جاپلقی به سیدنظامالدین احمد، از نوادگان امام کاظم علیهالسلام که بقعهاش در امامزاده قاسم بروجرد است، میرسد (حبیبآبادی، ج 7، ص 2338؛ جاپلقی بروجردی، ج 1، مقدمة مرعشی نجفی، ص 8 ـ9).جاپلقی پس از فراگیری علوم ابتدایی در زادگاهش، راهی اراک شد. ادبیات را در قریة کَرَهرود اراک، نزد ملاعبدالحمید کَرَهرودی فرا گرفت، سپس به کاشان و اصفهان رفت و برخی کتب فقهی را نزد فقیهانی چون ملااحمد نراقی (متوفی 1245)، محمدجعفر آبادهای (متوفی 1280) و محمدعلی مازندرانی (متوفی 1245) خواند (قمی، ج 2، ص 541؛ کشمیری، ج 1، ص 196؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 2، ص 211؛ جاپلقی بروجردی، ج 1، همان مقدمه، ص 9ـ10؛ مولانا بروجردی، ج 2، ص 404ـ410). سید محمدباقر شَفْتی (متوفی 1260)، ملاعلیاکبر اصفهانی (متوفی 1232) و احتمالاً سیدمحمد مجاهد (متوفی 1242) از دیگر استادان او در اصفهان بودند (کشمیری، ج 1، ص 195؛ موسوی اصفهانی، ج 1، ص 42؛ مولانا بروجردی، ج 2، ص 405، 410).جاپلقی سپس به بروجرد رفت و پس از توقف کوتاهی در آنجا ــ که بیشتر به مطالعة کتابِ اصولیِ القوانینالمُحْکَمَة نوشتة میرزاابوالقاسم قمی (متوفی 1231) گذشت ــ برای ادامة تحصیل راهی عتبات شد و پس از فراگیری برخی مباحث فقهی و اصولی نزد ملا عباسعلی کَزازی (متوفی بعد از 1223) در کرمانشاه، به کربلا رفت. در آنجا نزد سیدمحمد مجاهد وبرادرش سیدمهدی طباطبایی، فقه آموخت و نزد سیدصفرعلی لاهیجی قزوینی (شاگرد سیدمحمد مجاهد و مؤلف درایة الحدیث ) علم رجال را فرا گرفت. استاد دیگر او، شریفالعلماء مازندرانی (متوفی 1246) بود که جاپلقی عمدتاً در علم اصول از او بهره برد. جاپلقی نخستین شاگردی بود که از شریفالعلماء اجازة روایت دریافت کرد و پس از اخذ اجازه نیز حدود سه سال نزد او ماند (کشمیری، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، 1404، قسم 2، ص 625؛ جاپلقی بروجردی، ج 1، همان مقدمه، ص 11ـ12). جاپلقی از سیدمحمدباقر طباطبایی و ملااحمد نراقی نیز اجازة روایت داشت (امین، ج 7، ص 349). مولانا بروجردی (ج 2، ص 216، 410) بحرالعلوم (متوفی 1212) را نیز از استادان او دانسته که ظاهراً نادرست است.جاپلقی پس از تبحر یافتن در حدیث و رجال و فقه،به خواهش پدرش به بروجرد بازگشت و به تدریس و افتا پرداخت. شاگردان بسیاری در حوزة درس او در بروجرد، پرورش یافتند و گفتهاند که بیش از یک صد تن از آنان به درجة اجتهاد رسیدند. دو فرزند او (سیدعلیاکبر و سیدعلیاصغر)، سیدحسین بروجردی * (صاحب نخبةالمقال )، میرزا عبدالمحمد کرمانشاهی و حسین علی تویسرکانی (متوفی 1286)از شاگردان او بودند ( رجوع کنید به جاپلقی بروجردی، ج 1، همانمقدمه، ص 12ـ13؛ مولانا بروجردی، ج 2، ص 415ـ422؛ برای دیگر شاگردان جاپلقی رجوع کنید به موسویاصفهانی، ج 1، ص 43ـ50). برخی از آنان، از جمله فرزندانش و شیخ عبدالحسین تهرانی ملقب به شیخالعراقین، از او اجازة روایت گرفتند ( رجوع کنید به قمی، همانجا؛ امین، ج 9، ص 365). وی به مرافعات مردم نیز رسیدگی میکرد (جاپلقی بروجردی، همانجا).جاپلقی در 1280 در بروجرد از دنیا رفت. مقبرة او در امامزاده قاسم در نزدیکی بروجرد است (آقابزرگ طهرانی، 1404، قسم 2، ص 625ـ626؛ جاپلقی بروجردی، ج 1، همان مقدمه، ص 13).آثار مهم جاپلقی عبارتاند از: الاصولالکربلائیة ، در اصول فقه، که تقریرات درس استادش شریفالعلماست و پس از جاپلقی، فرزندش سیدعلیاکبر با افزودن مباحث لغوی، آن را القواعدالشریفیة فی القواعد الاصولیة نامید که در 1280 در تهران چاپ شد (اعتمادالسلطنه، ج 1، ص 201؛ امین، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 2، ص 211؛ مولانا بروجردی، ج 2، ص 424)؛ شرح بخش تجارتِ الروضةالبَهیَّة اثر شهیدثانی؛ حاشیهای فارسی بر مناسک حج اثر سیدمحمدباقر شَفْتی؛ حاشیه بر ریاضالمسائل ؛ مرشدالعوام (رسالهای در نماز به فارسی)؛ مناهج الاحکام فی مسائل الحلال والحرام در عبادات؛ الرسالةالرضاعیة و الرسالةالصومیة (آقابزرگ طهرانی، 1403، ج11، ص 191، 206، ج 20، ص 307، ج 22، ص 341؛ موسوی اصفهانی، ج 1، ص 41ـ42)؛ الروضةُالبَهیَّة فی الطُرُقِ الشفیعیة (یا فیالاجازةالشفیعیة ) مشتمل بر شرححال برخی علما که در واقع اجازة او به دو فرزندش است و به سبک لؤلؤةالبحرین ِ محدّثِ بَحرانی (بحرانی * ، یوسف) تألیف شده است. این کتاب در 1280 در تهران چاپ شد (قمی، ج 2، ص 541؛ کشمیری، ج 1، ص 196؛ آقابزرگ طهرانی، ج 10، ص 119؛ موسوی اصفهانی، ج 1، ص 41) و برخی (برای نمونه رجوع کنید به حبیبآبادی، ج 7، ص 2339) آن را همان لؤلؤةالبحرین دانستهاند که مطالب اندکی به آن افزوده شده است.سال ولادت بزرگترین فرزند جاپلقی، سیدعلیاکبر ملقب به آقا کوچک، معلوم نیست. وی نزد پدرش و ابوالقاسم تُستَری به تحصیل پرداخت. از پدرش اجازة روایت گرفت و در زمان حیات او به درجة اجتهاد رسید و مشغول تدریس شد (جاپلقی بروجردی، ج1، ص51، همان مقدمه، ص14ـ16). سیدعلیاکبر در 1279 (موسوی اصفهانی، همانجا) یا 1282 (امین، ج 7، ص 349؛ حبیبآبادی، ج 7، ص 2483) درگذشت. او رسالهای اصولی در بارة استصحاب دارد که تقریرات درس پدرش است و به ضمیمة القواعدالشریفیة در 1280 چاپ شده است (مولانا بروجردی، ج 2، ص 423؛ فهرست کتابخانة آستان قدس رضوی ، ج 6، ص 136).فرزند دیگر جاپلقی، سیدعلیاصغر، فقیه و رجالی قرن سیزدهم و چهاردهم، در جاپلق به دنیا آمد. سال تولد او نیز دانسته نیست. سیدعلیاصغر در بروجرد نزد استادانی چون جُرفادِقانی، میرزاعبدالمحمد کرمانشاهی و ابوالقاسم تستری به تحصیل ادبیات پرداخت (جاپلقی بروجردی، ج 1، همان مقدمه، ص 17ـ 18؛ مولانا بروجردی، ج 2، ص 433). از استادان او در فقه و اصول، پدرش، برادرش سیدعلیاکبر، شیخ مرتضی انصاری (متوفی 1281)، حاجمیرزامحمود طباطبایی (متوفی 1310) و شیخ مهدی کاشفالغطاء (متوفی 1289) بودند. وی به فراگیری علم درایه و رجال نیز پرداخت و به طرق مذکور در الروضةالبهیّة ، اثر پدرش، روایت کرد. وی در 1313 ش درگذشت و در حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها در قم دفن شد (جاپلقی بروجردی، ج 1، همان مقدمه، ص 16ـ19؛ مولانا بروجردی، همانجا).برخی آثار سیدعلیاصغر جاپلقی عبارتاند از: الجامعللمقاصد ، که در آن به مقایسه و مقارنة دو کتاباصولیِ قوانین و فصول پرداخته و به نام محاکمة ـ محاکمةنیز معروف است؛ کتابالحج ؛ شرح زبدةالاصول ؛ رسالهای در بارة حجیتظن و استصحاب؛ مباحث الادلةالعقلیة دراصول فقه؛ و دو اثر در بارة شرححال و طبقات علما ومحدّثان به نامهای طرائف المَقال فی معرفة طبقات الرجال ، و طبقات الرواة .طرائفالمَقال از مقدمه، ده باب و خاتمه تشکیل شده است. در مقدمه، تعریف علم رجال و درایه و رموز مورد استفاده در کتاب آمده است. در باب نخست، که بخش اعظم کتاب را در برمیگیرد، طبقات علما و محدّثان از زمان مؤلف تا عصر اصحاب پیامبر اکرم در 31 طبقه ذکر شده و در ابواب دیگر مباحثی چون القاب نَسَبی و غیرنسبیِ محدّثان، نامها و احوال پیامبر اکرم و امامان علیهمالسلام، فِرَق و مذاهب، اسباب اختلاف مذاهب و اسباب توثیق و مدح و ضعف احادیث مطرح شده است. باب نهم در بارة نکاتی مهم در علم رجال و حدیث مانند معنای تفویض، حدیث صحیح، غلو و اصحاب اجماع و باب دهم در بارة زندگینامة تفصیلی شماری از عالمان مهم است. جاپلقی در خاتمه به معرفی عالمان رجالی و کتابهای آنها، ذکر برخی از اجازاتش و نیز زندگینامة شخصی خود پرداخته است. وی برای تألیف این کتاب، که اثری نسبتاً جامع در طبقاتنگاری به شمار میرود، به کتابهای منهج المقال معروف به الرجال الکبیر میرزامحمد استرآبادی (متوفی 1208)، منتهی المقال معروف به رجال ابوعلی اثر ابوعلی محمدبن اسماعیل حائری (متوفی 1215) و تعلیقات وحید بهبهانی (متوفی 1205)بر الرجال الکبیر مراجعه و به آنها استناد کرده است. کتاب طرائف المقال با مقدمة آیتاللّه مرعشی نجفی به تصحیح سیدمهدی رجائی در 1410 در قم چاپ شد ( رجوع کنید بهاعتمادالسلطنه، ج 1، ص 218؛ جاپلقی بروجردی، ج 1، همان مقدمه، ص 20، ج 2، ص 682ـ683؛ آقابزرگ طهرانی، 1337 ش، ستون 339؛ همو، 1403، ج 5، ص 73، ج 10، ص 137، ج 15، ص 149، ج 17، ص 272، ج 19، ص 37ـ 38؛ مولانا بروجردی، ج 2، ص 414، 424).منابع: محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعةالی تصانیفالشیعة ، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983؛ همو، طبقات اعلامالشیعة، الکرامالبررة ، مشهد 1404؛ همو، مصفیالمقال فی مصنفی علمالرجال ، چاپ احمد منزوی، تهران 1337 ش؛ محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الا´ثار ، در چهل سال تاریخ ایران ، چاپ ایرج افشار، ج 1، تهران: اساطیر، 1363 ش؛ امین؛ علیاصغربن محمدشفیع جاپلقی بروجردی، طرائفالمقال فی معرفة طبقاتالرجال ، چاپ مهدی رجایی، قم 1410؛ محمدعلی حبیبآبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن 13 و 14 هجری ، ج 7، اصفهان 1374 ش؛ فهرست کتابخانة آستان قدس رضوی ، ج 6، مشهد: آستان قدس رضوی، 1344 ش؛ عباس قمی، فوائدالرضویه: زندگانی علمای مذهب شیعه ، تهران ?] 1327 ش [ ؛ محمدمهدیبن محمدعلی کشمیری، تکملةنجومالسماء ، قم ?] 1397 [ ؛ محمدمهدیموسوی اصفهانی، احسنالودیعة، او، تتمیم روضات الجنات ، بغداد ?] 1348 [ ؛ غلامرضا مولانا بروجردی، تاریخ بروجرد ، تهران: صدر، ] بیتا. [ .