تعداد۱۱۱۱مقاله یافت شد
یکی از همخوانها و چهارمین حرف از الفبای فارسی و سومین حرف از الفبای عربی و بیست و دومین حرف در ترتیب ابجدی، که آن را تِ، تا، تاء منقوط، تاء مثناة فوقانی (دو نقطه) و تای قَرَشَتْ گفتهاند
لقب یکی از شاعران «صعلوک» (راهزن) در دوران جاهلیت
اصطلاحی در حقوق بینالملل خصوصی، به معنای عضویت فرد در جمعیت تشکیلدهندة دولت
افرادی که با یک یا چند تن از صحابه ملاقات یا مصاحبت کردهاند
واژهای در قرآن کریم و تورات و انجیل به معنای صندوق عهد
صندوقی برای حمل و نگهداری و دفن مردگان
اصطلاحی که ترکان قدیم به بیگانگانِ مقیم سرزمینهای خود اطلاق میکردهاند
نام برخی از اقوام صحرانورد آسیای شمالی و مرکزی، که از قرن هفتم به همة اقوام مغول و ترک تشکیلدهندة سپاه چنگیزخان و اخلافش در غرب آسیا و اروپا اطلاق شده است
جمهوری خودمختار در فدراسیون روسیه
تاتائو رجوع کنید به سیمینهرود#