جمالالدینحسینی، عطاءاللّهبنفضلاللّه، محدّث و خطیب سده نهم و دهم. وی از سادات دشتکی شیراز است که نسبشان به زیدبنعلی بن حسین علیه السلام میرسد (مدنی، ص84 - 85؛ خوانساری، ج7، ص181ـ183). اولین کسی که از این خاندان به شیراز رفت، ابوسعید علی بن زید نصیبینی بود (مدنی، ص85) که در اوایل قرن پنجم در محله دشتک شیراز سکنا گزید و ازاین رو به دشتکی شیرازی معروف شد (فسائی، ج2، ص1038).عموی جمالالدین حسینی، اصیل الدین عبداللّه دشتکی* (متوفی883)، کهاستاد او نیز بود (جمالالدینحسینی، ج1، ص3ـ4)، در زمان سلطان ابوسعید گورکان تیموری(حک : 855- 873) از شیراز به هرات مهاجرت کرد (خواندمیر، ج4، ص334؛ شوشتری، ج1، ص526). ظاهراً جمال الدین نیز در این سفر همراه وی بوده و چون در هرات سکنا گزیده، هروی نیز خوانده شده است. خواندمیر (ج4، ص358ـ359) او را در شمار بزرگانعلما و فضلای روزگار سلطان حسین بایقرا (حک : 873 -911) در هرات ذکر کرده و گفته است که چندی در مدرسه سلطانیه و خانقاه اخلاصیه آن شهر تدریس میکرد و هفتهای یک بار در مسجد جامع هرات به موعظه می پرداخت. همچنین در آن ایام منصب حکومتی داشتو از اینرو خواجه لقب گرفت(همان، ج4، ص332) ولی پس از فوت سلطان حسین بایقرا در 911، از فرزندانسلطانو محمدخان شیبانی معروف به شیبک خان، فاتح و حاکم هرات، منصبی نپذیرفت، هر چند با او مشورتمیکردند (همانجا).درباره مذهب جمالالدین اختلاف نظر هست( رجوع کنید به د. ایرانیکا ، ذیل«دشتکی»). به گفته نوراللّه شوشتری(ج1، ص527، 532)، خاندان دشتکی شیعه بودند و تظاهرشان به مذهب اهل سنّت صرفاً از باب تقیه بود؛ اما، خوانساری(ج5، ص192، ج7، ص177ـ 178) بر آناست که ایشان در ابتدا گرایشهای سنّی داشتند، ولی به مرور تغییر مذهب دادند تا جایی که سیدعلی خان مدنی شیرازی* (متوفی 1120) از این سلسله به مرتبه ریاست شیعه امامیه رسید. شواهد حاکی از آن است که جمال الدین حسینی نیز، تا پیش از فتح هرات به دست شاه اسماعیل اول در 916، به مذهب اهل سنّت گرایش داشته است، چنانکه به گفته خواند میر، در زمان حمله محمدخان شیبانی(کهاز اهل سنّتبود) به هرات در 913 و تسلط بر آن، جمالالدین از جمله بزرگان شهر بود که به استقبال او رفت(ج4، ص374، 377)؛ اما، در 916 که شاه اسماعیل سربازان ازبک راازهرات بیرون راند(جنابدی،ص237)، جمالالدین به اشاره خواجه مظفرالدین بتکچی استرآبادی، نماینده شاه اسماعیل صفوی، به قصد تحریض مردم به پذیرش مذهب شیعه، خطبهای غرا در مناقب و مفاخر امامان شیعه علیهم السلام ایراد کرد (خواندمیر، ج4، ص515؛ جنابدی، ص245). به علاوه، بررسی محتوای کتابهای جمال الدین حسینی مؤید این تغییر مذهباست( رجوع کنید به ادامهمقاله). میرحامد حسین هندی(ج1، ص 229ـ232؛ نیز رجوع کنید به حسینی میلانی، ج8، ص 346) نیز جمال الدین را در زمرهعلمای اهل سنّت و معتمد ایشان شمرده است؛ اما اینکههم موافقان و هم مخالفان درباره شیعه بودن او به گفتهها و نوشتههایش استناد کردهاند ( رجوع کنید به شوشتری، ج1، ص527 528؛ افندی اصفهانی، ج3، ص315ـ 316؛ خوانساری، ج5، صـ193)، ناشیاز آن است که اهل سنّت در خراسانِ اواخر دوره تیموری و آغاز روزگار صفوی، به تشیع و به ویژه اظهار ارادت به امامان شیعه گرایش یافته بود، هر چند با همه آموزههای آن موافقت نداشت(رجوع کنید به جعفریان، ج2، ص775).جمالالدینحسینیزاهد و پرهیزگار بود و از اوان جوانی وظایف دینی خود را بهجای میآورد (خواندمیر، ج4، ص332). ویدر اواخر عمر عزلت گزید و یکسره به عبادت روی آورد (همان، ج4، ص359).او در دوم ربیع الاول927، در دوره حکومت امیرخان موصلو در خراسان، وفات یافت و در مزار شیخ صوفی علی، در محلی که خود تعیین کرده بود، بهخاک سپرده شد (همان، ج4، ص332ـ333). با وجود تصریح خواند میر (همانجا) بر تاریخ وفات جمالالدین، دیگران پساز وی( رجوع کنید به حاجیخلیفه، ج1، ستون922ـ923؛ رفعت، ج، ص؛ سامی، ج، ص1833) تاریخهای گوناگونی ذکر کردهاند که نادرست به نظر میرسد.پسر جمالالدین، نسیمالدینمحمد مشهور به میرک شاه، نیز عالم به علوم دینی، از جمله علم حدیث، بود و پس از مرگ پدر برجایاو نشست(خواندمیر، ج4، ص359). ویدر حواشی خود بر میزانالاعتدال ذهبی(متوفی 748) اعتراضاتی بر ذهبی کرده، که نوراللّه شوشتری (ج1، ص528 -532) برخی از آنها را گزارش نموده است.جمالالدین حسینی آثاری در تاریخ، حدیث و تفسیر دارد. مهم ترین کتاب او، روضة الاحباب فیسِیرالنبی و الآل و الاصحاباست(جمالالدینحسینی، ج1، ص4؛ خواندمیر، ج4، ص 359؛ برای اطلاع از نسخههای خطی این کتاب رجوع کنید به استوری ، ج1، بخش1، ص 189ـ191، بخش2، ص1254ـ 1255) که آن را به خواهش امیر علیشیر نوائی (متوفی906)، وزیر سلطان حسین بایقرا، در سه جلد به فارسی نگاشته(جمال الدین حسینی، ج1، ص3) و در سال900 تألیف آن را به پایان رسانده است(اته ، ج1، ستون64). جلد اول این کتاب، حاوی سیره پیامبر اکرم، در سال888 به پایان رسیده است(جمالالدینحسینی، ج1، ص508؛ اته، ج1، ستون64ـ65). جلد دوم و سوم نیز مشتملاست بر تاریخ سه خلیفه نخستین، دورانخلافت امام علی علیه السلام، زندگانی دیگر امامان شیعه و اصحاب مشهور پیامبر (اته، ج1، ستون64ـ 65، 68). گویا مؤلف ابتدا قصد داشته جلد دوم را به اصحاب پیامبر (مردانو زنان) و جلد سوم را به تابعین و اتباعِ تابعین و مشاهیر ائمه حدیث اختصاص دهد ( رجوع کنید به جمالالدینحسینی، ج1، ص4)، اما بعد منصرف شده است.خوانساری(ج5، ص193) شیوه نگارش این کتاب را بر گرفته از معارج النبوة معینالدینِ جوینی* دانسته، جز اینکه اندکی رنگ و بوی صوفیانه دارد. احمد بن تاج الدین استرآبادی در آثار احمدی (ص29، 346) و حسینبنمحمد دیار بکری(متوفی966) در تاریخ الخمیس فی احوالانفسنفیس (ج1، ص3)، از این کتاب استفاده کردهاند.دیگر آثار جمالالدینعبارتاند از: تحفةالاحبّاء فی مناقبآلالعبا ، کهآنرا به نام خواجه مظفرالدین بتکچی استرآبادی، در فضائل پیامبر و علی و فاطمه علیهم السلام و دیگران نگاشته(اته، ج1، ستون65) و چون تشیع در آنآشکار بوده، نسخههایی از آن را نابود کردهاند (شوشتری، ج1، ص528)؛ اربعون حدیثاً من احادیث سید المرسلین فیمناقبامیرالمؤمنین (حرّعاملی، قسم2، ص170؛ آقابزرگ طهرانی، ج1، ص421؛ بروکلمان، ) ذیل (، ج2، ص262)، که آن را به نام شاهعبدالباقی، از شاهزادگان تیموری و وزیر امیر نجم ثانی (متوفی918) و فرمانده نیروهای قزلباش صفوی در هرات، نوشتهاست(افندیاصفهانی، ج3، ص318). آقابزرگ طهرانی(ج2، ص480)، از ضمیمه این کتاب، رساله اولاد امیرالمؤمنین علیهالسلام و انسابهم و احوالهم، در شرح زندگانی فرزندان امامعلیعلیهالسلام، نیز یاد کرده است.اسماعیل پاشا بغدادی(ج1، ستون664؛ نیزرجوع کنید به د. اسلام، چاپاول، ذیل «جمال الحسینی») کتابی را در عروض به نام تکمیل الصناعةفیالقوافی، اثر عطاءاللّه بن محمود بن فضلاللّهحسینی نیشابوری(متوفی919 در طوس)، به جمالالدین حسینی نسبت داده که نادرست است( رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج4، ص419؛ احمد منزوی، ج3، ص2128).منابع: آقابزرگطهرانی؛ احمدبنحسناسترآبادی، آثار احمدی: تاریخزندگانیپیامبر اسلامو ائمّهاطهار علیهمالسلام، چاپمیرهاشممحدث، تهران1374 ش؛ عبداللّهبنعیسیافندیاصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم 1401ـ؛ اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج1، در حاجیخلیفه، ج5؛ رسولجعفریان، تاریختشیعدر ایراناز آغاز تا قرن دهم هجری، ج2، قم1375 ش؛ عطاءالدینبنفضلاللّهجمالالدینحسینی، روضة الاحباب فی سیر النبی و الا´ل و الاصحاب، چاپسنگیلاهور 1310، چاپافستمهاباد [ بیتا. ]؛ میرزا بیگبن حسن جنابدی، روضةالصفویه، چاپغلامرضا طباطباییمجد، تهران1378 ش؛ حاجیخلیفه؛ محمدبنحسنحرّعاملی، املالآمل، چاپاحمد حسینی، بغداد [1965]، چاپافستقم1362 ش؛ علی حسینی میلانی، نفحاتالازهار فیخلاصة عبقات الانوار، قم1384 ش؛ خواندمیر؛ خوانساری؛ حسینبنمحمد دیاربکری، تاریخ الخمیس فیاحوال انفس نفیس، [ قاهره ] 1283/ 1866، چاپافستبیروت [ بیتا.]؛ احمد رفعت، لغات تاریخیه و جغرافیه، استانبول 1299ـ1300؛ شمس الدین بن خالد سامی، قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ 1898؛ نوراللّهبنشریفالدینشوشتری، مجالس المؤمنین، تهران 1354 ش؛ حسنبن حسنفسائی، فارسنامهناصری، چاپمنصور رستگار فسائی، تهران 1367 ش؛ علیخانبناحمد مدنی، رحلةابنمعصومالمدنی، او، سلوةالغریبو اسوةالاریب، چاپ شاکر هادی شکر، بیروت1408/1988؛ احمد منزوی؛ میرحامد حسین، عبقاتالانوار فی اثبات امامةالائمةالاطهار ، ج1، چاپغلامرضابنعلیاکبر مولانا بروجردی، تعریب هاشم بن محسن امینعاملی، قم1416؛Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949 , Supplementband , 1937-1942; EIr ., S.V. "Dastaki, `Ata-Allah" (by Andrew J. Newman); EI 1 , s.v. "Djamal A l-Husaini"; Hermann Ethe, Catalogue of Persian manuscripts in the Library of the India Office, Oxford 1903-1937; Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio-bibliographical survey , vol.1, pt.1, [London] 1989, vol.1, pt.2, London 1972.