جلولاء جنگ .

معرف

جنگی‌که‌در آن‌مسلمانان‌سپاه‌ساسانی‌را شکست‌سختی‌دادند
متن
جَلُولاء، جنگ‌. جنگی‌که‌در آن‌مسلمانان‌سپاه‌ساسانی‌را شکست‌سختی‌دادند. ابن‌اسحاق‌و واقدی‌تاریخ‌این‌رویداد را سال‌16 ذکر کرده‌اند (رجوع کنید به بلاذری‌، ص‌؛ طبری‌، ج‌، ص‌). بلاذری‌(ص‌ـ265) آن‌را چند روزی‌پس‌از جنگ‌مدائن‌، در آخر سال‌16 ذکر نموده‌، اما ابن‌جوزی‌(ج‌، ص‌) فتح‌جلولاء را در ذیقعده‌سال‌16 و نُه‌ماه‌پس‌از جنگ‌مدائن‌ضبط‌کرده‌است‌(نیزرجوع کنید به ابن‌اثیر، 1399ـ1402، ج‌، ص‌). خلیفة‌ بن‌خیاط‌(متوفی‌240)، به‌نقل‌از سیف‌[ بن‌عمر]، تاریخ‌جنگ‌جلولاء را سال‌ 17 نوشته‌و ذیل‌همین‌سال‌به‌گزارش‌آن‌پرداخته‌(رجوع کنید به قسم‌، ص‌)، اما طبری‌(همانجا)، به‌نقل‌از سیف‌، وقوع‌این‌جنگ‌را در سال‌16 دانسته‌است‌. در روایتی‌از قَتاده‌(محدّث‌و راوی‌، متوفی‌118) وقوع‌این‌جنگ‌در سال‌19 ذکر شده‌است‌(خلیفة‌بن‌خیاط‌، همانجا). یعقوبی‌نیز سال‌19 را پذیرفته‌است‌(رجوع کنید به ج‌، ص‌). به‌هر روی‌، بنابراین‌روایات‌، مسلّماً جنگ‌جلولاء مهم‌ترین‌نبرد پس‌از جنگ‌مدائن‌بوده‌است‌.سپاهیان‌ساسانی‌پس‌از شکست‌مدائن‌، به‌جلولاء گریختند و لشکرهای‌آذربایجان‌و باب‌[الابواب‌] و جبال‌و فارس‌، پراکنده‌شدند، اما پیش‌از آن‌، تصمیم‌گرفتند بار دیگر با تمام‌نیرو برای‌دفع‌مسلمانان‌بکوشند. پس‌با سپاهی‌عظیم‌در جلولاء اردو زدند، مواضع‌نظامی‌خود را با کندن‌خندق‌استوار ساختند (طبری‌، ج‌، ص‌؛ ابن‌اثیر، 1399ـ1402، ج‌، ص‌ـ 520)، زن‌و فرزندان‌و بار و بنه‌خود را به‌خانقین‌فرستادند و پیمان‌بستند که‌فرار نکنند (بلاذری‌، ص‌؛ دینوری‌، ص‌). شمار افراد این‌سپاه‌را هشتاد هزار تن‌نوشته‌اند (ابن‌اعثم‌کوفی‌، ج‌، ص‌). بنا بر بیشتر روایات‌، فرمانده‌سپاه‌خُرَّزادبن‌هرمز (برادر رستم‌فرخزاد) بود (رجوع کنید به خلیفةبن‌خیاط‌، قسم‌، ص‌؛ بلاذری‌، همانجا؛ دینوری‌، ص‌ـ 127)، اما ابن‌اعثم‌کوفی‌(ج‌، ص‌) او را فرمانده‌جناح‌راست‌سپاه‌دانسته‌، و طبری‌(ج‌، ص‌) مِهران‌رازی‌را فرمانده‌کل‌سپاه‌ایران‌معرفی‌کرده‌است‌.سعدبن‌ابی‌وقّاص‌، فرمانده‌سپاه‌مسلمانان‌در عراق‌، از مدائن‌گزارشی‌برای‌عمر (حک: 13ـ23) نوشت‌و وی‌را از اجتماع‌سپاه‌ایران‌در جلولاء آگاه‌کرد. عمر به‌سعد دستور داد که‌همانجا بماند و لشکری‌به‌سوی‌دشمن‌بفرستد (خلیفةبن‌خیاط‌، همانجا؛ قس‌یعقوبی‌، همانجا، که‌می‌گوید عمر به‌سعد دستور داد با لشکریان‌خود به‌جنگ‌آنان‌رود). سعد نیز برادرزاده‌اش‌، هاشم‌بن‌عُتبه‌بن‌ابی‌وقّاص‌، معروف‌به‌مِرقال‌، را به‌فرماندهی‌دوازده‌هزار سپاهی‌روانه‌جلولاء کرد (خلیفة‌بن‌خیاط‌؛ بلاذری‌؛ ابن‌اعثم‌کوفی‌، همانجاها؛ طبری‌، ج‌، ص‌ـ25؛ قس‌ابن‌کلبی‌، ج‌، ص‌، که‌عمروبن‌مالک‌بن‌عتبة‌بن‌نَوْفَل‌را فرمانده‌سپاه‌اسلام‌در جلولاء دانسته‌است‌؛ نیز رجوع کنید به دینوری‌، ص‌؛ طبری‌، ج‌، ص‌) و قَعقاع‌بن‌عمرو فرمانده‌مقدمه‌سپاه‌بود. به‌روایت‌طبری‌، هاشم‌بن‌عُتبه‌در صَفر سال‌16 از مدائن‌به‌سوی‌جلولاء حرکت‌کرد. در سپاه‌وی‌مهاجران‌و انصار و بزرگان‌عرب‌بودند و، با اذن‌عمر، افرادی‌که‌سابقه‌ارتداد داشتند نیز در سپاه‌حضور یافتند (طبری‌، ج‌، ص‌؛ نیز رجوع کنید به ابن‌اثیر، 1399ـ1402، ج‌، ص‌). به‌جز آنان‌، گروهی‌از دیلمیان‌ــکه‌پس‌از شکست‌رستم‌فرخزاد در قادسیه‌، کارکرد نظامی‌نداشتندــ به‌سپاه‌اسلام‌پیوستند (بلاذری‌، ص‌). هاشم‌سپاهیان‌ساسانی‌را در خندقهایشان‌محاصره‌کرد. ایرانیان‌جنگ‌را فرسایشی‌کردند و تعمداً به‌درازا کشاندند. مسلمانان‌هشتاد بار (به‌روایت‌ابن‌اثیر، 1399ـ1402، همانجا: هشتاد روز) یورش‌بردند و سرانجام‌بر آنان‌پیروز شدند. یزدگرد سوم‌ساسانی‌(حک: 632ـ651 میلادی‌)، از حُلوان‌برای‌سپاه‌خود کمک‌مالی‌و نظامی‌می‌فرستاد (طبری‌، ج‌، ص‌، 27). وی‌با فرماندهان‌نظامی‌ناحیه‌جبال‌نیز مکاتبه‌و جنگجویانی‌را بسیج‌کرد و به‌جلولاء فرستاد (خلیفه‌بن‌خیاط‌، قسم‌، ص‌؛ بلاذری‌، ص‌). در پی‌آن‌، سعد لشکریانی‌به‌یاری‌مسلمانان‌فرستاد و به‌تدریج‌شمار سپاهیان‌اسلام‌از 000 ، 24 تن‌افزون‌گشت‌(ابن‌اعثم‌کوفی‌، ج‌، ص‌). مسلمانان‌تصمیم‌گرفتند کار دشمن‌را، پیش‌از آنکه‌با نیروهای‌کمکی‌تقویت‌شود، یکسره‌کنند؛ ازاین‌رو، برای‌نبرد نهایی‌صفوف‌خود را این‌گونه‌آرایش‌نظامی‌دادند: جَریربن‌عبداللّه‌بَجَلی‌در میمنه‌، حُجربن‌عَدی‌کِندی‌در میسره‌، [ قَیس‌بن‌] مکشوح‌مرادی‌در جناح‌، عمروبن‌مَعدی‌کَرِب‌در فرماندهی‌سواران‌و طُلَیحه‌بن‌خُوَیلِد در فرماندهی‌پیادگان‌. سپاه‌ساسانی‌نیز چون‌از پیوستن‌نیروهای‌کمکی‌به‌سپاه‌اسلام‌خبر یافت‌، آماده‌حمله‌شد و صفوف‌خود را متقابلاً آراست‌: خرّزادبن‌وَهْرِز (=هرمز) در سمت‌راست‌، فیروزبن‌خسرو (فیروزان‌؟) در سمت‌چپ‌، و هرمزان‌(حاکم‌اهواز/ خوزستان‌) در قلب‌. بین‌دو سپاه‌جنگی‌شدید درگرفت‌که‌از صبح‌تا شب‌ادامه‌یافت‌(ابن‌اعثم‌کوفی‌؛ قس‌بلاذری‌، همانجاها؛ دینوری‌، ص‌؛ طبری‌، ج‌، ص‌، 27). مسلمانان‌حمله‌کردند و هاشم‌بن‌عتبه‌به‌تحریض‌و تقویت‌روحیه‌سپاهیان‌پرداخت‌. گفته‌اند امداد غیبی‌نیز به‌یاری‌مسلمانان‌رسید، چنانکه‌خداوند بادی‌بر سپاه‌ساسانیان‌فرستاد و همه‌جا را بر ایشان‌تیره‌کرد، به‌گونه‌ای‌که‌اسبهایشان‌در خندق‌افتاد. در پی‌آن‌، سپاه‌ساسانی‌راههایی‌در خندق‌باز کردند و بالا آمدند و دژ خود را خراب‌کردند، مسلمانان‌با شنیدن‌این‌خبر، با قوّت‌جنگیدند. قعقاع‌نیز با خدعه‌ندا داد که‌خندق‌را گشوده‌است‌و بدین‌وسیله‌سپاهیان‌را قویدل‌ساخت‌. ساسانیان‌گریختند و مسلمانان‌آنان‌را تعقیب‌و کشتاری‌هولناک‌کردند. تا آنجا که‌میدان‌نبرد از اجساد کشته‌شدگان‌پوشیده‌گشت‌(بلاذری‌، همانجا؛ طبری‌، ج‌، ص‌). در پاره‌ای‌روایات‌، عدد کشته‌شدگان‌سپاه‌ساسانی‌را صد هزار تن‌نوشته‌اند (رجوع کنید به طبری‌، ج‌، ص‌؛ یاقوت‌حموی‌، ج‌، ص‌) که‌با رقم‌پیشین‌درباره‌شمار لشکریان‌ایران‌منافات‌دارد و مبالغه‌آمیز می‌نماید. پس‌از این‌نبرد، آن‌شهر «جلولاء الوَقیعة‌» نام‌گرفت‌(خلیفة‌بن‌خیاط‌، قسم‌، ص‌، قسم‌، ص‌؛ طبری‌، همانجا).هاشم‌بن‌عتبه‌، جریربن‌عبداللّه‌بَجَلی‌را با لشکری‌انبوه‌در جلولاء گمارد تا مراقب‌دشمن‌باشد و از نفوذ آنان‌به‌نواحی‌عراق‌جلوگیری‌کند (بلاذری‌، همانجا؛ دینوری‌، ص‌) و قعقاع‌در تعقیب‌ایرانیان‌تا خانقین‌پیش‌رفت‌(طبری‌، ج‌، ص‌، 34؛ ابن‌اثیر، 1399ـ1402، ج‌، ص‌). یزدگرد با شنیدن‌خبر این‌شکست‌، از حلوان‌به‌سوی‌جبال‌رفت‌(طبری‌، همانجاها).مسلمانان‌در جنگ‌جلولاء اسیران‌بسیاری‌گرفتند که‌به‌«سَبْی‌جلولاء» معروف‌شدند (دینوری‌، همانجا؛ طبری‌، ج‌، ص‌). رقم‌غنایم‌را هجده‌و به‌روایتی‌سی‌میلیون‌درهم‌نوشته‌اند (خلیفة‌بن‌خیاط‌، قسم‌، ص‌ـ128). گفته‌شده‌است‌به‌هر سوار مسلمان‌، سه‌هزار مثقال‌و به‌هر پیاده‌، هزار مثقال‌سهم‌از غنایم‌رسید (ابن‌ابی‌شیبه‌، ج‌، ص‌؛ قس‌خلیفة‌بن‌خیاط‌، همانجا؛ طبری‌، ج‌، ص‌: به‌هر سوار نُه‌هزار سهم‌و نُه‌چهارپا). سلمان‌بن‌ربیعه‌، غنایم‌را میان‌مسلمانان‌قسمت‌کرد و سعدبن‌ابی‌وقّاص‌خمس‌غنایم‌را، شامل‌طلا و نقره‌و ظرف‌و جامه‌و جواهر، نزد عمر فرستاد (طبری‌، ج‌، ص‌ـ30).با فتح‌جلولاء مسلمانان‌بقایای‌سپاهیان‌ساسانی‌را در منطقه‌مرزی‌بین‌ارتفاعات‌ایران‌و عراق‌درهم‌شکستند و ایرانیان‌از دره‌دجله‌و فرات‌(یعنی‌منطقه‌جنوبی‌جزیره‌) بیرون‌رانده‌شدند (رجوع کنید به بلاذری‌، ص‌؛ دنت‌ ، ص‌ـ51)؛ ازاین‌رو، برخی‌مورخان‌جنگ‌جلولاء را فتح‌الفتوح‌نامیده‌اند (رجوع کنید به خلیفة‌بن‌خیاط‌، همانجا؛ بکری‌، ج‌، ص‌؛ ابن‌اثیر، 1280ـ1286، ج‌، ص‌). شاعران‌نیز درباره‌این‌جنگ‌شعرهایی‌سروده‌اند (رجوع کنید به ابن‌اعثم‌کوفی‌، ج‌، ص‌ـ215؛ یاقوت‌حموی‌، همانجا). ابوالحسن‌علی‌بن‌محمد مدائنی‌(متوفی‌225)، در ضمن‌کتابی‌، اخبار جنگ‌جلولاء را گرد آورده‌بود (رجوع کنید به ابن‌ندیم‌، ص‌).منابع‌: ابن‌ابی‌شیبه‌، المصنّف‌فی‌الاحادیث‌و الا´ثار، چاپ‌سعید محمد لحّام‌، بیروت‌1409/1989؛ ابن‌اثیر، اسدالغابة‌فی‌معرفة‌الصحابة، قاهره‌1280ـ1286، چاپ‌افست‌بیروت‌[ بی‌تا. ]؛ همو، الکامل‌فی‌التاریخ‌، بیروت‌1385ـ1386/ 1965ـ1966، چاپ‌افست‌1399ـ 1402/ 1979ـ1982؛ ابن‌اعثم‌کوفی‌، کتاب‌الفتوح‌، چاپ‌علی‌شیری‌، بیروت‌1411/1991؛ ابن‌جوزی‌، المنتظم‌فی‌تاریخ‌الملوک‌و الامم‌، چاپ‌محمد عبدالقادر عطا و مصطفی‌عبدالقادر عطا، بیروت‌1412/ 1992؛ ابن‌کلبی‌، جمهرة النسب‌، ج‌، چاپ‌ناجی‌حسن‌، بیروت‌1407/ 1986؛ ابن‌ندیم‌؛ عبداللّه‌بن‌عبدالعزیز بکری‌، معجم‌ما استعجم‌من‌اسماء البلاد و المواضع‌، چاپ‌مصطفی‌سقا، بیروت‌1403/1983؛ بلاذری‌(لیدن‌)؛ خلیفة‌بن‌خیاط‌، تاریخ‌خلیفة‌بن‌خیاط‌، روایة‌بقی‌بن‌مخلد، چاپ‌سهیل‌زکار، دمشق‌1967ـ1968؛ دانیل‌کلمنت‌دنت‌، مالیات‌سرانه‌و تأثیر آن‌در گرایش‌به‌اسلام‌، ترجمه‌محمدعلی‌موحد، تهران‌1358ش‌؛ احمدبن‌داوود دینوری‌، الاخبار الطوال‌، چاپ‌عبدالمنعم‌عامر، مصر [ 1379/1959 ]، چاپ‌افست‌بغداد [ بی‌تا. ]؛ طبری‌، تاریخ‌ (بیروت‌)؛ یاقوت‌حموی‌؛ یعقوبی‌، تاریخ‌.
نظر شما
مولفان
گروه
تاریخ ایران و اسلام ,
رده موضوعی
جلد 10
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده