جزر و مد ، پایین رفتن و بالا آمدن متناوب روزانه سطح آب اقیانوسها، دریاها و دریاچههای بزرگ، به دلیل تأثیر گرانش (جاذبه) ماه و تا حدودی خورشید. آب در هنگام جزر، پایین میرود و در مد بالا میآید.پدیده جزر و مد موردتوجه ایرانیان باستان بوده، چنانکه در بندهش (ص 74) آمده است که دو «باد» از پیش (جانب) ماه میوزد، یکی را «فرود آهَنج» (جزر) و دیگری را «بر آهَنج» (مد) میخوانند. طبیعیدانان و جغرافیدانان دوره اسلامی نیز به سبب کنجکاوی علمی و نیز تأثیر جزر و مد بر زندگی ساکنان شهرهای حاشیه دریاها و اقیانوسها در قلمرو اسلامی، به این پدیده توجه داشتهاند.عقاید دانشمندان مسلمان در باره جزر و مد تا حدود زیادی متأثر از آرای جغرافیدانان، دریانوردان و اخترشناسان یونانی بوده است. بسیاری از طبیعیدانان و اخترشناسان یونانی بهدرستی آگاه بودند که جزر و مد عمدتاً ناشی از تأثیر ماه بر آب اقیانوسها و دریاهاست.اراتستن (منجم یونانی، 273ـ192 ق م) در توضیح نوسانات سطح آب دریاها، بهویژه در تنگهها، اشاره کرده است که هنگام طلوع و غروب ماه، مد آغاز میشود و پس از گذر ماه از نصفالنهار بالایی یا پایینی ناظر، پایان مییابد و جزر آغاز میشود. به نوشته سلوکوس (312ـ280 ق م) و ابرخُس (منجم یونانی، نیمه قرن دوم پیش از میلاد) موقعیت ماه نسبت به خورشید (مقارنه، مقابله، تربیع) و موقعیت ناظر، بر ارتفاع مد تأثیر دارد ( رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل «المدّ و الجزر»). به نقل ادریسی (متوفی560؛ ج 1، ص 93) ساطوطس (شاید منظور ساتوروس ، حکیم یونانی و معلم طب جالینوس، باشد) عقیده داشت که امتلاء ماه (کامل شدن ماه) سبب [ افزایش دامنه ] جزر و مد میشود. برخی از یونانیان عقایدی شبهعلمی یا موهوم در باره جزر و مد داشتند، چنانکه ثاوفرسطوس (323ـ 287 ق م) وزیدن باد را منشأ جزر و مد میدانست ( رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا). ادریسی (همانجا) همچنین نقل کرده است که ارسطو (384ـ322 ق م) و ارشمیدس (287ـ212 ق م) خورشید را موجب حرکت بادها و ایجاد جزر و مد میدانستند. پومپونیوس ملا (5 ق م 42 میلادی)، جغرافیدان اسپانیایی، اگرچه ماه را بر جزر و مد مؤثر میدانست، دو فرضیه دیگر نیز مطرح کرد: جزر و مد نتیجه تنفس زمین یا تأثیر حفرههای آن بر آب دریاهاست (رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا).در دوره اسلامی نیز نظریات مشابهی مطرح شد. میدانیم که حنینبن اسحاق اثری مستقل به نام کتاب فی المدّ والجزر داشته است (ابنندیم، ص 353). طبیعیدانان و جغرافیدانان دوره اسلامی فرضیههای گوناگونی در باره منشأ جزر و مد مطرح کردهاند که بخش عمدهای از آنها را مسعودی (متوفی 345یا346) در مروجالذهب آورده است ( رجوع کنید به ادامه مقاله). یعقوببن اسحاق کِنْدی (متوفی بین 252ـ260) و ابومعشر بلخی (متوفی 272) از نخستین طبیعیدانان دوره اسلامیاند که به موضوع جزر و مد پرداختهاند. کندی در رساله فیالعِلَّة الفاعِلَة لِلمَدِّ و الجزر ، ماه را مهمترین علت جزر و مد و نور آن را موجب گرمی و انبساط آب دریاها (مد) دانسته است (ج 2، ص 128ـ129). وی در این رساله جزر و مد را بیشتر از دیدگاه فلسفی بررسی کرده است. بعدها کتاب کندی به اروپا رفت و رابرت گروستست ، دانشمند انگلیسی در قرن هفتم/ سیزدهم، از آن استفاده فراوان کرد (سزگین، ص 109). ابومعشر بلخی (ص 198ـ199) با بررسی علمی و مفصّل جزر و مد، بهدرستی اعتقاد داشته که جزر و مد نتیجه «کشش» ماه است. او تأثیر ماه را بر دریاها شبیه تأثیر «سنگ مغناطیس» بر آهن دانسته است که به دلیل طبعش آهن را جذب میکند. وی در فصل چهارم تا هشتم از قول (گفتار) سوم کتاب المدخل الکبیر الی علم احکام النجوم ، جزر و مد و جزئیات آن را توضیح داده است. عنوان این پنج فصل به ترتیب چنین است: در باره خاصیت دلالت ماه بر جزر و مد، در باره علت جزر و مد، در باره کاهش و افزایش [ سطح ] آب در جزر و مد، در باره اینکه ماه علت جزر و مد و سرما مخالف آن است، در باره اختلاف حالتهای دریاها و ویژگی دریاهایی که در آنها جزر و مد مشاهده میشود و دریاهایی که این پدیده در آنها مشاهده نمیشود و در باره ویژگی تأثیر خورشید بر دریاها (ص 164ـ203). جاحظ، دانشمند همعصر ابومعشر، نیز در کتاب التربیع و التدویر (ص 64، ش 113) یکی از فرضیههای پیدایش جزر و مد را خاصیت «جذب» ماه دانسته است.در دوره اسلامی افزون بر توصیفهای علمی، برخی دلایل شبهعلمی نیز برای جزر و مد مطرح کردهاند، چنانکه برخی از طبیعیدانان دوره اسلامی از دیدگاه طبیعیات قدیم، ماه را بر جزر و مد مؤثر میدانستند. مثلاً، به نوشته مسعودی (ج 1، ص 131ـ132) گروهی عقیده داشتند که ماه از جنس آب یا رطوبت است و آبِ دریاها را مانند آبی که در دیگ جوش میآید و سر میرود، گرم و منبسط میکند (نیز رجوع کنید به قزوینی، ص 22؛ کندی، ج 2، ص 121؛ شهمردانبن ابیالخیر، ص 289). گروهی هم این نظر را رد میکردند، زیرا به عقیده آنان حتی خورشید با آنکه از ماه گرمتر است، عامل جزر و مد نیست، بلکه درون زمین پیوسته بخارهایی به وجود میآید که با افزایش آنها آب دریاها دفع میشود و مد رخ میدهد و با کاهش آنها جزر. به نظر برخی، هوای بالای دریا پیوسته به آب تبدیل میشود و با زیاد شدن آبِ دریا، مد رخ میدهد، سپس آب دریا تغییر و تنفس میکند و دوباره به هوا تبدیل میشود و این امر پیوسته ادامه دارد. هنگامی که ماه پُر میشود (هنگام بدر)، هوا بیشتر از معمول به آب تبدیل میگردد و درحقیقت مهتاب علت فزونی [ دامنه جزر و ] مد است ولی علت اصلی آن نیست، چنانکه ممکن است ماه در محاق باشد و جزر و مد رخ دهد (مسعودی، ج 1، ص 132ـ134). ابومعشر (ص 193ـ196) نظر کسانی را که عقیده داشتند جزر و مد به سبب تنفس دریاهاست با چهار دلیل رد کرده است، از جمله اینکه اگر جزر و مد نتیجه تنفس دریا باشد، باید بهصورت ثابت و منظم و بدون تغییر شدت رخ دهد، زیرا حالت «اشیاء» طبیعی تغییر نمیکند، در حالی که در مورد جزر و مد چنین نیست. از این گذشته دلیلی بر هماهنگی تنفس دریا با پدیدار شدن ماه، تغییرات ارتفاع و غروب آن وجود ندارد.از ابنعباس نقل شده که فرشتهای نگهبان دریاست؛ هنگامی که پایش را در آب بگذارد مد و چون در آورد جزر میشود ( رجوع کنید به مقدسی، ص 124). از قول کعبالاحبار نقل کردهاند که فرشتهای در پاسخ به سؤال خضر در باره علت جزر و مد گفته است که در دریا نهنگی وجود دارد که وقتی نفس میکشد آب به درون شش او وارد و جزر میشود و در بازدم آب باز میگردد و مد رخ میدهد (ابنفقیه، ص 9). ابوریحان بیرونی (ص 431) نوشته است که عامه مردم هند اعتقاد دارند که جزر و مد به دلیل تنفس دریاست، چنانکه به اعتقاد مانی جزر و مد نتیجه تنفس شیطانی در دریاست، اما عالمان هند مراحل روزانه جزر و مد را مرتبط با طلوع و غروب ماه و تغییر ماهانه آن را بهسبب فزونی و کاستی قرص ماه میدانند، بیآنکه از علت طبیعی این دو پدیده باخبر باشند. به نوشته مسعودی (ج 1، ص 133) گروهی عقیده داشتند که هیجان آب دریاها [ = مد ] مانند هیجان برخی مزاجهاست که به طبع تهییج و دوباره آرام میگردد و این امر پیوسته تکرار میشود. در رسائل اخوانالصفا (ج 2، ص 68) آمده است که هیجان جوّ موجب هیجان دریاها و جزر و مد میگردد.ابومعشر و کندی نیز مانند اراتستن به درستی آگاه بودند که به دلیل تأثیر ماه، در هر شبانه روز دو بار مد و دو بار جزر رخ میدهد و آن را مد روزانه (یومی) نامیدند ( رجوع کنید به کندی، ج 2، ص 131؛ ابومعشر بلخی، ص 176؛ نیز رجوع کنید به شهمردانبن ابیالخیر، همانجا). به عقیده کندی (ج 2، ص 129) علت دو بار جزر و مد روزانه این است که تأثیر رسیدن ماه به هر وتدی متضاد وتد قبلی است. در نتیجه، رسیدن ماه به افق مشرق و مغرب (ابتدای مد)، مخالف وضعیت رسیدن ماه به نصفالنهار بالایی و پایینی (ابتدای جزر) است. ابومعشر (ص 177ـ179) بر مبنای طلوع و غروب ماه، چند رابطه ریاضی برای محاسبه زمان جزر و مد آورده است. وی برای پی بردن به شدت جزر و مد، هشت عامل بر شمرده است که شش مورد آنها به ماه ارتباط دارند، از جمله بُعدِ (فاصله زاویهای) ماه از خورشید، فاصله ماه با زمین و موقعیت ماه در بروج مختلف. وی طولِ شب و روز و بادهای قوی را نیز بر جزر و مد مؤثر دانسته است (همانجا).ابومعشر در توصیف جزر و مد روزانه به این نکته اشاره کرده است که به دلیل حرکت ماه در آسمان، زمان طلوع و غروب ماه (در نتیجه، زمان جزر و مد) تغییر میکند. از سوی دیگر [ به دلیل تفاوت طول جغرافیایی مکانهای مختلف ] ممکن است آغازِ مد در مکانی، مقارن با آغاز جزر در مکانی دیگر باشد. هنگام مد، حرکت آب دریا از پایین به بالا و همراه با بادهای شدید است و هنگام جزر آب فروکش میکند و باد میایستد؛ اما، در ساحل هنگام مد، آب ارتفاع میگیرد و جاری میشود و در جزر دوباره به دریا باز میگردد (همان، ص 167ـ169). تغییرات مدی را که با چرخه هلالی ماه مرتبط بود، مد شهری (ماهانه) مینامیدند (مسعودی، ج 1، ص 132؛ کندی، ج 2، ص 124ـ 125). ابومعشر به درستی نوشته است که از اجتماع (مقارنه ماه با خورشید) تا تربیع اول، از قدرت مد کاسته میشود و دوباره تا بدر، افزایش و سپس تا تربیع دوم کاهش مییابد. همچنین میافزاید که قدرت مد در بدر بیشتر از مقارنه و در تربیع اول بیشتر از تربیع دوم است (ص180ـ182).در دوره اسلامی، علاوه بر مد روزانه و ماهانه، دو گونه مد دیگر را نیز تعریف میکردند که به ماه ارتباطی نداشت: مد عَرَضی به معنای بالا آمدن آب رودها و نهرها به دلیل ورود مواد یا آب به آنها، و مد سَنَوی (سالانه) که به بالا آمدن آب دریا در وقت محدود و معینی از سال به دلیل وزیدن باد گفته میشد. کندی دلیل پدید آمدن مد سالانه را تغییر موقعیت خورشید در آسمان دانسته است. بهعقیده او اگر میل خورشید شمالی باشد، باد به سوی جنوب میوزد و بر عکس (ج 2، ص 110، 122ـ 123؛ نیز رجوع کنید به مسعودی، ج 1، ص 134). مسعودی در تأیید نظر کندی و احمدبن طَیب سرخسی (متوفی 286)، مبنی بر این که باد موجب حرکت (مد) آب دریاها میشود، به جزر و مد سالانه دریای فارس (پهنه گستردهای از دریاهای جنوب ایران، از جمله خلیجفارس رجوع کنید به بحر فارس * ) اشاره کرده است ( رجوع کنید به ادامه مقاله). علاوه بر این، ماجرای غرق شدن سگی در زیر امواج مد دریا را، که خود در 303 در کَنبایت (کَمبایه) هند دیده، نقل نموده است ( رجوع کنید به ص 135ـ136). به عقیده ابومعشر (ص 199ـ203)، خورشید نیز بر امواج دریاها تأثیر میگذارد.منجمان و جغرافیدانان دوره اسلامی به تفاوتهای جزر و مد در دریاهای مختلف توجه داشتهاند، چنانکه ابومعشر (ص 196) و مسعودی (ج 1، ص 131) دریاها را به سه گروه با جزر و مد آشکار، ناآشکار یا اندک، و بدون جزر و مد ردهبندی کردهاند. ابومعشر هر کدام از دریاهای با جزر و مد ناآشکار و بدون جزر و مد را نیز به سه زیرگروه ردهبندی کرده است. وی در توصیف دریاهایی با جزر و مد ناآشکار مینویسد که در دریاهای مرتبط باهم اگر آب دریای «بالادست» به سمت «پاییندست» حرکت کند، مد آشکار نمیشود (ص 198)، اما ابنرشد (متوفی 595) این موضوع را علت همه جزر و مدها میداند ( رجوع کنید به لتینک ، ص 153). در ردهبندیهای ابومعشر و مسعودی، دریاچهها جزء دریاهای بدون جزر و مد هستند. در متون تاریخی به دریای خزر اشاره شده است که با هیچ دریایی ارتباط ندارد و در آن جزر و مد روی نمیدهد ( رجوع کنید به حمداللّه مستوفی، ص 239؛ قزوینی، ص 127؛ دمشقی، ص 242، 244). جغرافینویسان دوره اسلامی دریاهای جزر و مددار را نام بردهاند که برخی از آنها عبارتاند از: دریای فارس، دریای هند (اقیانوس هند)، دریای چین (دریای جنوبی و شرقی چین که به اقیانوس آرام متصل میشود)، دریای میان قسطنطنیه و اِفْرَنْج (دریای مرمره) و جزایر آنها، دریای حبش (دریای سرخ)، و دریای محیط (اقیانوس اطلس؛ رجوع کنید به ابومعشر بلخی، ص 166؛ مسعودی، همانجا؛ ادریسی، ج 1، ص 92ـ93).به نوشته ابن رسته (قرن سوم) از بصره تا چین هفت دریاست که هر کدام جزر و مد خاصی دارند. جزر و مد برخی آشکارتر و برخی پوشیدهتر است (ص 88). در متون جغرافیایی دوره اسلامی، گاهی توصیفهای عجیب و متناقضی از جزر و مد دریاها دیده میشود. مثلاً، به گفته ابنخرداذبه (متوفی 300) در دریای فارس دو بار در سال مد رخ میدهد: یک بار در تابستان در شمال و شرق به مدت شش ماه و بار دیگر در زمستان در جنوب و غرب به مدت شش ماه (ص70). مسعودی (ج 1، ص 134) نیز این مطلب را از قول ناخدایان و کشتیبانان سیرافی و عمانی نقل کرده و افزوده که جزر و مد دریای فارس بیشتر در سحرگاهان است (همانجا). بر خلاف آنها، ابنحوقل (متوفی 367؛ ص 47)، ابوالفداء (متوفی 732؛ ص 23) و ادریسی (ج 1، ص 92) نوشتهاند که جزر و مد دریای فارس دو بار در هر شبانهروز است و آب در هنگام مد بیش از ده ذراع ارتفاع میگیرد و [ در جزر ] فرو مینشیند و باز میگردد (نیز رجوع کنید به حدودالعالم ، ص 12). حمداللّه مستوفی (متوفی 740) جزر و مد دریای محیط را یک بار در سال و به سبب آفتاب ذکر کرده است. به نظر وی، آب این دریا، با افزایش ارتفاع خورشید به طرف مشرق و با کاهش ارتفاع، به سوی مغرب میرود (ص 229). ادریسی توصیف مشابهی برای دریای هند و چین آورده و اظهار کرده است که در دریای محیط در هر شبانهروز دو بار مد و دو بار جزر رخ میدهد و علت آن وزیدن باد به سبب تابش خورشید است. او همچنین ساعاتی از شبانهروز را برای جزر و مد دریای محیط مشخص کرده است (ج 1، ص 93).در متون دوره اسلامی علاوه بر دریاها، از بندرها و شهرهای جزر و مددار نیز سخن بهمیان آمده و تأثیر جزر و مد بر زندگی مردم وصف شده است. ابوریحان بیرونی (ص 429ـ431) ضمن توصیف موقعیت شهر سومنات (= خداوندگار ماه) در هند، میگوید که وجه تسمیه آن، این است که هر بار ماه طلوع و غروب میکند، آب دریا بالا میآید و محل را میپوشاند و پس از رسیدن ماه به نصفالنهار، در ظهر و نیمهشب آب فرو مینشیند. مقدسی در سده چهارم، جزر و مد را برای مردم بصره نعمت دانسته است، زیرا به سبب مد،در هر شبانهروز آب دو بار وارد نهرها میشود، باغها را سیراب و امکان حرکت کشتیها را در رودخانهها فراهم میکند و هنگام جزر آسیابهایی که در دهانه نهرها کار گذاشته شدهاند، به راه میافتند (ص 124ـ125؛ نیز رجوع کنید به شهمردانبن ابیالخیر، ص 289). ظاهراً آسیابهای جزر و مدی ابتدا در دوره اسلامی در سواحل اسپانیا بهکار رفتند و سپس در مناطق دیگر هم از آنها استفاده شد. شاید عجیب به نظر برسد که بصره را منطقهای جزر و مددار وصف کردهاند، اما به سبب رسوبگذاری رودخانهها در طی هزار سال گذشته، امروزه بصره از ساحل خلیجفارس دور شده است ( رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا). ابوالفداء (ص 57) نیز مسیر جزر و مد را از رودهای اُبلَّه، معقل و دجله به طرف بصره توضیح داده است. به نوشته ادریسی (ج 1، ص 393)، در مسیر اهواز ـ عَسْکَر مُکْرَم، آبراههای به طول سی میل (حدود 35 کیلومتر) وجود داشت که در آغاز ماههای قمری بهسبب مد و فزونی آب، قایقها از آن عبور میکردند ولی در هنگام جزر، خشک میشد. دمشقی (ص155) در توصیف شطالعرب (اروندرود) نوشته است که هنگام مد، آب آن بالا میآید و به سوی شمال روان میشود و مردم زمینهای خود را سیراب میکنند. این وضع، شش ساعت ادامه مییابد، سپس مدت کوتاهی آب راکد میماند و با جزر فرو مینشیند و جویبارها خالی میشوند، تا بیش از شش ساعت نیز این چنین میگذرد و این وضع پیوسته ادامه دارد.ابوالفداء (ص 309) و ابنحوقل (ص 46ـ47) از ناحیهای به نام عَبّادان (در جنوب شرقی آبادان کنونی) در حاشیه دریای فارس خبر دادهاند که ساحل آن را با چوبهایی علامتگذاشته بودند و شبها بر چوبها آتش روشن میکردند. برج مراقبتی نیز در محل ساخته بودند تا دیدهبان مانع از نزدیک شدن کشتیهای بزرگ به ساحل شود، زیرا هنگام جزر کشتیها به گل مینشستند. ناصرخسرو نیز در سفرنامهاش (ص 161) نوشته است که در هنگام مد، آب دیوار عبادان را فرا میگیرد و در جزر کمتر از دو فرسنگ دور میشود. همچنین ابوالفداء (ص 99) در وصف ناحیه قَطیف در بحرین گفته است که هنگام مد آب به دیوار دور آن میرسید و کشتیها به خورِ نزدیک آن وارد میشدند. ابنحوقل (ص 47) مناطق جزر و مدی شمال اندلس، در کنار دریای محیط را نام برده و از ناحیهای به نام شَنْتَره خبر داده که مد آن، مانند بصره، به بیش از ده ذراع میرسیده است. در تاریخ معاصر بنادر و شهرهای حاشیه خلیجفارس، توصیفهای دقیقتری از تأثیر جزر و مد بر حرکت کشتیها در نزدیکی بندرها، مسدود شدن برخی راهها و جزیره شدن برخی خشکیها به هنگام مد آمده است ( رجوع کنید به کازرونی، ص 34، 45، 53، 77، 102، 107). لوریمر حدود یکصد سال پیش در توصیف بندرعباس نوشت که آب هنگام مد در مقایسه با جزر حدود چهارصد متر در ساحل پیشروی میکند (ج 6، ص 8). همچنین به نوشته وی، در ساحل شهر اسکلهای به طول حدود نود متر و عرض هجده متر قرار داشت که در هنگام جزر [ کف آن ] خشک بود، اما در هنگام مد قایقها حدود دو متر آبخور داشتند و انتهای اسکله به دریا میرسید (همانجا).نیوتن (1052ـ1140/1642ـ1727)، فیزیکدان مشهور انگلیسی، نخستینبار توصیف امروزی و دقیقی از جزر و مد عرضه کرد و نشان داد که جزر و مد ناشی از تأثیر گرانش ماه و خورشید بر زمین است ( رجوع کنید به بیکر و فردریک، ص 144). در دریاهای آزاد در هر شبانهروز دو بار مد و دو بار جزر رخ میدهد که بر اساس قانون گرانش عمومی نیوتن، محاسبه شدنی است (قانون گرانش نه فقط در مورد ماه و زمین بلکه در باره همه اجسام در عالم صادق است). به دلیل حرکت ماه به دور زمین، در هر منطقه مشخصی از زمین، جزر و مد به طور متوسط با پنجاه دقیقه تأخیر نسبت به روز قبل اتفاق میافتد. مشاهدات نشان میدهند که اوج مد اقیانوسها دقیقاً با زمانِ رسیدن ماه به نصفالنهارِ ناظر، منطبق نیست و ممکن است تا چند ساعت پیش یا پس از این زمان رخ دهد، زیرا قارهها مانع حرکت آزادانه آب اقیانوسها میشوند ( ) دایرة المعارف نجوم و اخترفیزیک (، ذیل Tides"" ).علاوه بر ماه، خورشید هم بر جزر و مد اقیانوسها تأثیر دارد، اما تأثیر نیروی گرانش خورشید، به دلیل فاصله بیشتر خورشید در مقایسه با ماه، نصف گرانش ماه بر زمین است. این تأثیر هنگام مدهایی که ماه و خورشید نسبت به زمین در یک خط قرار میگیرند (هنگام بدر و محاق) به اوج میرسد و آنها را مِهکِشَنْد مینامند. در مقابل، ضعیفترین مدها هنگام تربیع اول و دوم ماه رخ میدهند که آنها را کِهْکِشَنْد مینامند. امروزه در نشریات شهرهای ساحلی در کشورهای مختلف، اوقات آغاز و پایان جزر و مد و زمان مهکشندها و فروکشندها ذکر میشود ( ) فرهنگ نجوم ( ، ذیل "Tides"؛ ) دایرة المعارف نجوم و اخترفیزیک (، همانجا). بیشترین دامنه تغییر ارتفاع آب در مد، در خلیج فوندی در جنوب شرق کانادا به میزان 70 پا (برابر 3ر21 متر) ثبت شده ( ) فرهنگ جدید جغرافیایی وبستر ( ، ذیل Fundy, Bay of " " )؛ اما، در سواحل مختلف، معمولاً این تغییرات حدود یک تا چهار متر است (معتمد، ص 254). دامنه تغییرات جزر و مد در مناطق گوناگون به عواملی مانند عمق و گستردگی اقیانوس و شکل آبراهه جزر و مدی بستگی دارد. به دلیل تأثیر گرانش ماه، علاوه بر اقیانوسها، پوسته زمین نیز دامنه تغییراتی به اندازه سی سانتیمتر دارد. همچنین اصطکاک ناشی از عملکرد جزر و مد، موجب اتلاف انرژی میشود و در نتیجه، در هر قرن حرکت وضعی زمین در هر شبانهروز شانزده ده هزارم (0016ر0) ثانیه کندتر میشود ( ) دایرة المعارف نجوم و اخترفیزیک (، همانجا).منابع: ابنحوقل؛ ابنخرداذبه؛ ابنرسته؛ ابنفقیه؛ ابنندیم؛ اسماعیلبن علی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان، چاپ رنو و دسلان، پاریس 1840؛ ابوریحان بیرونی، کتاب البیرونی فی تحقیق ماللهند ، حیدرآباد دکن 1377/1958، چاپ افست 1978؛ ابومعشر بلخی، المدخل الکبیر الی علم احکام النجوم، چاپ عکسی از نسخه خطی کتابخانه سلیمانیه استانبول، مجموعه جاراللّه، ش 1508، فرانکفورت 1405/ 1985؛ اخوانالصفا، رسائل اخوانالصفاء و خلان الوفاء ، بیروت: دارصادر، [ بیتا. ]؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق ، بیروت 1409/1989؛ بندهش ، [ گردآوری ] فرنبغ دادگی، ترجمه مهرداد بهار، تهران: توس، 1369 ش؛ عمروبن بحر جاحظ، التربیع و التدویر، چاپ شارلپلاّ، دمشق 1955؛ حدودالعالم ؛ حمداللّه مستوفی، نزهة القلوب؛ محمدبن ابیطالب دمشقی، نخبة الدهر فی عجائب البر و البحر، ترجمه حمید طبیبیان، تهران 1357 ش؛ فؤاد سزگین، محاضرات فی تاریخ العلوم العربیة و الاسلامیة، فرانکفورت 1404/1984؛ شهمردانبن ابیالخیر، نزهت نامه علائی ، چاپ فرهنگ جهانپور، تهران 1362 ش؛ زکریابن محمد قزوینی، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، بیروت: دارالشرق العربی، [ بیتا. ]؛ محمدابراهیمبن اسماعیل کازرونی، تاریخ بنادر و جزایر خلیجفارس، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1367 ش؛ یعقوببن اسحاق کندی، رسائل الکندی الفلسفیة، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره 1369ـ1372/ 1950ـ1953؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ احمد معتمد، زمینشناسی عمومی، تهران 1367 ش؛ مقدسی؛ ناصرخسرو، سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی ، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1363 ش؛Robert H. Baker and Laurence W. Fredrick, Astronomy , New York 1971; A Dictionary of astronomy , ed. Ian Ridpath, Oxford: Oxford University Press, 1997 ; EI , s.v. "Al-madd wa'l-djazr " (by L. Martinez Martin ;( Encyclopedia of astronomy and astrophysics, ed. Paul Murdin, London: Nature Publishing Group, 2001; Paul Lettinck, Aristotle's meteorology and its reception in the Arab world , Leiden 1999; J. G. Lorimer, Gazetteer of the Persian Gulf 'Oman, and central Arabia , Buckinghamshire 1986 ; Webster's new geographical dictionary, Springfield, Mass 1988.