5) جراید در جهان عرب زبانالف) خاورمیانهمصر. یک) از 1244 (1207 ش) تا 1339 ش/ 1828ـ 1960. تاریخ مطبوعات عرب زبان مصر در این دوره را میتوان به چهار مرحله تقسیم کرد:1) از انتشار نشریه وقایع مصریه تا 1299/ 1882 که انگلیس، مصر را اشغال کرد. پس از وقایع مصریه ، در 1283/ 1866 عبداللّه ابوالسعود وادیالنیل را در قاهره منتشر کرد. در 1286/ 1869، دو مصری به نامهای ابراهیم مُوَیلِحی * و محمدعثمان جلال انتشار نزهةالافکار را آغاز کردند؛ اما، مطبوعات مهم در فاصله سالهای 1293 تا 1295/ 1876ـ 1878 به همت روزنامهنگاران سوری ـ لبنانی، که نمیتوانستند در کشور خود آزادانه به حرفهشان بپردازند، پدید آمد. در رأس این مطبوعات، الاهرام * بود که سلیم و بِشاره تَقْلا آن را تأسیس کردند. این نشریه در 1293/1876 به شکل هفتهنامهای چهار صفحهای در اسکندریه منتشر میشد که فرانسویها در آن نفوذ داشتند و در آن به سیاستهای خلافت عثمانی توجه جدّی میشد. سپس این نشریه روزانه شد و با حفظ معیارهای ادبی و صفحهبندی خوب و دادن مطالب دقیق، تاکنون به عنوان بزرگترین روزنامه عربیزبان، باقی مانده است. از دیگر نشریات این دوره است: دو هفتهنامه الاتحاد المصری که در 1296/1879 در اسکندریه تأسیس شد و تا 1309/1892 ادامه یافت؛ روزنامه قبطی قاهره به نام الوطن که در حدود 1295/1878 تأسیس شد و تا 1308 ش/ 1929 انتشار یافت [(رجوع کنید به زیدان، ج 2، جزء 4، ص 411ـ 418) ].2) از اشغال انگلیس تا آغاز جنگ جهانی اول (1914). در این دوره، مطبوعات قدرتمندی گسترش یافتند که به هنگام بحث در امور سیاسی، به گرایشهای گوناگون در ملیگرایی عربی و اسلامی میپرداختند (رجوع کنید به همان، ج2، جزء4، ص 418ـ421). در حدود 1302/ 1885، کنسرسیوم صَرّوف ـ نِمْر ـ مَکاریوس، در مورد برخی نشریات تشکیل شد که از معروفترین آنها بود: دو هفته نامه اَلمُقْتَطَف (گلچین، گزیده) که در 1294/1877 در بیروت تأسیس و بعداً به قاهره منتقل شد؛ و روزنامه المُقَطَّم که در 1306/ 1889 در قاهره منتشر گردید و حاوی اخبار سیاسی بود و از انگلیس طرفداری میکرد و به اصلاحات علاقهمند بود. المقطّم پس از 1306/ 1889، یکی از مخالفان الاهرام ــ که هنوز از سیاستهای عثمانی حمایت میکرد شد. جناح سومی نیز تشکیل شد که با اصلاحات مخالف بود و از اسلام سنّتی حمایت میکرد. این جناح پس از 1307/ 1890، نظریات خود را در نشریه المؤید مطرح میکرد که هدایت آن را شیخعلی یوسف برعهده داشت. روزنامهنگاران سوری ـ لبنانی، که تا آن زمان انحصار مطبوعات را در دست داشتند، بهتدریج جای خود را به مسلمانان مصری، که اغلب محافظهکار و سنّتی بودند، دادند. نشریۀ العدالة که در 1315/ 1897 تأسیس شد، نقش نشریه المؤید را، که بهتدریج معتدلتر شده بود، برعهده گرفت. در دهه 1307/1890، روزنامههای بسیاری منتشر شدند که آنها نیز به جناح محافظهکار تعلق داشتند و، به درجات مختلف، دارای نگرش متعصبانه بودند. نخستین مدافع تفکر رو به رشد ملیگرایی، ادیب اسحاق، یکی از اعضای اصلی تحریریه روزنامه مصر (1314/ 1896) بود و سپس مصطفی کامل، از رهبران ملیگرای مصر، از این جریان حمایت کرد که ترجمان اصلیاش، اللِواء بود. در این دوران روزنامه بزرگ دیگری به نام الجریدة در قاهره منتشر شد که سلطه سیاسی ـ فرهنگی انگلیس در این جریده مشهود بود. در 1310/ 1892، جرجی زیدان * نیز الهلال را در قاهره منتشر میکرد که انتشار آن هنوز ادامه دارد. نشریه المنار بههمت رشیدرضا * در 1315/1897تأسیس شد. واشنگتن سرّویس (ص XIX-XVII ) فهرست 52 نشریه را که در 1315ـ1316/ 1897ـ 1898 در قاهره منتشر میشدند آورده است؛ بیش از نیمی از آنها دست کم از 1313/1895 منتشر میشدند و شش نشریه، از جمله الاهرام، نیز در اسکندریه انتشار مییافتند. در 1327/ 1909، در مصر 144 نشریه منتشر میشد: [ از جمله ] 90 عنوان نشریه در قاهره و 45 عنوان در اسکندریه ( رجوع کنید به ( بررسی جهان اسلام ) ، ج 12 ( اکتبر 1910 ) ، ص 308).3) از 1332 تا 1364 (1324ش)/ 1914ـ1945 در سومین دوره مطبوعات مصر، پس از تجزیه قلمرو عثمانی، آرزوی عمومی استقلال شکل گرفت که با بحرانهای خشونتبار همراه شد. در 1301 ش/ 1922، حزب لیبرال مشروطهخواه انتشار هفتهنامه السیاسة را، با سردبیری محمدحسین هیکل، آغاز کرد. حزب وَفد * نیز گروهی از روزنامهها را در اختیار داشت که نظریات سعد زَغلول * (رئیس حزب وفد) و جانشینانش در آنها بیان میشد. از مهمترین این نشریات البلاغ ، کوکب الشرق و المصری بودند.در جنگ جهانی دوم (1939ـ1945) و سالهای بعد، مطبوعات مصر نقش فعالتری در امور سیاسی بر عهده گرفتند که در جریان خارج کردن سربازان انگلیس از مصر، به اوج خود رسید. از مهر 1323/ اکتبر 1944، احزاب فعال در مصر ترجمانهای تازهای به وجود آوردند، مانند الکُتْلة(گروه منشعب از وفد)، بلادی (هفتهنامه طرفداران سعد)، و اللِواءالجدید (هفتهنامه حزب ملیگرا). یک هفتهنامه بررسی اخبار به نام اخبار الیوم نیز به آنها اضافه شد (در باره نشریات عربی مصر در پایان 1323 ش/ 1944 رجوع کنید به ( کتابچه شرق معاصر )، ش 1، ص 124ـ126؛ در پایان 1325 ش/ 1946، همان، ش 4، ص 817، که فهرستی همراه با جزئیات دارد).4) از 1324 تا 1339 ش/ 1945ـ1960 در این دوره، توقیف مطبوعات سیاسی در نتیجه انقلاب 3 مرداد 1331/ 25 ژوئیه 1952 آغاز شد. احزاب سیاسی منحل گردیدند و در 1337 ش/ 1958 جای خود را به حزب واحدی به نام «اتحادیه ملی» دادند. مطبوعات در اردیبهشت 1339/ مه 1960، تجدید سازمان یافتند و مالکیت روزنامهها از اشخاص یا شرکتها به اتحادیه ملی منتقل شد که در نتیجه آن، کل مطبوعات تحت اداره دستگاه رسمی واحدی قرار گرفت.منابع: [جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، بیروت 1978 ]؛Washington-Serruys, L'arabe moderne etudie dans les journaux et les pieces officielles , Beirut 1897 (situation of the Arabic press at that date).دو) از 1339 تا 1365 ش/1960ـ1986. مهمترین جراید در دوره جمال عبدالناصر (حک : 1331ـ1349 ش/ 1952ـ 1970) عبارت بودند از: مجله التحریر که روابط عمومی نیروهای مسلّح، دو هفته یک بار آن را منتشر میکرد و انتشار آن از شهریور 1337 تا 1338/ سپتامبر 1952 تا 1959 ادامه داشت. در آذر 1332/ دسامبر 1953، نخستین شماره روزنامه الجمهوریة، به سردبیری حسین فهمی، منتشر شد. مجله الثورة را سازمان جوانان، با شعار «لاشرقیة، لاغربیة»، انتشار داد. در خرداد 1335/ ژوئن 1956، روزنامه الشعب منتشر شد که از 1338 ش/ 1959 در الجمهوریة ادغام گردید. روزنامه المساء در مهر 1335/ اکتبر 1956، با گرایش ترویج سوسیالیسم، تأسیس شد (انوشه، ص [ 7 ] ).مؤسسات انتشاراتی و مطبوعاتی که در دوره حکومت فاروق فعال بودند و ناصر آنها را ملی نمود عبارتاند از: مؤسسه الاهرام و مؤسسه الاخبار، زیر نظر محمدحسنین هیکل؛ مؤسسه دارالهلال، زیر نظر فکری اباظه و احمد بهاءالدین؛ مؤسسه دارالتحریر، زیرنظر انورسادات، صلاح سالم، حلمی سلام، کمال الحناوی و فتحی غانم؛ مؤسسه دارالتعاون، زیرنظر محمد صبیح؛ مؤسسه دارالیوسف، زیرنظر احسان عبدالقدوس، احمد بهاءالدین، احمد فؤاد و کامل زهیری؛ و مؤسسه اخبارالیوم، زیرنظر کمال رفعت و احسانعبدالقدوس. همچنین حکومت، خبرگزاری دولتی «الشرق الاوسط» و «مصلحه الاستعلامات» (سازمان اطلاعرسانی) را زیرنظر احمد حسن الزیات تأسیس نمود (همانجا).در دوره انورسادات، در مطبوعات مصر تحولات کیفی و کمّی به وجود آمد. قانون اساسی 1971 بر حق آزادی مطبوعات تصریح کرد. در این دوره، احزاب سیاسی، با گرایشهای متفاوت، فعالیت خود را آغاز کردند و نشریات حزبی منتشر شد. سادات، برای زدودن افکار و عقاید ناصر، آزادیهای مطبوعاتی را بیشتر کرد و گرایش سیاسی وی به غرب، بهویژه امریکا و اسرائیل، عامل مهمی در آزادی جراید طرفدار غرب به شمار آمد (همان، ص [ 8 ]؛ تکیهای، ص 31). در پی ترور انورسادات در 1360 ش/ 1981 و روی کار آمدن حُسنی مبارک، چندین قانون، که پیدرپی آزادیهای سیاسی و مطبوعاتی را محدود میکرد، تصویب و اجرا گردید، مطبوعات حزبی بسته شد و بسیاری از روزنامه نگاران بازداشت شدند (تکیهای، ص 31).تا 1375 ش/ 1996، جهتگیری اصلی جراید در مصر، تأیید سیاستهای رئیسجمهور و توجیه سیاستهای دولت بود، ولی در کنار آن، بهطور ملایم، از سیاستهای دولت انتقاد میکردند. دولتمردان مصر در سالهای اخیر، بهویژه بعد از پیمان کمپدیوید * (1357 ش/ 1978)، با تغییر قانون مطبوعات و دولتی کردن بسیاریاز جراید، برضد اسلامگرایان تبلیغات وسیعی نموده و از این طریق کوشیدهاند افکار عمومی را با سیاستهای خود همراه کنند. در این کشور حدود پانصد عنوان نشریه انتشار مییابد که حکومت کوشیده است با وضع قوانین، از این امر در جهت اهداف خود بهرهبرداری کند. در این میان، حزب وفد دارای روزنامهای سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی به نام الوفد است که اکنون از مهمترین جراید مصر میباشد. روزنامه الاحرار نیز ترجمان رسمی حزبالاحرار است و هفتهنامه اسلامی النور و هفتهنامه الحقیقة نیز وابسته به حزب الاحرارند. هفتهنامه الاهالی نیز با شمارگان هشتاد تا صد هزار، با گرایش کمونیستی، وابسته به حزب التجمعالدیمقراطی، منتشر میشود. این حزب همچنین ماهنامههای الیسار، الیقظة العربیة و الادب و النقد را منتشر میکند. حزب دموکراتیک ملی نیز، بهعنوان حزبحاکم، به ریاست حسنی مبارک، با شعار بیشترین دفاع از سیاستهای دولت، نشریهای به زبان عربی به نام مایو منتشر میکند («آشنایی با مطبوعات مصر»، ص 587 595؛ تکیهای، ص 31ـ32، 44).مهمترین نشریات اسلامی مصر عبارتاند از: هفتهنامه اللواء الاسلامی، روزنامه النور، ماهنامه المختارالاسلامی و مجله لواءالاسلام که به گروههای مختلف سیاسی وابستهاند («آشنایی با مطبوعات مصر»، ص 597). اللواءالاسلامی ، وابسته به حزب دموکراتیک ملی، که در هفته صد هزار نسخه از آن منتشر میشود و همواره مسائل و مشکلات را در چارچوب معیارهای اسلامی بررسی میکند. این نشریه از چاپ آگهیهای مخالف شئون دینی خودداری میکند و مقالات و تفسیرهای شیخ شعراوی (مفسر قرآن) و شیخ عبدالحمید کِشک (واعظ معروف مصر) را به چاپ میرساند.النور، وابسته به حزبالاحرار، که در 1361 ش/ 1982 تأسیس شده است و رئیس هیئت مدیره آن حمزه دعبس، یکی از سران جماعت تبلیغ، است. این روزنامه به مسائل و مشکلات جهانی مسلمانان توجه دارد، از اجرای شریعت دفاع میکند و از طریق موعظه و ارشاد به مخالفت با دولت میپردازد و با اصل تغییر نظام با توسل به زور مخالف است. در هفته حدود ده هزار نسخه از آن منتشر میشود.ماهنامه المختار الاسلامی ، وابسته به جماعت اسلامی، که حسین عاشور رئیس هیئت مدیره آن است. اجازه انتشار این ماهنامه در 1359 ش/ 1979 صادر شد. در پی ترور انورسادات، مجوز آن لغو گردید و در 1363 ش/ 1984، بار دیگر، با حکم دادگاه، انتشار یافت. این ماهنامه بر وحدت مسلمانان جهان و دوری از اختلافات تأکید دارد و هر چند با افکار و عقاید اخوانالمسلمین همسوست، ترجمان گروه معینی به شمار نمیآید. این ماهنامه ضمیمهای ویژه بانوان به نام زمزم دارد.مجله لواءالاسلام، که اجازه انتشار آن نخستینبار در 1303 ش/ 1924 صادر شد و امتیاز آن در 1326 ش/ 1947 به احمد حمزهپاشا واگذار گردید. از 1365 ش/ 1986 فاطمه حمزه مسئولیت آن را برعهده گرفت و از آن پس، ترجمان گروه اخوانالمسلمین به شمار میرود.دیگر جراید مصر عبارتاند از: فصلنامه السیاسةالدولیة، با موضوع سیاست بینالمللی به عربی؛ الشباب، مجله جوانان؛ روزنامه ویژه حوادث؛ مجله هفتگی اقتصادی؛ الجیل، مجلهای برای نسل جوان؛ مجله هفتگی حوّاء ، ویژه خانواده؛ مجله هفتگی و هنری الکواکب؛ مجله میکی و مجله سمیر، هر دو مخصوص کودکان؛ هفتهنامه سیاسی ـ اجتماعی به نام رایالشعب، هفتهنامه الشُّبّاب الاحرار ویژه جوانان، العروبة با گرایش ملیگرایی، الاسرة العربیة با موضوع خانوادگی، و العامل المصری با گرایش کارگری؛ هفتهنامه مصرالفتاة، که ملیگرا و بیانکننده مواضع ناصریهاست؛ مجله منبرالاسلام ، که زیرنظر شورای عالی امور اسلامی مصر منتشر میشود و بیانکننده مواضع شورای عالی مصر است؛ و مجله التصوف، که زیرنظر شورای عالی صوفیه چاپ میشود و بیانکننده مواضع شورای عالی صوفیه است (تکیهای، ص 33ـ37).منابع: «آشنایی با مطبوعات مصر»، مجله سیاست خارجی ، سال 7، ش 2 و 3 (تابستان و پاییز 1372)؛ صبری انوشه، مطبوعات مصر، [تهران]، وزارت امورخارجه، اداره دوم خاورمیانه عربی و شمال آفریقا، [ بیتا. ] (منتشر نشده)؛ مهدی تکیهای، مصر ، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1375 ش.سودان. یک) از 1317 (1278 ش) تا 1335 ش/ 1899ـ 1956. مطبوعات سودان در دوران سلطه مشترک انگلیس ـ مصر (1317 ( 1278 ش ) ـ1334 ش/ 1899ـ 1955) پدیدار شدند. [ نخستین روزنامه سودان در 1317/1899 با نام الغازیتةالسودانیة به عنوان ترجمان دولتی مصر و انگلیس در سودان، و نشریه الغازیتةالعسکریة به عنوان ترجمان رسمی ارتش مصر در سودان، به دو زبان عربی و انگلیسی، منتشر شدند (مروّه، ص 225)]. همچنین نخستین شماره روزنامه عربی السودان را سردبیری سوری، تحت نظارت دکتر فارِس نِمْر، در 2 رجب 1321/ 24 سپتامبر 1903 منتشر کرد. بعدها، چهار یا پنج نشریه دیگر نیز منتشر شد که موفقترین آنها حَضارة السودان بود که از 1337 تا 1357 (1317 ش)/ 1919ـ 1938 ادامه داشت. رشد ملیگرایی در سودان در دهه 1310 ش/ 1930، به افزایش تعداد روزنامهها انجامید که عمدتاً ناشر آرای سیاسی بودند. از 1314 تا 1324 ش / 1935ـ 1945 پنج نشریه، از 1325 تا 1334 ش/ 1946ـ 1955 بیست نشریه و در دوران جمهوری نیز ده نشریه تأسیس شد. در 1321/ 1903 تعدادی نشریه انگلیسی و در 1327/ 1909 تعدادی نشریه یونانی به چاپ رسید.[ برای نمونه در 1329/1911 دو یونانی مقیم سودان، سائولو و فریستو، نشریهای به نام ( پیک ) را به زبان انگلیسی و یونانی منتشر کردند و در 1331/ 1913 ضمیمه عربی آن با عنوان رائدالسودان ، به سردبیری عبدالرحیم مصطفی قلیلات، یکی از ادبای سوری، منتشر گردید. انتشار این نشریه مرحله جدیدی در پیشرفت مطبوعات سودانی بود. (سیدجوادی، ص 107ـ 113؛ عبداللطیف، ص 32ـ39) ].منابع: باقر سیدجوادی، شناسنامه مطبوعات جهان: سودان، تهران 1379 ش؛ صلاح عبداللطیف، الصحافة السودانیة تاریخ و توثیق، سجل کامل للصحافة السودانیة 1899ـ1989، [ بیجا]: شرکة الاعلانات الشرقیة، بیتا.؛ ادیب مروّه، الصحافة العربیة: نشأتها و تطورها، بیروت 1961.دو) از 1335 تا 1377 ش/ 1956ـ 1998. بسیاری از نشریات قبل از استقلال، بعد از استقلال کشور نیز به کار خود ادامه دادند و حتی بر تعداد آنها افزوده شد. بخش مطالعات مجلس ملی مطبوعات و چاپ انتشارات سودان، تا 1379 ش در حدود 478 نشریه را ثبت و شناسایی کرده است؛ اما، بهنظر اعضای این مجلس، اسامی بسیاری از جراید سودان، بهسبب بیتوجهی به ثبت تاریخ مطبوعات در گذشته، ناشناخته مانده است. از 478 نشریه مذکور، 131 نشریه روزانه و هفتگی است که تا پیش از 1373 ش/ 1994 منتشر میشد ولی انتشار آنها در این تاریخ متوقف گردید. در حدود 240 مجله و نشریه فصلی نیز چاپ میشود. تعدادی مجله نیز از 1373 ش/1994 مجوز انتشار گرفتهاند، از جمله: هفتهنامه الاخاءالعربی و الدولی ، با گرایش فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و عمومی، به سردبیری فضلالمولی نعمةاللّه، در 1377 ش/1998؛ روزنامه اخبارالساعة، با گرایش سیاسی و مدیرمسئولی حَمَدالنیل محمد احمد؛ روزنامه اخبارالمجتمع، که در اواخر دهه 1360 ش/ 1980 نام آن به الحدث تغییر یافت، با گرایش اجتماعی، فرهنگی، هنری، به سردبیری محمود ادریس؛ روزنامه اخبارالیوم ، با گرایش سیاسی و اجتماعی، و هوادار حکومت، به سردبیری و مدیرمسئولی احمدالبلال الطیب؛ روزنامه الاسبوع ، با گرایش سیاسی، به مدیرمسئولی سلیمان عثمان؛ هفتهنامه شلیلالریاضی ، و الهدف ، با گرایش ورزشی؛ هفتهنامه المناهل ، و المؤمن الصغیر ، ویژه کودکان (سیدجوادی، ص 146، 185ـ 215).منابع: باقر سیدجوادی، شناسنامه مطبوعات جهان: سودان ، [ تهران ] 1379 ش.لبنان. یک) از 1286 تا 1347 (1307 ش)/ 1869ـ 1928. در 1286/1869 البشیر، نخستین روزنامه عربیزبان، در بیروت بهچاپ رسید. این نشریه را مسیحیان ژزوئیت * (یسوعی) بهطور هفتگی منتشر میکردند. پیش از آن، از 1277/1860، بُطرُس بستانی نشریه نفیر سوریا را منتشر میکرد؛ اما از اواسط دهه 1287/1870، او با هدف جلب توجه افکار عمومی به امر آموزش همگانی و ادبیات ملی، به نشر دو هفتهنامه الجنّة پرداخت که پسرش سلیم تا 4 شوال 1303/ 7 ژوئیه 1886 نشر آن را ادامه داد. بستانی دو مجله الجُنَینة (بهمدت سه سال) و الجنان را نیز منتشر میکرد.مسلمانان بیروت در 1291/ 1874 هفتهنامه ثمرات الفنون را بنیان گذاشتند که تا انقلاب ترکهای جوان * انتشار مییافت و سپس الاتحاد العثمانی نامیده شد. این روزنامه، بهسبب نثر مغلق و فضلفروشانه نویسندگان محافظهکارش، معروف بود. در همین سال، در لبنان التقدم منتشر شد که خود را مدافع حقیقی پیشرفت و ترقی، و دشمن سرسخت همه نیروهای ارتجاعی کشور میدانست. نویسنده برجسته این نشریه ادیب اسحاق بود.در 10 شوال 1294/ 18 اکتبر 1877، خلیل سرکیس، داماد بطرس بستانی، نخستین شماره لسانالحال را منتشر کرد که نشریهای روزانه بود و تا حدی رقیب الجنّة به شمار میرفت. این دو روزنامه به مسائل سیاسی اهمیت چندانی نمیدادند و رویدادها را تا حد ممکن بدون جانبداری گزارش میکردند، اما در عین حال، احترام ویژهای برای آرای دولت قائل بودند.با اینکه لسانالحال بیشتر به موضوعات علمی و اقتصادی میپرداخت، با حکومت عثمانی درگیر و چند ماه توقیف شد؛ اما، در آن مدت، سرکیس روزنامه دیگری به نام المشکاة را منتشر کرد. این عمل دولت، مانع سرکیس در کار انتشارات نشد، به طوری که وی پیشکسوت مطبوعات لبنان دانسته میشود.در 1297/1880، مارونیهای مخالف با مداخلات واتیکان و پاپ در لبنان، روزنامه کوچکی به نام المصباح را تأسیس کردند. نشریات کوکب الصبح المنیر و النشرة الاسبوعیة نیز از پروتستانها حمایت میکردند و کلیسای ارتدوکس یونان هم روزنامهای به نام الهدیة داشت. نشریه مهمی که به این مجموعه اضافه شد، هفتهنامه بیروت بود که در 1302/ 1885 انتشار یافت و، با حمایت دولت، وزنه تعادلی در مقابل ثمرات الفنون شد. در 1305/ 1888، نشریه بیروت الرسمیة، به عنوان ترجمان رسمی حکومت، تأسیس شد. در پایان قرن سیزدهم/ نوزدهم، نُه نشریه ادواری در بیروت و سه نشریه در دیگر نقاط لبنان منتشر میشد (رجوع کنید به واشنگتن ـ سرّویس، ص XIX , XX ). در 1330/1912، هشت روزنامه، هفده هفتهنامه و دوازده نشریه نقد و بررسی در لبنان منتشر میشد ( ( بررسی جهان اسلام )، ج 19 ( آوریل ـ ژوئن 1912 ) ، ص 76 به بعد).علاوه بر لسانالحال، در این دوران روزنامههای گوناگونی منتشر میشد، از جمله صَدی' لبنان(1318/1900)، البلاغ (1328/1910)، البیرق (1331/1913) و هفتهنامه زَحْلَةالفتاة (1328/1910)، که همه آنها را میتوان از نشریات پیشکسوت بهشمار آورد. پس از این دوران، توسعه و تکامل مطبوعات لبنان بیوقفه ادامه یافت. در دوران قیمومت فرانسه، تعدادی روزنامه پدید آمد که برخی از آنها هنوز منتشر میشوند: الاحرار (1302 ش/1923)، الشرق (1305 ش/ 1926).[ دو) از 1309 ش تا 1375 ش/1930ـ 1995. روزنامه سیاسی النداء و تلغراف بیروت در 1309 ش/ 1930 منتشر شدند؛ روزنامه النهار که شهرت جهانی دارد به همت جبران توینی در 1312 ش/1933 تأسیس شد و هنوز خاندان توینی آن را در بیروت منتشر میکنند].از 1320 ش/ 1941، به ویژه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، شمار فراوانی روزنامه و نشریه نقد و بررسی بهوجود آمد. در تحقیقاتی که در باره مطبوعات عربی لبنان در 1325 ش/ 1946 (( کتابچه شرق معاصر )، ش 4، ص 809 812) شده، از 29 روزنامه و 25 نشریه منظم در بیروت و 16 نشریه ادواری در دیگر نقاط کشور یاد گردیده است.در 1335 ش/1956، در لبنان 27 روزنامه و 37 نشریه ادواری منتشر میشد، که آزادی وسیع مطبوعات را نشان میدهد. هجده نشریه ادواری محلی، دو روزنامه به زبان ارمنی، دو نشریه به انگلیسی و بیش از ده نشریه به فرانسه نیز در آنجا منتشر میشد. برخی از نشریات فرانسهزبان عبارت بودند از: ( شرق ) (1303ش/ 1924)، ( بررسی لبنان ) (1307ش/ 1928)، ( امروز ) (1313 ش/ 1934)، که تاریخ تأسیس آنها به روزگار قیمومت فرانسه برمیگردد و شمارگان آنها (بین هفت هزار تا هشت هزار نسخه) برای این کشور زیاد بود؛ و ( بازرگانی در شرق طالع ) (1307 ش/ 1928).[ سایر نشریات عبارت بودند از: الاقلام المریخ، الانباء، الاتحاد اللبنانی، هر سه در 1312 ش/1933؛ الاوریان، نشریه کمونیستی نضالالشعب، طرابلس، الرائد، الرابطة(نشریه سوسیالیستهای لبنان)، در 1313 ش/1934؛ الحدیث، بیروت، الجمهور در 1315 ش/ 1936؛ الیوم، النضال، العمل در 1317 ش/ 1938؛ العهد، اللواء، الرواد در 1318 ش/1939؛ آسیا ، الجدید ، الدیار در 1320 ش/1941؛ نشریه سیاسی ـ انتقادی الاقلام و مجله هفتگی الصیاد در 1322 ش/ 1943؛ الحیاة، بیروتالمساء، الانشاء در 1325 ش/1946؛ الزمان، کل شیی در 1326 ش/ 1947؛ نشریه سیاسی الدنیا در 1329 ش/ 1950؛ هفتهنامه سیاسی و ادبی الثقافة الوطنیة در 1320 ش/ 1951؛ الجریدة در 1332 ش/ 1953؛ السیاسه در 1335 ش/ 1956؛ الکفاحالعربی، روزنامه الانباء در 1337 ش/ 1958؛ و مجله سیاسی الاسبوعالعربی، الانوار در 1338 ش/ 1959 (مروّه، ص 268ـ282). بیشتر این نشریات در سالهای بعد نیز منتشر میشدند؛ اما، با جنگ داخلی لبنان (1354ـ1360 ش/ 1975ـ1981) اغلب جراید کشور تعطیل شدند یا مرکز انتشار آنها به لندن و پاریس منتقل گردید. برخی نشریات نیز در اختیار گروههای مبارز فلسطینی قرار گرفتند، از جمله نشریه سیاسی الهدف که در 1348 ش/ 1969 به مالکیت «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» * در آمد و در همان سال به صورت هفتهنامه منتشر شد. همچنین نشریه سیاسی و هفتهنامه چپگرای الی الاَمام در 1349 ش/1970 که ترجمان سیاسی جبهه خلق برای آزادی فلسطین ـ فرماندهی کل شد ( موسوعة السیاسة، ج 3، ص 617ـ 618). جراید لبنان، از نظر حرفهای و ساختار فنی و چاپ، در حد بهترین مؤسسات انتشاراتی جهان عرب بهشمار میآیند و اغلب خبرگزاریهای جهان، خبر مندرج در جراید لبنانی را، به سبب اهمیت آن، عیناً بهدنیا مخابره میکنند. در لبنان، 99 نشریه سیاسی (بهفرانسه، انگلیسی، ارمنی، و بیشتر به عربی) و 445 نشریه غیرسیاسی منتشر میشود (نادری سمیرمی، ص 48ـ49).جراید لبنان را، با توجه به تقسیم قدرت در این کشور و مناطق چاپ و انتشار آنها، میتوان به جراید مناطق شرقی و غربی تقسیم کرد. جراید بخش شرقی، مسیحی و مطالب آنها در باره سوریه و اسلام منتقدانه است. این جراید از سویی با نیروهای لبنانی و از سوی دیگر با حاکمیت رسمی مسیحیان مناسبات محکمی دارند. هفتهنامه سیاسی المسیرة، روزنامه العمل (ترجمان حزب کتائب)، روزنامه الدیار، الانوار، البیرق و روزنامه النهارالعربی و الدولی ، از جمله نشریات شرقیاند (همانجا).جراید غربی اسلامگرا هستند و عبارتاند از: هفتهنامه امل (ترجمان جنبش امل)، هفتهنامه الانباء (ترجمان حزب سوسیالیست ترقیخواه)، هفتهنامه العهد (ترجمان حزباللّه)، روزنامه النداء (ترجمان حزب کمونیست لبنان)، هفتهنامه البناء (ترجمان حزب سوری قومی اجتماعی جناح فارس)، هفتهنامه صباحالخیر (ترجمان حزبسوری قومی اجتماعی؛ «مطبوعات لبنان»، ص 67)؛ السفیر، که مهمترین روزنامه ملیگرای اسلامی است و با شمارگان بسیار در مناطق اسلامی لبنان منتشر میشود، زیر نفوذ سوریه است و لیبی از آن حمایت مالی میکند و بیانگر جریان لیبرالیسم، ترقیخواه و ملیگرای عرب است؛ الشرق که روزنامهای سوری است و هرچند در لبنان منتشر میشود در دمشق بیشتر از لبنان یافت میشود؛ و روزنامه اللواء که متعلق به اهل سنّت است و با گروه لقاء اسلامی و عربستان سعودی قرابت دارد (همانجا).مهمترین مجلاتی که در بیروت منتشر میشوند عبارتاند از: الافکار، به سردبیری و صاحب امتیازی ولید عوض، این نشریه هیچگاه آشکارا موضع منفی اتخاذ نمیکند و همیشه نیروها را به تفاهم و نزدیک شدن به یکدیگر فرا میخواند؛ الشراع ، مجله جنجال برانگیزی که به جنبش امل نزدیک است و رابطه خوبی با مصر و یمن شمالی و برخی از کشورهای حوزه خلیجفارس دارد؛ الکفاح العربی ، مجله لیبی و سوریه در لبنان، که ملیگرایی عربی مخالف امریکا را مطرح کرده است و از سیاست شوروی سابق نیز انتقاد میکند (همانجا) ].سوریه. [ در 29 جمادیالاولی 1282/ 19 اکتبر 1865 روزنامهای به نام سوریه ، به عربی و ترکی، منتشر شد که نخستین روزنامه کشور سوریه به شمار میآید. پس از آن در 1284/1867 در شهر حلب روزنامه غدیرالفراتچاپ و منتشر گردید (مروّه، ص 206ـ207؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، قسم 1، ص 42، 52) ]. تأسیس این نشریات با تجدید سازمان نظام اداری ترکیه همراه بود. در همان زمان گفته شد که مسئولان تمام «ولایات» باید یک روزنامه چاپی داشته باشند و انتشار این نشریات به دو زبان نیز به همین سبب بود. نمونههای دیگر، روزنامههای دمشق (تأسیس در 1296/ 1879 توسط دولت ترکیه) و مرآة الاخلاق (1304/ 1886) است. در 1314/ 1896، یک هفتهنامه سیاسی مستقل به نام الشام در دمشق منتشر شد. هفته نامه الشهباء نیز از 1311/1893 و الاعتدال از 1296/ 1879 در حلب، و طرابلس الشام از 1310/1892 در طرابلس منتشر میشدند.در سوریه نیز، نظیر لبنان، مطبوعات ثبات نداشتند، زیرا حکومت هرگونه انتقاد را با خشونت تمام پاسخ میداد. در نتیجه، بسیاری از روزنامهنگاران سوری ـ لبنانی به مصر پناهنده شدند. پس از برقراری قیمومت فرانسه، مطبوعات دمشق توسعه بسیار یافتند و روزنامههای متعددی منتشر شد، اما شمارگان آنها کم بود. در 1318 ش/ 1939، صرفنظر از نشریات ادواری، نُه روزنامه عربی و دو روزنامه فرانسه زبان فقط در دمشق منتشر میشد. این تعداد روزنامه، برای آن زمان، زیاد به نظر میرسد، بهویژه باتوجه به اینکه دلایلی که در بیروت برای کثرت روزنامهها وجود داشت، در دمشق مطرح نبود. با وجود این، تعداد عناوین جراید پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت. در 1325 ش/ 1946، نوزده عنوان روزنامه در دمشق، هفت روزنامه در حلب و یک روزنامه در حماه ثبت شده است. سه نشریه ادواری نیز در دمشق منتشر میشد (( کتابچه شرق معاصر ) ، ش 4، ص 812 813). در 1335 ش/ 1956، جراید بازمانده از دوران قیمومت عبارت بودند از: الفبا(1299 ش/1920) و الایام (1310 ش/1931)، که هر دو میانهرو بودند؛ القَبَس (1307 ش/ 1928)، الاخبار (1307 ش/ 1928) و الانشاء (1315 ش/ 1936) که ترجمان حزب ملی بهشمار میآمدند. علاوه بر این روزنامههای قدیمی، حدود پانزده روزنامه دیگر نیز منتشر میشد، که نماینده انواع نظریات سیاسی بودند. همزمان بیش از ده نشریه ادواری در سوریه منتشر شد و حدود ده نشریه دیگر در نقاط گوناگون سوریه بهچاپ رسید؛ این نشریات ترجمان احزاب مختلف بودند. همچنین میتوان از یک نشریه مستقل ( برق شمال ) یاد کرد که در 1307 ش/ 1928 در حلب تأسیس شد و به زبان فرانسه انتشار مییافت.[ از زمانی که حزب بعث * در سوریه به قدرت رسید (1342 ش/1963)، ساختار مطبوعاتی این کشور نیز تعدیل شد. بر اساس الگوهای سوسیالیستی، بیشتر مؤسسات انتشاراتی را سازمانهای سیاسی، مذهبی یا انجمنهای حرفهای اداره میکنند. وزرای دولت نیز چند نشریه در اختیار دارند و هرکسی که خواهان انتشار جریده جدیدی باشد، باید از دولت اجازه مخصوص دریافت کند. یکی از مشخصههای جراید سوری، انعکاس مواضع آشکار دولت است و دولت سوریه بر روزنامهها نظارت مستقیم دارد. جراید خارجی نیز با نظارت دولت در کشور توزیع میگردد. ویژگی دیگر جراید سوری آن است که به تحلیل وقایع داخلی گرایش ندارند و بیشتر مایلاند موضوعات خارجی و منطقهای و در رأس آنها روند مذاکرات صلح خاورمیانه را تحلیل کنند. حزب بعث حاکم در سوریه با نشر روزنامه البعث ، به عنوان ترجمان این حزب، تنها حزبی است که رسماً نشریه دارد. این ویژگی جراید در سوریه سبب گردیده تا نشریات خارجی، برای انعکاس مواضع رسمی دولت سوریه، به مطالب این جریده رجوع کنند. در 1374 ش/ 1995، این جریده با شمارگان 000 ، 65 نسخه، به زبان عربی در دمشق منتشر میشد (سعیدی، ص 47ـ 48، 51؛ اسامهمصری، 2005). دیگر روزنامههای معروف سوریه عبارتاند از: برقالشمال به عربی، الفداء با گرایش سیاسی، جماهیرالعربی با گرایش سیاسی، العروبة، الشباب، الثورة با گرایش سیاسی، تشرین، و الوحدة. مهمترین هفتهنامهها و دوهفتهنامههای سوریه عبارتاند از: دوهفتهنامه الجو، با موضوع هواشناسی؛ هفتهنامههای اسبوعالریاضی، مَلعب الریاضی، و الریاضة، با موضوع ورزشی؛ هفتهنامه الفرسان، با موضوع سیاسی؛ هفتهنامه حِمْص در زمینه ادبی؛ دوهفتهنامه جیشالشعب، با موضوع نظامی؛ هفتهنامه کفاح العامل الاشتراکی در مورد کارگران و کارگری؛ هفتهنامه المسیرة، در زمینه سیاسی؛ هفتهنامه نضال الفلاحین، با موضوع کارگری ـ کشاورزی؛ دوهفتهنامه نضال الشباب و هفتهنامه الرایة الاحمر، با گرایش جوانان؛ هفتهنامه الثقافة الاسبوعیة، با گرایش فرهنگی؛ و هفتهنامه الینبع الجدید، با موضوع ادبی (سعیدی، ص47ـ 48) ].فلسطین. یک) از 1326 تا 1380 (1340 ش)/ 1908ـ 1961. توسعه مطبوعات عربی در فلسطین کندتر و دیرتر از مصر، سوریه یا لبنان صورت گرفت. بدون شک، نشریات سوری و لبنانی در فلسطین نیز توزیع میشدند؛ اما، صرفنظر از معدودی اوراق مربوط به مبلّغان مذهبی و نشریات درسی، نخستین نشریه عربی فلسطینی اَلْکَرْمَل بود که مسیحی ارتدوکسی بهنام نجیب نصّار، آن را در 1326/ 1908 در حیفا تأسیس کرد. انتشار این نشریه تا 1321 ش/ 1942 ادامه یافت. در 1329/1911، یک مسیحی ارتدوکس دیگر بهنام عیسی' العیسی انتشار نشریه فلسطین را در یافا آغاز کرد. فواصل انتشار هر دو نشریه نامنظم بود و در جنگ اول جهانی، مقامات ترک آن را توقیف کردند. پس از جنگ، این دو نشریه انتشار خود را از سر گرفتند و به همراه آنها مجلات و نشریات جدید متعددی نیز تأسیس شدند که مخالفت سیاسی اعراب را با قیمومت انگلیس و سیاست موطن ملی قوم یهود ابراز میکردند. از جمله این نشریات، سوریه الجنوبیة (به سردبیری عارف العارف و مدیر مسئولی محمدحسن البُدَیری) و مرآة الشرق (بهسردبیری بُولُس شِحادَه) بودند که انتشار هر دو در 1337/ 1919 شروع شد و تا دوره کوتاهی ادامه یافت. الصباح (به سردبیری: محمد کامل البُدیری و یوسف یاسین) در 1300 ش/ 1921 تأسیس شد و ترجمان هیئت اجرائیه عرب گردید.نخستین نشریه روزانه به زبان عربی، روزنامه قدیمی فلسطین بود که در 1308 ش/ 1929 انتشار مرتب آن بهطور روزانه آغاز شد و تا 1362 ش/1983 انتشار آن در شهر قدیمی بیتالمقدّس ادامه یافت.روزنامههای دیگر عبارت بودند از: الصراط المستقیم، که در 1304 ش/ 1925 تأسیس و در 1308 ش/ 1929 روزانه شد و سردبیر آن، شیخعبداللّه القَلْقیلی بود؛ و الدفاع، که در 1353/ 1934 تأسیس شد و سردبیر آن ابراهیم الشَنطی بود. هر دو نشریه را مسلمانان منتشر میکردند. روزنامه نخست دارای مضمونی کاملاً اسلامی بود. روزنامه دوم، که دیدگاههای تند ملیگرایانه عربی داشت، در آغاز با حزب استقلال پیوند داشت و سپس با گروههای تحت رهبری خاندان حسینی ارتباط برقرار کرد. این روزنامه تا 1362 ش /1983 در بیتالمقدّس که زیر نظر اردن بود، منتشر میشد. در 1324 ش/ 1945، هفتهنامه الوحدة تأسیس شد که سال بعد بهصورت روزنامه منتشر گردید.در دهه 1310 و 1320 ش/ 1930 و 1940، نشریات ادواری رشد بسیار سریعی کردند. در این زمینه بهویژه باید از هفتهنامهها و دوهفتهنامههای سیاسی یاد کرد. برخی از این نشریات، که بر اساس الگوی هفتهنامههای مصری منتشر میشدند ــ هفتهنامه الاتحاد (تأسیس در 1323 ش/ 1944) و دوهفتهنامه الغَدْ (با انتشار غیرمنظم در دهه 1300 ش/ 1920 میلادی و انتشار مجدد در 1324ش/ 1945) مدافع دیدگاههای کمونیستی یا طرفدار کمونیسم بودند.[ سایر نشریات پس از جنگ جهانی دوم عبارت بودند از: هفتهنامه الحریة، المستقبل، الجیل، الاتحاد در 1324 ش/ 1945 (خوری، ص 118ـ120)؛ هفتهنامههای الرایألعام، الوطن، النضال، الحارس، صوتالشباب، نداءالارض در 1325 ش/ 1946 (همان، ص 124ـ132)؛ ماهنامه مذهبی الحارس، هفتهنامه الریاض(ادبی و فرهنگی)، روزنامه الحوادث، ماهنامه الشروق، صوتالشعب، صوتالعروبة و مجله ادبی ـ اجتماعی القافلة در 1320 ش/ 1941 (همان، ص 135ـ139)؛ و نشریه اخبار فلسطین، الجریدة، المیزان در 1327 ش/ 1948 (همان، ص 140ـ141) ]. نشریاتی که به زبانی غیر از عربی منتشر میشدند، عمدتاً بهزبان عبری بودند. انتشار نخستین نشریه عبری به نام حَواصِلِت در 1288/ 1871 در بیتالمقدّس آغاز شد. دیگر روزنامههای یهودی (به عبری و دیگر زبانها) نیز به تعداد زیاد پس از آن منتشر شدند.پس از اتمام قیمومت انگلیس بر فلسطین، انتشار بیشتر نشریات عربی فلسطین، در اردن ادامه یافت یا از سر گرفته شد. در این ناحیه، طبق خبر نشریه ( خاورمیانه ) در 1340 ش/ 1961، هفت روزنامه در بیتالمقدّس و عَمان/ امان و چهارده نشریه ادواری به عربی و انگلیسی وجود داشت. همان منبع از یک روزنامه و شش نشریه ادواری عربی در اسرائیل خبر میدهد.[ دو) از اواخر دهه 1340 ش تا 1381 ش/ 1960ـ2002. در اواخر دهه 1340 ش/ 1960، جراید حزبی فلسطین عبارت بودند از: روزنامه الفتح، مجله فلسطین الثورة، ماهنامه القاعدة، مجله صوت فلسطین، و هفتهنامه فتح، که همگی ترجمان تبلیغاتی و تشکیلاتی سازمان فتح به رهبری یاسر عرفات بودند؛ روزنامه الجماهیر، ترجمان رسمی جبهه خلق برای آزادی فلسطین به رهبری جرج حبش؛ الجبهة، ترجمان سیاسی جبهه خلق برای آزادی فلسطین ـ فرماندهی کل؛ هفتهنامه الطلائع، ترجمان نیروهای الصاعقة طرفدار سوریه؛ الثائر العربی ، ترجمان سازمان جبهه عربی برای آزادی فلسطین طرفدار عراق؛ الشرارة، ترجمان جبهه خلق انقلابی برای آزادی فلسطین؛ هفتهنامه نضال الشعب، ترجمان جبهه مبارزه خلقی برای آزادی فلسطین ( موسوعةالسیاسة، ج 3، ص 618ـ619). نشریات دولت خودگردان فلسطین عبارتاند از: اخبارالنقب، الایام العربی، فلسطین الثورة، الهدف، القدسالعربی، الرسالة، الوطن، الحیاةالجدیدة، الحریة، هفتهنامه فلسطین و ماهنامه شؤون الفلسطینیة ( ( خاورمیانه و شمال افریقا 2002 ) ، ص 872) ].عراق. یک) از 1285 تا 1378 (1337 ش)/ 1868ـ 1958. فرماندار لیبرال عثمانی، مدحتپاشا، در 1285/ 1868 نخستین روزنامه به نام الزوراء را در عراق تأسیس کرد که به زبان عربی و ترکی منتشر میشد و در عین حمایت از سیاستهای دولت، بهطور کلی به انتشار متون و اخبار رسمی میپرداخت. دولت در 1292/ 1875 نشر روزنامه الموصل را در موصل آغاز کرد و در 1313/ 1895 نشریه البصرة را در بصره منتشر ساخت.از جمله روزنامههای متعددی که در عراق، پس از اعلام قانون اساسی 1326/ 1908 در دولت عثمانی، یک شبه پدیدار شدند، عبارت بودند از: بغداد (1326/ 1908)، الرقیب (1327/ 1909)، بینالنهرین (1327/ 1909) به عربی و ترکی، الریاض (1328/1910)، الرُصافه (1328/1910) و النهضة (1331/ 1913). در دوران قیمومت انگلیس نیز تعداد زیادی روزنامه پدیدار شد که معروفترین آنها الاوقات العراقیة، الموصل، العراق، و الشرق بود. پس از جنگ جهانی دوم تعداد زیادی احزاب سیاسی تازه تأسیس، ترجمانهای خود را پدید آوردند و تا کودتای 23 تیر 1337/ 14 ژوئیه 1958، عملاً هر شهری در عراق روزنامه یا هفتهنامهای متعلق به خود داشت.[ دو) از 1337 ش تا 1382 ش/ 1958ـ2003. از ابتدای کودتای 1337 ش/ 1958، ممیزی مطبوعات تحت حکومت نظامی تحمیل شد و بهتدریج مقالات مخالفان در جراید از میان رفت. در دوره زمامداری قاسم، جراید چپگرا از محبوبیت کوتاهمدت بهرهمند شدند؛ اما، در پایان دوره او، این محبوبیت به کلی از بین رفت. در زمان حکومت عارف، جراید ملیگرای عربی دوباره منتشر شدند؛ اما، پس از مدت کوتاهی انتشار آنها متوقف شد. از جمله مهمترین روزنامههای زمان عارف، الجمهوریة، و الثورة بودند. التآخی نیز بود که ترجمان حزب دموکرات کردستان به شمار میآمد و مدت کوتاهی دوام آورد. از جمله موادّ قانون مطبوعات 1343 ش/ 1964، که عارف آن را تصویب کرد، آن بود که نشریاتی را که از دولت انتقاد میکنند، میتوان سانسور کرد و اگر روزنامهها موضوعاتی خطرآفرین برای جمهوری منتشر کنند، مجوز آنها باید لغو شود. در آذر 1344/ دسامبر 1965، قانون عمومی 155، مطبوعات روزانه را ملی کرد. روزنامههای غیردولتی از بین رفت و سازمانهای مطبوعاتی و چاپ زیرنظر وزارت فرهنگ و اطلاعرسانی ایجاد شد (مار، ص 423). در زمان ریاست جمهوری صدام حسین نیز نظارت شدیدی بر جراید اعمال میشد. روزنامه الثورة، به عنوان ترجمان حزب بعث، و روزنامه الجمهوریة، که عموماً نظریات دولت را منعکس میکرد، از جمله روزنامههای مهم این دوره بودند. در این دوره به جراید مخالف اجازه چاپ داده نمیشد و رژیم بعث، محدودیت زیادی بر فعالیتهای مطبوعاتی ایجاد کرده بود (همانجا). پس از آنکه صدام حسین سقوط کرد و امریکا و انگلیس در 20 فروردین 1382/ 9 آوریل 2003، عراق را اشغال کردند، در عراق تحولات بسیاری صورت گرفت و اکنون در حدود سیصد روزنامه و مجله، با گرایشها و موضوعات گوناگون، در این کشور منتشر میشود (قاسمی، ص 7) ] .عربستان. یک) از 1296 تا 1326/ 1879ـ 1908. در شبهجزیره عربستان، قدیمترین روزنامه، یعنی صنعاء ، در 1296/ 1879 تأسیس شد و نظیر بسیاری از نشریات رسمی، که زیر نظر حکومت عثمانی بودند، به عربی و ترکی چاپ میشد. در 1326/ 1908، نخستین روزنامه در مکه، با نام الحجاز، منتشر شد.[ دو) از 1327 تا 1414 (1372 ش)/ 1909ـ1993. در 1327/ 1909، روزنامه شمسالحقیقه در مکه منتشر شد که افکار و عقاید حزب اتحاد و ترقی * را منعکس مینمود. همچنین در همین سال روزنامههای الرقیب و الاصلاح الحجازی، به عنوان منتقدان اندیشههای حزب اتحاد و ترقی، و روزنامههای المدینةالمنورة و صفاءالحجاز نیز منتشر شدند (مروّه، ص 94، 219؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، قسم 1، ص 92). در دوران حاکمیت شریف حسین، مؤسس دولت هاشمی در حجاز (1334ـ1344 ( 1304 ش ) / 1916ـ 1925)، نشریات القبلة به عنوان نشریه دولتی، مجله جِرول اولین نشریه تخصصی علمی عربستان در زمینه کشاورزی، هفتهنامه الفلاح و روزنامه بریدالحجاز با گرایش سیاسی منتشر میشدند( موسوعة السیاسة، ج 3، ص 610؛ مروّه، ص 219).در دوران حاکمیت سعودیها، جراید عربستان دو مرحله را طی کردند: در مرحله اول (1311 ش 1338 ش/ 1932ـ 1959) جراید خصوصی منتشر میشد و مرحله دوم (1338ش 1343 ش/ 1959ـ1964)، دوره ساماندهی و ادغام نشریات بود. به طور کلی نشریات دوره سعودیها عبارتاند از: روزنامه امالقری'، که اولین ترجمان رسمی دولت سعودی بود؛ روزنامه صوتالحجاز؛ روزنامه البلادالسعودیة؛ المدینةالمنورة در 1316 ش/1937، که اولین نشریه مصور بود؛ روزنامه الیمامه در مرداد 1332/ اوت 1953، اولین روزنامه منطقه نجد؛ روزنامه اخبار الظهران در دی 1332/ ژانویه 1954؛ روزنامه حراء، در مکه، که با روزنامه الندوه ادغام گردید؛ روزنامه الاضواء ، که نخستین نشریه ادبی بود؛ هفتهنامه عرفات، در جدّه در 1336 ش/ 1957، که مقالات حقوقی و اجتماعی منتشر میکرد؛ نشریه القصیم؛ و نشریه عُکاظ در 1338 ش/ 1959 ( موسوعةالسیاسة، ج 3، ص 611).جراید تخصصی عربستان سعودی عبارتاند از: هفتهنامه الاصلاح، با گرایش مذهبی و اجتماعی، در 1307 ش/ 1928؛ هفتهنامه الحرم ، با گرایش ادبی ـ اجتماعی؛ ماهنامه المِنهَل، با محتوای ادبی و علمی، در 1316 ش/ 1937؛ ماهنامه النداء الاسلامی، در همان سال، با جهتگیری مذهبی؛ مجله الحج، به عنوان ترجمان سازمان حج عربستان، در 1326 ش/ 1947؛ مجله اقتصادی الغرفة التجاریة الصناعیة، به عنوان ترجمان اتاق بازرگانی و صنعتی، در 1327 ش/ 1948؛ ماهنامه نفتی قافله الزیت، به عنوان ترجمان شرکت نفتی آرامکو امریکا، در 1332 ش/ 1953؛ ماهنامه ادبی الاشعاع، در 1334 ش/ 1955؛ نشریه صوتالعرب، ترجمان مخالف خاندان آلسعود، که در 1337 ش/ 1958 در مصر منتشر شده است؛ هفتهنامه ادبی قریش، در 1338 ش/ 1959؛ مجله کلیة الملک عبدالعزیز، به عنوان ترجمان نظامی، در 1339 ش/ 1960؛ ماهنامه المعرفة، ترجمان وزارت آموزش و پرورش، در 1340 ش/ 1961؛ ماهنامه الاذاعة وابسته به سازمان رادیو عربستان سعودی، در 1344 ش/ 1965؛ ماهنامه کلمةالحق، در 1346 ش/1967؛ و مجله الدفاع، ترجمان نیروهای مسلح عربستان سعودی، در 1346 ش/ 1967 ( موسوعة السیاسة، همانجا).بهطور کلی، جراید در عربستان سعودی تحت نظارت دولت اداره میشوند و از سیاستهای کلی نظام حاکم پیروی میکنند (آقائی، ص 334ـ 335؛ فخری، ص 14). در اوایل دهه 1370 ش/ 1990، روزنامه الشرق الاوسط * پرفروشترین روزنامه عربستان (207، 211 نسخه) بود. مجله تخصصی زنان بهنام سیدَتی و مجلةالمجلة نیز وابسته به این روزنامه بود. روزنامه عُکاظ نیز در جدّه منتشر میشود. این روزنامه از شهریور 1372/ سپتامبر 1993، از طریق ماهواره، برای منطقه ظهران در شرق کشور ارسال و در آنجا چاپ میشود. روزنامه دیگری به نام الیوم در پنج هزار نسخه، در این شهر، چاپ میشود. روزنامه الجزیرة در شهر ریاض (با فروش روزانه 756 ، 89 نسخه) چاپ میشود. از جمله روزنامههای بینالمللی عربی در عربستان، الحیاة است که از 1367 ش/1988 فعالیت دوباره آن در لندن آغاز شده است (جعفری، ص 103). دیگر روزنامههای مهم عربستان، الریاض، المدینة، الندوة، و المسائیة اند. مجلات مهم این کشور نیز الدعوة، المجتمع، و اخبارالعالم الاسلامیاند (عظیمی، ص 37؛ فخری، ص 15) ] .[ یمن. از 1305 ش تا 1338 ش/ 1926ـ1959. پس از جنگ جهانی اول، جراید در یمن نضج گرفت. نشریه الایمان ــ که قائدبن محمد سریع در 1305 ش/ 1926 آن را منتشر میکرد سرآغاز انتشار مطبوعات یمن بود. در همین سال، در منطقه حضرموت در جنوب یمن، که تحت استعمار انگلیس بود، نشریه النهضةالحضرمیة منتشر گردید (طرّازی، ج 2، جزء 4، قسم 1، ص 94، 96). در دهههای 1300 و 1310 ش/ 1920 و 1930، هیچیک از منابع به وجود جراید در یمن اشارهای نکردهاند، ولی پس از پایان جنگ جهانی دوم، در 1325 ش/ 1946 انتشار مطبوعات یمن از سرگرفته شد. جوانان روشنفکر و اصلاح طلب یمن نشریهای به نام صوت الیمن در 1325 ش/ 1942 منتشر کردند. در مقالات این نشریه از اوضاع یمن و نظام حکومتی امام یحیی انتقاد میشد. در پی ترور امام یحیی، پادشاه یمن، در 1327 ش/ 1948 و دستگیری جوانان پیشرو، این نشریه تعطیل گردید. این جوانان، به سبب استبداد و ظلم حاکمان یمن، به قاهره رفتند و نشریهای به نام صوتالیمن را منتشر کردند که مورد حمایت ناصر بود (مروّه، ص 372). روزنامه سبأ در 1328 ش/ 1949 در عدن (مرکز یمن جنوبی که تحت اشغال انگلیس بود)، منتشر گردید که با سیاستهای انگلیس در یمن مخالف بود. در 1334 ش/ 1955 نشریه البعث در عدن، و در 1338 ش/ 1959 نشریه چپگرای الطلیعة، به سردبیری عبداللّه باذیب که از پیشگامان مارکسیستی یمن بود، منتشر میشد (همان، ص 372ـ373) ] .منابع: داود آقائی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی ، تهران 1368 ش؛ ابراهیم عبده، تطور الصحافه المصریة، قاهره 1945؛ سعید محمد جعفری، «رسانههای جمعی و تبلیغات بازرگانی در عربستان سعودی»، رسانه، سال 4، ش 4 (زمستان 1372)؛ عبدالرزاق حسنی، تاریخ الصحافة العراقیة، بغداد 1957؛ یوسف ق. خوری، الصحافة العربیة فی فلسطین: 1876ـ 1948، بیروت 1986؛ ابراهیم سعیدی، سوریه ، تهران: وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1374 ش؛ م. سمحان، الصحافة، قاهره 1358/1939؛ فیلیب دی طرّازی، تاریخ الصحافة العربیة، بیروت 1913ـ1933؛ رقیهالسادات عظیمی، عربستان سعودی، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1374 ش؛ محمد فخری، عربستان، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1372 ش؛ فاضل قاسمی، «گزارش اختصاصی اقبال از انتشار 300 روزنامه و مجله پس از سقوط صدام: عصر طلایی مطبوعات عراق»، اقبال، سال 1، ش80 ، 31 اردیبهشت 1384؛ قستاقی حلبی، تاریخ تکوین الصحف المصریة، اسکندریه [ بیتا. ]؛ فبمار، تاریخ نوین عراق، ترجمه محمد عباسپور، مشهد 1380 ش؛ ادیب مروّه، الصحافة العربیة: نشأتها و تطورها، بیروت 1961؛ اسامه مصری، [ بحثی در باره جراید سوریه ]، درArab press freedom watch ,2005]. Online]. Available: http://www.apfw.org/ indexarabic. asp? fname=report \ Arabic/ spa 1025. htm[28 June 2005];«مطبوعات لبنان»، رسانه، سال 2، ش 6 (تابستان 1370)؛ موسوعة السیاسة، چاپ عبدالوهاب کیالی، بیروت: المؤسسه العربیة للدراسات و النشر، 1979ـ1994، ذیل «الصحافة العربیة»؛ احمد نادری سمیرمی، لبنان، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1376 ش؛ الهلال، سال 1 (1892)، ص 9ـ16، سال 5 (1896)، ص 141 به بعد؛Annuaire du monde musulman3 , Paris 1929, 49-77; L'Egypte independante 1937 , Paris 1938, 369-456; Kamal Eldin Galal, Entstehung und Entwicklung der Tagespresse in Agypten , Frankfurt am Main 1939; M. Hartmann, The Arabic press of Egypt , London 1899; Margot, La presse arabe en 1927 , Casablanca 1928; The Middle East , passim; The Middle East and North Africa 2002, 48th ed. London: Europa Publications, 2002, s.v. "Palestinian autonomous areas"; J.D. Pearson, Index Islamicus 1906-1955 , Cambridge 1958, 343-346; RMM , passim; Washington - Serruys, L'arabe moderne etudie dans les journaux et les pieces officielles , Beirut 1897 (situation of the Arabic press at that date).ب) شمال افریقاالجزایر. هرچند ممکن است عجیب به نظر برسد، اما الجزایر (در حال حاضر این کشور مغرب عربی از نظر روزنامههای عربی از همه فقیرتر است)، نخستین کشوری بود که یک نشریه ادواری معمولی به نام المبشّر را از 1263 تا 11 آذر 1305/ 1847ـ3 دسامبر 1926 منتشر ساخت. المبشّر که در 23 شعبان 1247/ 27 ژانویه 1832 در الجزیره تأسیس شد، چاپ عربی نشریه رسمی ( دیدهبان ) بود (رجوع کنید به فیوری، ص 173ـ180؛ سرس ـ گال ، 1948). المبشّر علاوه بر اخبار رسمی، حاوی اخبار، بررسیهای تاریخی، باستانشناسی، پزشکی و غیره نیز بود [ (طرّازی، ج 4، قسم 2، ص 260؛ مروّه، ص 223)] . در آغاز قرن چهاردهم/ بیستم، مطبوعات مستقلی پا گرفتند. این مطبوعات را مسلمانان اداره میکردند، اما هدایت آنها در بسیاری موارد با اروپاییانی بود که مشتاق اطلاعرسانی و آموزش مردم عربزبان بودند. در این زمینه میتوان از الناصح (1316/ 1899)، الجزیره (1317/1900)، الاحیاء (1324/ 1906)، تِلِمْسان و کوکب افریقیة (الجزیره، 4 ربیعالا´خر 1325/ 17 مه 1907)، الجزایر (الجزیره 1326/ 1908)، الفاروق (الجزیره 1327/ 1909)، و الرشیدی نام برد. اما این نشریات عمر کوتاهی داشتند و پیش از 1332/ 1914 انتشار آنها متوقف شد.دوران بین دو جنگ جهانی، دومین دوره مهم در تاریخ مطبوعات مسلمانان در الجزایر بود. در این دوران از یک سو، مجموعهای روزنامه و نشریه پدید آمد که مسلمانان به زبان فرانسه منتشر میکردند، نظیر ( ندای بومیان ) ، ( ندای افتادگان ) (1302/ 1923) ( پیمان )، ( دفاع ) ، ( عدالت ) ، ( بیداری اسلام ) (بن 1301/ 1922) و غیره، که گاهی بیانکننده آرزوهای مردم و گرایشهای سیاسی مختلف، و نیز نشاندهنده یک مجموعه مطبوعات عربی با خصلت سیاسی مذهبی شاخص بودند. در سراسر این دوره، بین دو گروه فعالِ مخالف، مبارزه وجود داشت که موجب جدلهای لفظی پر هیجانی میشد: علمای اصلاحطلب [ که مخالف طریقتهای صوفیه و بدعتها بودند ]، در این زمینه به نشریه الشهاب (روزنامه و سپس ماهنامه؛ قسنطینه ، 1303ـ 1318 ش/ 1924ـ1939)، سپس الاصلاح (بسکره 1308ـ 1321 ش/ 1929ـ1942) و سرانجام البصائر (الجزیره، 5 دی 1314ـ 1335/ 27 دسامبر 1935 1956) متکی بودند؛ و جمعیت مرابطون که کلاً مقبول اتحاد فرانکو ـ مسلمان بود، از النجاح (سه هفتهنامه و سپس دو هفتهنامه؛ قسنطینه، 1298 ش 1335 ش/ 1919ـ1956) و البلاغ الجزائری (مُستَغانِم، 1306ـ1326 ش/ 1927ـ1947)، بهعنوان ترجمان خود، بهره میگرفتند. نشریه ( اباضیهای وادی میزاب ) (الجزیره، 1305ـ1317 ش/ 1926ـ 1938) نیز شایان ذکر است که یکی از ده نشریهای بود که در این دوره منتشر شد.[ پس از جنگ جهانی دوم، فعالیت جراید، به موازات تقویت جنبشهای استقلالطلبی، افزایش یافت و هر کدام از نشریات، ترجمان رسمی و تبلیغاتی احزاب و سازمانها شدند. مجله (مساوات ) به زبان فرانسه در 1323 ش/ 1944 ترجمان رسمی حرکه أحبابالبیان و الحریات (جنبش دوستداران بیانیه و آزادیها)، به رهبری فرحات عباس، بود. فرحات عباس همچنین در 1324 ش/ 1945 سازمانی به نام حزب الاتحاد الدیمقراطی لانصار البیان الجزائری (حزب اتحادیه دموکراتیک هواداران بیانیه الجزایر) تشکیل داد که ترجمان رسمی آن نشریهای به نام ( جمهوری الجزایری ) بود. این نشریه در فروردین 1325/ مارس 1946 تأسیس شد ( الاءعلام و مَهامّه أثناءالثورة، ص 356). مِصالیالحاج، یکی دیگر از رهبران ملیگرای الجزایر، نیز در 1324 ش/ 1945 سازمانی به نام حرکة انتصارالحریات الدیمقراطیة (جنبش پیروزی آزادیهای دموکراتیک) تشکیل داد که ماهنامه ( ملتالجزایر ) ترجمان رسمی آن به زبان فرانسه (1325ـ1327 ش/ 1946ـ 1948) بود. سایر نشریات وابسته به این حزب عبارت بودند از: هفتهنامه المغربالعربی، به زبان عربی در 1326 ش/1947؛ دوهفتهنامه المنار به عربی در 1330 ش/ 1951؛ و دوهفتهنامه ( الجزایر آزاد) در 1328 ش/1949 (همانجا).در 1324 ش/ 1945، فقط البلاغ الجزائری و البصائر (که در 16 فروردین 1335/ 5 آوریل 1956 ممنوعالانتشار شدند) و النجاح، که انتشارش از (اول شهریور/ اول سپتامبر همان سال متوقف شد)، باقی مانده بودند. ترجمان العلماءالمسلمین از 24 آذر 1328 تا 19 بهمن 1329/ 15 دسامبر 1949 ـ 8 فوریه 1951، همراه با ضمیمهای هفتگی به نام الشعلة در قسنطینه چاپ میشد و این در حالی است که جمعیت مرابطون از 14 آذر 1333 تا مرداد 1334/ 15 دسامبر 1954 ـ اوت 1955، ماهنامهای به نام الذکری' را در تِلِمْسان منتشر میکرد. با وجود این، در دوره سوم، میل و رغبت مسلمانان بهطور محسوس تغییر کرد و برخی روزنامههای ماهیتاً سیاسی نیز با ترس منتشر میشدند، از جمله روزنامه کمونیستی الجزائر الجدیدة، که از دی 1324 تا 22 شهریور 1334/ ژانویه 1946 ـ 14 سپتامبر 1955 منتشر میشد و صوتالجزائر که از 30 آبان 1332/ 21 نوامبر 1953، منتشر میشد و از 30 مرداد 1333 تا 14 آبان 1335/ 21 اوت 1954 ـ 5 نوامبر 1956، با نام صوتالشعب انتشار مییافت. انتشار همه این نشریات در 1339 ش/1960 متوقف شد یا مقامات انتشار آنها را ممنوع کردند. در این زمان، مردم برای کسب اطلاع، به مطبوعات کاملاً جاافتاده فرانسه زبان متکی بودند. علاوه بر این، باید توجه داشت که هیچ یک از روزنامههای عربزبان در الجزایر اعتبار چندانی نداشتند و نشریاتی که از آنها یاد شد، در بسیاری موارد بهطور نامنظم منتشر میگردیدند. همچنین باید یادآور شد که آنها را افراد غیرحرفهای، با منابع مالی بیثبات و نامطمئن و وسایل فنی ابتدایی، منتشر میکردند.[ در حال حاضر در الجزایر تمامی مسائل مربوط به رسانههای گروهی، از جمله مطبوعات، در تملک دولت بوده و هرگونه رویداد و اخبار، قبل از درج در نشریه، از طرف حاکمان بررسی و ارزیابی شده و سپس به آن مجوز چاپ داده میشود.در این کشور بیش از صد عنوان نشریه، عمدتاً به زبانهای عربی و فرانسه، چاپ و منتشر میشود. روزنامه الشعب، بهعنوان نشریه خبری ملی، از 1340 ش/ 1961 در شهر الجزیره به زبان عربی چاپ و منتشر شده است. الجمهوریة، به عنوان ترجمان جبهه آزادیبخش ملی الجزایر * ، در شهر وَهران از 1342 ش/1963 به زبان عربی انتشار مییابد. المجاهد نیز دیگر ترجمان جبهه آزادیبخش ملی است که در شهر الجزیره از 1344 ش/ 1965 به زبان فرانسه منتشر میشود. نشریه النصر نیز از 1342 ش/1963 به زبان عربی در شهر قسنطینه، منتشر میگردد (مجیدی سورکی، ص 35). دیگر نشریات الجزایر عبارتاند از: البدیل، به عربی و فرانسه؛ المساء، به عربی؛ ( آفاق )، به زبان فرانسه؛ الخبر، به عربی؛ الجزایرالیوم، به عربی. هفتهنامهها نیز بدینقرارند: ( الجزایر امروز ) که هفتهنامه دولتی است؛ الهدف، هفتهنامه ورزشی؛ هفتهنامه ( انقلاب افریقا )، با گرایش سوسیالیستی جبهه آزادیبخش ملی، به زبان فرانسه (اسعدی، ج 1، ص 196ـ197؛ مجیدی سورکی، ص 35ـ36)] .مغرب. یک) از 1235 تا 1379 (1338 ش)/ 1820ـ1959. در کشور مغرب، نخستین روزنامه در 17 رجب 1235/ اول مه 1820 در سَبتَه تأسیس شد. این روزنامه به زبان اسپانیایی بود و مطبوعات مغرب در طول قرن سیزدهم/ نوزدهم، بهویژه در طَنجه، به این زبان یا به زبان فرانسه گسترش یافتند. در 1306/ 1889، چند شماره از نشریه عربی المغرب را شخصی انگلیسی در طنجه منتشر کرد. در این شهر در اوایل قرن بیستم بسیاری از روزنامهنگاران اروپایی کوشیدند تا با چاپ نشریات خود به زبان عربی یا بخشی به عربی، با مردم مسلمان ارتباط برقرار کنند. بدینترتیب، با پیشگامی اروپاییها و همکاری روزنامهنگارانی از سوریه و لبنان، هفتهنامههای السعادة(1323/ 1905)، الصباح (1324/ 1906)، لسان المغرب (1325/ 1907)، ضمیمه عربی تلغراف الریف (1325/ 1907) و استقلال المغرب، چاپ عربی دوماهانه ( استقلال مغرب ) (1325/ 1907) در طنجه پدید آمدند. نخستین نشریه مسلمانان، الطاعون بود که ماهانه، به مسئولیت شریف الکتّانی، انتشار مییافت (تاریخ اولین انتشار: صفر 1326/ مارس 1908). در همان سال، دولت مغرب روزنامهای رسمی به نام الفجر را به سردبیری یک مسیحی سوری منتشر کرد که در 1327/ 1909 انتشار آن به فاس انتقال یافت. هفتهنامههای دیگری نیز در طنجه تأسیس شدند که معروفترین آنها الحقّ (1329/ 1911) و الترقی (1330/ 1912) بودند.پس از شروع تحتالحمایگی، السعادة به رباط منتقل شد و در آنجا نخست هر سه هفته و سپس روزانه انتشار یافت. این روزنامه نیمه رسمی ــ که به دقت ویرایش میشد، چاپ زیبایی داشت، و با تصاویر متعدد تزئین میشد و میکوشید تا خوانندگانش را با تحولات سیاسی ـ اجتماعی مغرب آشنا کند و در سراسر مغرب توزیع میشد نقش آموزشی و سیاسی انکارناپذیری ایفا کرد. در شهرهای دیگر، مطبوعات عربی تقریباً وجود نداشتند. الوداد فقط معدودی خواننده داشت. روزنامهای به نام الاخبار التلغرافیة در فاس شروع به انتشار کرد و هفتهنامهای به نام الاخبار المغربیة، بهصورت ضمیمه نشریه فرانسوی ( اخبار مغرب ) ، در دارالبیضاء (کازابلانکا) منتشر میشد. نشریه الجنوب در مغرب عمر کوتاهی داشت؛ اما، در شمال، در تِطّاوین (تِطْوان)، چند روزنامه سیاسی ( الاصلاح، الاتحاد، اظهارالحقّ ) با توفیق روبهرو شدند.دستیابی مغرب به استقلال (1335 ش/ 1956) با از سرگیری انتشار مطبوعات عربی در کشور همراه بود، هرچند روزنامههای فرانسهزبان نیز موقتاً این اختیار را یافتند که به انتشار خود ادامه دهند. [ وزارت اوقاف، ماهنامه دعوةالحق را در 1336 ش/ 1957 با موضوع مباحث دینی و فرهنگی و فکری در رباط چاپ و منتشر کرد که تا 1381 ش/ 2002 ادامه داشت ]. پس از استقلال، سه روزنامه پدیدار شد: روزنامه غیررسمی العهد الجدید (در شهر رباط) که از 10 شهریور 1339/ اول سپتامبر 1960 ضمیمهای به نام الفجر داشت، العَلَم (در رباط) و التحریر (در دارالبیضاء) که، هر دو، ترجمان حزب استقلال بودند. کل شمارگان این سه روزنامه کمتر از 000 ، 25 نسخه بود. اتحادیه ملی نیروهای خلقی (الاتحاد الوطنی لِلْقُوی الشعبیة)، که گاه هفتهنامهای به نام ( دموکراسی ) به زبان فرانسه منتشر میکرده، به دوهفتهنامهای بهنام الرأی العام وابسته است. اتحادیه کارگری مغرب (الاتحاد المغربی للشغل) و اتحادیه بازرگانی، صنعت و صنایعدستی مغرب، بهترتیب، دارای هفتهنامههایی بهنامهای طلیعه و الاتحاد در دارالبیضاء هستند. در 1338 ش/ 1959، چهار هفتهنامه سیاسی دیگر نیز انتشار یافت: الایام (وابسته به حزب استقلال در دارالبیضاء)، المغرب العربی (وابسته به جنبش مردمی مغرب در رباط)، النضال (وابسته به لیبرالهای مستقل در رباط) و حیاةالشعب (وابسته به کمونیستها). همچنین باید از ماهنامه نقد و بررسی ادبی به نام رسالهالادیب نیز یاد کرد.[ دو) از 1338 ش تا 1381 ش/ 1959ـ2002. در حال حاضر (1381 ش/2002)، جراید در این کشور بر اساس قانون مطبوعات 24 آبان 1337/ 15 نوامبر 1958 اداره میشوند. در سالهای اخیر، جراید، چه از لحاظ تجهیزات و چه از لحاظ محتوا، رشد بسیاری کردهاند. از طرف دیگر، روزنامههای معتبر جهانی، مانند لوموند، الحیاة، و الشرق الاوسط، در مغرب توزیع میشده است. همچنین اتحادیه ملی مطبوعات مغرب در 1342 ش/ 1963 تأسیس شده است که حمایت از منافع جراید و روزنامهنگاران را برعهده دارد. در مجموع، 644 عنوان نشریه در مغرب چاپ و منتشر میشود که 430 عنوان آن عربی، 199 عنوان فرانسه، هشت عنوان بربری (تمزغت) ، شش عنوان انگلیسی و یک عنوان اسپانیایی است. شمارگان نوزده روزنامه ملی، بین 500 ، 8 تا 000 ، 170 نسخه و میانگین شمارگان آنها برابر 000 ، 35 است (مختاری امین، ص 56).برخی از مهمترین روزنامههای مغرب عبارتاند از: ( بامداد )، به زبان فرانسه؛ الصحراءالمغربیة، به عربی؛ ( نظر ) ، به فرانسه؛ و العَلَم، به عربی، که ترجمان حزب استقلال است؛ ( آزادی ) ، به فرانسه؛ الاتحاد الاشتراکی به عربی، که ترجمان حزب اتحاد سوسیالیست نیروهای مردمی است؛ الاحداث المغربیة، به عربی، سوسیالیست چپگرا؛ الانباء، به عربی، دولتی راستگرا؛ و بیان الیوم، به عربی، که ترجمان حزب سوسیالیسم پیشروست (همان، ص 59) ] .تونس. یک) از 1278 تا 1380 (1339 ش)/ 1861ـ 1960. دو جنگ جهانی، بر گسترش مطبوعات تأثیر گذاشت و این امکان را فراهم کرد که بتوان در تونس ــ که در آن مطبوعات عربی به بیشترین پیشرفت خود دست یافتند سه دوره را از یکدیگر تفکیک کرد؛ اما، در کل، پایان تحتالحمایگی فرانسه و آغاز استقلال کشور (1334 ش/ 1955) دو دوره کاملاً متمایز را مشخص میسازد.[ در 1277/ 1860، تونس صاحب یک روزنامه رسمی به نام الرائد التونسی شد، که اولین نشریه عربی تونس بود و صادق پاشا، حاکم تونس، آن را تأسیس کرد. در 1298/1881 نیز نشریه نتائجالاخبار و نشریهالحاضرة منتشر گردید (مروّه، ص 222) ] و از 1308/1890 خبرنامه روزانهای به نام الزُهرة چاپ شد، که انتشار آن بیش از شصت سال دوام آورد. روزنامه دیگری به نام الرُشدیه نیز از 1322 تا 1328/ 1904ـ1910 منتشر شد. [ در 1313/ 1895 عبدالعزیز ثعالبی نشریه اصلاحطلب سبیلالرشاد را منتشر کرد، اما فرانسویان او را دستگیر و تبعید کردند (همانجا) ]. روزنامه دیگری به نام النهضة در 1302 ش/1923 تأسیس شد. به این نشریات، مجموعهای نشریات ادواری با مضمون سیاسی، مذهبی، تجاری و غیره، با عمر کوتاه، اضافه شدند. از جمله هفتهنامهها، هفتهنامه غیررسمی الحاضرة بود که از 1306 تا 1328/ 1888ـ1910 منتشر شد. نشریات لیبرالی الزمان (1309 ش/1930)، الصواب پاناسلامیست (1322ـ 1329 و 1338/1904ـ1911 و 1920) و لسانالشعب (1299ـ 1316 ش/ 1920ـ1937) با گرایشهای حزب دستور قدیم نیز منتشر میشدند. در دوران بین دو جنگ چند هفتهنامه در سایر شهرهای تونس ظاهر شدند. این نشریات ــ که مضمون سیاسی مشخصتری داشتند بین حزب دستور قدیم ( العصر الجدید، صَفاقُس 1298ـ1304 ش/ 1919ـ1925، 1315 ش/ 1936؛ الدفاع ، قیروان 1316 ش/ 1937)، و بهویژه گرایشهای حزب دستور جدید (در صفاقس، صَدی'الاُمّة، 1315ـ 1316ش/ 1936ـ1937، الانیس، 1316ش/ 1937، الانشراح ، 1316ش/ 1937، الکشکول ، 1316 ش/ 1937؛ در سوسه، فتی'الساحل ، 1316ـ 1315 ش/ 7ـ1936) تقسیم میشدند.در 1316 ش/ 1937، زاوادووسکی 161 عنوان نشریه گردآوری کرد و نمودار بسیار شگرفی را به تصویر کشید: از 1278 تا 1321/ 1861ـ1903، تعداد نشریات عربی بین یک تا شش بوده است. این رقم در 1325/ 1907، و پس از کاهش تدابیر امنیتی در 13 شوال 1321/ 2 ژانویه 1904، به 23 رسید و در جنگ اول جهانی به چهار کاهش یافت و در 1300 ش/ 1921 بالغ بر 32 عنوان شد. این تعداد مجدداً در 1306ـ1307 ش/ 1928ـ 1929، و در پی تدابیری که برای جلوگیری از بروز جرائم جنایی و سیاسی اتخاذ شد، به یازده نشریه کاهش یافت و سرانجام در 1315 ش/ 1937 به 51 عنوان رسید. همین مؤلف نشان میدهد که سیزده نشریه ادواری را تونسیها به زبان فرانسه منتشر میکردند. 73 عنوان نشریه یهودی ـ عربی نیز به زبان عربی، اما با الفبای عبری، منتشر میشد که قدیمترین آنها المبشّر بود که در 1301ـ1302 ش/ 1884ـ1885 انتشار یافت. این مطبوعات یهودی، که تا جنگ جهانی اول رشد و توسعه یافتند، پس از جنگ و به طور مستمر تا 1315 ش/ 1937، به شدت کاهش یافتند. در این سال تنها سه نشریه بیارزش یهودی در تونس و سوسه منتشر میشد.مطبوعاتِ عربی پایتخت، نقش مهمی در سالهای نزدیک به استقلال کشور ایفا کردند. این مطبوعات ــ که روزنامهنگاران حرفهای آنها را اداره میکردند و سردبیری آنها نیز تا حدی بر عهده آنها بود منادی ملیگرایی شدند. این نشریات میکوشیدند تا فکر استقلال را در میان مردم رواج دهند و بر ضد فرانسویان در شهرکها و دهکدهها تبلیغ کنند. هدف آنها تحقق یافت؛ اما، در هنگام تحقق، برخی از مهمترین نشریات به جبهه مخالف پیوستند و کوشیدند تا از دولت جلو بیفتند. انتشار آنها سرانجام، بهاجبار، متوقف شد، بهگونهای که از میان نشریات مذکور، فقط چند تا به کار خود ادامه دادند: العمل ، که دوهفتهنامهای بود که در 11 خرداد 1313/ اول ژوئن 1934 حبیب بورقیبه * ، که بعدها رئیسجمهور شد، آن را انتشار داد و در این زمان به روزنامه تبدیل شد، و هفتهنامه کمونیست الطلیعة که در 1316 ش/ 1937 تأسیس شده بود. یک روزنامه جدید به نام الصباح در 1330 ش/ 1951 منتشر شد، در حالی که هفتهنامه الارادة، ترجمان حزب دستور قدیم، از 1313 ش/ 1934 جای خود را به الاستقلال داد. معدودی نشریه ادواری ملیگرای دیگر، نظیر العَلَم ، النداء و الجمهوری، نیز کمابیش بهطور منظم منتشر میشوند. سرانجام باید از یک ماهنامه نقد و بررسی فرهنگی به نام الفکر یاد کرد که از 8 مهر 1334/ اول اکتبر 1955 انتشار یافته است. تا 1339 ش/1960 سه روزنامه فرانسهزبان، که قدیمترین آنها ( پیام تونس ) است، و همچنین یک روزنامه به زبان ایتالیایی در تونس منتشر شد. هفتهنامه سیاسی ( رویداد ) (اکنون ( رویداد افریقا ) ) نیز، که در خارج از تونس شهرت دارد، شایان ذکر است.[ دو) از 1339ش تا 1373ش/ 1960ـ1994. امروزه جراید، با افکار و عقاید گوناگون، بازگو کننده آرای احزاب و گروههای سیاسیاند و مردم از این طریق از اوضاع و احوال کشور باخبر میشوند. یکی از ویژگیهای جراید در این کشور، تنوع آنها در حوزههای مختلف (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و فرهنگی) است که عامل مهمی در رشد و ترقی فکری جامعه بوده است (امیرشاهی، 1373ش، ص36). در تونس جراید مختلفی بهصورت روزانه، هفتگی و ماهانه، به عربی و فرانسه، چاپ میشوند. برخی از مهمترین روزنامههای این کشور عبارتاند از: الصحافة، که مطالب متنوعی از مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی را منتشر میکند و از حمایت دولت برخوردار است؛ الصباح ، که روزنامه خبری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است؛ الحریة، که وابسته به حزبالتجمع الدستوری است؛ الشروق، که همه روزه، به جز ایام تعطیل، در مرکز دارالانوار چاپ میشود؛ روزنامه فرانسوی ( تجدید حیات )، که ترجمان حزب حاکم است؛ روزنامه ( مطبوعات ) که ترجمه فرانسوی روزنامه الصحافة است؛ و روزنامه لومَتَن که ترجمه فرانسوی روزنامه الصباح است (همان، ص 33ـ34).هفتهنامههای این کشور نیز عبارتاند از: الایام، که به مسائل سیاسی، اجتماعی و مسائل دیگری از قبیل موسیقی و ورزش، میپردازد؛ الانوار؛ الاخبار؛ الاعلان؛ الحدث؛ صباحالخیر، که در آن علاوه بر اخبار هفته، مسائل علمی، پزشکی و حوادث نیز درج میگردد؛ الهدی، که بیشتر به مسائل اجتماعی و اخبار و حوادث منطقه و تونس میپردازد؛ و ( هفتهنامه تونس ) به زبان فرانسه، که به مسائل سیاسی ـ اجتماعی میپردازد (همانجا) ].منابع: مرتضی اسعدی، جهان اسلام، تهران 1366ـ1369 ش؛ الاءعلام و مهامّه أثناءالثورة: دراسات و بحوث الملتقی الوطنی الاول حول الإعلام و الإعلام المضاد، [الجزائر]: المرکز الوطنی للدراسات و البحث فیالحرکة الوطنیة و ثوره أول نوفمبر 1954، [ بیتا. ]؛ ذوالفقار امیرشاهی، تونس ، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1373 ش؛ فیلیب دی طرّازی، تاریخ الصحافة العربیة، بیروت 1913ـ 1933؛ علی مجیدی سورکی، الجزایر، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1375 ش؛ مرتضی مختاری امین، مراکش، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1378 ش؛ احمد توفیق مدنی، کتاب الجزائر، ص 367ـ372؛ ادیب مروّه، الصحافة العربیة: نشأتها و تطورها ، بیروت 1961؛A. Canal, La litterature et la presse tunisienne de l'occupation , a 1900, Paris 1924, 133-204; E. Demenghem, in Sciences et Voyages , XXV/4, 1934 ; H. Fiori, "Le Moniteur algerien - note bibliographique", RAfr ., LXXXII (1938); A. van Leeuwen, "Index des publications periodiques parus en Tunisie (1874-1954)", IBLA , XVIII (1955), 153-167; L. Massignon, Annuaire du Monde musulman3 , Paris 1929, 49-77, passim; L. Mercier, "La presse musulmane au Maroc", RMM , vol.4, no.3, (Mar. 1908), 619-630; J.-L. Miege, "Journaux et journalistes a Tanger au XIX e siecle", Hesperis, 41(1954), 191-228; H. Peres, "Le mouvement reformiste en Algerie et l'influence de l'Orient, d'apres la presse arabe d'Algerie", in Entretiens sur levolution des pays de civilisation arabe , Paris 1936, 49-59; RMM , I-LXII , passim; G. Sers-Gal, in Documents algeriens , Dec. 1948; Vassel, La litterature populaire des Israelites tunisiens , 1905-1907; G. Zawadowski, "Index de la presse indigene de Tunisie", REI , II (1937), 357-386.لیبی. یک) از 1288 تا 1389 (1348 ش)/ 1871ـ1969. در 1288/ 1871، انتشار نخستین روزنامه عربی ـ ترکی، به نام طرابلس الغرب، در طرابلس آغاز شد [ (قس موسوعةالسیاسة، ج 3، ص 612، که سال 1283/1866 را آغاز انتشار این روزنامه میداند) ]. این نشریه که رسمی بود، هنوز هم به زبان عربی منتشر میشود و نشریه اطلاعرسانی حکومت فدرال است. هفتهنامه الترقی ، که علمی و سیاسی است، نیز از 1315/ 1897 در لیبی منتشر میشود. [ نشریه ایطالیاالجدیدة، نخستین نشریه لیبی در دوران استعمار ایتالیا به شمار میآمد (همانجا؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، قسم 2، ص 246) ]. در دوران سلطه ایتالیا بر لیبی، روزنامههای دیگری نیز منتشر میشدند، اما اهمیت چندانی نداشتند. از هنگام استقلال لیبی، روزنامههای گوناگونی در آنجا منتشر شده است که بهویژه میتوان از نشریات ادواری الرائد و الطلیعه (ترجمان اتحادیه کارگران فدرال) نام برد.[ دو) از 1348 ش تا 1377 ش/ 1969ـ 1998. اولین روزنامهای که پس از انقلاب لیبی چاپ و منتشر شد، الثورة بود که انتشارش در 30 دی 1347/ 20 ژانویه 1969 آغاز، و در 20 دی 1349/ 10 ژانویه 1971 متوقف گردید. در واقع، این روزنامه به جای دو روزنامه دیگر، الامه و العلم ــ که اداره مطبوعات در دوره حاکمیت ملک ادریس سنوسی آنها را چاپ میکرد انتشار یافته بود. در آبان 1348/ نوامبر 1969، معمّر قذافی خواستار اصلاحات محتوایی برخی از جراید شد و در 23 شهریور 1351/ 14 سپتامبر 1972 مؤسسه عمومی مطبوعات تأسیس گردید و آزادی بیان تنها در چارچوب مصلحت مردم و مبانی ایدئولوژی انقلاب به رسمیت شناخته شد (امیرشاهی، ص 34). در 1377 ش/ 1998، برخی از مهمترین روزنامههای لیبی عبارت بودند از: الشمس ، وابسته به مؤسسه مطبوعاتی لیبی؛ الفجرالجدید، وابسته به بنگاه خبررسانی جماهیری؛ الجماهیریة، وابسته به کمیته عربی انقلابی؛ و الزحف الاخضر، متعلق به کمیتههای انقلابی. هفتهنامههای مهم لیبی نیز عبارتاند از: الاعلان، وابسته به مؤسسه نشر و توزیع جماهیریة؛ الدعوة الاسلامیة، ترجمان جمعیت جهانی دعوت اسلامی؛ و المنتِجون، ترجمان اتحادیه عمومی کارگران. برخی از مجلات ماهانه این کشور عبارتاند از: جماهیریة الریاضة، الثقافة العربیة، البیت، الامل، وابسته به کمیته عمومی مردمی و اطلاعات و فرهنگ. فصلنامههای معروف آن نیز عبارتاند از: البحوث اعلامیة، وابسته به مرکز تحقیقات اطلاعاتی و فرهنگی؛ تراث الشعب، و المَسْرح و الخیالة، متعلق به کمیته عمومی مردمی و اطلاعات و فرهنگ؛ مستقبل العالم الاسلامی، وابسته به مرکز تحقیقات جهان اسلام (مؤسسه بحوث العالم الاسلامی) در لیبی (همان، ص 34ـ36) ] .منابع: ذوالفقار امیرشاهی، لیبی، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1377 ش؛ فیلیب دی طرّازی، تاریخ الصحافة العربیة، بیروت 1913ـ1933؛ موسوعةالسیاسة، چاپ عبدالوهاب کیالی، بیروت: المؤسسة العربیة للدراسات و النشر، 1979ـ1994، ذیل «الصحافة العربیة».ج) جراید مهاجر. مهاجرت از جهان عرب به دلایل و انگیزههای گوناگون صورت گرفته، که از مهمترین آنها سیاحت و شناخت جهان نو (رجوع کنید به صیدح، ص 2)، استبداد، منازعات عشیرهای و طایفهای، و فقر و بحران اقتصادی (رجوع کنید بهتادرس، ص 178) بوده است. از سوی دیگر، در پی تحولات سیاسی و فکری در جهان عرب در قرن سیزدهم/ نوزدهم، تعدادی از آزادیخواهان تحت فشار استبداد دولت عثمانی، به منظور فعالیت برای کسب استقلال کشورشان، به اروپا و امریکا مهاجرت کردند و در آنجا برای نشر عقاید و آرای خود اقدام به تأسیس مطبوعات کردند. در این میان، نقش لبنانیها و سوریها در شکوفایی جراید و ادبیات مهاجر (ادب المَهْجَر) چشمگیر بوده است (مروّه، ص 229). بعد از اضمحلال دولت عثمانی (1301 ش/1922) و مستقل شدن دولتهای عربی، زمینههای وسیعی برای بازگشت روزنامهنگاران به کشورهایشان فراهم شد. بهتدریج، با از بین رفتن نسل اول مهاجران، نسلهای بعد در فرهنگ کشورهایی که به آنها هجرت کرده بودند، مستحیل شدند، به گونهای که دیگر قادر به خواندن خط عربی نبودند و در نتیجه بهتدریج از خوانندگان جراید مهاجر کاسته شد و بازار مطبوعات خارج از کشور از رونق افتاد. در برخی از کشورها، مانند برزیل و آرژانتین، قوانینی وضع شد که طبق آن، فقط روزنامههای اسپانیایی، پرتغالی و انگلیسیزبان اجازه انتشار داشتند و این امر بازگشت روزنامهنگاران را به وطن تشدید نمود و سبب افول جراید مهاجر گردید (رجوع کنید به همان، ص 408ـ409).به گفته تاریخنگارانِ مطبوعات عربزبان (رجوع کنید به طَرّازی، ج 2، جزء 4، ص 358ـ363؛ مروّه، ص230ـ232)، جراید عربزبان که در دوره عثمانی در استانبول چاپ و منتشر میشدند، جراید مهاجر بهشمار میآیند. دولت عثمانی از لحاظ سیاسی و مذهبی تا اوایل قرن چهاردهم در جهان عرب نفوذ داشت و مردم شامات و عراق و حجاز در دستگاه خلافت نمایندگانی داشتند. وجود چاپخانهها در استانبول، پایتخت عثمانی، از عوامل مهم جذب روشنفکران عرب بود. رِزْقاللّه حَسّون (متوفی 1297)، ادیب و روزنامهنگار ارمنی اهل سوریه، در 1271 اولین روزنامه عربی را به نام مرآةالاحوال در استانبول چاپ کرد (همان، ص 161، 230؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 358). پس از او، اسکندر شَلْهوب روزنامه السلطنة را در 1274 در استانبول منتشر و سپس آن را به قاهره منتقل کرد. احمد فارِس شدیاق *، ادیب و روزنامهنگار لبنانی، روزنامه الجوائب را در 1277 تأسیس نمود که حدود 23 سال منتشر میشد (مروّه، همانجا؛ طرّازی، ج 1، جزء 1، ص 97). اولین شماره روزنامه السلام ، که جبرائیل دلّال (متوفی 1316) مؤسس آن بود، در 2 رجب 1296 منتشر شد. صالح صائغی این روزنامه را در 1302 منتشر کرد. در 1300، مجله مدرسةالفنون را حمید وَهْبی، و روزنامه الاعتدال را به زبان عربی و ترکی احمد قدری منتشر نمود. اغلب روزنامههای عربی که تا اوایل قرن چهاردهم در استانبول منتشر میشدند، صفحاتی به ترکی نیز داشتند. روزنامه الانسان را حسن حسنی طُویرانی * در 1303، و روزنامه الحقائق را ابراهیم ادهم در 1305 تأسیس کردند (مروّه، همانجا؛ طرّازی، ج 1، جزء 2، ص 311). روزنامه البیان که ادیب لبنانی، محمد مخزومی، آن را در 1310 تأسیس نمود، بر اثر اختناق و تشدید ممیزی، در دوران حاکمیت سلطان عبدالحمید دوم (حک : 1293ـ 1327) تعطیل شد. محمدطاهر بیگ در 1312 روزنامه معلومات را منتشر کرد. این روزنامه قدیمترین نشریه عربی مصور در استانبول بود که در آن به سه زبان عربی، فارسی و ترکی مقالاتی منتشر میشد (مروّه، ص230ـ231؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص360). لویس صابونجی (متوفی 1310 ش)، ادیب و روشنفکر اهل دیار بکر، که نشان شیر و خورشید را از دست ناصرالدین شاه دریافت کرده بود، در 1317 روزنامه سیاحتی (گردشگری من) را به عربی تأسیس کرد و محمد زکی روزنامه الکوکبالعثمانی را در 1318 منتشر نمود (مروّه، ص 231؛ طرّازی، ج 1، جزء 2، ص 78).در اوایل سده چهاردهم، روزنامهنگاران و نویسندگان عرب، همزمان با رشد ملیگرایی عرب، مقالات سیاسی صریحی مینوشتند و خواستهای ملی خود را بیان میکردند. شیخعبدالحمید زهراوی * (اعدام در سوریه، 1334) در 1321 روزنامه المنیر را در استانبول منتشر کرد. این روزنامه مخفیانه چاپ میشد و ترکان جوان را برضد استبداد عثمانی تحریک میکرد. وی روزنامههای دیگری نیز در استانبول تأسیس کرد.انقلاب مشروطیت در دولت عثمانی در 1326، زمینه را برای رشد جراید و آگاهیهای سیاسی و اجتماعی فراهم آورد. در همین سال، نُه روزنامه عربی در استانبول تأسیس شد: القِسْطاس، طاووس، الاُوفُوروک، شمسالعدالة، الدستور، کلمةالحق،العدل، بُروتْسْتو، و المساواة. روزنامه المساواة را ادیب و روزنامهنگار لبنانی، محمد مخزومی، تأسیس کرد. او با سید جمالالدین اسدآبادی (متوفی 1315) مناسبات خوبی داشت و خاطرات سید جمالالدین را گردآوری و چاپ نمود. مخزومی در 1305 نیز در مصر با همکاری دایی خود، عبدالرحمان حوت، مجله الریاض المصریة و در حدود 1311 روزنامه البیان را در استانبول منتشر کرده بود (مروّه، همانجا؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص360، پانویس3). در 1327، شفیق المؤید، ادیب و آزادیخواه سوری، روزنامه الاخاءالعثمانی را تأسیس نمود. وی به سبب داشتن فعالیتهای سیاسی و ملی دستگیر و در 1334 در دمشق اعدام شد (مروّه، همانجا).از 1327 تا 1330، این جراید عربی در استانبول منتشر میشدند: روزنامه شمسالحقائق در 1327/1909؛ روزنامه العرب در 1327/1909، که برضد اعراب و دین اسلام مقالات توهینآمیزی مینوشت و صاحب امتیاز آن محمد عبیداللّه بود؛ روزنامه دارالخلافة در 1328/1910 که تا آستانه جنگ جهانی اول (1914ـ 1918) منتشر میشد و صاحب امتیاز آن،عبدالوهاب عبدالصمد، در 1334/ 1916 دستگیر شد؛ روزنامههای الانتقاد از عبدالرزاق بغدادی، و الحضارة از عبدالحمید زهراوی در 1328/1910؛ روزنامههای الفردوس از محمد مَقْحفی، و المدینة از عبدالحمید زهراوی، هر دو در 1329/ 1911؛ روزنامههای شرکةالاخبارالصحافیة از ابراهیم سلیم نجار، الادارة از عبدالحمید زهراوی ، الحقیعْلُو از ج. وَهْبَه، و الهلالالعثمانی از عبدالعزیز جاویش،همگی در 1330/ 1912؛ و مجلات سفینةالاسلام از محمدصفا، و مناظر الحرب از عبداللّه اسعد، هر دو در 1330/ 1912. روزنامه الهلال العثمانی، که مؤسس آن شیخ عبدالعزیز جاویش بود، آخرین نشریه عربی مدافع دولت عثمانی بود (همان، ص 232؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 362).در آستانه جنگ جهانی اول، این مجلات در استانبول منتشر میشدند: لسانالعرب در 1331/1913 به صاحب امتیازی احمد عزت اعظمی، که نقش مهمی در ترویج افکار ملی و قومی عرب داشت (بطی، ص 56)؛ المدارس ، که محمد نوراللّه آن را در 1331/1913 تأسیس کرد؛ المُنتدی' الادبی از عزت اعظمی و مجله جهان اسلام (ترجمان جمعیت خیریه اسلامیه)، که هر دو در 1332/1914 تأسیس شدند؛ و العالم الاسلامی، که شیخعبدالعزیز جاویش در 1334/1916 آن را تأسیس کرد (مروّه، همانجا؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 394).آلمان. دولت آلمان، برای تبیین و تبلیغ سیاستهای منطقهای و جهانی خود، در دوران جنگ جهانی اول نشریهای به زبان عربی به نام الجهاد تأسیس کرد که اولین شماره آن در 18 ربیعالا´خر 1333/ 5 مارس 1915 در شهر برلین منتشر شد. همچنین نشریهای به نام مرآةالدنیا در همین سال به دوازده زبان، از جمله عربی، در شهر هامبورگ منتشر میشد (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 368، پانویس 1؛ مروّه، ص 425). شکیب ارسلان * (متوفی 1324 ش / 1946)، از پیشگامان نهضت آزادیخواهی عرب، در 1300 ش/1921 در شهر برلین روزنامه لواءالاسلام را تأسیس نمود. در همین سال، عبدالرحمان سیف نشریه حریة الشرق را در برلین منتشر کرد. محمد صبحی ابوغنیمه مجله سیاسی الحمامة را در 1302 ش/1923 در شهر برلین تأسیس نمود. در همین سال، مجلهای اقتصادی ـ بازرگانی به نام مجله صنائع آلمان و الشرق در شهر برلین تأسیس شد (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 368،400). مورخان عرب در باره مطبوعات عربی منتشر شده در آلمان در دوران جنگ جهانی دوم (1939ـ 1945)، سخنی به میان نیاوردهاند. در 1325 ش/1947، پس از پایان جنگ، حمدی خیاط مجله اقتصادی اقتصادیاتالشرق را در شهر کُلن تأسیس کرد. خیاط در 1335 ش/1957 نشریه سیاسی بریدالشرق را منتشر کرد. در 1336 ش/1958، اداره مطبوعات و تبلیغات دولت آلمان نیز هفتهنامهای خبری به نام الرسالة را به عربی منتشر نمود (مروّه، ص 425ـ426).ایتالیا. الخلافة اولین نشریه عربی بود که ابراهیم مُوَیلِحی * (متوفی 1324/1906)، از ادبا و پیشگامان روزنامهنگاری در مصر، آن را در 1296/1879 در شهر ناپل ایتالیا منتشر کرد (همان، ص 232؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص370). مویلحی همسو با سیاستهای اسماعیل، خدیو مصر (حک :1280ـ1296/ 1863ـ 1879)، فعالیت میکرد. سلطان عبدالحمید دوم، تحت تأثیر فشارهای اروپا، خدیو اسماعیل را در 1296/1879 برکنار نمود و از همان زمان، مویلحی مقالاتی برضد دولت عثمانی و سلطان عبدالحمید نوشت. وی خلافت ترکان را غیرمشروع میدانست و معتقد بود خلافت مسلمانان شرعاً از آنِ عرب است. سلطان عبدالحمید برای تعطیل کردن این نشریه تلاش بسیار نمود، از جمله به سفیر خود در پاریس دستور داد تا از نشر آن جلوگیری نماید. سفیر عثمانی، با مشورت لویس صابونجی، توانست با تطمیع مویلحی این نشریه را پس از انتشار دو شماره تعطیل کند (طرّازی، ج 1، جزء 2، ص 264؛ مروّه، همانجا). در 1297/1880، ادیب و روزنامهنگار لبنانی، یوسف باخوس (متوفی 1299/ 1882)، که در خدمت وزارت خارجه ایتالیا بود، نشریه المستقل را در شهر کالیاری (مرکز جزیره ساردنی) منتشر کرد. این نشریه از سیاستهای استعماری ایتالیا حمایت و از سیاست فرانسه در تونس انتقاد میکرد. این نشریه با سفر باخوس به پاریس، در 1298/1881 تعطیل شد (مروّه، ص 233؛ طرّازی، ج 1، جزء 2، ص 265). مویلحی، با هدف دفاع از منافع خدیو اسماعیل، بار دیگر در 1300/1883 در شهر لیوورنو ایتالیا نشریهای به نام الانباء منتشر نمود و به انتقاد از دولت عثمانی و سلطان عبدالحمید دوم ادامه داد (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص370). در 1326/ 1908، عبدالحمید زکی، ادیب و روزنامهنگار مصری، نشریهای به نام السیاسةالمصورة منتشر کرد که پس از اندکی تعطیل شد (مروّه، همانجا).فرانسه. در قرن سیزدهم/ نوزدهم، برخی جوانان عرب برای تحصیل به دانشگاهها و مراکز علمی فرانسه رفتند. در این میان، برخی شخصیتهای سیاسی و فرهنگی نیز با انگیزههای متفاوت به آن دیار مهاجرت نمودند و در پی آن جراید عربی در فرانسه، همزمان با نشریات مصر و شامات، تأسیس شدند. برجیس باریس اولین روزنامه عربی بود که رشید دَحْداح (متوفی 1306/ 1889) در 1274/1858 در شهر پاریس تأسیس کرد. در همین سال، منصور کارلتّی ، خاورشناس فرانسوی که اسلام آورد، نشریه عطارد را در شهر مارسی منتشر نمود (همانجا). پس از مدتی، دحداح در 1283/1867 نشریه دیگری را به نام المشتری انتشار داد. جبرائیل دلاّل، خبرنگار روزنامههای الجوائب، الجنان، الاهرام و مرآةالاحوال ، نیز در 1294/1877 نشریه الصَّدی' را در پاریس تأسیس کرد (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 372).یعقوب صَنُّوع * (متوفی 1330/1912)، روزنامهنگار یهودی مصری و منتقد سیاستهای خدیوهای مصر و سلاطین عثمانی، بهسبب مقالات سیاسی طنز و هجو آمیزش، پدر مطبوعات فکاهی جهان عرب شناخته شد. صنّوع در پاریس چند روزنامه دایر کرد که ورود آنها به مصر و کشورهای عربی ممنوع بود. وی در 1294/1877 روزنامه ابونظّارة را منتشر کرد. برخی دیگر از روزنامههایی که او تأسیس کرد، عبارتاند از: النظّارات المصریة در 1296/1879، ابوصفّارة در 1297/ 1880، الحاوی در 1298/1881، الوطنیالمصری در 1300/ 1883، الثرثارةالمصریة در 1303/1886، التودد در 1303/ 1886، و المنصف در 1315/1898. در اواخر قرن سیزدهم/ نوزدهم، پاریس پناهگاه مخالفان و منتقدان استبداد عثمانی و طرفداران احیای اسلام و هواداران استقلال جهان عرب بود. ادیب اسحاق (متوفی 1309/ 1892) ــ ادیب و روزنامهنگار لبنانی، مؤسس نشریه التجارة در اسکندریه و یکی از اعضای هیئت تحریریه روزنامههای ثمراتالفنون، التقدم و المصباح (هر سه چاپ بیروت) در 1296/1879، در پاریس روزنامه مصرالقاهرة را بر ضد استبداد عثمانی تأسیس نمود (مروّه، ص 234؛ طرّازی، همانجا). در 1297/1880، میخائیل عورا (متوفی 1324/ 1906) روزنامه الحقوق را در پاریس منتشر کرد. ابراهیم مویلحی نیز پس از ترک ایتالیا به فرانسه رفت و روزنامه الاتحاد را در 1297/1880 و روزنامه الرجاء را در 1298/1881 تأسیس کرد و به انتقاد از دولت عثمانی و استبداد سلطان عبدالحمید ادامه داد. عبداللّه مَرّاش (متوفی 1317/1900)، یکی از ادبای سرشناس سوریه، در 1300/ 1883 روزنامه کوکبالشرق را تأسیس کرد. وی سردبیر مطبوعات معروفی همچون مرآةالاحوال (چاپ لندن)، مصر القاهره، الحقوق و کوکبالشرق (هر سه چاپ پاریس) بود. سیدجمالالدین اسدآبادی و محمد عبده (متوفی 1322/ 1905)، در پی فشارهای دولت مصر و عثمانی، به فرانسه مهاجرت کردند و در 1301/1884 در پاریس روزنامه عروةالوثقی * را تأسیس نمودند. عروةالوثقی مهمترین و مؤثرترین روزنامه جهان عرب بود و در جنبش استقلالطلبی و آزادیخواهی جامعه عربی و احیای اسلام نقش بسزایی داشت (مروّه، ص 234ـ 235؛ طرّازی، ج 1، جزء 2، ص 293، ج 2، جزء 4، ص 374). یوسف حاج روزنامه المرصد را در 1310/ 1893 منتشر کرد و در پی او، امین ارسلان در 1312/ 1894 روزنامه کشفالنِقاب را تأسیس نمود که بعدها در 1313/1895 نام آن را به تُرکیاالفَتاة تغییر داد. ادیب و روزنامهنگار لبنانی، خلیل غانِم * (متوفی 1320/1903)، یکی از اعضای مؤسس و هیئت تحریریه ترکیاالفتاة بود. او از تهیهکنندگان قانون اساسی دولت عثمانی و مؤسس روزنامه البصیر به زبان عربی و الهلال، و ( انترناسیونال فرانسوی ) به زبان فرانسه (هر سه چاپ پاریس) بود. او در سویس نیز روزنامه الکرواسان / الکروزان (هلال) را به زبان فرانسه تأسیس کرد (طرّازی، ج 1، جزء 2، ص 268ـ271، ج 2، جزء 4، ص 374ـ376).در سده چهاردهم/ بیستم، انتشار مطبوعات عربی در فرانسه تداوم داشت. روزنامهنگار لبنانی، جورج مَسَرّة، با همکاری برادرش الیاس، و نجیب نسیم طَراد، روزنامهنگار دیگر لبنانی، نشریهای به نام پاریس را در 1326/1908 منتشر کردند. سال بعد، یوسف دوریغلّو روزنامهای به نام نهضةالعرب تأسیس کرد. در آستانه جنگ جهانی اول، جمعیت المحبة الاسلامیة ترجمان خود، المحبةالاسلامیة، را در1332/1914 منتشر نمود. در 1334/1916، در زمان جنگ جهانی اول، دولت فرانسه، برای تبیین و تبلیغ مواضع و سیاستهای منطقهای و جهانی خود، دونشریه المستقبل، و التصاویر را به عربی انتشار داد. در 1339/1921، نویسندهای لبنانی به نام حبوبة حداد، در فرانسه مجله الحیاةالجدیدة را برای بانوان تأسیس کرد که پس از اندک زمانی به بیروت منتقل شد. هفتهنامه الشرق العربی را یکی از عربهای مقیم فرانسه در 1301 ش/ 1923 تأسیس کرد. در 1303 ش/ 1925، الیاس طَنوس حُوَیک، نویسنده لبنانی، مجله الشرق الاَدنی را منتشر نمود (مروّه، ص 424). از این زمان تا نیمه اول دهه 1320 ش/1940، به ویژه در دوره جنگ جهانی دوم (1939ـ1945)، مورخان مطبوعات عرب درباره وضع نشریات عربی چاپ فرانسه گزارشی ندادهاند.در 1325 ش/1947، یونس بحری در پاریس هفتهنامه العرب را منتشر کرد. انتشار این روزنامه در 1332 ش/1954 متوقف و در سال بعد در لبنان از سر گرفته شد. بحری در دوران جنگ جهانی دوم، در دستگاه تبلیغاتی رایش سوم آلمان کار میکرد. در 1333 ش/1955، نویسندهای لبنانی ماهنامه فرهنگی ـ ادبی السنابل را تأسیس کرد و در پی تبعید وی، در 1334 ش/ 1956 این نشریه تعطیل شد. رادیو و تلویزیون فرانسه ماهنامهای به نام مجله باریس را در 1334 ش/1956 منتشر کرد (همانجا).انگلستان. رزقاللّه حسّون (رجوع کنید به سطور پیشین) ــ که در استانبول اولین روزنامه عربی ( مرآةالاحوال ) را تأسیس کرده بود در 1288/1872 در لندن اولین نشریه عربی را بهنام آلسام منتشر نمود و در 1293/1876 بار دیگر روزنامهای به نام مرآةالاحوال چاپ کرد. او همچنین در 1296/ 1879 در لندن اولین مجله شعر را به عربی، به نام حلالمسألتین الشرقیة و المصریة، تأسیس نمود. وی در نشریاتش از استبداد دولت عثمانی انتقاد میکرد و احساسات ملی جامعه عربی را برضد آن برمیانگیخت (مروّه، ص 150ـ151؛ طرّازی، ج 1، جزء 2، ص 251).لویس صابونجی در 1298/1881 روزنامه الخلافة را تأسیس کرد و در آن مقالاتی در نکوهش سیاست سلطان عبدالحمید دوم و استبداد او منتشر نمود که خشم وی را برانگیخت. سلطان به سفیرش در لندن دستور داد تا با آن مقابله کند. صابونجی این دو نشریه را نیز در لندن تأسیس کرد: روزنامه الاتحاد العربی در 1298/1881، و مجله النحلة در 1300/ 1883 (طرّازی، ج 1، جزء 2، ص 78ـ79، ج 2، جزء 4، ص 380ـ381؛ مروّه، ص 235ـ236).حبیب آنطون سلمونی (متوفی 1321/1904)، اهل لبنان، در 1311/ 1893 روزنامه ضیاءالخافقین را منتشر کرد. بسیاری از نویسندگان و روزنامهنگاران، از جمله ابراهیم مویلحی، در این نشریه مقالات ارزشمندی مینوشتند. سلیم سرکیس، روزنامهنگار لبنانی، در 1311/1894 نشریه رَجْعالصَدی' را تأسیس نمود. سلیم فارس شدیاق، فرزند احمد فارس شدیاق (ادیب لبنانی)، در 1316/1899 روزنامه الخلافة را منتشر کرد (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 381).دولت انگلیس در 1334/1916 نشریه الحقیقة را به عربی منتشر کرد که اخبار جنگ و مواضع سیاسی لندن در آن چاپ میشد (مروّه، ص 236). شبکه رادیویی انگلیس در 1318 ش/ 1940 دوهفتهنامه عربی المستمعالعربی و ماهنامه اخبارالحرب را تأسیس کرد که این دو در حقیقت خبرنامه جنگ از دیدگاه لندن بودند. این شبکه در 1319 ش/1941 ماهنامه حقائق الاخبار، و در 1321 ش/1943 فصلنامه الادب و الفن را منتشر نمود. در 1945، یکی از اتباع یمن، به نام شیخ عبدالسلام حکیمی، در شهر کاردیف نشریهای به نام السلام منتشر کرد که درحقیقت خبرنامه یمنیهای مقیم انگلیس بود. اداره تبلیغات دولت انگلیس ماهنامهای تبلیغاتی به نام العالم را در 1330 ش/ 1951 منتشر نمود. «انجمن دانشجویان عرب مقیم انگلستان» نیز دوهفتهنامهای به زبان عربی و انگلیسی در لندن 1334 ش/ 1955 منتشر کرد (همان، ص 426ـ427).امریکا. تعدادی از روزنامهنگاران و ادیبان منطقه شامات (سوریه، فلسطین، لبنان و اردن)، که اغلب مسیحی بودند، به دلایل و انگیزههای مختلف سرزمین خود را رها کردند و به کشورهای امریکای شمالی و جنوبی مهاجرت نمودند. در میان آنها، افرادی مانند جبران خلیل جبران * (متوفی 1310 ش/ 1931)، ایلیا ابوماضی *(متوفی 1336 ش/ 1957) و میخائیل نُعَیمَة * (متوفی 1367 ش/ 1988) حضور داشتند. با تأسیس مطبوعات عربی در این سرزمینها، بستر مناسبی برای ادبیات جدیدی شکل گرفت که در جهان عرب به ادبیات و جراید مهاجر شناخته شده است (تادرس، ص 161).مهاجران عرب، افکار نوگرایانه و اصلاحطلبانهای را با خود به امریکا منتقل کردند؛ از اینرو، جراید مهاجر در امریکا با جراید جهان عرب تفاوتهای مضمونی و فنی داشته است (صیدح، ص 11). ابراهیم عَربیلی (متوفی 1301 ش/ 1922) و برادرش، نجیب، از پیشگامان عرصه مطبوعات مهاجر در امریکا بودند. به نظر اغلب تاریخنگاران، عربیلیها روزنامه کوکب امیرکا را در 1305/1888 در نیویورک منتشر کردند (مروّه، ص 237)، ولی طرّازی بر این باور است که اولین شماره آن در رمضان 1309/ آوریل 1892 در نیویورک منتشر شد (ج 2، جزء 4، ص 406). این روزنامه، که به دو زبان عربی و انگلیسی انتشار مییافت، در رونق گرفتن تجارت امریکا با شامات نقش مؤثری داشت. سردبیر آن، در یازده سال اول، نجیب دِیاب بود که بعدها روزنامه مرآةالغرب را در 1316/1899 تأسیس نمود. در 1321/1903، ترکان به دلیل اینکه نجیب دیاب مقالاتی بر ضد دولت عثمانی مینوشت، املاک او را در لبنان مصادره نمودند. ایلیا ابوماضی، از ادبای بزرگ مهاجر، مقالاتی در مرآةامیرکا و مرآةالغرب مینوشت. پس از درگذشت نجیب عَربیلی در 1325/1907، برادرش، ابراهیم، کوکب امیرکا را اداره کرد تا اینکه پس از مدتی، سعید یوسف شُقِیر آن را خرید و اندکی بعد، این روزنامه تعطیل شد (مروّه، ص 237ـ 238).روزنامهنگار لبنانی، نَعّوم مَکْرُزِل، در 1311/1894 روزنامه العصر را در شهر فیلادلفیا، و در 1315/1898 روزنامه الهدی' را در نیویورک تأسیس کرد. نعوم مکرزل روزنامههای خود را در دفاع از منافع لبنان و استقلال آن منتشر میکرد. یوسف نعمان مَعلوف روزنامه الایام را در 1314/1897 در نیویورک تأسیس نمود. وی در 1336 ش/1957 درگذشت. جرجی جَبّور در 1315/ 1898 روزنامه العالم و در همان سال، شِبْل ناصیف دَمّوس روزنامه الاصلاح را منتشر کرد (مروّه، ص 238؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 408). روزنامه الصخره را خوری جبرائیل قُرقَماز و روزنامه المحیط را منصور حداد در 1318/1901 تأسیس کردند. آنطوان زُرَیق روزنامه جَراب الکردی را در 1320/1902 تأسیس کرد و در آن مقالاتی برضد استبداد عثمانی نوشت. در خلال جنگ جهانی اول، عثمانیها او و برادرش را کشتند. سلیم سرکیس روزنامه الراوی را در 1320/1902 منتشر کرد و شیخقیصر خوری در 1321/1903 روزنامه الشمس را تأسیس نمود (مروّه، ص 239؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 408ـ410).روزنامهنگار لبنانی، امین غُرَیب، روزنامه المهاجر را در 1321/1903 تأسیس کرد که در آن مقالاتی در دفاع از استقلال لبنان مینوشت. روزنامه المنبر را عید میخائیل ذیبَه در 1324/1906 تأسیس کرد. روزنامه بریدامیرکا را سَلّوم مکرزل و روزنامه الکَوْن را نجیب آنطون صَوایا در 1335/1907 منتشر کرد. فرح آنطوان، که در ادبیات و مطبوعات لبنان جایگاه ممتازی داشت، روزنامه الجامعة را در 1316/1899 در شهر اسکندریه تأسیس کرد و پس از اینکه به نیویورک رفت، بار دیگر الجامعه را در 1907 منتشر کرد (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 410، پانویس 2). در 1328/1910، روزنامههای المودة، و الهام انتشار یافتند. در 1329/1911، دو روزنامهنگار لبنانی، سلیمان بَدُّور و عباس ابوشَقرا، روزنامه البیان را در شهر بروکلین تأسیس کردند و پس از مدتی، آن را به واشنگتن انتقال دادند که تا 1332ش/1953 منتشر میشد. روزنامه السائح را عبدالمسیح حداد در 1330/1912 منتشر کرد. در 1332/ 1914، سه روزنامه تأسیس شد: الارتقاء، النسر، و الحرب و السلم. روزنامه بیتالنهرین را ادیبی سریانی به نام نعوم فائق در 1334/1916 تأسیس کرد که تا 1309 ش/1930، زمان درگذشت مؤسس آن، منتشر میشد. شِکری بَخّاش، روزنامهنگار لبنانی، که به همراه ابراهیم راعی در لبنان در 1328/1910 روزنامه زحلةالفتاة را تأسیس کرده بود، در 1335/1917 روزنامه الفتاه را در امریکا منتشر نمود (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 38،410ـ412؛ مروّه، ص 239). روزنامه الشَعْب نیز در 1335/1917 تأسیس شد. در 1336/1918، کمیته خدمترسانی به قربانیان سوریه و لبنان (لجنه اعانه منکوبی سوریا و لبنان)، روزنامه سوریا الشهیدة را منتشر کرد. انجمن ملی آشوری و کلدانی در 1300 ش/1921، ترجمانش، روزنامه حویودو (اتحاد)، را به زبان آشوری انتشار داد (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 412).در امریکا، علاوه بر روزنامه، مجلات عربی نیز منتشر میشدند که نقش مؤثری در رشد ادبیات و جراید مهاجر داشتند. از میان آنها، مجله العالمالجدید، که سَلّوم مَکْرُزِل در 1328/ 1910 تأسیس کرد، شهرت فراوانی دارد. امتیاز این مجله در 1330/ 1912 به عَفیفة کَرَم لبنانی منتقل شد و وی آن را به نشریه تخصصی بانوان تبدیل کرد. این مجله نخستین نشریه عربی ویژه بانوان در قاره امریکا بود (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 426، پانویس 1).ادیبان و روزنامهنگاران زن عرب، که اغلب اهل لبنان بودند، در رشد و تأسیس جراید مهاجر تأثیر بسیاری داشتند، از جمله آنان لبیبة هاشم (متوفی 1331 ش/1952) بود که روزنامه الشرق و الغرب را در 1302 ش/ 1923 در پایتخت شیلی تأسیس کرد. وی که ساکن مصر بود، سال بعد به مصر بازگشت و مجله فتاةالشرق را، که در 1324/1906 تأسیس کرده بود، بار دیگردر 1303 ش/1924 منتشر کرد. سَلْوی' سلامة نشریه الکرامة را در ساون پائولو برزیل، و عفیفة کرم مجلات العالمالجدید (در 1328/ 1910)، العالمالنسائیالجدید (در 1330/1912) و المرأةالجدیدة (در 1330/1912) را تأسیس نمود. ماری عطاءاللّه، ادیب معروف لبنانی، نیز مجله مُنیرفا را تأسیس کرد (تادرس، ص 189).تأسیس و انتشار مطبوعات عربی در امریکا و امریکای لاتین تا پایان جنگ جهانی اول ادامه داشت، زیرا مهاجران عرب با زبان انگلیسی آشنایی چندانی نداشتند. بهتدریج، با ظهور نسل دوم مهاجران، انتشار جراید مهاجر عرب زبان سیر قهقرایی یافت (مروّه، ص 239، 409). مطبوعات عربی در امریکا، پس از جنگ جهانی اول، عبارت بودند از: روزنامه الحریة که روزنامهنگاری لبنانی به نام نسیب عامر وَهْبَة در شهر دیترویت در 1329 ش/ 1920 تأسیس کرد، ولی پس از اندک زمانی تعطیل شد؛ مجله ادبی ـ فرهنگی الاخلاق که در همین سال، یعقوب روفائیل آن را در شهر نیویورک تأسیس کرد و سالها منتشر میشد (همان، ص 409)؛ ماهنامه البرهان که آن را رشید تقیالدین در همان سال منتشر کرد؛ روزنامه الفجر که فریدغُصْن آن را در 1300 ش/1921 در شهر ماساچوست تأسیس کرد و طولی نکشید که تعطیل شد؛ هفتهنامه سیاسی الدفاع العربی که آن را محمد مُحَیسِن و محمدحسن خَرّوب در 1300 ش/1921 در شهر دیترویت منتشر کردند؛ الجامعةالسوریة که در 1301 ش/ 1922 جمعیت سوریهای مقیم امریکا آن را به عنوان ترجمان خود منتشر کرد؛ نشریه ادبی الرسول، که آن را ودیع شاکر در 1302 ش/1923 در بوستن انتشار داد؛ نشریه الاتحاد، که آن را یوسف الیاس یواخیم در 1304 ش/1925 در شهر دیترویت چاپ کرد؛ لسانالعدل، که آن را شِکری کنعان در 1305 ش/1926 در شهر دیترویت منتشر کرد؛ مجله مسیحی الیتیم که آن را کشیش اَفتیموس عُفَیش در 1305 ش/1926 در نیویورک تأسیس کرد، عُفَیش بعدها در 1307 ش/1928 مجله مسیحی دیگری به نام الحق منتشر کرد؛ هفتهنامه سیاسی الصباح که آن را یوسف قَهوَجی در 1305 ش/ 1926 در نیویورک انتشار داد و تا 1330 ش/ 1951 فعالیت داشت و با درگذشت صاحب امتیاز آن تعطیل شد؛ مجله دینی ـ اخلاقی الخالدات که کشیشهای لبنانی آن را در 1306 ش/ 1927 منتشر کردند؛ مجله سیاسی ـ اجتماعی العاصمة که آن را الیاس یوسف و جرجی حِلو در 1307 ش/1928 به صورت هفتهنامه منتشر کردند، این هفتهنامه اولین نشریه عربی چاپ واشنگتن بود (همان، ص 409ـ411)؛ السَّمیر را در 1308 ش/1929، شاعر مشهور لبنانی، ایلیا ابوماضی، تأسیس کرد که ابتدا بهصورت مجله بود و سپس به صورت روزنامه منتشر شد، با درگذشت این شاعر، چاپ نشریه در 1338 ش/1959 متوقف شد؛ روزنامه سیاسی الاصلاح را فوزی بریدی در 1313 ش/1934 در نیویورک راهاندازی کرد که با درگذشت وی در 1333 ش/ 1954 تعطیل شد؛ مجله السلوی' را شاکر سلیمان در 1323 ش/ 1944 به صورت ماهنامه در شهر دیترویت منتشر کرد که تا اواخر دهه 1330 ش/1950 چاپ میشد؛ مجله هنری هولیود را، به صورت دوهفتهنامه، نزیه مَسْعَد در 1326 ش/1947 تأسیس کرد؛ در همین سال، سعید داود فیاض نشریه ملیگرای نهضةالعرب را تأسیس کرد که تا 1348 ش/ 1969 منتشر میشد؛ هفتهنامه صوتالعربرا عبداللّه بَرّی، روزنامهنگار لبنانی، در 1328 ش/1949 تأسیس کرد؛ روزنامه العالم العربی در 1334 ش/1955 تأسیس و در 1351 ش/1972 تعطیل شد؛ مجله القافلة به زبان عربی و انگلیسی و هفتهنامه الرابطة، هر دو در 1336 ش/1957، منتشر شدند؛ در 1340 ش/1961، هفتهنامه العالمالجدید و در 1348 ش/1969، نشریه العمل تأسیس شد (الموسوعة السیاسیة، ج 3، ص 622ـ623؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، 411ـ412).در دهه 1350 ش/1970، جراید سیاسی (بیشتر طرفدار فلسطین) تأسیس و منتشر شدند که عبارت بودند از: روزنامه الصوتالفلسطینی در 1355 ش/1976؛ ماهنامه خبری هذه راماللّه در 1350 ش/1971؛ روزنامه صوتمصر در 1351 ش/ 1972؛ ماهنامه انگلیسیزبان الموجزالفلسطینی و نشریه انگلیسیزبان دائرةالاخبار ، هر دو در 1351 ش/1972؛ گاهنامه الطلیعة و مجله سیاسی المنبرالعربیة، هر دو در 1352 ش/ 1973؛ هفتهنامه موجَزالانباء در 1352 ش/1973؛ و دوهفتهنامه الشرقالاوسط و دوماهنامه القاهرة، هر دو در 1353 ش/ 1973؛ ماهنامه المصری بهزبان عربی و انگلیسی در 1353 ش/ دسامبر 1974؛ دوماهنامه المسیرة، ترجمان دانشجویان عرب مقیم امریکا، در اواخر 1353 ش/ 1974؛ ماهنامه انگلیسی زبان الارز، ترجمان مارونیهای مقیم امریکا، در 1353 ش/1974؛ اخبارالعرب در دی 1353/ ژانویه 1975؛ هفتهنامه الرائد در دی 1353/ ژانویه 1975؛ دوماهنامه فلسطین الحرة بهزبان انگلیسی در 1354 ش/1976؛ ماهنامه فرهنگی ـ ادبی منبرالمهاجر در 1355 ش/1976؛ نشریه سیاسی صوت المغترب در 1355 ش/1976؛ نشریه سیاسی المقاومة، ترجمان هواداران جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین، در تیر 1355/ ژوئیه 1976؛ ماهنامه سیاسی الثائر، ترجمان هواداران جبهه عربی برای آزادی فلسطین، در مرداد 1355/ اوت 1976؛ و مجله انگلیسیزبان فلسطین که کمیته همبستگی فلسطین در شهریور 1355/ سپتامبر 1976 در نیویورک منتشر کرد (الموسوعة السیاسیة، ج 3، ص 623ـ 624).برزیل. این کشور مهمترین کانون جراید مهاجر بوده و بیش از 140 روزنامه و مجله، از 1314 (1275 ش) تا 1329 ش/ 1896ـ1950 در آن منتشر شده است (مروّه، ص 241؛ تادرس، ص 165). مسیحیان لبنانی و سوری که به امریکا مهاجرت کردند، نقش مهمی در راهاندازی جراید و ادبیات مهاجر داشتند. آنها هنوز نهادهای فرهنگی و ادبی عربی را در امریکا و امریکای لاتین مدیریت میکنند.روزنامه الرقیب ، که اسعد خالد و نَعّوم لَبَکی در 1314/ 1896 در شهر ریودوژانیرو تأسیس کردند، قدیمترین نشریه عربی امریکای لاتین بهشمار میآید. نعّوم لبکی در 1319/ 1901 نشریه خلایا النحل را نیز در ساونپائولو تأسیس کرد (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 438، 442، پانویس 2؛ مروّه، ص 242). وی پس از بازگشت به لبنان، در 1328/ 1910 روزنامه المناظر را در بیروت منتشر نمود (طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 442).روزنامه الاصمعی، که خلیل ملوک و شکری خوری در 1316/ 1898 در ساونپائولو منتشر کردند، پس از الرقیب، دومین نشریه پیشگام جراید مهاجر در برزیل بود. شکری خوری در مقالاتش استبداد دولت عثمانی را محکوم میکرد. وی بعدها با تأسیس روزنامه ابوالهول در 1324/1906 حملات تبلیغاتی خود را برضد عثمانی افزایش داد (همان، ج 2، جزء 4، ص 442ـ443 و پانویس 3 و 4). در 1318/1900، شیخ حبیب خوری و میخائیل مراد نشریه الصواب را انتشار دادند. این نشریه تا 1327/1909 فعال بود. در 1319/1901، شکری جرجس آنطون روزنامه العدل را تأسیس کرد که حدود 35 سال منتشر میشد. سعید ابوجَمرَة در 1321/1903 روزنامه الافکار را منتشر کرد. روزنامه المیزان ، که برادران غَلْبونی در 1327/ 1909 تأسیس کردند، مدتی طولانی فعالیت داشت. روزنامه الوطن را ابراهیم فرح و الیاس فرح در 1328/1910، روزنامه القلم را جورج حداد در 1331/1913، روزنامه فتی'لبنان را رشید عطیه (از پیشکسوتان روزنامهنگاران لبنانی) در 1332/1914، و روزنامه ارزة لبنان را یوسف ایوب در 1334/1916 منتشر کردند. پس از پایان جنگ جهانی اول، این روزنامه به لبنان منتقل شد و تا 1309 ش/1930 فعالیت داشت (مروّه، ص 242). روزنامه الرائد را نجیب حداد در 1337/ 1919 و الجالیة را الراسی در 1301 ش/1922 تأسیس کردند. روزنامه الشرق را، که بعدها به صورت مجله (ماهنامه) منتشر میشد، موسی کریم در 1307 ش/1928 تأسیس کرد. روزنامه الرابطة، ترجمان انجمن فرهنگی الرابطة الوطنیة، در 1308 ش/1929 منتشر میشد و روزنامه الدلیل را توفیق حَنّون در 1307 ش/ 1928 منتشر کرد. مجله العُصبةالاندلسیة، ترجمان انجمن فرهنگی و ادبی العصبةالاندلسیة، در 1314 ش/ 1935 تأسیس شد. انجمن العصبةالاندلسیة سهم مهمی در رشد و گسترش ادبیات مهاجر و ترویج زبان و ادبیات عربی در برزیل داشت و میشل معلوف، ادیب معروف لبنانی، نقش عمدهای در پایهگذاری این انجمن ادبی داشت (همان، ص 243؛ صیدح، ص 216).رشید عطیه در 1324 ش/1945 روزنامه برازیل ـ لبنان را تأسیس کرد که هر هفته دو شماره از آن منتشر میشد. این نشریه، با وجود درگذشت عطیه، تا حدود 1340 ش/1961 فعالیت داشت. شاکر دِبِس سردبیر ماهنامه ادبی المراحل بود که در 1335 ش/1956 مریانا فاخوری آن را تأسیس کرد. پس از تعطیلی نشریه العصبةالاندلسیة، نشریه المراحل نقش برجستهای در صحنه ادبیات عرب در برزیل پیدا کرد. مجله فکاهی ـ ادبی البُرْکان را ابراهیم عطیه در 1336 ش/1957 تأسیس کرد (مروّه، ص 418 و پانویس 1). اکنون (1384 ش)، نسلهای بعدی مهاجران زبان مادری خود را تا حد زیادی فراموش کردهاند. این شرایط سبب کاهش شدید تعداد مطبوعات مهاجر عربی در این منطقه شده است (رجوع کنید به همان، ص 229).آرژانتین. خلیل ملوک و شکری خوری بنیانگذار نخستین روزنامه عربی در آرژانتین بودند. آندو در 1317/1899 نشریه الصبح را منتشر کردند. سپس، ابراهیم وَهْبَة خِزامَة در 1318/ 1900 روزنامه الصدق را تأسیس کرد. روزنامه السلام را نیز ودیع شمعون در 1320/1902 منتشر کرد. ادیب مروّه روزنامه الزمان را ــ که میخائیل سمرا در 1323/ 1905 تأسیس کرده بود باثباتترین روزنامه عربی این کشور دانسته است. این روزنامه در زمان مروّه (1340 ش/1961) فعال بود. در 1323/ 1905، نشریه الحقائق را مِلحِم فارس ابوعلی کِرباج منتشر کرد که پس از مدتی تعطیل شد. از جمله پیشگامان مطبوعات عربی در آرژانتین، جورج مسرّة، از خانوادهای اهل علم و ادب، بود. او که در پاریس روزنامه پاریس را تأسیس کرده بود ( رجوع کنید به بخش فرانسه)، در 1328/1910 در بوئنوسآیرس، پایتخت آرژانتین، روزنامه الجالیة را منتشر کرد، سپس به برزیل مهاجرت کرد و روزنامه البرازیل را در ربیعالا´خر 1333/ مارس 1915 تأسیس نمود (همان، ص 242ـ243؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 456ـ 458، پانویس 1 و 2).از 1329 تا 1331/ 1911ـ 1913، این نشریات در بوئنوسآیرس منتشر شدند: القرن العشرون (صاحب امتیاز: لبیبْریاشی، در 1329/ 1911)؛ الحاوی (صاحب امتیاز: یوسف مِلْحِم، در 1330/ 1912)؛ جراب الحاوی، و النَسر (صاحب امتیاز: سمعان منصور حاماتی، به ترتیب در 1330 و 1331/ 1912 و 1913)؛ المرسل (صاحب امتیاز: خوری یوحنا غصن، از 1331/1913 به مدت طولانی؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص 458).در 1333/ 1915، خلیل سعادة *، پدر آنطون سعادة (مؤسس حزب قومی سوری)، المجلة را تأسیس کرد. در همین سال، جمعیت اتحاد لبنانی ترجمان خود، الاتحاداللبنانی، را منتشر نمود. در 1337/1919، جمعیت تحالفاللبنانی ترجمان خود را به همین نام تأسیس نمود. در همین سال جورج صوایا نشریه یقظةالعرب و حسنی عبدالملک روزنامه الجامعةالسوریة را تأسیس نمودند (مروّه، ص 244؛ طرّازی، همانجا).از 1300 تا 1308 ش/ 1921ـ1929، این نشریات در بوئنوسآیرس تأسیس شدند: الشرق (1300 ش/ 1921)، النشره الاقتصادیة (1301 ش/1922)، الفطرة (1301 ش/ 1922)، الحیاة(1303 ش/ 1924)، لبنان (1305ش/ 1926)، و الاستقلال (1305 ش/1926). روزنامه اخیر را امینارسلان منتشر کرد. وی قبلاً روزنامههای کشفالنقاب و ترکیاالفَتاة را در پاریس منتشر ساخته بود (رجوع کنید به بخش فرانسه). در روزنامه الاستقلال، ارسلان در دفاع از منافع و استقلال سوریه و لبنان مقالات سیاسی نوشت. جورج صوایا پس از انتشار روزنامه یقظةالعرب (1337/ 1919)، در 1307 ش/ 1928 نشریه الاصلاح را تأسیس کرد. در همین سال، موسیعزیزه نیز روزنامه الجریدة السوریة اللبنانیة را تأسیس کرد. عَبّود حَدّاد روزنامه المنتقد را در 1308 ش/1929 انتشار داد (مروّه، ص 244؛ طرّازی، ج 2، جزء 4، ص456ـ463).برخی از جراید مهاجران عرب در دیگر شهرهای آرژانتین عبارت بودند از: روزنامه الاخاء (صاحب امتیاز: جِبران مَسُّوح، در شهر توکومان، در 1301 ش/1922)؛ روزنامه المهجر (صاحب امتیاز: یوسف نجم رِشمانی، در شهر مندوسا ، در 1305 ش/ 1926)؛ مجله الیقظة (صاحبان امتیاز: رِشوان عیسی و نجیب عزیز دامَرجی، در مندوسا، در 1307 ش/1928)، و مجله الفصول (صاحب امتیاز: کشیش مارون مبارک، در شهر سانتیاگو دلاسترو ، در 1308 ش/1929؛ مروّه، ص 244).معروفترین نشریه عربی در آرژانتین، در دهه 1310 ش/1930، العالم العربی بود که عبداللطیف خَشِن آن را در 1312 ش/1933 در شهر بوئنوسآیرس منتشر کرد. در دهه 1320 ش/ 1940، نشریاتی تأسیس شد، مانند مجله اهلاً و سهلاً که جبران طرابلسی در 1319 ش/1940 تأسیس کرد. در 1324 ش/ 1945، یوسف کمال مجله الرفیق، و یوسف صارمی مجله المواهب را تأسیس نمود (همان، ص 421).جراید عربی که در دهه 1320 ش/1960 در آرژانتین منتشر میشدند، عبارت بودند از: روزنامه السلام که ودیع شمعون آن را در 1320/1902 تأسیس کرد؛ روزنامه المرسل که به صورت هفتگی منتشر میشد و مبشّران مسیحی لبنانی از 1332/1913 آن را تأسیس کرده بودند؛ روزنامه الاتحاد اللبنانی که رشید رستم در 1334/1915 آن را تأسیس کرد؛ و نشریه صدی'الشرق که نجیب بَعْقَلینی در 1336/1917 در شهر توکومان آرژانتین آن را منتشر نمود (همان، ص 421ـ422).منابع: رفائیل سامی بطی، صحافةالعراق،بغداد 1985؛ فوزی تادرس، «تاریخ الطباعةالعربیة فیالامریکتین»، در ندوة تاریخ الطباعةالعربیة حتی انتهاءالقرن التاسع عشر، 28ـ29 جمادیالاولی 1416 ه = 22ـ23 اکتبر / تشرینالاول 1995 م ، ابوظبی: منشورات المجتمع الثقافی، 1996؛ جورج صیدح، أدبنا و أدباؤنا فیالمهاجر الامریکیة، [ قاهره ] 1956؛ فیلیب دی طرّازی، تاریخالصحافةالعربیة، بیروت 1913ـ1933؛ ادیب مروّه، الصحافة العربیة: نشأتها و تطورها، بیروت 1961؛ موسوعة السیاسة، چاپ عبدالوهاب کیالی، بیروت: المؤسسة العربیة للدراسات و النشر، 1979ـ1994، ذیل «الصحافةالعربیة».