دشتکی غیاث الدین منصور

معرف

فیلسوف، منطق‌دان، متکلم و عالم در تفسیر، عرفان، اخلاق، هیئت، ریاضیات و طب در قرن نهم و دهم
متن
دشتکی، غیاث‌الدین منصور، فیلسوف، منطق‌دان، متکلم و عالم در تفسیر، عرفان، اخلاق، هیئت، ریاضیات و طب در قرن نهم و دهم.شرح حال و آثار. وی در 866 در شیراز در خانواده‌ای معروف به علم و حکمت به دنیا آمد. پدرش سیدصدرالدین محمد دشتکی* شیرازی معروف به سیدسَنَد، بود و نسبش به زیدبن علی‌بن حسین می‌رسد (منشی‌قمی، ج 1، ص 296؛ فسائی، ج 2، ص 1035ـ1036). غیاث‌الدین نزد پدر به فراگیری علوم و معارف پرداخت. در چهارده سالگی داعیه مناظره با جلال‌الدین دوانی را داشت و در بیست سالگی از تحصیل علوم زمان خود فارغ شد (شوشتری، ج 2، ص 230). غیاث‌الدین را در زمان شاه‌اسماعیل صفوی (ﺣﮑ : 905ـ930)، برای تعمیر رصدخانة مراغه که در آن زمان ویران شده بود، از شیراز به آذربایجان دعوت کردند. وی به آذربایجان رفت، اما به سبب برخی موانع آن کار انجام نگرفت (← روملو، ج 3، ص 1282). در زمان شاه‌اسماعیل، از غیاث‌الدین دعوت شد که به همراه میرجلال‌الدین استرآبادی ــ که از فقیهان بودــ عهده‌دار مقام صدارت شود، اما غیاث‌الدین نپذیرفت. در زمان شاه‌طهماسب، دشتکی این مقام را پذیرفت، ولی پس از مواجهه با استرآبادی زمینه را مساعد ندید و دوباره به شیراز بازگشت و همچنان عهده‌دار ریاست مدرسة شیراز شد (منشی قمی، همانجا). در 936 که غیاث‌الدین به هفتاد سالگی رسیده بود، بار دیگر برای مقام صدارت به دربار شاه‌صفوی دعوت شد. وی ابتدا با امیرنعمت‌اللّه حلّی در امر صدارت شریک بود و پس از عزل نعمت‌اللّه، غیاث‌الدین به تنهایی صدارت را به عهده گرفت و دو سال و اندی در این منصب بود (روملو، ج 2، ص 1196؛ شوشتری، همانجا). در 938، شیخ‌علی‌بن عبدالعالی کرکی، معروف به محقق ثانی*، از عراق عرب وارد تبریز، پایتخت صفویان شد و مورد احترام و اکرام شاه‌طهماسب قرار گرفت. محقق ثانی مناسبات دوستانه‌ای با غیاث‌الدین برقرار کرد، اما رفته رفته به سبب اختلاف نظری که در برخی مسائل با وی داشت و نیز فتنه‌انگیزی و سخن‌چینی دیگران این دوستی به مشاجره و خصومت کشید.از جمله مسائل مورد اختلاف، تغییر جهت قبلة مساجد عراق عجم بود که محقق کرکی آن را از شاه درخواست کرده و وی نیز پذیرفته بود. اما غیاث‌الدین تعیین جهت قبله را منوط به دانستن علم نجوم دانست و از این‌رو محقق کرکی را فاقد صلاحیت برای انجام این کار دانست. شاه تحت‌تأثیر فضای سیاسی و اجتماعی آن روز، جانب محقق کرکی را گرفت و دشتکی را از صدارت عزل کرد و چند روز پس از آن دشتکی تبریز را به قصد شیراز ترک گفت (روملو، ج 3، ص 1283ـ 1284؛ فسائی، ج 1، ص 390ـ391).بعد از آن، غیاث‌الدین بقیة عمر را به تحقیق و تألیف و تدریس در مدرسة منصوریه که پدرش به نام او بنا نهاده بود گذراند (فسائی، ج 2، ص 1220). وی در 948 در شیراز درگذشت (روملو، ج 3، ص 1284؛ شوشتری، همانجا؛ فسائی، ج 2، ص 1042؛ قس منشی قمی، همانجا؛ فسائی، ج 1، ص 396 که وفات او را سال 949 گزارش کرده‌اند) و در جوار مزار پدرش در مدرسة منصوریه شیراز به خاک سپرده شد (شوشتری، ج 2، ص 233؛ فسائی، همانجا).غیاث‌الدین علاوه بر دو پسرش، شاگردان دیگری نیز تربیت کرد، ازجمله: جمال‌الدین محمود شیرازی*؛ مصلح‌الدین لاری*؛ قطب‌الدین بغدادی (متوفی 970) متبحر در علم عقلی و نقلی؛ وجیه‌الدین سلیمان قاری فارسی؛ فخرالدین محمد حسینی استرآبادی؛ میرابوالفتح شریفی؛ کمال‌الدین حسین‌بن شرف‌الدین عبدالحق اردبیلی معروف به الهی اردبیلی*؛ میرقوام‌الدین شیرازی؛ مقصود کاشانی (متوفی 987)؛ شرف جهان قزوینی* (روملو، ج 3، ص1430، 1481؛ آقابزرگ طهرانی، ج 1، ص 31، ج 2، ص 86، ج 5، ص 260، ج 6، ص9، ج9، قسم 1، ص 92، قسم 2، ص 515، قسم 3، ص891 ، 1090، ج 12، ص 221).از ویژگیهای شخصیت علمی غیاث‌الدین دشتکی شیرازی، جامعیت اوست. وی در فلسفه، کلام، تفسیر، فقه و اصول، ریاضیات، طبیعیات، طب، هیئت و نجوم، عرفان و اخلاق و حتی در علوم غریبه صاحب‌نظر بوده و در هر کدام از آنها آثاری از خود به جا گذاشته‌است. به همین سبب، وی را جامع معقول و منقول، استاد بشر، معلم ثالث و عقل حادی‌عشر خوانده‌اند (← منشی قمی، همانجا؛ فسائی، ج 2، ص 1141).برخی از مشهورترین آثار وی به شرح زیر است :1) در علوم قرآنی و تفسیر. تحفة‌الفَتی فی تفسیر سورة هَلْ اَتی که این اثر را پروین بهارزاده تصحیح و در 1381ش در تهران چاپ کرده‌است. مطلع العرفان که مشتمل بر تفسیر آیات متعدد با رویکردی کلامی است. این اثر در مجموعه مصنفات غیاث‌الدین منصور حسین دشتکی شیرازی، به کوشش عبداللّه نورانی (تهران 1386ش، 2ج) چاپ شده‌است.2) در منطق. آداب‌البحث و المناظرة که شرح آداب‌البحث عضدالدین ایجی است؛ تعدیل‌المیزان که خلاصة منطق شفاست؛ معیارالافکار که چکیدة تعدیل‌المیزان است؛ الرّد علی حاشیة‌الدوانی علی تهذیب‌المنطق؛ الرّد علی حاشیة الدوانی علی‌الشمسیة (آقابزرگ طهرانی، ج 1، ص 14، ج 4، ص 211، ج 6، ص 9، 73، ج 10، ص 193، ج 13، ص 54، ج 21، ص278).3) در فلسفه و کلام. اشراق هیاکل النور لکشف ظلمات شواکل الغرور، در شرح هیاکل النور شهاب‌الدین یحیی سهروردی، که در آن به انتقادهای جلال‌الدین بر هیاکل النور پاسخ دادهاست. این اثر را علی اوجبی تصحیح و در 1382ش در تهران چاپ کردهاست. حجة‌الکلام لِایضاح محجة‌الاسلام فی‌المعاد، کشف‌الحقائق المحمدیة، مرآة‌الحقائق و مَجْلَی‌الدقائق سه اثر اخیر در مصنفات غیاث‌الدین منصور حسینی دشتکی شیرازی (تهران 1386ش) چاپ شده‌است؛ تجریدالغواشی که حواشی غیاث‌الدین در رد حواشی جلال‌الدین دوانی* بر شرح تجرید است؛ حاشیه بر رسالة اثبات واجب جلال‌الدین دوانی؛ ردّ بر رسالة زوراء جلال‌الدین دوانی؛ ریاض‌الرضوان در شرح شفا ابن‌سینا؛ شفاءالقلوب که شرح مختصری بر الهیات شفا اثر ابن‌سیناست. این رساله را امیر اهری تصحیح و در مجموعه‌ای با عنوان گنجینة بهارستان در 1379ش در تهران چاپ کرده‌است؛ المحاکمات که میان حواشی پدرش صدرالدین و حواشی جلال‌الدین دوانی بر شرح تجرید، شرح مطالع و نیز بر شرح مختصرالاصول داوری کرده‌است؛ تجوهرالاجسام، یا رساله فی‌النفس و الهیولی، یا رساله فی‌الهیولی و الصورة که آن را امیر اهری تصحیح و در مجموعه‌ای با عنوان گنجینة بهارستان در 1379ش در تهران چاپ کرده‌است.4) در اخلاق و عرفان. اخلاق منصوری به فارسی که بخشی از کتاب جام جهان‌نما است. این بخش را عبداللّه نورانی تصحیح و در مجلة معارف (دورة 13، ش 2، ص 96ـ160) چاپ کرده‌است؛ الحکمة‌العملیة در تهذیب اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن که در مصنفات غیاث‌الدین منصور حسینی دشتکی شیرازی (ج 2، ص 1103ـ1132) چاپ شده‌است. منازل‌السائرین و مقامات العارفین که قاسم کاکایی مستقلاً این رساله را در 1387ش در تهران چاپ کرده‌است.5) در ادبیات و شعر. خلاصة‌التلخیص؛ و حاشیه بر مفتاح‌العلوم سکاکی* (آقابزرگ طهرانی، ج 6، ص 214، ج 7، ص 221ـ222).علاوه بر این، کتاب جام جهان‌نما به فارسی در فنون حکمت و الردّ علی انموذج العلوم الدوانیة نیز از آثار غیاث‌الدین دشتکی است (فسائی، ج 2، ص 1148؛ آقابزرگ طهرانی، ج 5، ص 24، ج10، ص 186).منابع : آقابزرگ طهرانی؛ غیاث‌الدین منصوربن محمد دشتکی، مصنفات غیاث‌الدین منصور حسینی دشتکی شیرازی، چاپ عبداللّه نورانی، تهران 1386ش؛ حسن روملو، احسن‌التواریخ، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1384ش؛ نوراللّه‌بن شریف‌الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، تهران 1354ش؛ حسن‌بن حسن فسائی، فارسنامة ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367ش؛ احمدبن حسین منشی قمی، خلاصة‌التواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران 1359ـ1363ش.آرا و اندیشه‌های غیاث‌الدین دشتکی. هرچند غیاث‌الدین از حکمای مؤسس و صاحب مکتبی جدید در فلسفه نبوده، اما در شکل‌گیری جریانی فلسفی که به نام مکتب شیراز بین قرن هشتم و نهم، به‌تدریج شکل گرفت، تأثیر بسزایی داشته‌است. اهتمام غیاث‌الدین منصور دشتکی در جمع و تألیف آرای پیشینیان و تقریب حکمت مشاء و حکمت اشراق، عرفان، کلام و معارف شیعی، راه‌گشای ملاصدرا در تأسیس حکمتِ متعالیه* بوده‌است (کوربن ، ص 474؛ کاکائی، ص 66ـ67).شخصیت علمی غیاث‌الدین بیشتر در رویارویی با عقاید و آرای جلال‌الدین دوانی (فیلسوف و متکلم معاصرش) در دفاع از آرای سیدصدرالدین دشتکی، پدر غیاث‌الدین، شکل گرفته‌است. در هنگام این مناظرات، دشتکی حدودآ هجده‌ساله و دوانی 71 ساله بوده و این حاکی از استعداد و نبوغ دشتکی است (خوانساری، ج7، ص194؛ فسائی، ج2، ص1140). مناظرات علمی دشتکی و دوانی، در برخی آثار دشتکی مشهود است، از جمله در اثبات واجب (رد بر رساله اثبات واجب دوانی)، تجریدالغواشی (رد بر حاشیة دوانی بر تجرید)، شرح مطالع و شرح هیاکل النور سهروردی با عنوان اشراق هیاکل النور لکشف ظلمات شواکل الغرور (رد بر شواکل الحور دوانی؛ ← بخش شرح‌حال و آثار). ملاصدرا نیز در الحکمة‌المتعالیة (سفر3، ج 1، ص 86 ـ87) ضمن اشاره به برخی از این مباحثات، از غیاث‌الدین به بزرگی یاد کرده و او را وارث پدر بزرگوارش، و با اوصافی چون سیدعلما و منصور و مؤیَّد از عالم ملکوت خوانده‌است.شرحهای غیاث‌الدین بر کتابهای فلسفی پیش از خود، از جمله الهیات شفاء ابن‌سینا و هیاکل النور سهروردی، حاکی از تسلط او بر پیشینه مباحث فلسفی است (کاکائی، ص 67) و نیز تمایلات اشراقی او را نشان می‌دهد (← دشتکی، 1382ش، مقدمة اوجبی، ص پنجاه‌وسه). غیاث‌الدین در مرآة‌الحقائق و مجلی‌الدقائق (مصنفات، ج 1، ص 96ـ104) آرایی عرضه کرده که، به تصریح خودش، مخالف با آرای مشهور حکماست. برخی از این آرا در باب طبیعیات و برخی دیگر مرتبط با فلسفه است : وحدت مادّة افلاک و عناصر، آتش اِهلیلَجی به عنوان عنصر جدید، علت قوس قُزَح، خصوصیات افلاک و کواکب، متقدّر بودن عالم مثال، کیفیت اِبصار و تذکر، مبدأ بودن عقول مجرده برای صفات و آثار عناصر اربعه، تأثیر نفوس بشری در اِحداث خوارق عادات و معجزات، و تناهی عددی مجردات. در نظر غیاث‌الدین (مصنفات، ج 1، ص 104)، برخی انوار مجردة مدبّره نمی‌توانند از صَیاصی (بدنها) قطع علاقه کنند و جایز است که از بدنی به بدن دیگر منتقل شوند، خواه آن بدن عنصری باشد خواه مثالی. اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، نظر خاص غیاث‌الدین دربارة نفس و نحوة تعلق آن به بدن است که به نظر خودش شبهات معاد جسمانی را برطرف می‌کند. او در حجة‌الکلام لایضاح محجّة‌الاسلام (مصنفات، ج 1، ص 175ـ 177)، دو نحوة تعلق برای نفس قائل شده‌است. به عقیدة وی، نفس پس از تکمیل بدن، ابتدا به روح حیوانی و سپس به اعضای بدنی تعلق می‌یابد و هنگام مرگ و مفارقت از بدن، تعلق اول را از دست می‌دهد، اما تعلق دوم باقی می‌ماند و البته این تعلق، بسیار ضعیف و باقی به بقای اجزای بدن است. این تعلق ضعیف نفس به بدن مانع می‌شود که در هنگام جمعِ دوبارة اجزا، نفس دیگری به آن تعلق بگیرد. براساس همین دیدگاه، غیاث‌الدین بین تناسخ و حشر تفاوت قائل شده و شبهات معاد جسمانی را پاسخ داده‌است. به عقیدة او، بنابر عقیدة تناسخ، نفس کاملاً از بدن قطع تعلق می‌کند و به بدن دیگری تعلق می‌گیرد، اما حشرومعاد یعنی بازگشت تعلق همه‌جانبة نفس به اجزایی که پس از مرگ به آنها تعلق ضعیفی داشته‌است.ملاصدرا (1360ش، ص 272ـ273؛ 1354ش، ص 398ـ 400) نظر غیاث‌الدین را دربارة تعلق نفس به بدن پس از مرگ نقد کرده و براساس مبانی خود در حرکت جوهری و سیر تکاملی نفس، تعلق دوبارة نفس به بدن را عبث و به دور از مذاق حکمت دانسته‌است. با وجود مخالفت ملاصدرا با عقیدة دشتکی، آقاعلی مدرس طهرانی* (از حکمای متأخر و از شارحان پیرو فلسفة ملاصدرا) عقیده‌ای شبیه به رأی غیاث‌الدین مطرح کرده‌است (← زنوزی، ج 2، ص 91)، البته به دلیل اعتقاد مدرس طهرانی به حرکت جوهری، شیوة بحث وی متفاوت است (← ابراهیمی‌دینانی، ص 64ـ65).شیوة بحث ‌و مطاوی آثار غیاث‌الدین، حاکی از تعلق‌خاطر وی به عرفان است؛ البته وی به اهل تصوف التفات چندانی نداشته، شاید به‌سبب بی‌اعتمادی او به‌تصوف ظاهری که در آن زمان رایج بوده‌است (← دشتکی، 1375ش، ص 142). در نظر پورجوادی (ص 248، 250، 254، 259)، مآخذ دشتکی در آثاری همچون مقامات العارفین، نمط نهم اشارات ابن‌سینا، کلمة التصوف سهروردی و اوصاف‌الاشراف خواجه نصیرطوسی بوده‌است و نمی‌توان اندیشه و مذاق عرفانی او را متأثر از افکار و آثار ابن‌عربی و سایر اهل‌تصوف دانست، بلکه او همچون ابن‌سینا و سهروردی، بیشتر بر معرفت و تجربه انوار درونی تأکید داشته‌است.منابع : غلامحسین ابراهیمی دینانی، معاد از دیدگاه حکیم مدرس زنّوزی، تهران 1368ش؛ نصراللّه پورجوادی، اشراق و عرفان: مقاله‌ها و نقدها، تهران 1380ش؛ خوانساری؛ غیاث‌الدین منصوربن محمد دشتکی، اخلاق منصوری (رساله اولی از وجه ثالث جام جهان‌نما)، چاپ عبداللّه نورانی، در معارف، دورة 13، ش 2 (مرداد و آبان 1375)؛ همو، اشراق هیاکل‌النور لکشف ظلمات شواکل‌الغرور، چاپ علی اوجبی، تهران 1382ش؛ همو، مصنفات غیاث‌الدین منصور حسینی دشتکی شیرازی، چاپ عبداللّه نورانی، تهران 1386ش؛ علی‌بن عبداللّه زنوزی، مجموعة مصنفات حکیم مؤسس آقاعلی مدرس طهرانی، چاپ محسن کدیور، تهران 1378ش؛ محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، الحکمة‌المتعالیة فی‌الاسفارالعقلیة الاربعة، بیروت 1981؛ همو، الشواهدالربوبیة فی المناهج‌السلوکیة، با حواشی ملاهادی سبزواری، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران 1360ش؛ همو، المبدأ و المعاد، چاپ جلال‌الدین آشتیانی، تهران 1354ش، حسن‌بن حسن فسائی، فارسنامة ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367ش؛ قاسم کاکائی، «آشنایی با مکتب شیراز: میرغیاث‌الدین منصور دشتکی شیرازی»، خردنامة صدرا، ش 7 (بهار 1376)؛ هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمة جواد طباطبائی، تهران 1373ش.آرا و آثار علمی. آثار مختلفی در نجوم، ریاضیات، نورشناسی و پزشکی از دشتکی باقی مانده یا به وی منسوب است. در میان این آثار، تألیفات وی در نجوم و هیئت اهمیت بیشتری دارند، زیرا در سالهای اخیر معلوم شده که او در برخی از آنها الگوهای سیاره‌ای ابداعی‌اش را عرضه کرده‌است که غیر بطلمیوسی بوده‌اند (← ادامة مقاله).الف) آثار نجومی1. الهیئة‌المنصوریة. اثری در هیئت که از آن نسخه‌ای برجای نمانده ولی بنابه آنچه در دیگر آثارش دربارة الهیئة المنصوریة آورده، رساله‌ای مفصّل بوده و در آن به نقد و ابداع روشهایی برای حل اشکالات الگویِ بطلمیوسی حرکت کواکب پرداخته‌است (برای نمونه ← دشتکی، السفیر فی‌الهیئة، گ 116پ، 119ر، 120ر؛ نیز ← صلیبا ، ص 284ـ285).2. معارج. اثری در هیئت که تاکنون نسخه‌ای از آن یافته نشده‌است. از آنچه وی در دیگر آثار خود دربارة این رساله آورده، چنین بر می‌آید که موضوع این رساله، همچون اللوامع (← سطور بعد) حل اشکالات الگوی حرکتی سیارات بوده‌است (برای نمونه ← دشتکی، السفیر فی الهیئة، گ116پ، 119ر).3. اللوامع (النوریة). رساله‌ای در هیئت که برخی به نادرست آن را با معارج یکی دانسته و آن را اللوامع و المعارج نامیده‌اند. وی در مقدمة این رساله به برخی آثار دیگرش چون الهیئة‌المنصوریة، معارج، تکملة ]المجسطی؟[ و مناظر اشاره کرده‌است. ازاین‌رو، باید آن را بعد از معارج و قبل از السفیر فی‌الهیئة نگاشته باشد، چرا که در السفیر از اللوامع نام برده‌است. وی، در این رساله، علاوه‌بر موضوعات کلی، به مسائلی پرداخته که خود در آنها ابداعاتی داشته، از جمله شانزده ایراد الگوی بطلمیوسی که خلاصة آنها را در خاتمة رسالة السفیر فی‌الهیئة نیز آورده‌است (← دشتکی، همانجاها؛ حائری، ج 19، ص310ـ 312؛ برای دیگر نسخه‌ها ← درایتی، ج 8 ، ص 1114).4. السفیر فی‌الهیئة/ السفیر فی الغبراء و الخضراء (در زمین و آسمان). رساله‌ای مختصر به عربی که براساس آنچه کاتبِ یکی از نسخ از روی خط مؤلف نقل کرده، دشتکی این اثر را در 906 در طارم، شهری در ولایت خَسو در فارس قدیم، نگاشته‌است (← حائری، ج 19، ص 308ـ310). این رساله در چهار باب و یک خاتمه تنظیم شده‌است که به‌ترتیب عبارت‌اند از: شمار افلاک، دوایر فلکی، بروج دوازده‌گانه، کواکب ثابت؛ هیئت فلک خورشید، ماه، عطارد و زهره؛ خسوف، کسوف، بزرگی ماه، وصف گاه‌شماریهای مختلف و تعریف مفاهیم ساعت، روز، ماه و سال؛ مباحثی در ابعاد و اجرام، جغرافیا و اقلیمهای زمین (← همانجا).دشتکی، ذیل هریک از فصول باب دوم، در تکمله‌ای برخی اشکالات الگوی حرکتی کواکب مذکور در آن باب را بیان کرده و تاریخچة حل آنها را جداگانه آورده‌است. از جمله هنگام بحث دربارة فلک ماه به یکنواخت‌بودن حرکت مرکز تدویر ماه به دور مرکز عالم، (به‌جای مرکز فلک حاملش)، اشاره کرده و از روش خواجه‌نصیرالدین طوسی* (← جفت طوسی*) و قطب‌الدین شیرازی* (فلک محیطه) در حل این اشکال و نیز روشهای ابداعی خود در الهیئة‌المنصوریة، اللوامع و معارج یاد کرده‌است (← دشتکی، السفیر فی الهیئة، گ 116پ؛ نیز ← صلیبا، ص 284ـ285). وی مشابه همین اشکال را دربارة حرکت عطارد (یکنواختی حرکت عطارد حول مرکز فلک معدل‌المسیر، به‌جای مرکز فلک حامل) مطرح و به روش قطب‌الدین در التحفة‌الشاهیة و نیز روشهای ابداعی خود اشاره کرده‌است (← دشتکی، السفیر فی‌الهیئة، گ 118 پ ـ 119ر).دشتکی در خاتمة این اثر فهرست اشکالات شانزده‌گانه الگوی بطلمیوسی حرکات ماه و سیارات پنج‌گانه (خمسه متحیره: عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل) را آورده‌است که عبارت‌اند از: 1) حرکت یکنواخت مرکز تدویر ماه حول مرکز عالم، به‌جای مرکز فلک حاملش؛ 2) قرار گرفتن امتداد قطر فلک تدویر ماه به‌سوی مرکز فلک معدل‌المسیر (نقطة مقابل مرکز فلک حامل نسبت به مرکز عالم)؛ 3 تا 7) حرکت یکنواخت هریک از سیارات پنج‌گانه حول مرکز فلک معدل‌المسیر، به‌جای مرکز فلک حامل؛ 8 تا 12) میل فلک تدویر سیارات مذکور نسبت به سطح فلک حامل؛ 13 و 14) میل قطر فلک تدویر زهره و عطارد نسبت به سطح فلک حامل آنها؛ 15 و 16) میل فلک حامل زهره و عطارد نسبت به فلک ممثّل آنها. به‌تصریح دشتکی، خواجه‌نصیر از این میان، اِشکالهای اول و سوم تا ششم را با روش جفت طوسی حل کرده و قطب‌الدین شیرازی (متوفی 710) نیز برای حل مشکل هفتم، نُه روش مطرح و خود به خطا بودن هشت ‌تای آنها اعتراف کرده‌است (← السفیر فی الهیئة، گ 127پ ـ 128ر؛ برای تحلیل این اشکالات نزد خواجه‌نصیر ← نصیرالدین طوسی ، ج 1، مقدمة رجب، ص 48ـ51؛ برای نسخه‌های به‌جامانده از این اثر ← درایتی، ج 6، ص 153). نسخه‌ای در کتابخانة مرعشی‌نجفی با عنوان تشریح‌الفلک موجود است که با توجه به فصل‌بندی و آغاز و انجام آن باید همان السفیر فی الهیئة باشد (← حسینی‌اشکوری، ج 17، ص 146ـ147).5. تکملة المجسطی. این اثر گویا مختصر یا تحریری از مجسطی بطلمیوس است. دشتکی در مقدمة اللوامع از این رساله یاد کرده‌است. گویا تنها یک نسخه از آن باقی مانده‌است (← گلچین معانی، ج 8 ، ص 107ـ108).6. شرح التذکرة النصیریة. شرحی است بر التذکرة فی الهیئة* خواجه‌نصیرالدین طوسی و از جمله رسائلی که در متون کهن بدان اشاره‌ای نشده‌است. شرح به روش قال ـ اقوال نگاشته شده و در آن، آرای خواجه نقد شده‌است (برای نمونه ← دشتکی، شرح التذکرة النصیریة، گ 129 پ ـ 130ر).7. حاشیه شرح الملخَّص فی الهیئة. تعلیقاتی بر شرح قاضی‌زاده رومی بر الملخص فی الهیئة چَغْمینی* (قرن هفتم) که دشتکی آن را در رد حاشیة جلال‌الدین دوانی بر شرح قاضی‌زاده از این اثر نگاشتهاست (← همو، حاشیه شرح ملخص، گ 1پ؛ حائری، ج 19، ص 313).8. قبلة (رساله در ماهیت قبله به عربی)، در چهار مقصد و هر مقصد در چندین مقاله. مقصد اول در شناخت قبله و تعیین سمت آن، مقصد دوم در شناخت ابزارهای تعیین جهت در تاریکی هنگامی که نشانه‌های سماوی را نتوان رؤیت کرد، مقصد سوم در شناخت اوقات نماز، و مقصد چهارم دربارة مکانی که شناخت جهت قبله و اوقات نماز در آن به آسانی ممکن نباشد (دشتکی، قبلة، گ 1پ ـ 2ر؛ برای نسخ باقیمانده از این اثر ← حائری، ج19، ص387، 507؛ نیز ← روزنفلد و احسان‌اوغلو ، ص 322). وی در این رساله نقل‌قولهای متعددی از آثار ابوریحان بیرونی، قطب‌الدین شیرازی و عبدالرحمان صوفی (متوفی 376) آورده‌است (برای نمونه ← گ 12پ، 13، 23پ).دشتکی همچنین مَجلای یکم از وجه نخستین جام جهان‌نما (مرآت‌الجمال/ جامگیتی‌نما: مجموعه‌ای چنددانشی شامل مباحثی در علوم مختلف چون طبیعیات، اخلاق، فلسفه و منطق) را به بحث دربارة «هیئة‌العالم» اختصاص داده و در آن به تعریف مفاهیم کلی چون نقطه، سطح، جسم تعلیمی، کره فلکی، افلاک کواکب، تقسیمات زمان و گاه‌شماری پرداخته‌است (← دشتکی، جام‌جهان‌نما، گ 61ر ـ 68پ؛ برای نسخ باقیمانده ← درایتی، ج 1، ص 472ـ473، ج 3، ص 526، 607).ب) ریاضیات. دو اثر ریاضی از وی برجای مانده‌است : الکفایة فی الحساب، به زبان عربی در شش فصل، شامل شمار و جمع و تفریق، ضرب و تقسیم، کسر، جذر، مساحت، جبر و مقابله؛ و گزیده‌ای از آن با عنوان خلاصة (تلخیص/ مختصر) کفایة‌الطلاب/ ضوابط‌الحساب (← قربانی، ص 337؛ دانش‌پژوه و منزوی، بخش 4، ص 386؛ درایتی، ج 7، ص 256ـ257).ج) نورشناسی. دشتکی در مقدمة اللوامع از اثر خود با نام مناظر یاد کرده‌است (← حائری، ج 19، ص310). هرچند در دیگر متون کهن به این اثر اشاره‌ای نشده، نسخه‌ای ناقص در همین زمینه با عنوان الاِبصار به عربی در کتابخانه و مرکز اسناد مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی به شمارة 3/1925 موجود است، که مؤلف آن خود را منصوربن محمد الحسینی نامیده و فهرست‌نویس، وی را همان دشتکی دانسته‌است. رساله در یک مقدمه، دو مقاله و یک تکمله تنظیم شده‌است. در مقدمه، مؤلف ضمن چهار فصل به تحلیل ابزار دیدن (چشم)، ماهیت دیدن، ماهیت نور، تاریکی، رنگ و برخی قواعد انعکاس، در مقالة اول و دوم به نقد دیدگاههای مختلف در این زمینه و در تکمله به بیان روشهای خود در حل مشکلات نورشناسی پرداخته‌است (← دشتکی، الابصار، ص 259ـ260). نسخة موجود فقط تا میانة مقالة یکم را در بردارد، لذا ایرادات و ابداعات دشتکی استنتاج‌پذیر نیست (← همان، ص 268). رساله‌ای نیز به فارسی با عنوان رساله در ابصار منسوب به وی برجای مانده‌است (برای بحث نسخه‌شناسی و دلایل صحت این انتساب ← منزوی، 1382ش، ج 1، ص 3؛ همو، 1374ش، ج 4، ص 2593).د) پزشکی. چندین اثر از وی در این زمینه شناخته شده‌است. معالم‌الشفا، به‌عربی که کتابی مفصّل در این زمینه بوده؛ و شافیة (اصول‌الشافیة/ خلاصة معالم الشفا/ رسالة فی الطب) که گزیده‌ای از معالم‌الشفا بوده و گویا تدریس می‌شده‌است (← دشتکی، شافیة، ص 25؛ شوشتری، ج 2، ص 231؛ درایتی، ج 9، ص 818). از شافیة دو ویرایش متفاوت برجای مانده‌است؛ یکی به عربی که در یک فاتحه و دو جزء نظری و عملی مرتب شده و هر جزء مشتمل بر چندین مجله و مقصد است (← دشتکی، شافیة، ص 27، 31؛ حائری، ج 19، ص 134ـ135)؛ و دیگری به فارسی شامل مقدمه، سه مقاله و خاتمه که عناوین و مطالب آن با ویرایش عربی متفاوت است. وی نسخة اخیر را به نام جلال‌الدین سلطان اسکندر نگاشته‌است. هیچ‌یک از فهرست‌نگاران دربارة ارتباط این دو اثر با یکدیگر اظهارنظر نکرده‌اند و در متن عربی موجود نیز به ویرایش فارسی اشاره‌ای نشده است. لذا باتوجه به تفاوت مطالب این دو اثر، احتمالاً دشتکی این دو اثر را مستقل از یکدیگر تألیف کرده‌است (← حسینی‌اشکوری، ج 17، ص 148؛ صدرایی‌خویی و حافظیان، ج 5، ص 2373). همچنین وی حاشیه‌ای بر شرح قطب‌الدین شیرازی بر قانون ابن‌سینا داشته‌است (← دانش‌پژوه، ج 12، ص 2772ـ2773).در برخی منابع، آثاری به دشتکی منسوب شده که نه خود از آنها نام برده و نه نسخه‌ای برجای مانده‌است، از جمله الاساس، در هندسه؛ تحفة شاهیه، در هیئت؛ و رساله در تحقیق جهات (← شوشتری، ج 2، ص 231ـ232؛ فسائی، ج 2، ص 1148). همچنین دو رساله با نامهای صنعت تسطیح اسطرلاب و مفتاح‌المنجمین ــ رساله‌ای مختصر در تصحیح زیج الغ‌بیگ (841) به فارسی ــ در دست است که نام نگارندة آنها غیاث‌الدین منصور شیرازی ذکر شده و برخی فهرست‌نگاران وی را همان دشتکی دانسته‌اند (برای دلایل موافقان و مخالفان این انتساب ← منزوی، 1374ش، ج 4، ص2860، 3064). رساله‌ای نیز در «تحقیق درجات طلوع و غروب و ممرّ کواکب»، به فارسی، منسوب به وی برجای مانده‌است که تاریخ نگارش جدولهای آن (946 یزدگردی = 984 قمری) با دوران زندگی دشتکی همخوانی ندارد (← حائری، ج 19، ص 312).منابع : عبدالحسین حائری، فهرست کتابخانة مجلس شورای ملی، ج 19، تهران 1350ش؛ احمد حسینی‌اشکوری، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانة عمومی حضرت آیة‌اللّه‌العظمی مرعشی‌نجفی، قم 1354ـ1376ش؛ محمدتقی دانش‌پژوه، فهرست کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران، ج 12، تهران 1340ش؛ محمدتقی دانش‌پژوه و علینقی منزوی، فهرست کتابخانة سپهسالار، بخش 4، تهران 1346ش؛ مصطفی درایتی، فهرستواره دستنوشت‌های ایران (دنا)، تهران 1389ش؛ غیاث‌الدین منصوربن محمد دشتکی، الابصار، نسخة خطی کتابخانه و مرکز اسناد مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ش 3/ 1925؛ همو، جام جهان‌نما، نسخة خطی کتابخانه و مرکز اسناد مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ش 1؛ همو، حاشیظ شرح ملخص فی‌الهیئة، نسخة خطی کتابخانه و مرکز مجلس شورای اسلامی، ش 1/6385؛ همو، السفیر فی الهیئة، نسخة خطی کتابخانة مجلس شورای اسلامی، ش 3/5360؛ همو، شافیة، نسخة خطی کتابخانة مجلس شورای اسلامی، ش 6149؛ همو، شرح التذکرة‌النصیریة، نسخة خطی کتابخانة مجلس شورای اسلامی، ش 4/5360؛ همو، قبلة، نسخة خطی کتابخانة مجلس شورای اسلامی، ش 6394؛ نوراللّه‌بن شریف‌الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، تهران 1377ش؛ علی صدرایی‌خویی و ابوالفضل حافظیان، فهرست نسخه‌های ‌خطی کتابخانة عمومی آیة‌اللّه گلپایگانی (قم)، به‌کوشش و ویرایش مصطفی درایتی، تهران 1388ش؛ حسن‌بن حسن فسائی، فارسنامة ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367ش؛ ابوالقاسم قربانی، زندگینامة ریاضیدانان دوةه اسلامی: از سدة سوم تا سدة یازدهم هجری، تهران 1365ش؛ احمد گلچین‌معانی، فهرست کتب خطی کتابخانة آستان قدس رضوی، ج 8 ، مشهد 1350ش؛ احمد منزوی، فهرست نسخه‌های عکسی کتابخانة مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 1، تهران 1382ش؛ همو، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران 1374ش ـ ؛Muhammad b. Muhammad Nasīr al-Dīn Tūsī, Nasīr al- Dīn al-Tūsī's memoir on astronomy = Al-Tadhkira fī‘ilm al-hay’a, ed. and tr. F. J. Ragep, New York 1993; Boris Abramovich Rozenfeld and Ekmeleddin İhsanoğlu, Mathematicians, astronomers, and other scholars of Islamic civilization and their works (7th-19th c.), İstanbul 2003; George Saliba, A history of Arabic astronomy: planetary theories during the golden age of Islam, NewYork 1994.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده