دشتترکمن (ترکمن صحرا، دشت گرگان)، دشتی رسوبی و هموار در جنوب شرقی دریای خزر در شمال ایران. دشتترکمن از شمال به رود اترک*، از مشرق به منطقة گوکلان، رشتهکوه قَرَهبایرداغ، کوه باباشَمَلَک، رشتهکوه حاجیداغ و کوه پالیزان و از جنوب به رود گرگان* و قرهسو* محدود است. طول این دشت از دامنة ارتفاعات تا کنار دریا 150 کیلومتر و عرض آن 50 تا 70 کیلومتر است و هیچ ناهمواری و برجستگی، غیر از تُخماقْتپه چند تپة مصنوعی چون قرهتپه، قِزلَرْتپه، آلتونتپه و تخماقتپه، در آن دیده نمیشود (← مورگان، ج 1، ص 132، 134؛ کیهان، ج 1، ص 20؛ شوقی، ص 2؛ رزمآرا، ص 19؛ معینی، ص 7؛ بدیعی، ج 1، ص 54؛ نقشة راهنمای ترکمنصحرا و دشتگرگان). این دشت که تقریباً با استان گلستان فعلی برابر است (تزری، ص 13، 59؛ نیز ← نقشة راهنمای ترکمنصحرا و دشت گرگان)، بخشی از سرزمین وسیعی بوده که در گذشته، صحرای ترکمن نام داشته و امروزه بخش اعظم آن در کشور ترکمنستان واقع است (تزری، ص 2).دشتترکمن از عقبنشینی دریای خزر در دوران چهارم زمینشناسی و تجمع رسوبات رودهای اترک و آقسو* و شاخابههای این رودها، در ارتفاع پایینتر از سطح آبهای آزاد پدید آمدهاست. شیب این دشت از جنوب به شمال و از شرق به غرب در امتداد شبکة آبها و رودهایی چون اترک، گرگان و قرهسو که به دریای خزر میریزند، کاهش مییابد و به ارتفاع 25- متر میرسد (معینی، ص 3، 175؛ کریلوف، ص 292؛ نیز ← درویشزاده، ص 378ـ 379).دشتترکمن به دلیل وسعت زیاد و نزدیکی به بیابان قرهقوم از شمال، دریای خزر از مغرب و کوههای البرز از جنوب دارای آب و هوای نسبتاً متنوعی است. بهطور کلی، آب و هوای این دشت معتدل و مرطوب است ولی هرچه از ساحل دریای خزر و خلیج گرگان به سمت مشرق پیش میرویم، درجة رطوبت هوا کمتر و هوای آن خشکتر میشود، چنانکه میزان بارندگی در این دشت از سایر نواحی شمال ایران کمتر است (شوقی، ص 4ـ5؛ رزمآرا، ص 3؛ تزری، ص 14؛ نیز ← نقشة راهنمای ترکمنصحرا و دشت گرگان).سرتاسر دشتترکمن بهسبب جریان رودهای گرگان و قرهسو، که آب تمام رودهای کوچک دامنههای شمالی البرز را به طرف خود میکشند، سرسبز است اما آب و هوا و مناظر طبیعی شمال این دشت با جنوب آن متفاوت است. جنوب آن، بهسبب بهرهمندی از باران کافی (پنجاه سانتیمتر در سال)، دارای جنگلهایی با درختان پهنبرگ و در واقع ادامه جنگلهای مازندران است که به سوی مشرق امتداد دارد. اما در قسمت شمالی این دشت، بر اثر کمبود بارندگی (25 سانتیمتر در سال)، به جای جنگل، علفزارها و مراتع گستردهای به وجود آمده که این قسمت را برای دامداری مناسب کرده و از همینرو، محل سکونت قبایل ترکمنی بودهاست که عمدتاً به دامداری اشتغال داشتهاند (← بدیعی، ج 1، ص 54، 158؛ نقشة راهنمای ترکمنصحرا و دشتگرگان).دشتترکمن تا قبل از تقسیم اراضی و توسعة کشاورزی ماشینی در 1329ش، یکی از مراکز اصلی دامداری ایران بوده (گرگانی، ص 155ـ156، 289)، ولی از آن پس، کاشت پنبه، غلات و حبوبات در آنجا رواج یافتهاست و ترکمنهای سوارکار و دامپرور به کشاورزی مشغول شدهاند و اکنون گندم، برنج، جو و دانههای روغنی از مهمترین محصولات این منطقه است (وخشوری، ص 8 ـ9؛ گرگانی، ص100، 152ـ153، 291ـ292؛ مرکز آمار ایران، ص 22). با این حال، پرورش دام بهویژه گوسفند، بز، گاو، گاومیش و شتر کمابیش در این دشت رایج است (مرکز آمار ایران، همانجا) و پرورش اسب و برگزاری مسابقات اسبدوانی از مشاغل پررونق ترکمنهاست (تفصیل احوال تراکمه، ص 176ـ177؛ لاگاشووا، ص 39ـ45). از دیگر شغلهای عمدة ساکنان این منطقه ماهیگیری در رودها و آبهای ساحلی است و بندر ترکمن یکی از مراکز مهم شیلات، بهخصوص صید و تولید ماهیهای خاویار، در ایران بهشمار میآید (← مورگان، ج 1، ص 161؛ گرگانی، ص 121ـ124؛ کیوانفر، ص 134ـ135، 140؛ نیز ← شیلات*).زمان نامیده شدن این دشت به دشتِ ترکمن یا ترکمنصحرا، مشخص نیست. اما این نامگذاری بیارتباط با مهاجرت و اسکان ترکمنها در قرن پنجم در این منطقه نبودهاست (← اعتمادالسلطنه، ج 1، ص 64ـ81 ؛ کلته، ص 1؛ نیز ← خدابندهلو، ص 128؛ ترکمن*). این دشت در 1273/ 1857 دشت ترکمن نامیده میشد (ملگونوف، ص 71) و فرهنگستان ایران در 1316ش نام دشت گرگان را برای آن تصویب کرد (معینی، ص 1). بعدها در 1333ش نیز شهرستان دشت گرگان با هفت بخشِ گنبدکاووس، کَلاله، مراوهتپه، داشلیبرون، رامیان، مینودشت و گوکلان (با مرکزیت گنبدکاووس) در این دشت تشکیل شد (همان، ص 181، 191).در پی تختهقاپو* کردن عشایر در زمان رضاشاه پهلوی (ﺣﮑ : 1304ـ 1320ش)، معدودی ترکمن کوچنشین در دشتگرگان/ ترکمن ماندند. در این سالها، بخش وسیعی از زمینهای دشتترکمن به تملک رضاشاه درآمد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1357ش) مصادرة املاک موجب منازعاتی در دشت ترکمن شد (لاگاشووا، ص 84، 149؛ گرگانی، ص 152؛ کلته، ص 7ـ8).دشتگرگان/ ترکمن که پیش از 1376ش جزو مناطق شرقی استان مازندران بود، پس از تشکیل استان گلستان در خرداد همان سال، قسمت وسیعی از این استان را دربرگرفت (ایران. قوانین و احکام، ص 116ـ117؛ سازمان برنامه و بودجة استان گلستان، ص 1). دشت گرگان با توجه به قبایل ساکن در آن به دو منطقه تقسیم میشود: قسمت اعظم آن در مشرق و جنوب به نام آتابای، و قسمت کوچکتر در مغرب و شمالغربی دشت به نام جعفربای که نام هر دو قسمت از قبایل ساکن در منطقه گرفته شدهاست (شوقی، ص 2).در دشت گرگان خرابههایی از شهرهای قدیم چون تخماقتپه، آلتینتپه، قرهتپه، نرگستپه، خرگوشتپه، مراوهتپه، قوشهتپه و دهها تپه دیگر وجود دارد (← مورگان، ج 1، ص 159ـ 160؛ اشمیت، ص 57ـ59؛ معطوفی، ص 466ـ 472). مهمترین اثر تاریخی موجود در دشتگرگان، دیوار قِزِلآلان (= مارسرخ) است که به سد سکندر، سد انوشیروان و سد فیروز نیز شهرت دارد. این دیوار به طول 155ـ175 کیلومتر از خلیجگرگان تا کوههای پیشکمر، در شمال شهر کلاله، کشیده شدهاست (کیانی، ص16؛ معینی، ص 7). این دیوار، در دورة اشکانی (ﺣﮑ : ﺣ 250ق م ـ ﺣ 226م) یا ساسانی (ﺣﮑ : 226ـ 652م)، برای جلوگیری از نفوذ هفتالیان یا ترکها (← وخشوری، ص 5ـ7) از خشتهای پخته، به وزن سی تا چهل من (بکران، ص 82) و به ابعاد 40×40×8 سانتیمتر، ساخته شده بود. در فاصلههای معیّنی در این دیوار آثار دژهای کوچک و بزرگی به چشم میخورد. این دیوار دشتگرگان/ ترکمن را به دو ناحیة متمایز تقسیم میکند. اراضی جنوب و جنوبشرقی آن حاصلخیز و زمینهای شمال و شمالغربی آن اغلب شورهزار است (وخشوری، ص 4ـ5؛ نیز ← فرای ، ص 259ـ260؛ معطوفی، ص 417ـ419؛ برای تصاویر این دیوار ← کیانی، ص 103، 111، 118).منابع : اعتمادالسلطنه؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین سال 1376، تهران: روزنامة رسمی کشور، 1377ش؛ ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1362ش؛ محمدبن نجیب بکران، جهاننامه، چاپ محمدامین ریاحی، تهران 1342ش؛ رحیم تزری، ترکمن کیست؟ و ویژگیهای او چیست؟، گرگان 1387ش؛ تفصیل احوال تراکمه، در گرگاننامه، بهکوشش مسیح ذبیحی، چاپ ایرج افشار، تهران: بابک، 1363ش؛ محمدابراهیم خدابندهلو، روزنامه سفر خراسان و سیستان، چاپ ایرج افشار، در فرهنگ ایران زمین، ج 12 (1343ش)؛ علی درویشزاده، زمینشناسیایران : چینهشناسی، تکتونیک، دگرگونی و ماگماتیسم، تهران 1388ش؛ حاجعلی رزمآرا، جغرافیای نظامی ایران : گرگان و دریای خزر، تهران 1320ش؛ سازمان برنامه و بودجه استان گلستان. معاونت آمار و اطلاعات، آمارنامه استان گلستان 1376، ]گرگان[ 1377ش؛ عباس شوقی، دشت گرگان، تهران: مؤسسه خاور،]بیتا.[؛ نیکالای الکسیوویچ کریلوف، زمینشناسی و منابع نفت و گاز دریای خزر، ترجمه و تکثیر: ادارة آمار و اطلاعات فنی اکتشاف و تولید وزارت نفت، تهران 1368ش (جزوة تکثیرشده)؛ ابراهیم کلته، مقدمهای بر شناخت ایلات و عشایر ترکمن، گنبدکاووس 1375ش؛ محمدیوسف کیانی، نظری اجمالی به شیوة شکلگیری دیوارهها و استحکامات دفاعی به روایت تصویر، تهران 1381ش؛ امین کیوانفر، ماهیان خاویاری ایران، تهران 1382ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311ش؛ منصور گرگانی، اقتصاد گرگان و گنبد و دشت، تهران 1350ش؛ بیبیرابعه لاگاشووا، ترکمنهای ایران: پژوهش تاریخی ـ مردمشناسی، ترجمة سیروس ایزدی و حسین تحویلی، تهران 1359ش؛ مرکز آمار ایران، نتایج تفصیلی سرشماری عمومی کشاورزی1382: استان گلستان، تهران 1384ش؛ اسداللّه معطوفی، تاریخچة چهار شهر ترکمننشین: آققلا، بندر ترکمن، گمشتپه، گنبدکاووس، گرگان 1384ش؛ اسداللّه معینی، جغرافیا و جغرافیای تاریخی گرگان و دشت، ]تهران [1344ش؛ گریگوری والریانوویچ ملگونوف، کرانههای جنوبی دریای خزر، یا، استانهای شمالی ایران، ترجمه امیرهوشنگ امینی، تهران 1376ش؛ ژاکژان ماری دومورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی، تبریز 1338ـ1339ش؛ نقشة راهنمای ترکمنصحرا و دشتگرگان، مقیاس000،1:300، تهران: گیتاشناسی، ]بیتا.[؛ ابراهیم وخشوری، گرگان و دشت در چهل سال اخیر و آینده آن، تهران 1345ش؛Richard Nelson Frye, The heritage of Persia, London 1976; Erich Friedrich Schmidt, Flights over ancient cities of Iran, Chicago [1940].